«بریتانیا، فرانسه و آلمان از محکوم کردن حمله ایالات متحده به کشورم در ماه ژوئن خودداری کردند.» عکس: عطا کناره/خبرگزاری فرانسه/گتی ایمیجز
«بریتانیا، فرانسه و آلمان از محکوم کردن حمله ایالات متحده به کشورم در ماه ژوئن خودداری کردند.» عکس: عطا کناره/خبرگزاری فرانسه/گتی ایمیجز

پیامی از تهران به بریتانیا، فرانسه و آلمان: به نفع خودتان است که مسیرتان را تغییر دهید

اروپا در پیروی از استراتژی دونالد ترامپ اشتباه می‌کند. ما آماده دیپلماسی و توافقی جدید بر سر برنامه هسته‌ای خود هستیم، اما تحریم‌ها باید برداشته شوند

خودروها در سال 2024 از کنار یک بیلبورد که موشک‌های ایرانی را نشان می‌دهد، در تهران عبور می‌کنند.
«بریتانیا، فرانسه و آلمان از محکوم کردن حمله ایالات متحده به کشورم در ماه ژوئن خودداری کردند.» عکس: عطا کناره/خبرگزاری فرانسه/گتی ایمیجز
عطا کناره/خبرگزاری فرانسه/گتی ایمیجز

بیش از دو دهه است که اروپا در کانون بحران جاری و ساختگی بر سر برنامه هسته‌ای صلح‌آمیز کشورم قرار دارد. از بسیاری جهات، نقش اروپا بازتاب‌دهنده وضعیت کلی روابط قدرت بین‌المللی بوده است. اروپا که زمانی نیرویی میانه‌رو با آرزوی مهار یک آمریکای ستیزه‌جو با اهداف حداکثری در منطقه ما بود، امروز در حال توانمندسازی زیاده‌روی‌های واشنگتن است.

هفته گذشته، بریتانیا، فرانسه و آلمان – یا E3 – اعلام کردند که روند «بازگرداندن» تحریم‌های سازمان ملل علیه ایران را فعال کرده‌اند. این سازوکار برای جریمه کردن عدم اجرای قابل توجه تعهدات تحت برجام ۲۰۱۵، که توسط ایران، E3، آمریکا، چین و روسیه امضا شد، ایجاد شده بود.

قمار E3 فاقد هرگونه مبنای قانونی است، عمدتاً به این دلیل که توالی رویدادهایی را که ایران را به اتخاذ تدابیر جبرانی قانونی تحت برجام سوق داد، نادیده می‌گیرد.

این سه کشور می‌خواهند جهان فراموش کند که این آمریکا بود، نه ایران، که یک‌جانبه مشارکت خود را در برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، نام رسمی این توافق، پایان داد. E3 علاوه بر این، نحوه عدم پایبندی خود به بخش خود از معامله را نادیده می‌گیرند، و از استقبال بی‌شرمانه آنها از بمباران ایران در ماه ژوئن نیز نباید چشم‌پوشی کرد.

بریتانیا، فرانسه و آلمان ممکن است از روی کینه عمل کنند. اما حقیقت این است که آنها آگاهانه مسیری بی‌پروا را دنبال می‌کنند که بر اساس این منطق استوار است که شاید این کار به آنها جایگاهی در میز مذاکرات در مورد مسائل دیگر بدهد. این یک اشتباه محاسباتی فاحش است که حتماً نتیجه معکوس خواهد داد. رئیس جمهور ترامپ به وضوح اعلام کرده است که E3 را بازیگرانی حاشیه‌ای می‌داند. این امر در نحوه کنار گذاشته شدن اروپا از مسائلی که برای آینده آن حیاتی است – از جمله درگیری روسیه و اوکراین – آشکار است. پیام واشنگتن بلند و واضح است: برای کسب اهمیت، E3 باید وفاداری ابدی خود را نشان دهد. تصاویر اخیر رهبران اروپایی که در دفتر بیضی در برابر رئیس جمهور ترامپ نشسته‌اند، این پویایی را به وضوح نشان می‌دهد.

اوضاع همیشه اینطور نبود. هنگامی که E3 در سال ۲۰۰۳ برای مهار دولت جورج دبلیو بوش پس از تهاجماتش به افغانستان و عراق تشکیل شد، ایران از این تلاش استقبال کرد. اما مذاکرات زمانی فروپاشید که اروپا نتوانست هیچ پیشنهاد قابل توجهی ارائه دهد و یا در برابر واشنگتن بایستد. در آن زمان، همکاران من می‌خواستند ایران ۲۰۰ سانتریفیوژ برای غنی‌سازی اورانیوم در مقیاس کوچک را حفظ کند، اما با حداکثرگرایی آمریکا که از طریق E3 هدایت می‌شد، مواجه شدند. جنگ تا حدی رخ نداد زیرا آمریکا متوجه هزینه سنگین – هم از نظر جانی و هم مالی – اشغال غیرقانونی همسایگان شرقی و غربی ایران شد.

پس از هشت سال رقابت تحریم‌ها در مقابل سانتریفیوژها بین ایران و غرب، که طی آن کشور من ۲۰۰۰۰ سانتریفیوژ – ۱۰۰ برابر بیشتر از سال ۲۰۰۵ – انباشت، دو پویایی مهم گفت‌وگوهای بی‌سابقه‌ای را ممکن ساخت: رضایت E3 و آمریکا به غنی‌سازی در ایران، و به رسمیت شناختن آمریکا به عنوان شریک مذاکره توسط ایران. این تجدید آرایش اساسی مستقیماً به امضای برجام منجر شد. معامله ساده بود: نظارت بی‌سابقه و محدودیت‌ها بر غنی‌سازی ایران در ازای لغو تحریم‌ها. این فرمول کار کرد.

با این حال، یک دهه بعد، تقریباً به نقطه اول بازگشته‌ایم. رئیس جمهور ترامپ با توقف مشارکت آمریکا در برجام در سال ۲۰۱۸ و اعمال مجدد تمامی تحریم‌ها، زنجیره‌ای از رویدادهای قابل اجتناب را آغاز کرد.

در ابتدا، E3 از خرابکاری یک توافق تاریخی سرخورده شده بود و قول جبران داد و علناً اذعان کرد که «لغو تحریم‌های مرتبط با هسته‌ای و عادی‌سازی روابط تجاری و اقتصادی با ایران بخش‌های اساسی این توافق را تشکیل می‌دهد.» برونو لومر، وزیر دارایی فرانسه، با عصبانیت اعلام کرد که اروپا «وابسته» به آمریکا نیست، در حالی که دیگر رهبران اروپایی اصرار داشتند که «استقلال استراتژیک» آنها ادامه تجارت با ایران را تضمین خواهد کرد و منافع وعده داده شده به مردم کشورم، از جمله فروش نفت و گاز همراه با تراکنش‌های بانکی مؤثر، محقق خواهد شد. هیچ‌کدام از این‌ها عملی نشد.

اروپا در حالی که به تعهدات خود عمل نکرده است، از ایران انتظار داشته که به طور یک‌جانبه تمامی محدودیت‌ها را بپذیرد. با نشان دادن این ذهنیت، بریتانیا، فرانسه و آلمان از محکوم کردن حمله آمریکا به کشورم در ماه ژوئن – در آستانه مذاکرات دیپلماتیک – خودداری کردند و با این حال اکنون به دلیل آنچه که ادعا می‌کنند ایران گفتگو را رد کرده است، خواستار تحریم‌های سازمان ملل علیه ایرانیان هستند.

همانطور که به همتایان خود در E3 هشدار داده‌ام، قمار آنها به نتیجه‌ای که می‌خواهند نخواهد رسید. برعکس، این اقدام تنها آنها را با حذف از دیپلماسی آینده بیشتر به حاشیه خواهد راند، با پیامدهای منفی گسترده برای کل اروپا از نظر اعتبار و جایگاه جهانی آن.

هنوز زمان – و نیاز مبرمی – برای یک گفتگوی صادقانه وجود دارد.

برای E3 بی‌معنی است که ادعای مشارکت در توافقی را داشته باشد که بر پایه غنی‌سازی اورانیوم در ایران استوار است، در حالی که از ایران می‌خواهد همان قابلیت‌ها را انکار کند. آشکارا تشویق حملات نظامی غیرقانونی به تأسیسات هسته‌ای ایران که تحت حمایت قوانین بین‌المللی هستند – همانطور که صدراعظم آلمان انجام داده است – به معنای «مشارکت» نیست.

در حالی که این رفتار غیرقانونی موجب افزایش درخواست‌ها برای اقداماتی با هدف تضمین «هرگز دیگر» می‌شود، ایران همچنان آماده دیپلماسی است.

ایران آماده است تا معامله‌ای واقع‌بینانه و پایدار را ایجاد کند که شامل نظارت قاطع و محدودیت‌ها بر غنی‌سازی در ازای پایان دادن به تحریم‌ها باشد. عدم استفاده از این پنجره فرصت کوتاه، ممکن است پیامدهای ویرانگری برای منطقه و فراتر از آن در سطحی کاملاً جدید داشته باشد.

اسرائیل ممکن است خود را قادر به انجام جنگ به نمایندگی از غرب معرفی کند. اما همانطور که در ماه ژوئن مشاهده شد، حقیقت این است که نیروهای مسلح قدرتمند ایران آماده و قادرند بار دیگر اسرائیل را به حدی درهم بکوبند که برای نجات خود به دامن «بابا» بازگردد. قمار شکست‌خورده اسرائیل در تابستان امسال میلیاردها دلار برای مالیات‌دهندگان آمریکایی هزینه داشت، ایالات متحده را از تجهیزات حیاتی که اکنون از انبارهای آن ناپدید شده‌اند محروم کرد، و واشنگتن را به عنوان بازیگری بی‌پروا که به جنگ‌های انتخابی یک رژیم سرکش کشانده شده است، نشان داد.

اگر اروپا واقعاً خواهان یک راه‌حل دیپلماتیک است، و اگر رئیس جمهور ترامپ می‌خواهد پهنای باند لازم برای تمرکز بر مسائل واقعی که در تل‌آویو ساخته نمی‌شوند را داشته باشد، باید به دیپلماسی زمان و فضای لازم برای موفقیت را بدهند. جایگزین آن احتمالاً زیبا نخواهد بود.

سید عباس عراقچی وزیر امور خارجه ایران است.