نصیرات، نوار غزه — تهاجم زمینی ارتش اسرائیل به شهر غزه، که بیش از یک ماه از آن میگذرد، موجهای جدیدی از آوارگی را به سمت جنوب نوار غزه به راه انداخته است؛ صدها هزار فلسطینی همچنان تحت شرایط مرگبار در حال فرار هستند. بیشتر آنها در طول سفر فاقد خدمات اولیه مانند آب، غذا، امکانات بهداشتی و سرپناه هستند و بسیاری پس از رسیدن به مقصد نیز این امکانات را نخواهند یافت.
در تاریخ 20 اوت، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، آغاز حمله بزرگی به شهر غزه را که از آن به عنوان آخرین سنگر حماس یاد کرد، اعلام کرد. این اقدام به معنای تشدید قابل توجهی در درگیری بود که به دومین سال خود نزدیک میشود.
دفتر هماهنگی امور بشردوستانه سازمان ملل (اوچا) روز پنجشنبه با استناد به دادههای خوشه مدیریت اردوگاهها، آوارگی بیش از 388,400 فلسطینی را بین 14 اوت تا 23 سپتامبر ثبت کرد که اکثریت آنها از شهر غزه گریختهاند.
از آغاز جنگ که در 7 اکتبر 2023 با حمله برونمرزی حماس در جنوب اسرائیل شعلهور شد، ارتش اسرائیل دستورات تخلیه متعددی را برای ساکنان غزه جهت حرکت به سمت جنوب صادر کرده است. عادل ابراهیم و خانواده پنج نفرهاش علیرغم انفجارهای روزانه اطرافشان و کمبود آب و برق، از ترک خانهشان در محله نصر، در شهر غزه، خودداری میکنند.
از نظر عادل ابراهیم، ترک شهر غزه به معنای آوارگی دائمی و تسلیم شدن در برابر طرحی است که او آن را با هدف ریشهکن کردن فلسطینیان از سرزمینشان میداند.
عادل ابراهیم به المانیتور گفت: "ارتش اسرائیل هر کاری میکند تا ما را مجبور به ترک کند. آنها برجهای مسکونی را بمباران کرده و به طور کامل تخریب میکنند و آب آشامیدنی ما را قطع میکنند. حتی بشکههای آبی که روی پشتبامهایمان میگذاریم از آتش پهپادها در امان نمیمانند. آنها همچنین به پنلهای خورشیدی شلیک میکنند تا ما را از آخرین منبع برق محروم کنند."
او افزود: "من مطمئن هستم که هر کس این بار شهر غزه را ترک کند، هرگز باز نخواهد گشت. اگر بروم، همه چیزم را از دست میدهم: خانهام، سرزمینم، خاطراتم."
در گزارشی که آسیب به پنلهای خورشیدی را از آغاز جنگ تا مارس 2024 ارزیابی میکرد، سازمان خواربار و کشاورزی سازمان ملل (فائو) دریافت که در مجموع 1,695 پنل در غزه آسیب دیدهاند. در گزارش ماه ژوئن، مرکز حقوق بشر فلسطین مستقر در غزه، تخریب این پنلها را "سیاست سیستماتیک و عمدی اسرائیل برای غرق کردن غزه در تاریکی و محروم کردن جمعیت آن از هرگونه منبع انرژی" توصیف کرد.
خانواده عادل ابراهیم امروز با اندک ذخیرهای که دارند، غذایی که از همسایگانشان دریافت میکنند، و آبی که با زحمت فراوان از همسایگانی با چاههای خورشیدی تأمین میشود، زندگی میکنند. آنها روزهای طولانی را بدون برق سپری میکنند. با این حال، ابراهیم تأکید میکند که تحمل سختیهایشان آسانتر از آوارگی است.
آوارگی یک تجربه شخصی
من به عنوان یک روزنامهنگار که در اردوگاه آوارگان در غرب شهر غزه زندگی میکردم، در ابتدا همان تصمیمی را که ابراهیم گرفته بود، داشتم و از ترک شهر غزه به دلیل آوارگی اجباری امتناع میکردم. اما با تشدید حملات هوایی اسرائیل، محاسبات من تغییر کرد.
حملات اسرائیل به طور بیوقفه ساختمانها را تخریب میکرد و پهپادهای چهار پرهای به هر جنبندهای شلیک میکردند. هدف اسرائیل برای من روشن شد: راندن همه به سمت جنوب. در آن لحظه، پایداری من فرو ریخت. فهمیدم که دیگر نمیتوانم در جای خود بمانم.
ابتدا سعی کردم مقاومت کنم، تا مدتی دیگر دوام بیاورم، اما وقتی ترکشها چادری را که من و خانوادهام را پناه داده بود، پاره کردند، به یک خانه متروکه نقل مکان کردیم. به پنج فرزندم، بین 4 تا 13 سال، دستور دادم که سروصدا نکنند مبادا پهپادها آنها را شناسایی کنند. اجازه بازی یا بیرون رفتن نداشتند. اما با گذشت زمان، غذا و آبمان شروع به تمام شدن کرد، بنابراین پنهان شدن دیگر کارساز نبود.
در آن لحظه، همسرم تصمیم گرفت محلی را در جنوب برای برپا کردن چادر ما پیدا کند. او با بیش از 15 راننده کامیون تماس گرفت، اما هیچکدام حاضر به حمل و نقل ما نبودند؛ همگی منطقه را بیش از حد خطرناک میدانستند. با درک اینکه نمیتوانیم وسایل خود را جابهجا کنیم، مجبور شدیم همه چیز را رها کنیم: تشکها، پتوها، چادر، ظروف آشپزی. بقا تنها دغدغه ما شد.
با پای پیاده راه افتادیم تا بیش از 15 کیلومتر را طی کنیم. مدام از خودم میپرسیدم که آیا فرزندانم از این سفر جان سالم به در خواهند آورد یا خیر. هر دو ساعت یک بار، برای مدت کوتاهی توقف میکردیم تا کمی نان و بیسکویت بخوریم و آب بنوشیم. کودکان کیسههای کوچکی را حمل میکردند که آنها را سنگین میکرد، اما چارهای نداشتیم.
تا نیمهشب راه رفتیم. وقتی بالاخره به اردوگاه نصیرات، در مرکز غزه، رسیدیم، کاملاً خسته بودیم.
هزینه مالی آوارگی
برای محمد منصور، کارمند دولتی و پدر هفت فرزند، آوارگی بار مالی سنگینی نیز به همراه داشت.
منصور به المانیتور گفت: "من 3,500 دلار پرداخت کردم تا خانوادهام و بخشی از وسایلمان را از غرب شهر غزه به دیرالبلح، در مرکز نوار غزه، با کامیون منتقل کنم. این هزینه بالا، بهای بقا و فرار از مرگ بود."
او توضیح داد که هزینه بالای حمل و نقل به دلیل کمبود وسایل نقلیه و سوخت بود، زیرا اسرائیل از ابتدای جنگ به شدت ورود سوخت به این منطقه فلسطینی را محدود کرده بود.
مشکل مالی به همین جا ختم نشد. خانواده به دلیل تقاضای زیاد همه آوارگان، مجبور به خرید چادری به قیمت 1,000 دلار از بازار سیاه شدند. منصور گفت: "هرگز تصور نمیکردم یک چادر پارچهای اینقدر گران باشد. اما چاره دیگری نداشتم. نمیتوانستم بگذارم فرزندانم بیرون بخوابند."
امروزه، این خانواده در یک پناهگاه غیررسمی زندگی میکنند که صدها خانواده آواره را در خود جای داده است. مکان شلوغ است و آب کمیاب. زنان و کودکان ساعتها در صفهای طاقتفرسا منتظر میمانند تا فقط به اندازه رفع تشنگی آب به دست آورند.
منصور گفت: "گاهی اوقات پس از یک روز کامل انتظار، بدون آب بازمیگردیم. آب اینجا گرانبهاتر از طلاست."
خستگی روحی بر این مرد که خانه و پساندازش را در تلاش برای یافتن امنیت از دست داده، سنگینی میکند. منصور گفت: "دیگر هیچ امیدی در این زندگی ندارم. غزه دیگر قابل سکونت نیست. فقط منتظر پایان جنگ و باز شدن گذرگاهها هستم تا بتوانم از اینجا بروم. من زندگی عادی برای فرزندانم میخواهم، دور از ترس، گرسنگی و تحقیر."
تکیه بر ترامپ
در یک چادر پارهپاره در اردوگاهی در غرب نصیرات، عبیر علیوه بین دو فرزندش نشسته است. علیوه در اوت گذشته به این اردوگاه گریخت، پس از آنکه همسرش را در حمله اسرائیل در شهر غزه در آوریل از دست داد و اکنون مسئولیت حمایت از دو فرزندش را در شرایط غیرانسانی بر عهده دارد.
علیوه به المانیتور روایت کرد که در ابتدای جنگ، از محله شجاعیه، در شرق شهر غزه، به مرکز غزه گریخته بود و سپس چند ماه بعد به خانهاش بازگشت، که یکی از معدود خانههای باقیمانده در آن محله بود. او هرگز انتظار نداشت که دوباره آوارگی را تجربه کند و خانهای را پشت سر بگذارد که میترسد روزی به تلی از خاک تبدیل شود.
او گفت: "نمیدانم وقتی برگردم خانهام را پابرجا خواهم یافت یا خیر. احساس میکنم بر روی امیدی شکننده زندگی میکنم که هر لحظه ممکن است از بین برود. همسرم را از دست دادم و قلبم دیگر توان تحمل از دست دادنهای بیشتر را ندارد."
علیوه که در چادری تنگ زندگی میکند، برای تأمین نیازهای اولیه با مشکل مواجه است. اردوگاه فاقد آب و سایر خدمات است؛ برای حمام کردن و شستن لباسها، او باید روزانه حداقل 400 متر پیادهروی کند تا از یک چاه خورشیدی متعلق به یک خانواده در منطقه آب بیاورد.
با وجود مصیبتهایی که بر او وارد شده است، علیوه به کورسوی امیدی چسبیده است.
او گفت: "امیدوارم دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، برای توقف این جنگ اقدام کند. ما دیگر نمیتوانیم تخریب و رنج بیشتری را تحمل کنیم. من فقط میخواهم با دو فرزندم در صلح زندگی کنم."