آیا می‌تواند تمرکز خود را حفظ کند؟: ترامپ به همراه نتانیاهو در واشنگتن در پایان سپتامبر. عکاس: وین مک‌نامی/گتی ایمیجز آمریکای شمالی
آیا می‌تواند تمرکز خود را حفظ کند؟: ترامپ به همراه نتانیاهو در واشنگتن در پایان سپتامبر. عکاس: وین مک‌نامی/گتی ایمیجز آمریکای شمالی

طرح آمریکا برای غزه در حال کار است، اما نیاز به فشار پایدار دارد

نکات کلیدی از بلومبرگ AI

  • بازگشت دونالد ترامپ به قدرت با وعده پایان دادن به جنگ در غزه، به دلیل تغییر منافع و نقش دوستان آمریکا در منطقه، چالش سخت‌تری را به اثبات رسانده است.
  • آخرین طرح صلح آمریکا این شانس را دارد که متحدان ایالات متحده در خاورمیانه را متحد کند، اما موفقیت آن به توانایی ترامپ در حفظ علاقه و تمرکز بر این موضوع بستگی دارد.
  • اجرای این طرح دشوار خواهد بود و به به حاشیه راندن یا اعمال فشار بر حماس و دولت کنونی اسرائیل نیاز دارد، همچنین مستلزم مشارکت متحدان آمریکا در خلیج فارس و دولت‌های اروپایی است.

هنگامی که دونالد ترامپ با وعده پایان دادن به جنگ در غزه به قدرت بازگشت، او بی‌جهت موفقیت دوره اول خود در مذاکره آنچه "توافقات ابراهیم" نامیده شد را بین اسرائیل و همسایگان عربش دلیلی بر توانایی خود در این زمینه مطرح کرد. اما از همان ابتدا روشن بود که این بار او با چالشی بسیار دشوارتر روبرو خواهد شد، زیرا منافع و نقش دوستان آمریکا در منطقه عمیقاً تغییر کرده است.

این موضوع به شدت درست از آب درآمده است. تا همین اواخر، تردیدی نبود که بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، رقابت با رهبران عرب را برای جلب نظر رئیس‌جمهور آمریکا برده بود. نتیجه این شد که جنگ ادامه یافت، که تا حدی توسط تسلیحات و حمایت دیپلماتیک آمریکا از اسرائیل تغذیه می‌شد. یک اشتباه محاسباتی سرنوشت‌ساز از سوی نتانیاهو بازی را تغییر داد، پس از آنکه او با بمباران رهبران حماس در قطر در حالی که آنها درباره یک پیشنهاد صلح آمریکا گفتگو می‌کردند، ترامپ و تیمش را تحقیر کرد.

نتیجه این امر، آخرین طرح صلح آمریکاست که — همانطور که هفته گذشته نوشتم — اولین طرحی است که تحت ریاست ترامپ تولید شده و شانس متحد کردن متحدان آمریکا در خاورمیانه را دارد. و اگرچه او این توافق را به عنوان یک اولتیماتوم فروخته است، اما ظاهراً — تاکنون و به اعتبار او — پذیرفته است که مذاکرات بیشتر با حماس برای تکمیل جزئیات ضروری که در طرح گنجانده نشده‌اند، لازم خواهد بود. اکنون سوال این است: آیا رئیس‌جمهور آمریکا می‌تواند به اندازه کافی و برای مدت زمان لازم علاقه‌مند بماند تا این روند را به سرانجام برساند؟

میز دیپلماتیک برای این کار به درستی چیده شده است. ترامپ ریاست کمیته انتقالی را بر عهده خواهد داشت که بر غزه حکومت خواهد کرد تا زمانی که وضعیت امنیتی تثبیت شده و یک رهبری جدید فلسطینی آماده به عهده گرفتن مسئولیت شود. این مفید است زیرا کمیته اقتدار کاخ سفید را خواهد داشت. اما ترامپ به خواندن اسناد توجیهی معروف نیست و به ندرت برای مدت طولانی روی یک موضوع خاص تمرکز می‌کند. در یک هفته، هر انگیزه‌ای که از یک جایزه صلح نوبل سریع به دست آمده باشد، حداقل برای یک سال دیگر از بین خواهد رفت. آزادی گروگان‌ها توسط حماس در ازای زندانیان فلسطینی می‌تواند با سرعت انجام شود، اما اجرای بقیه توافقی که قرار است — به ادعای خود ترامپ — به ۳۰۰۰ سال تاریخ خونین پایان دهد، نمی‌تواند.

نه اسرائیل و نه حماس از روح این توافق راضی نیستند، چرا که هر دو را از آینده غزه حذف می‌کند. به همین دلیل بیانیه پذیرش حماس پر از قید و بندها و سکوت‌های آشکار بود. به همین دلیل، توصیف نتانیاهو از شرایط، با وجود تأیید آن، شباهت کمی به متن توافق داشت.

این به آن دلیل است که انتظارات متضاد دو طرف بدون تغییر باقی مانده است. برای حماس، هدف پایان دادن دائمی به جنگ از طریق تبادل گروگان‌ها در ازای خروج کامل نظامی اسرائیل است و در عین حال حفظ جایگاه و اقتدار خود در غزه. برای نتانیاهو، هدف اطمینان از حذف حماس و کنار گذاشتن تشکیلات خودگردان فلسطینی است، در حالی که پس از آن آنچه او "کنترل امنیتی" بر قلمرو می‌نامد را حفظ کند. به طور گسترده‌تر، هدف مسدود کردن هرگونه حرکت به سمت ایجاد یک کشور فلسطینی است.

این افراط‌ها قابل آشتی نیستند، اما می‌توان از آنها فراتر رفت. این کار فوق‌العاده دشوار خواهد بود و به به حاشیه راندن یا اعمال فشار بر حماس و دولت کنونی اسرائیل نیاز دارد. شرکای ترامپ در این امر متحدان آمریکا در خلیج فارس و، بیشتر به عنوان ناظر، دولت‌های اروپایی خواهند بود که فقط می‌خواهند به جنگی پایان دهند که به یک مسئله سیاسی داخلی مسموم تبدیل شده است.

چالش‌ها مدت‌ها پس از آزادی گروگان‌ها و حل و فصل مسائل دشوار اولیه – چگونگی اطمینان از خلع سلاح حماس و خروج کامل نیروهای اسرائیلی لازم برای هرگونه آتش‌بس – ادامه خواهند داشت. دولت آمریکا، تونی بلر، نخست‌وزیر سابق بریتانیا، و سایرین درگیر باید به وعده کمک، امنیت و بازسازی برای جمعیت فلسطینی غزه با کشاندن قدرت‌های منطقه‌ای به این پروژه عمیق‌تر از آنچه تاکنون مایل به تعهد بوده‌اند، عمل کنند. و فعالیت‌های خرابکارانه از سوی افرادی مانند ایران، حوثی‌های یمن یا حتی روسیه، که از این جنگ به شدت سود برده‌اند، را نادیده نگیرید.

دشوارترین بخش این است که تضمین‌های کافی در مورد مسیر رسیدن به یک کشور فلسطینی ارائه شود تا متحدان خلیج فارس احساس کنند می‌توانند برای مردم خود توضیح دهند که چرا هزینه بازسازی آنچه اسرائیل ویران کرده را می‌پردازند یا برای تأمین امنیت منطقه در برابر حماس نیرو می‌فرستند. در تمام این موارد، مناطق خاکستری و ابهام فضای دیپلماسی را فراهم می‌کنند، اما همچنین باعث کشمکش‌های بی‌پایان و دخالت‌های ناگهانی خواهند شد.

آیا می‌توان این کار را انجام داد؟ بله. بر خلاف جنگ روسیه و اوکراین، ترامپ سرانجام آماده اعمال فشار واقعی بر طرف قوی‌تری است که مایل به دادن امتیازات لازم برای صلح نیست. و اگرچه به طرز غم‌انگیزی دیر، طرح جدید آمریکا یک شروع خوب است. تصمیم برای شروع مذاکرات در روز دوشنبه، به جای اصرار بر اولتیماتوم یکشنبه ترامپ نیز امیدوارکننده است. آیا انجام خواهد شد؟ موفقیت زمان‌بر خواهد بود و هم به پایداری ترامپ و هم به کیفیت تیم او بستگی دارد. خواهیم دید.