اعتبار: مارکو لونگاری/خبرگزاری فرانسه — گتی ایماژ
اعتبار: مارکو لونگاری/خبرگزاری فرانسه — گتی ایماژ

رئیس‌جمهور کشورم ۹۲ ساله است. و او قصد رفتن ندارد.

پل بیا در دوران کودکی‌اش در مومه‌کایا، یک روستای کوچک در جنوب کامرون، پسری لاغر و باهوش بود که بنا به گزارش‌ها برای حفاظت به برادر بزرگ‌تر و عموزاده‌هایش وابسته بود. آقای بیا که اکنون ۹۲ سال دارد، بیش از آنکه این مشکلات اولیه را پشت سر بگذارد، به حکمرانی بر کامرون، کشوری با بیش از ۲۸ میلیون نفر جمعیت، دست یافته است — شاید به نوعی، حرف کسانی را که سال‌ها پیش او را دست‌کم گرفته بودند، به اثبات رسانده است.

کار آقای بیا هنوز به پایان نرسیده است. روز یکشنبه، پس از ۴۳ سال شگفت‌انگیز در قدرت، او برای هشتمین دوره ریاست‌جمهوری خود رقابت می‌کند. او در تابستان امسال هنگام اعلام نامزدی خود برای انتخابات، در ایکس اظهار داشت: «عزم من برای خدمت به شما با چالش‌های جدی پیش رو متناسب است. بهترین‌ها هنوز در راهند.» برای بسیاری از مردم کامرون که یکی از بدترین سوءمدیریت‌ها در آفریقا را تجربه می‌کنند، باور این موضوع دشوار است.

شک و تردید آنها بعید است اهمیتی داشته باشد: برای آقای بیا، پیروزی تقریباً تضمین شده است. با این حال، طول عمر بی‌سابقه حکومت آقای بیا همچنان یک معماست. بر خلاف رابرت موگابه در زیمبابوه و یووری موسوینی در اوگاندا، او نقش کلیدی در آزادی کشورش از استعمار ایفا نکرد – چیزی که برای توجیه دوران طولانی حکومت آن‌ها استفاده می‌شد. و اگرچه چندین رهبر جهانی بالای ۷۰ سال سن دارند، از جمله رئیس‌جمهور ترامپ، تنها آقای بیا بالای ۹۰ سال دارد. و او قصد رفتن ندارد.

همانند بسیاری از کشورهای آفریقایی، کامرون به طور طبیعی شکل نگرفت، بلکه با زور استعمار اروپا به وجود آمد. در اواخر قرن نوزدهم، آلمان بیش از ۲۵۰ گروه قومی را در یک واحد مصنوعی گرد هم آورد. پس از جنگ جهانی اول، این کشور بین بریتانیا و فرانسه تقسیم شد، سپس در سال ۱۹۶۱ تحت یک رفراندوم سازمان ملل متحد دوباره به هم پیوست که در آن جنوب بریتانیایی کامرون به پیوستن به کامرون فرانسوی و بخشی از شمال به پیوستن به نیجریه رأی داد. از همان زمان تأسیس، کامرون بذر جدایی و استبداد را در خود داشت.

اولین رئیس‌جمهور کشور، احمدو آهیدجو، با مشت آهنین حکومت می‌کرد. آقای بیای جوان در کنار او به عنوان نخست‌وزیر بود، مشاهده می‌کرد و می‌آموخت. در سال ۱۹۸۲، آقای آهیدجو ظاهراً توسط یک پزشک فرانسوی متقاعد شد تا به دلایل بهداشتی استعفا دهد، اما گمان می‌کرد که همچنان از پشت صحنه امور را اداره خواهد کرد. در عوض، قدرت را به سادگی به آقای بیا تسلیم کرد. رئیس‌جمهور سابق به زودی به تبعید رفت، جایی که باقی عمر خود را در آنجا گذراند.

آقای بیا به نمادی از کامرون تبدیل شده و کشور را به شکل خود درآورده است. او اگرچه اغلب گوشه‌گیر است، اما همچنان در مرکز کشور قرار دارد. او رئیس دولت، رئیس شورای عالی قضایی و فرمانده کل نیروهای مسلح است. دقیقاً مانند «مزرعه حیوانات» جورج اورول، که در آن یک مرغ لاف می‌زند: «تحت هدایت رهبرمان، رفیق ناپلئون، من در شش روز پنج تخم مرغ گذاشته‌ام»، وزرای آقای بیا هر موفقیت یا خوش‌شانسی را به او نسبت می‌دهند.

تمرکز قدرت آقای بیا تا حدودی پاسخی به آسیب‌های اوایل ریاست‌جمهوری‌اش است. در چند سال اول حضورش در دفتر، او از دو تلاش برای کودتا جان سالم به در برد. سپس فشارهای آنچه که «موج سوم دموکراسی» نامیده می‌شد و در سراسر قاره در حال گسترش بود، فرا رسید. آقای بیا پس از تردیدهایی، سیاست کشور را بازتر کرد. اولین انتخابات ریاست‌جمهوری چندحزبی در سال ۱۹۹۲ برگزار شد و بسیاری معتقدند که اپوزیسیون در واقع پیروز شد. اما دیوان عالی آقای بیا را پیروز اعلام کرد، و قاضی ناظر اذعان کرد که «دست‌هایش بسته بود.»

آقای بیا از این تجربیات درس گرفت. کامرون اکنون حدود ۳۰۰ حزب سیاسی دارد که بسیاری از آنها گمان می‌رود توسط دولت تأمین مالی می‌شوند تا اپوزیسیون واقعی را تضعیف کنند. به عنوان فرمانده کل قوا، آقای بیا کنترل کامل ارتش را در دست دارد و حتی آنچه را که شبیه یک شبه‌نظامی شخصی است، گردان واکنش سریع، که به دلیل نقض جدی حقوق بشر بدنام است، ایجاد کرده است. او مدت‌هاست که برای شناسایی نارضایتی‌ها به سرویس‌های امنیتی متکی است. با توجه به اینکه بیش از شش میلیون کامرونی علیرغم منابع طبیعی فراوان این کشور، در فقر شدید زندگی می‌کنند، این نارضایتی‌ها کم نیستند.

شکاف‌های عمیق اجتماعی، حکومت آقای بیا را بیشتر تثبیت می‌کند. سه منطقه شمالی عمدتاً مسلمان‌نشین هستند و اکثر مناطق جنوبی مسیحی هستند، در حالی که حدود ۲۰ درصد از کامرونی‌ها انگلیسی صحبت می‌کنند و اغلب با اکثریت فرانسوی‌زبان در تضاد هستند. آقای بیا و متحدانش به طرز ماهرانه‌ای از این اختلافات بهره‌برداری می‌کنند، به ویژه در امتداد خطوط قومی. علاوه بر این، در مناطق انگلیسی‌زبان، یک درگیری مسلحانه جدایی‌طلبانه از سال ۲۰۱۷ در جریان است. این مناطق که زمانی قلمرو اپوزیسیون بودند، اکنون بیش از حد درگیر هرج و مرج هستند تا چالشی ایجاد کنند.

هیچ‌کس کامرون را بهتر از آقای بیا نمی‌شناسد. او کنترل بی‌رحمانه را با دیپلماسی متعادل کرده است، و اطمینان حاصل می‌کند که هر گروه قومی در دولت جایگاهی دارد و در عین حال قبیله خودش را مسلط نگه می‌دارد. او دوستان دائمی ندارد: منتقدان وزیر می‌شوند و متحدان به زندان می‌افتند. همانطور که سام نووالا فونکم، روزنامه‌نگار کهنه‌کار، زمانی او را توصیف کرد: «او نه تنها چابکی یک قدم جلوتر بودن از بقیه را دارد، بلکه توانایی غیرعادی دویدن با خرگوش‌ها و شکار با روباه‌ها را نیز داراست.»

کامرون مدت‌هاست که گورستان آزادی مطبوعات است. در سال ۲۰۲۴، کمیته حفاظت از روزنامه‌نگاران این کشور را در رده سوم بدترین زندان‌بانان روزنامه‌نگاران در جنوب صحرای آفریقا قرار داد. رسانه‌های محلی حتی از اشاره به وضعیت سلامتی رئیس‌جمهور – که شایعه شده رو به وخامت است – منع شده‌اند و آخرین باری که آقای بیا با یک روزنامه‌نگار کامرونی مصاحبه کرد در سال ۲۰۰۲ بود. با کنترل کامل رسانه‌های دولتی، او مانند یک روح حکمرانی می‌کند: متنی، پنهان در پشت لایه‌های پروتکل و آنقدر محافظت‌شده که حتی نزدیک‌ترین متحدانش نیز در مورد حرکت بعدی او در حدس و گمان می‌مانند.

در حزب او، جنبش دموکراتیک خلق کامرون، رقابت واقعی برای رهبری وجود ندارد. حزب برای انتخاب نامزد کنگره برگزار نمی‌کند – آقای بیا صرفاً توسط وفاداران به عنوان انتخاب طبیعی آنها اعلام می‌شود. در حالی که اکثر نامزدها برای جمع‌آوری حمایت به سراسر کشور سفر می‌کنند، آقای بیا آغاز کارزار انتخاباتی را با یک سفر خصوصی در سوئیس گذراند. این وضعیت با توجه به اینکه قدرتمندترین رقیب او، که در انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۱۸ با ۱۴ درصد آرا دوم شد، رد صلاحیت شده است، کمک‌کننده است.

اما همه چیز هموار نبوده است. امسال، دو وزیر بانفوذ از شمال مسلمان‌نشین از دولت استعفا دادند و به رقابت پیوستند: عیسی تچیروما باکاری و بلو بوبا مایگاری. نامزدی آنها به خواسته‌ای دیرینه از این منطقه، که اولین رئیس‌جمهور کامرون را پرورش داد، اشاره دارد که قدرت باید «به خانه بازگردد». بسیاری در این منطقه ریاست‌جمهوری را حق اجدادی خود می‌دانند. پس از بیش از ۴۰ سال، آنها از انتظار خسته شده‌اند.

اپوزیسیون متحد شاید تهدیدی ایجاد کند. اما اختلافات و جاه‌طلبی‌های شخصی مانع این امر می‌شود. آقای تچیروما زمانی عضو حزب آقای مایگاری بود، اما درخواست‌ها برای حمایت از نامزدی او شنیده نشد. در هر صورت، اعتبار انتخابات کامرون مورد تردید است. اعضای هیئت انتخاباتی توسط آقای بیا منصوب می‌شوند، و برخی از آنها از حزب خود او هستند. در این شرایط نامساعد، مشارکت رأی‌دهندگان رو به کاهش است: در سال ۲۰۱۱، پنج میلیون نفر رأی دادند؛ در سال ۲۰۱۸، این تعداد تنها ۳.۵ میلیون نفر بود.

همه شواهد به پیروزی دیگری برای آقای بیا اشاره دارد. اما در ۹۲ سالگی، پایان نمی‌تواند آنقدر دور باشد. در زیر سطح، کامرونی‌ها شروع به پرسیدن سؤال متفاوتی کرده‌اند: نه اینکه چه کسی پیروز خواهد شد، بلکه پس از رفتن آقای بیا چه اتفاقی خواهد افتاد. پاسخ این سؤال، بیش از این انتخابات، ملت را تعریف خواهد کرد.