محمودرضا آقامیری، رئیس دانشگاه شهید بهشتی ایران و یکی از دانشمندان برجسته هستهای جمهوری اسلامی، نگاهی نادر به محاسبات تهران در پس تسلیحاتیشدن هستهای ارائه داد.
وی در مصاحبهای در ۱۶ اکتبر اظهار داشت که رژیم «توانایی و ظرفیت ساخت بمب هستهای را دارد» و افزود که «اعلامیه مذهبی [فتوا علیه تسلیحات هستهای] آیتالله خامنهای، رهبر معظم، میتواند تغییر کند». در پاسخ به این سوال که آیا مقامات و دانشمندان هستهای ایران هرگز به ساخت سلاح هستهای فکر کردهاند، او پاسخ داد: «قطعا»، و توضیح داد که این ایده به ذهن همه دانشمندان خطور کرده است.
آقامیری همچنین گفت که اگر جمهوری اسلامی بخواهد یک بمب هستهای را دنبال کند، «میتواند این کار را به بهترین شکل ممکن انجام دهد»، و تاکید کرد که «مهمترین بخش این فرآیند غنیسازی است». مسئله غنیسازی اورانیوم و ظرفیت سانتریفیوژ در واقع بنبست اصلی در پنج دور مذاکرات تهران و واشنگتن در ماه می بوده است، به طوری که هر دو طرف آن را خط قرمز نهایی تعریف کردهاند.
دانشگاه شهید بهشتی که توسط اتحادیه اروپا، بریتانیا، کانادا، استرالیا و سوئیس به دلیل اشاعه هستهای تحریم شده است، در مورد پارامترهای بهینه آبشار سانتریفیوژ، الکترودیالیز برای استخراج اورانیوم از فاضلاب، محاسبات بحرانی برای فشردهسازی انفجاری کرههای اورانیوم، و مدلسازی تولید، اندازهگیری و انتقال نوترون تحقیق کرده است.
اظهارات آقامیری بازتابدهنده سخنان سایر مقامات رژیم در هفته گذشته است، از جمله علی شمخانی، رئیس سابق وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح ایران. شمخانی با اشاره به دوران تصدی خود به عنوان وزیر دفاع در دهه ۱۹۹۰، در مصاحبهای در ۱۲ اکتبر گفت که اگر میتوانست به گذشته برگردد، یک بمب هستهای میساخت.
شمخانی که در ۱۳ ژوئن از یک تلاش ترور اسرائیلی جان سالم به در برد — و همچنین پیش از این دبیر شورای عالی امنیت ملی بود و اکنون مشاور رهبر معظم انقلاب در مجمع تشخیص مصلحت نظام است — نقش کلیدی در مذاکرات هستهای آمریکا و ایران ایفا میکند. او همچنین فاش کرد که در دوران تصدی خود به عنوان وزیر دفاع، «حلقهای» از کارشناسان هستهای تشکیل داده بود که بیشتر آنها در جنگ ۱۲ روزه اخیر با اسرائیل حذف شدند.
علیرغم ادعای شمخانی مبنی بر اینکه جمهوری اسلامی در اوایل دهه ۱۹۹۰ به دنبال بمب هستهای نبوده است، شواهد خلاف این را نشان میدهد. عبدالقدیر خان، پدر برنامه هستهای پاکستان، نوشت که در اواخر دهه ۱۹۸۰، شمخانی برای خرید سلاح هستهای به اسلامآباد سفر کرد. پاکستان از فروش بمب امتناع کرد اما طبق گزارشها، قطعات سانتریفیوژ، نقشههای بمب و لیستی از تامینکنندگان جهانی را به ایران ارائه داد که اساس برنامه غنیسازی اورانیوم رژیم را تشکیل داد.
پس از حملات اسرائیل و آمریکا به سایتهای هستهای رژیم، سرنوشت اورانیوم غنیشده ایران در ابهام باقی مانده است. تا اواسط ماه می ۲۰۲۵، ذخایر اورانیوم غنیشده ایران تا ۶۰ درصد، تقریباً ۴۰۸.۶ کیلوگرم بود. پس از حملات هوایی اسرائیل، عباس عراقچی، وزیر امور خارجه، اظهار داشت که «اورانیوم غنیشده ما زیر آوار تأسیسات هستهای بمباران شده دفن شده است»، که نشان میداد نابود شده است. با این حال، تصاویر ماهوارهای و نشت اطلاعات حاکی از آن است که بخش عمدهای از اورانیوم بسیار غنیشده ممکن است قبل از حملات از سایت فردو ایران منتقل شده باشد. تقریباً در همان زمان، ایران در ۱۳ ژوئن به آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) اطلاع داد که «اقدامات ویژهای» برای حفاظت از مواد هستهای در حال انجام است.
استفاده تهران از گفتار دوگانه همچنان در استراتژی آن در قبال غرب مرکزی است؛ بین اشاره به تسلیحاتیشدن و اصرار بر ممنوعیت آن توسط فتوای خامنهای، و سپس پیشنهاد اینکه فتوا میتواند تغییر کند، در نوسان است. همین ابهام در مورد سرنوشت اورانیوم غنیشده آن نیز وجود دارد، یک عدم قطعیت حسابشده که هدفش ابهامافکنی در قضاوت واشنگتن است. سوال جاهطلبی به نیت اشاره دارد، در حالی که اورانیوم بازتاب توانایی است. و در مورد رژیم، توانایی اغلب به نیت منجر شده است.