فقط هشت دقیقه طول کشید.
روز یکشنبه، سارقان در حالی که گردشگران مشغول تماشای آثار هنری بودند، وارد موزه لوور شدند. آنها جواهراتی را به سرقت بردند که گفته میشود ارزش آنها غیرقابل محاسبه است.
همکارانم در حال گزارش یکی از دراماتیکترین سرقتهای این قرن بودهاند — اینکه چگونه سارقان آن را انجام دادند، چرا این کار را کردند و چه سوابقی برای این نوع سرقت گستاخانه وجود دارد. در ادامه آنچه میدانیم آمده است.
چگونه انجام دادند
با یک کامیون، یک نردبان، یک دستگاه برش دیسکی و چند اسکوتر.
ساعت ۹:۳۰ صبح، سارقان کامیونی را زیر پنجرههای گالری آپولو پارک کردند. سپس با یک نردبان برقی از پشت کامیون بالا رفتند. (این نردبان سوار بر کامیون — یا «مونت-موبل» — ممکن است برای افراد غیرفرانسوی عجیب یا مشکوک به نظر برسد، اما در خیابانهای پاریس منظرهای نسبتاً رایج است، جایی که از آن برای بالا بردن اثاثیه بزرگ از طریق پنجرههای آپارتمان استفاده میشود.)
برای ورود به گالری، آنها شیشه را با دستگاه برش دیسکی بریدند و آژیر امنیتی را به صدا درآوردند. نگهبانان را با دستگاه برش دیسکی تهدید کرده و دو ویترین را شکستند، در حالی که کارکنان لوور موزه را تخلیه میکردند.
سارقان یک گردنبند یاقوت کبود سلطنتی، یک گردنبند زمرد سلطنتی و یک تاج (دیادم) که توسط امپراتریس اوژنی، همسر ناپلئون سوم، استفاده میشد را به سرقت بردند. تمام اقلام مسروقه را اینجا ببینید.
تا ساعت ۹:۳۸، سارقان بر روی دو اسکوتر پرقدرت که در بیرون منتظرشان بودند سوار شدند و گریختند.
چرا این کار را کردند
سارقان به دنبال شاهکارهای نفتی نبودند. آنها تنها جواهرات — تاج، گوشواره و گردنبندها — را دزدیدند. کارشناسان میگویند این بدان معناست که آنها احتمالاً الماسها، سنگهای قیمتی و فلزات گرانبها را میخواستند. (یکی از تاجها، که زمانی متعلق به ملکه هورتنس بود، حاوی ۲۴ یاقوت کبود سیلان و ۱۰۸۳ الماس بود.) فروش این اقلام آسانتر است. زمردها را میتوان در قطعات جدید بازسازی کرد و طلا را میتوان ذوب نمود.
از این نظر، سرقت لوور واقعاً یک جرم هنری نبود. ورنون رپلی، رهبر سابق واحد هنری پلیس لندن، به همکارم الکس مارشال گفت: «این یک سرقت کالایی بود.»
سارقان کالایی نگران جا گذاشتن قطعات با ارزش نیستند. سارقان در لوور به خود زحمت ندادند تا قطعات معروف و به راحتی قابل شناسایی، مانند الماسهای ریجنت و سانسی، را بدزدند، زیرا فروش آنها، حتی پس از خرد شدن، دشوار بود.
این سرقت سوالاتی را درباره اینکه آیا لوور میتوانست بهتر محافظت شود، مطرح کرده است. اتحادیههای کارگری موزه قبلاً هشدار داده بودند که مشکلات فنی و کمبود نیروی انسانی، به ویژه در میان نگهبانان امنیتی، وجود دارد.
آیا این امر رایج است؟
این اتفاق بیشتر از آنچه تصور میکنید رخ میدهد!
موزه ملی، اسلو، ۱۹۹۴: مانند سارقان لوور، دو مرد از نردبان بالا رفتند و پنجرهای را شکستند. آنها معروفترین نقاشی نروژ، «جیغ» اثر ادوارد مونک را به سرقت بردند. این کار کمتر از یک دقیقه طول کشید و آنها یادداشتی از خود گذاشتند: «هزاران بار ممنون برای امنیت ضعیف شما.»
موزه اشمولین، آکسفورد، ۲۰۰۰: در شب سال نو، یک سارق (یا سارقان) از طریق سقف شیشهای وارد شدند، گالری را با دود پر کردند و دقایقی بعد با نقاشی «منظره اوور-سور-اواز» اثر سزان خارج شدند. این نقاشی هرگز پیدا نشد.
موزه بوده، برلین، ۲۰۱۷: سارقان یک سکه طلای غولپیکر به ارزش چندین میلیون یورو را با گاری دستی بیرون بردند.