لوگوی Oilprice.com، نشان‌دهنده منبع مقاله
لوگوی Oilprice.com، نشان‌دهنده منبع مقاله

ترامپ فشار بر چین را به دلیل اقدامات انرژی‌محور حامی ایران افزایش می‌دهد

دوره دوم ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ در ایالات متحده، از یک جنبه بزرگ با نسخه بتای اول متفاوت است. هدف همان است - تحکیم جایگاه کشورش به عنوان قدرت برتر جهان - اما رویکرد او در برخورد با رقبای آمریکا قاطع‌تر شده است. این موضوع به وضوح در تعاملات دولتش با چین، که خود را رهبر نظم نوین جهانی می‌داند، دیده می‌شود. اعمال تحریم‌های بیشتر بر سازوکارهای کلیدی پکن برای تأمین مالی مؤثر ایران و روسیه نمونه‌ای از این رویکرد است و انتظار می‌رود اقدامات مشابهی در پی آید.

در دوره اول ریاست‌جمهوری خود، ترامپ اغلب مورد انتقاد قرار می‌گرفت - حتی از سوی نزدیک‌ترین افراد به او - که نسبت به پکن نرمش نشان می‌دهد. جدی‌ترین این اتهامات توسط جان بولتون، مشاور امنیت ملی وقت ترامپ، مطرح شد که رئیس‌جمهور وقت "ملاحظات امنیتی را به خاطر تجارت رها کرد." یکی از موارد برجسته اولیه، تقریباً لغو کامل تحریم‌های شدید آمریکا علیه شرکت مخابراتی چینی ZTE بود که به دلیل نقض مکرر و عمده تحریم‌های آمریکا علیه ایران و کره شمالی مرتکب شده بود. به گفته بولتون، پس از یک تماس تلفنی خصوصی با رئیس‌جمهور شی - که در آن شی به ترامپ گفته بود که اگر تحریم‌ها علیه ZTE را کاهش دهد، ترامپ "بدهکار شی خواهد شد" - ترامپ دقیقاً آنچه شی خواسته بود را انجام داد. اندکی پس از این کار، ترامپ توییت کرد: "رئیس‌جمهور شی چین و من در حال همکاری هستیم تا راهی برای بازگشت سریع شرکت عظیم تلفن چینی، ZTE، به کسب و کار فراهم کنیم. شغل‌های زیادی در چین از دست رفته‌اند. به وزارت بازرگانی دستور داده شده است تا این کار را انجام دهد!" همانطور که بولتون در کتاب خود درباره دوره اول ریاست‌جمهوری ترامپ نوشت: "از کی نگران شغل‌های چین شده بودیم؟"

با این حال، همانطور که منابع نزدیک به آن دولت اول، در آن زمان و پس از آن، به طور انحصاری به OilPrice.com اشاره کردند، این رویکرد بیشتر نشان‌دهنده سادگی نسبی سیاسی دولت در آن زمان بود تا چیز دیگر. یک منبع مستقر در واشنگتن گفت: "ترامپ عادت داشت که با رقبا به روشی خاص بر اساس پیشینه املاک و مستغلات خود برخورد کند و عناصری از آن به دوره اول ریاست‌جمهوری نیز راه یافت." وی افزود: "اما او [ترامپ] دید که این روش به اهداف مورد نظرش دست نیافت، بنابراین این بار آن را تغییر داده‌اند." او تأکید کرد: "بنابراین اکنون، او همچنان مایل است زمانی که فکر می‌کند برای رسیدن به خواسته‌هایش مفید است، دوستانه برخورد کند، اما روی دیگر سکه، پاسخی بدون [مزخرف] است." این موضوع اخیراً به وضوح با حمایت نظامی آمریکا از حملات گسترده اسرائیل علیه اهداف برنامه هسته‌ای ایران، پس از مهلت ۶۰ روزه او به ایران برای رسیدن به توافق هسته‌ای جدید، مشهود بود. قبل از آن، رئیس‌جمهور منتخب ترامپ در پیشبرد استفاده از عناصر عملیاتی حیاتی که منجر به برکناری بشار اسد از سوریه در دسامبر شد، نقش کلیدی داشت - رژیمی که در دوره اول وی به شدت آزاردهنده بود. او این کار را با وجود "روابط دوستانه" ظاهری‌اش با رئیس‌جمهور روسیه، ولادیمیر پوتین، انجام داد، با این هدف کلیدی که: "به رهبران مسکو، پکن و تهران هشدار دهد که واشنگتن می‌تواند به راحتی مرزها و رژیم‌ها را نه تنها در خاورمیانه بلکه در اروپای شرقی و جاهای دیگر، در صورت تمایل، بازسازی و ساختاردهی مجدد کند،" همانطور که یک منبع ارشد مرتبط با مجتمع امنیتی اتحادیه اروپا در آن زمان به طور انحصاری به OilPrice.com گفت.

به همین ترتیب، این بار ترامپ رویکرد بسیار سخت‌تری نسبت به شی جین‌پینگ چین در پیش گرفته است. نه تنها پکن در دور اول تعرفه‌های آمریکا در آوریل بالاترین تعرفه‌ها را دریافت کرد، بلکه - پس از مذاکره برای کاهش تعرفه‌ها از هر دو سو - ترامپ آن‌ها را پس از سخت‌گیری‌های ۹ اکتبر چین در کنترل صادرات فلزات خاکی کمیاب، دوباره اعمال کرد. پکن همچنین صادرات فلزات خاکی کمیاب برای مصارف نظامی خارجی را ممنوع کرد که مستقیماً بر زنجیره‌های تأمین دفاعی آمریکا تأثیر می‌گذارد. زمان‌بندی این اقدامات به نظر می‌رسد یک آزمون ژئوپلیتیکی از شخص ترامپ توسط همتای خود، شی، باشد، که پیش از اجلاس برنامه‌ریزی شده ترامپ-شی در کره جنوبی در ۳۰ اکتبر برگزار می‌شود. در پاسخ، ترامپ تعرفه‌های ۱۰۰ درصدی گسترده‌ای را بر تمامی واردات چینی از ۱ نوامبر اعمال کرد، با تعرفه جداگانه ۱۳۰ درصدی بر دسته‌های منتخب، که کالاهای با فناوری پیشرفته و صنعتی را هدف قرار می‌دهد. همان روز که چین کنترل‌های صادراتی خود را بر فلزات خاکی کمیاب سخت‌تر کرد، وزارت خزانه‌داری آمریکا نیز پایانه نفتی رزائو شی‌هوا در بندر لانشان و گروه پتروشیمی شاندونگ جین‌چنگ (یک پالایشگاه مستقل در استان شاندونگ) را که میلیون‌ها بشکه نفت ایران را جابجا کرده‌اند، تحریم کرد. اسکات بسنت، وزیر خزانه‌داری، به درستی در بیانیه‌ای تأکید کرد که: "وزارت خزانه‌داری با برچیدن عناصر کلیدی ماشین صادرات انرژی ایران، جریان نقدی این کشور را کاهش می‌دهد." او افزود که این تحریم‌ها نهادهایی را هدف قرار می‌دهند که: "در مجموع، صادرات میلیاردها دلار نفت و فرآورده‌های نفتی را ممکن ساخته‌اند و درآمد حیاتی برای رژیم ایران فراهم کرده‌اند."

در واقع، چین سال‌هاست که حامی مالی کلیدی رژیم کنونی در ایران بوده و از دیدگاه آمریکا، به همین ترتیب برای روسیه نیز عمل می‌کند و عملاً جنگ در اوکراین را طولانی‌تر می‌کند. برای نفت ایران، این صادرات عظیم و مداوم به چین با شرایط بسیار مطلوب برای پکن انجام می‌شود که بخشی از 'توافقنامه جامع همکاری ۲۵ ساله ایران و چین' است، که اولین بار در مقاله ۳ سپتامبر ۲۰۱۹ من در این زمینه فاش شد و به طور کامل در آخرین کتاب من درباره نظم نوین بازار جهانی نفت تحلیل شده است. به طور خاص، چین برای مدت زمان این توافق، حق اولویت خرید در بیشتر پروژه‌های نفت، گاز و پتروشیمی که در ایران مطرح می‌شوند را دارد. علاوه بر این، پرداخت‌های هر بشکه به چین، بالاترین میزان از میانگین قیمت لحظه‌ای ۱۸ ماهه نفت خام تولید شده یا میانگین قیمت شش ماه گذشته است، که پاداش را به شدت به نفع پکن متمایل می‌کند. شرایط این قرارداد همچنین شامل حداقل ۱۰ درصد تخفیف به چین در ارزش نفتی است که استخراج می‌کند - هرچند در چندین مورد با اعمال پاداش‌های اضافی، این تخفیف به ۳۰ درصد نیز رسیده است. مورد آخر با همین تخفیف نسبت به پایین‌ترین میانگین قیمت بازار یک ساله در هاب‌های کلیدی قیمت‌گذاری گاز برای گازی است که شرکت‌های چینی نیز به دست آورده‌اند.

میزان دقیق واردات مستمر نفت چین از ایران به سه دلیل اصلی ناشناخته است. اول، نفت ایران که رسماً از طریق اداره کل گمرک چین (GAC) عبور نمی‌کند، در داده‌های گمرکی کشور ثبت نمی‌شود و بنابراین اصلاً نشان داده نمی‌شود. از این رو، میلیون‌ها بشکه نفت هر ماه به این روش وارد چین شده و سپس به سادگی به پالایشگاه‌های مورد نیاز منتقل یا در خشکی یا دریا ذخیره می‌شود، که عملاً بخشی از ذخایر استراتژیک نفتی چین است، بدون آنکه هرگز توسط GAC ثبت شده باشد. در نتیجه، از نظر آمار رسمی، این واردات به هیچ وجه وجود ندارند. دوم، نفتی که به چین می‌رسد ممکن است در وهله اول از عراق ثبت شده باشد، زیرا عراق بسیاری از مخازن نفتی بزرگ را با ایران مشترک است و تشخیص اینکه نفت از کدام سمت استخراج شده، تا حد زیادی غیرممکن است. بیژن زنگنه، وزیر نفت سابق ایران، در سال ۲۰۲۰ به صورت عمومی نحوه انجام این کار را برجسته کرد. او گفت: "آنچه ما صادر می‌کنیم تحت نام ایران نیست - اسناد بارها و بارها تغییر می‌کنند، و همچنین مشخصات." و سوم، به عنوان یک عامل ایمنی اضافی در برابر ردیابی، نفت ایران که برای چین در نظر گرفته شده است، اغلب در دریا - در آب‌های غیر چینی (آب‌های مالزی و اندونزی به ویژه در این زمینه محبوب هستند) - از کشتی به کشتی منتقل می‌شود. همانطور که محمد ظریف، وزیر امور خارجه سابق ایران، در دسامبر ۲۰۱۸ در مجمع دوحه اظهار داشت: "اگر هنری وجود داشته باشد که ما در ایران آن را کامل کرده‌ایم، [و] می‌توانیم آن را به دیگران با قیمتی آموزش دهیم، هنر دور زدن تحریم‌هاست."

این آخرین تشدید تنش آمریکا علیه چین، به دنبال افزایش تدریجی فشار واشنگتن بر پکن به دلیل حمایت مداوم آن از ایران و روسیه است. درست پیش از اعمال آخرین تحریم‌ها، وزارت امور خارجه آمریکا ممنوعیت‌های بیشتری را بر ۲۰ نهاد که به گمان آن در تجارت نفت و محصولات پتروشیمی ایران دست داشتند، اعمال کرده بود، از جمله شرکت چینی ژوشان جین‌رون پترولیوم ترنسفر (Zhoushan Jinrun Petroleum Transfer Co.)، یک پایانه نفتی در منطقه بزرگ بندر ژوشان. با لحن و عباراتی بسیار مشابه اظهارات برایان ای. نلسون در مورد تحریم‌های اعمال شده بر نهادهای هنگ کنگی در سال ۲۰۲۳، این وزارتخانه اعلام کرد: "رژیم ایران همچنان به دامن زدن به درگیری در خاورمیانه برای تأمین مالی فعالیت‌های بی‌ثبات‌کننده خود ادامه می‌دهد، [و] امروز، ایالات متحده در حال اقدام برای مهار جریان درآمدی است که این رژیم برای حمایت از تروریسم در خارج از کشور و همچنین سرکوب مردم خود استفاده می‌کند." ژوشان جین‌رون چهارمین بندر چین بود که در هفته‌های اخیر توسط واشنگتن تحریم شد، به دنبال اقدامات مشابه علیه هوایینگ هویژو دایا بی پتروکمیکال ترمینال استوریج (Huaying Huizhou Daya Bay Petrochemical Terminal Storage) در مارس، گوانگ‌شا ژوشان (Guangsha Zhoushan) در آوریل و بندر دونگ‌یینگ (Dongying Port) در ماه مه.

توسط سایمون واتکینز برای Oilprice.com