صبح پنجشنبه ماه گذشته، پاتریک اوبراین، قاضی فدرال مهاجرت، وارد دادگاه خود در مرکز شهر سانفرانسیسکو شد. او برای یک جلسه اصلی دادگاه (master-calendar hearing) برنامهریزی شده بود که اساساً یک ثبت اسامی برای آمادهسازی پروندهها جهت محاکمه بود. اوبراین ردای مشکی مات به تن داشت که به نظر میرسید نور مصنوعی بالای سر را جذب میکند. او بر صندلی خود نشست، به اطراف نگاهی انداخت و خود را به سمت یک مانیتور کامپیوتر متمایل کرد. دادگاه با کمبود کارمند مواجه بود؛ یک منشی قضایی وجود داشت اما نه ضابط قضایی و نه تندنویس. در مقابل قاضی، میزهایی برای دادستانی — وزارت امنیت داخلی — و برای پاسخدهنده، یعنی متقاضیان پناهندگی، قرار داشت. یک مترجم اسپانیایی به صورت یک کادر بدون چهره روی صفحه نمایش بزرگی ظاهر شد.
حدود ده نفر، همگی لاتینتبار، در نیمکتهای چوبی نشسته بودند و پوشههایی پر از اسناد مبهم را در دست داشتند. تقریباً هیچکس با وکیل نیامده بود. یک "وکیل روز" از یک سازمان غیرانتفاعی محلی، خود را به اسپانیایی معرفی کرد و اسامی را روی یک تخته یادداشت کرد. با توجه به تعداد مهاجران برنامهریزی شده برای حضور، اتاق خلوتتر از آن چیزی بود که باید باشد. اوبراین چهرهاش را درهم کشید و نیشخندی زد. او گفت: «این اولین بار است که مهمانان بیشتری نسبت به پاسخدهندگان داریم.» من سه روزنامهنگار، از جمله خودم، به علاوه یک ناظر حقوقی و یک سیاستمدار محلی و دستیارش را شمردم.
اوبراین اجازه داد تا چند مهاجری که وکیل داشتند، ابتدا کارشان را انجام دهند، زیرا وکلا برنامههای دیگری داشتند. او اولین پرونده را فراخواند. وکیل گفت: «موکل من همین جاست. او یک کودک چهار ساله است که با پدرش آمده.» دخترک پاهای خود را زیر صندلی تاب میداد. هر پرونده شکلی قابل پیشبینی داشت. اوبراین اتهامات دولت را مرور کرد: اینکه پاسخدهندگان در تاریخ معینی، در مکانی معین، بدون اجازه وارد ایالات متحده شدهاند؛ اینکه آنها شهروند کشور دیگری هستند و در صورت لزوم به آنجا اخراج خواهند شد. سپس او آنها را برای جلسات "استحقاق" انفرادی — یک محاکمه — برنامهریزی کرد. در آنجا، آنها باید ثابت میکردند که در صورت اخراج، بر اساس نژاد، دین، ملیت، عقیده سیاسی، یا عضویت در یک گروه اجتماعی خاص با "آسیب یا بدرفتاری" روبرو خواهند شد، یا اینکه ممکن است توسط دولت خود مورد شکنجه قرار گیرند.
اولین تاریخ موجود برای محاکمه در سال 2029 بود — در سطح کشور نزدیک به چهار میلیون پرونده عقبافتاده وجود دارد. اما اوبراین هشدار داد: «برنامه کاری من در حال نوسان است.» از ژانویه، دولت ترامپ حدود صد قاضی مهاجرت، از جمله یازده نفر در منطقه بزرگ سانفرانسیسکو را اخراج کرده بود. هزاران پروندهای که توسط هر قاضی اخراج شده باقی مانده بود، یا متوقف شده یا به دیگران واگذار شده بود.
پس از سه ساعت، تنها دو پاسخدهنده باقی ماندند: یک زوج متاهل از کلمبیا. شوهر، که لاغر اندام بود و یک هودی آبی روشن به تن داشت، سی ساله بود و همسرش، که موهای بلند قهوهای خود را از وسط باز کرده بود، بیست و سه ساله. آنها سال گذشته وارد ایالات متحده شده بودند. هیچکدام سابقه کیفری نداشتند. آنها کنار وکیل روز نشستند و با قاضی احوالپرسی کردند. وکیل دولتی گفت: «وزارت دادگستری درخواست رد دعوی میکند. شرایط تغییر کرده است.»
در دولتهای قبلی، درخواست رد دعوی عموماً برای پاسخدهندگان خوب تلقی میشد. به این معنا بود که وزارت امنیت داخلی (DHS) تصمیم گرفته بود از مبارزه با درخواستهای پناهندگی که احتمال موفقیت بالایی داشتند، دست بردارد. اما، از ماه می، DHS به دلیل دیگری درخواست رد دعوی میکرد.
اوبراین به زوج گفت: «در مواردی که وزارت امنیت داخلی درخواست رد دعوی میکند، آنها افراد را وارد رویههای اخراج سریع (expedited removal) کردهاند» — یک میانبر برای اخراج. وکیل روز علیه این درخواست صحبت کرد. وکیل دیگری از دفتر مدافع عمومی وارد دادگاه شد. اوبراین به این زوج سی روز فرصت داد تا پاسخ دهند و یک جلسه پیگیری را برای اواخر اکتبر تعیین کرد. او به آنها گفت: «احتمال زیادی وجود دارد که جلسه برگزار نشود. برخی افراد به دادگاه بازگشتهاند، اما اکثرشان نه.»
هنگامی که جلسه به پایان رسید، وکلا در عقب دادگاه دور زوج حلقه زدند. وکیل دفتر مدافع عمومی شماره تلفن همراه خود را با خودکار پشت دستهای آنها نوشت، در صورتی که منتقل شوند و نتوانند با او تماس بگیرند. همانطور که زوج دادگاه را ترک کردند، چهار افسر لباس شخصی از اداره مهاجرت و گمرک (ICE)، که در یک راهروی خالی منتظر بودند، دستبند به آنها زدند. زن جوان شروع به گریه کرد.
یک ساعت بعد، دو کلمبیایی دیگر در خارج از دادگاه اوبراین دستگیر شدند. هر چهار نفر به طبقه ششم منتقل شدند، جایی که ICE سلولهای نگهداری و یک دفتر دارد. وزارت امنیت داخلی (DHS) اشاره کرد که آنها «برای تعیین مجدد وضعیت، دوباره بازداشت شدهاند.» عصر همان روز، دفتر مدافع عمومی به نمایندگی از آنها درخواست حکم منع موقت و حکم احضار به دادگاه (writ of habeas corpus) را ارائه کرد. در این درخواست آمده بود:
بازداشت شاکیان هیچ ارتباطی به پروندههای فردی آنها نداشت. بلکه، آنها بخشی از یک استراتژی جدید و سراسری DHS هستند که افراد حاضر در جلسات دادگاه مهاجرت خود را بازداشت میکند، آنها را به حبس میاندازد و به دنبال تغییر مسیر آنها به سمت اخراجهای سریعالسیر است... DHS با شدت این کارزار بازداشت و دستگیری را در دادگاههای سراسر کشور دنبال میکند...
ایالات متحده حدود هفتاد دادگاه مهاجرت دارد که به موجب قانون لازمالاجرا هستند. فهرست قضات، منشیها و مترجمان که در این دادگاهها کار میکنند در مقایسه با نود هزار افسر و دیگر کارکنان ICE و اداره گمرک و حفاظت مرزی (Customs and Border Protection) بسیار اندک است. بیشتر پروندههای مورد بررسی در این دادگاهها مربوط به درخواستهای پناهندگی است که توسط مهاجرانی که در مرز مورد بررسی قرار گرفتهاند، ارائه شده است. (تعداد بیشماری دیگر بدون فرصت درخواست رد میشوند.) قضات تصمیم میگیرند که چه کسی میتواند بماند و چه کسی باید برود. آنها همچنین برای غیرشهروندان بازداشتی جلسات وثیقه برگزار میکنند و موارد کمک ویژه برای خردسالان و غیرشهروندان دارای اعضای خانواده شهروند ایالات متحده را بررسی میکنند. آنها از طریق تجربه، کلاهبرداری را تشخیص میدهند. کیرا لیلین، قاضی که اخیراً اخراج شده است، به من گفت: «برخی ادعاهای مشابه را بارها و بارها، حتی تا جزئیات کوچک، میبینند. این میتواند ناشی از قاچاقچیانی باشد که ادعاهای دروغین بازیافتی را به متقاضیان میدهند، یا به این دلیل که گروهی از مردم در حال رنج و فرار از الگوهای سوءاستفاده مشابه هستند. یا شاید یک داستان حقیقت دارد و بقیه تقلیدی هستند. این تعیین میتواند عواقب مرگ و زندگی داشته باشد.»
از سال 1983، دادگاههای مهاجرت تحت نظارت دفتر اجرایی بازبینی مهاجرت (EOIR) که بخشی از وزارت دادگستری است، فعالیت کردهاند. برخلاف قضات در دادگاههای فدرال که شاخه مستقل خود را در دولت دارند، قضات مهاجرت به دادستان کل ایالات متحده گزارش میدهند. با این حال، آنها توانستهاند کم و بیش مستقل و بدون دخالت عمل کنند. این وضعیت امسال تغییر کرد. در ژانویه، ترامپ مدیر موقت و دیگر مقامات ارشد EOIR را اخراج کرد. سپس نوبت به اخراج یک سوم از قضات تجدیدنظر در هیئت تجدیدنظر مهاجرت و دهها قاضی ناظر و محاکمه رسید. آنها بدون اطلاع قبلی و بدون ذکر دلیل از طریق ایمیل اخراج شدند.
آنِم پتیت در دادگاه خود در آناندِیل، ویرجینیا، بین جلسات رسیدگی به پروندهها بود که اخراج شد. او لحظهای به بیرون رفت، سپس بازگشت تا در پرونده بعدی خود یک تصمیم شفاهی ارائه دهد. او به من گفت: «ما به عنوان قضات بسیار باوقار هستیم. احساساتی نمیشویم. اما من خیلی احساساتی شده بودم.» شیرا لوین، قاضی در سانفرانسیسکو، در میانه یک جلسه اخراج شد. او به من گفت: «من کل نامه اخراج — چهار جمله — را در پرونده ثبت کردم، زیرا بیسابقه بود که جلسه فردی که بیش از پنج سال منتظر تصمیم بود، به دلیل اخراج یک قاضی قطع شود.»
در ابتدا، به نظر میرسید دولت ترامپ قضاتی را هدف قرار میدهد که کمتر از دو سال سابقه کار داشتند، یا نرخ بالای پذیرش پناهندگی داشتند، یا به عنوان وکیل، نماینده مهاجران بودند. بسیاری از قضات اخراجشده زن و افراد رنگینپوست بودند. برخی از آنها در وبسایتی به نام «فهرست نظارت DHS» که توسط بنیاد هریتیج تامین مالی میشد، ظاهر شده بودند؛ این وبسایت خواستار ریشهکن کردن بوروکراتهای «خوابآلود» بود. کارمن ماریا ری کالداس، قاضی اخراجشدهای که قبلاً به عنوان وکیل مدافع زنان و کودکان مهاجر کار میکرد، به من گفت: «این ایده که سابقه من به نحوی مانع انجام وظایفم میشود، توهینآمیز است. هیچکس به یک قاضی دادگاه خانواده نمیگوید که شما کار خود را به درستی انجام نمیدهید مگر اینکه دقیقاً نیمی از پدران حاضر در دادگاه، حضانت فرزندانشان را بگیرند.»
تا اواخر تابستان، اخراجها آنقدر زیاد و گسترده شده بود که نمیتوانست صرفاً بر اساس دلایل ایدئولوژیک توضیح داده شود. قضات نه تنها در کالیفرنیا و نیویورک، بلکه در لوئیزیانا، تگزاس و اوهایو نیز اخراج شدند. مردان سفیدپوست، و همچنین کهنهسربازان نیروی دریایی و وکلای سابق ICE، اخراج شدند. همچنین قضات با نرخ پایین پذیرش پناهندگی، و آنهایی که پروندههای مهاجران بازداشتی را مدیریت میکردند — پروندههایی که معمولاً منجر به اخراجهای بیشتری میشود — نیز اخراج شدند. برای مثال، کارلا اسپینوزا، که در سال 2023 به EOIR پیوست، مسئول پروندههای بازداشتشدگان در یکی از شلوغترین دادگاههای مهاجرت کشور بود. او به من گفت: «زمانی که از سمتم برکنار شدم، بسیار شوکه شدم. با منطق نمیتوانستم آن را درک کنم. بسیار خب، شما افراد را بازداشت میکنید. من برای هدایت پروندههای بازداشتشدگان در شیکاگو، علاوه بر پرونده اصلیام که بیش از چهارده هزار مورد بود، انتخاب شده بودم. جای دیگری برای این پروندهها وجود ندارد.» (یک مقام وزارت دادگستری به من گفت که قضات به دلایل بسیاری اخراج شدهاند و با وجود این اخراجها، حجم پروندههای عقبافتاده کاهش یافته است.)
بین اخراجها و استعفاها، تعداد قضات مهاجرت از هفتصد و سی و پنج نفر در سال 2024 به کمتر از ششصد نفر کاهش یافته است. (شمارش من بر اساس دادههای گردآوری شده توسط یک کارمند سابق EOIR و اتحادیه قضات مهاجرت است که وضعیت حقوقی خود را در اولین دولت ترامپ از دست داد اما به فعالیت خود ادامه میدهد.) قضات باقیمانده شاهد دو برابر شدن حجم کاری خود بودهاند. من یک هفته را صرف مشاهده دادگاههای مهاجرت در منطقه خلیج (Bay Area) کردم، جایی که برخی قضات اکنون روزانه شش جلسه انفرادی، به جای سه جلسه، علاوه بر جلسات اصلی دارند. آنها همچنین موظف شدهاند پروندههایی را که سالها پیش "به صورت اداری بسته شده بودند" — مثلاً به دلیل ازدواج مهاجر با یک شهروند ایالات متحده که درخواست تنظیم وضعیت را ارائه کرده بود — "بازگشایی" کنند، که این امر به حجم پروندههای آنها افزوده است. ایلا دیس، قاضی سابق سانفرانسیسکو و کارمند فدرال باسابقه، به من گفت: «وظایف من هر روز تغییر میکرد. و دادگاه من به تلهای برای ICE تبدیل میشد تا مردم را دستگیر کند.»
در چند ماه گذشته، با بیش از بیست قاضی فعلی و اخیراً اخراجشده و مقامات EOIR صحبت کردهام. آنها سیستمی را توصیف میکنند که در حال بازسازی است و از کنترل آنها خارج شده است. سیستمی که تضمین رویه قانونی آن بر اعتماد و حسن نیت — و تعهد شاخه اجرایی به اجازه دادن به کارمندان دادگاه برای انجام وظایفشان — متکی بود. وزارت دادگستری تحت ریاست جمهوری جورج دبلیو بوش در سال 2005 به دلیل استخدام قضات مهاجرت بر اساس گرایشهای سیاسی آنها مورد شکایت قرار گرفت. کری دویل، مقام سابق ICE و قاضی مهاجرت که در فوریه، قبل از شنیدن اولین پرونده خود، اخراج شد، به من گفت: «در غیر این صورت، دولتها به قوانین استخدام بیطرفانه پایبند بودند.»
امروز، یک مقام ارشد سابق EOIR و قاضی نظامی گفت: «من فکر نمیکنم سیستم دادگاه مهاجرت، یک سیستم دادگاهی باشد. آنچه این دولت میخواهد یک مهر تایید است.»
یک عصر مرطوب، به خانه یک قاضی مهاجرت رفتم که او را «ک» خواهم نامید. در اتاق ناهارخوری ک، در کنار گیاهان رونده و یک گربه سرگردان، چای سرد نوشیدیم. ک هنوز مشغول به کار است، اما بیش از یک سوم همکارانش، در سه دادگاه مهاجرت در سانفرانسیسکو و کانکورد نزدیک آن، اخراج شدهاند. ک به من گفت که این از دست دادن «محسوس» بود. «واقعاً روحیه آدم را از بین میبرد.»
دادگاه همیشه مکانی پر استرس بود — پروندههای پناهندگی شامل شهادت در مورد اخاذی، گرسنگی، جنگ، تجاوز و سوءاستفاده از کودکان است. اکنون داربستها در حال فروریختن بودند. ک به من گفت: «بسیاری از وکلا، علاوه بر پاسخدهندگان، اشک میریختند.» آنها شاهد دستگیری موکلان خود بودند؛ والدین دستبند زده و از فرزندانشان دور میشدند. در یکی از اتاقهای انتظار، وزارت امنیت داخلی (DHS) پوسترهای دو زبانه با هشدار به مردم برای «اخراج خودخواسته» نصب کرده بود. این پوسترها با عکسی از مردان لاتینتبار، با لباس زندان خاکستری، در حال کشیده شدن به سمت ون ICE به تصویر کشیده شده بودند. چندی پیش، یک مترجم در دادگاه ک آنقدر پریشان شد که نتوانست جلسه را به پایان برساند. مترجم نتوانسته بود با یکی از اعضای خانواده خود در لسآنجلس تماس بگیرد و نگران بود که توسط ICE دستگیر شده باشد.
«بعد از شروع دستگیریها در دادگاه، جو دادگاه متشنجتر شد.» ک به من گفت. افسران نقابدار ICE در راهروها پرسه میزدند. دادگاهها خالی میشدند: پاسخدهندگان بیش از حد میترسیدند که برای قرارهایشان حاضر شوند. قضات همچنان اخراج میشدند. ک شروع به حمل یک شوکر با آژیر بلند کرد. ک گفت: «من از دستگیری میترسم. میترسم کسی با یک بمب دستساز بیاید و آن را منفجر کند.» (یک سخنگوی DHS به من گفت که ICE «بیگانگان غیرقانونی» خاصی را در رویه اخراج سریع قرار میدهد، «همانطور که همیشه باید میبوده است. بیگانه غیرقانونی متوسط، بسیار بیشتر از اکثر آمریکاییها از رویه قانونی برخوردار است.»)
ک. ماجرایی را از اوایل ماه ژوئیه برایم تعریف کرد که به نظر میرسید حس آشفتگی را به خوبی منتقل میکند. مردی از السالوادور برای جلسه "تقویم اصلی" در یکی از دادگاههای سانفرانسیسکو، در خیابان مونتگومری، حاضر شده بود تا پرونده پناهندگی خود را پیگیری کند. وزارت امنیت داخلی (DHS) درخواست رد پرونده او را داد؛ قاضی این درخواست را رد کرد، اما ICE به هر حال مرد را بازداشت کرد. افسران او را با دستبند از ساختمان بیرون بردند. گروهی از معترضان تلاش کردند مرد را از دست آنها بگیرند، اما مأموران ICE او را به داخل یک ون منتظر هل دادند و در را بستند. معترضان به جلوی ون چسبیدند، در حالی که ون سرعت گرفت و در یک خیابان شلوغ در مرکز شهر حرکت میکرد. یکی از آنها از روی کاپوت لیز خورد و نزدیک بود زیر گرفته شود. دیگری کمی بیشتر نگه داشت تا اینکه توسط ICE پایین کشیده شد. همکاران ک. همه اینها را از پنجرههای دفتر خود تماشا میکردند.
امسال، مجموعهای از یادداشتهای سیاستی با لحن تند از دفتر سیرس اوون، رئیس موقت جدید EOIR، به دست رسید. او در ماه ژانویه نوشت: «ارزشهای اصلی مأموریت EOIR ریشه در سه "ا" دارد: ادغام (integrity)، بیطرفی (impartiality) و استقلال تصمیمگیری (decisional independence) قضات آن. با این حال، هر سه این ارزشها در سالهای اخیر به شدت تضعیف شدهاند.» بسیاری از قضات این لحن را تهدیدآمیز — و یادآور یادداشتهای صادر شده در اولین دولت ترامپ توسط جیمز مکهنری، مدیر وقت EOIR، و دوست صمیمی اوون — یافتند. در دوران ریاست جمهوری بایدن، مکهنری به بخش کوچکی در این دفتر منتقل شد، جایی که علناً از هدف قرار گرفتن در «یک کمپین آزار و اذیت بزرگتر» گلایه کرد. او به ترامپ وفادار ماند، کسی که امسال او را قبل از تایید پم باندی به عنوان دادستان کل موقت منصوب کرد.
در ماه فوریه، اوون یادداشتی فرستاد و به قضات دستور داد پروندههای پناهندگی را ظرف شش ماه به پایان برسانند — یک مهلت قانونی، اما مهلتی که جز با رد گسترده درخواستها، غیرممکن بود. در ماه آوریل، او از قضات خواست تا درخواستهای پناهندگی را که «از نظر قانونی ناقص» بودند، «بدون برگزاری جلسه» کنار بگذارند. (اولین دولت ترامپ نیز نسخهای از این کار را امتحان کرد، اما همچنان از قضات میخواست که متقاضیان را برای یک جلسه اصلی دادگاه احضار کنند.) در ماه می، EOIR قضات را تشویق کرد تا درخواستهای رد دعوایی را که توسط وزارت امنیت داخلی (DHS) ارائه شده بود، بپذیرند. لوین، قاضی سابق سانفرانسیسکو، این را یک تجاوز بیسابقه از اختیارات دانست: او گفت: «دستورالعملی در مورد نحوه رأیدهی در یک درخواست خاص.» (EOIR بعداً این دستورالعمل را به دلیل یک شکایت قضایی پس گرفت.) یادداشتهای بعدی به قضات هشدار داد که «تعصب علیه DHS» از خود نشان ندهند یا «خارج از مسیر قضایی» نباشند، در خطر «بررسی دقیق و اقدام احتمالی». دیوید کیم، قاضی در نیویورک که در ماه سپتامبر اخراج شد، به من گفت: «وقتی این را خواندم، با خود گفتم: میدانم این به کجا میرسد.»
اوون همچنین تفسیرهایی را منتشر کرد که بسیاری از قضات آن را آشکارا حزبی میدانستند. در ماه اوت، او نوشت: «EOIR بین سالهای 2017 تا 2021 گامهای بزرگی در بهبود یکپارچگی رویههای خود و بازگرداندن اعتبار خود به عنوان یک آژانس قضایی اداری کاملاً کارآمد که قضات آن حرفهای، شایسته و بیطرف هستند، برداشت. متاسفانه، این تلاشها بین سالهای 2021 تا 2025 تا حد زیادی از بین رفت.» امت سوپر، قاضی مستقر در ویرجینیا که پس از دو دهه فعالیت در EOIR و وزارت دادگستری اخراج شد، به من گفت: «لحن یادداشتها بسیار ستیزهجویانه و تحقیرآمیز بود.» (یک مقام وزارت دادگستری گفت که این یادداشتها «سیاستهایی را لغو کردهاند که از نظر قانونی بیاساس بودند یا تکمیل به موقع پروندهها را دلسرد میکردند.»)
علاوه بر کارزار فشار اوون، احکام هیئت تجدیدنظر مهاجرت و دادستان کل باندی، سوابق دوره بایدن را لغو کردند و گزینههای حمایت را محدود ساختند. ادعای پناهندگی برای بازماندگان خشونت خانگی و مبتنی بر جنسیت دشوارتر شد. مهاجرانی که پس از ورود به ایالات متحده «بدون بازرسی» بازداشت میشدند، در صورت حبس، فاقد شرایط وثیقه شناخته شدند. جنیفر دورکین، قاضی سابق در نیویورک، به من گفت: «این احتمالاً تعداد افرادی را که فقط خواهند گفت 'به من دستور اخراج بدهید' افزایش میدهد.»
هنجارهای دادگاه آنقدر سریع در حال تغییر بودند که وکلا به سختی میتوانستند به موکلان خود مشاوره دهند. مارتی روزنبلات، وکیلی که از پاسخدهندگان بازداشتشده در جورجیا نمایندگی میکند، به من گفت: «من هفده سال است که در زمینه مهاجرت فعالیت میکنم و در دو سه ماه گذشته بارها مجبور شدهام بگویم 'هیچ سرنخی ندارم'.» او افزود: «ما نمیدانیم که آیا قانونی که این هفته وجود دارد، هفته آینده نیز همین خواهد بود یا خیر.» انجمن وکلای مهاجرت آمریکا، دولت را به تلاش برای «تبدیل دادگاههای مهاجرت به بازویی از سیستم اجرایی» متهم کرد.
دوره ریاست اوون به عنوان مدیر موقت در ماه سپتامبر به پایان رسید. در اولین روز اکتبر، دولت فدرال به دلیل کمبود بودجه تعطیل شد. در تعطیلی قبلی، در سال 2019، تنها پروندههای بازداشتشدگان در دادگاه مهاجرت ادامه داشت؛ اکنون، همه چیز مربوط به مهاجرت ضروری تلقی شد. قضات و کارکنان EOIR همگی بدون دریافت حقوق کار میکنند.
در هفتم اکتبر، EOIR مدیر جدیدی را معرفی کرد: دارن مارگولین، که اخیراً قاضی ناظر مهاجرت در سانتا آنا، کالیفرنیا، و مفسر مهمان در شبکه خبری راستگرای نیوزمکس بود. سالها پیش، زمانی که مارگولین افسر فرماندهی در سپاه تفنگداران دریایی بود، به دلیل شلیک تصادفی با هفتتیر شخصیاش به کف دفترش در پایگاه کوانتیکو در ویرجینیا خبرساز شد. او از فرماندهی خود برکنار شد. پس از بازنشستگی از ارتش، قبل از اینکه قاضی شود، به عنوان وکیل وزارت امنیت داخلی (DHS) کار میکرد.
ک. و دیگر قضات منطقه خلیج که با آنها مصاحبه کردم، با مارگولین آشنا بودند. او در سال 2021 به عنوان قاضی ناظر موقت در سانفرانسیسکو خدمت کرده بود. زمانی که مدیر موقت EOIR در دوره بایدن یادداشت سیاستی را صادر کرد که قضات و کارکنان را به استفاده از اصطلاحاتی مانند «پاسخدهنده» و «غیرشهروند» به جای «بیگانه» — برای بازتاب «شخصیت ملت ما به عنوان ملتی از فرصت و استقبال» — تشویق میکرد، مارگولین در ایمیلی به قضات و منشیهای حقوقی تحت نظارت خود خاطرنشان کرد که «یکی از مزایای خدمت در دادگاههای مهاجرت این است که ما تابع بادهای سیاست هستیم.»
شاید تصادفی نباشد که مارگولین پیشینه نظامی دارد. تابستان امسال، در حالی که اخراج قضات ادامه داشت، EOIR اعلام کرد که ششصد وکیل و قاضی فعال نظامی، و همچنین نیروهای ذخیره و اعضای گارد ملی را برای خدمت به عنوان قضات موقت مهاجرت، در دورههای ششماهه استخدام خواهد کرد. یگان ذخیره ارتش به اعضای فرماندهی حقوقی خود گفت: «این انتصاب فرصتی برای کسب تجربه قضایی در محیطی پرفشار و مهم در سطح ملی فراهم میکند.» برخی از این افراد قرار بود آموزش خود را در ماه اکتبر آغاز کنند. (نه وزارت دادگستری و نه پنتاگون نتوانستند جدول زمانی آموزش یا جزئیات دیگری را تأیید کنند.)
قضات سابق نظامی، و قضات مهاجرت با پیشینه نظامی، این طرح را محکوم کردهاند. ماه گذشته، در یک تماس مطبوعاتی، چندین وکیل ارشد بازنشسته، استفاده از افسران یونیفرمپوش در دادگاههای مهاجرت را با استقرار گارد ملی توسط ترامپ در شهرهای آمریکا مقایسه کردند. فرانک روزنبلات، یک وکیل سابق ارتش، هشدار داد که جلسات مهاجرت میتواند به «دادگاههای نظامی» تبدیل شود. او افزود: «استفاده از قانون نظامی در حالی که دادگاههای مدنی فعال هستند، اصول دیرینه قوانین بینالمللی حقوق بشر و قانون اساسی ایالات متحده را نقض میکند.» همچنین نگرانیهایی وجود دارد که این قضات کوتاهمدت، با آموزش کم، قادر به رسیدگی به هزاران پرونده در یکی از پیچیدهترین حوزههای قوانین ایالات متحده نخواهند بود — و اینکه آنها تحت فشار خواهند بود تا طبق دستور عمل کنند، مطابق با سلسله مراتب فرماندهی نظامی. اوایل سال جاری، وزارت امنیت داخلی (DHS) برخی گروههای لاتینآمریکایی را به عنوان سازمانهای تروریستی خارجی معرفی کرد؛ اگر یک دادستان استدلال کند که یک متقاضی پناهندگی که توسط چنین گروهی مورد اخاذی قرار گرفته، در واقع از تروریستها حمایت مادی کرده است، آیا یک قاضی موقت احساس قدرت میکند که مخالفت کند؟
رایان وود، وکیل سابق ارتش که اخیراً از سمت خود به عنوان قاضی ارشد مهاجرت در مینهسوتا استعفا داده بود، به من گفت: «در پایان روز، آنها سرباز هستند.» «این آنها را در موقعیت بسیار دشواری قرار میدهد.» مقام ارشد سابق EOIR و قاضی نظامی که با او صحبت کردم، نیز نگرانی مشابهی ابراز داشت: «اگر قرار نباشد بیش از شش ماه در آنجا باشید، انگیزه دیگری جز حرفهایگری برای تلاش جهت انجام کار درست ندارید.»
هنگامی که بین دادگاههای سانفرانسیسکو و کانکورد در حال رفت و آمد بودم، به سمت شمال، خلیج سانفرانسیسکو، به سمت جزیره انجل نگاه میکردم، جایی که بین سالهای 1910 تا 1940، نیم میلیون مهاجر بازرسی، پردازش و بازداشت شدند. سرنوشت آنها توسط «هیئت ویژه بازرسی» متشکل از قضاتی تعیین میشد که عمدتاً درخواستهای رد شده را تأیید میکردند. این امر به ویژه در مورد مهاجران آسیایی، تحت قانون محرومیت چینیها، صادق بود. در سال 2025، یک دستور فدرال برای بازداشت و اخراج بار دیگر تعهدات قانونی دیگر را تهدید میکند. ک. به من گفت: «فشار بیامان است. من خود را در تلاش برای حفظ رویه قانونی و محافظت از این فرآیند در برابر این دستکاری، این دخالت، این فشار مییابم.»