در 18 اکتبر، وزارت امور خارجه ایران به طور رسمی اعلام کرد که تمامی تعهدات خود ذیل برنامه جامع اقدام مشترک (برجام)، یعنی توافق هستهای ایران، منقضی شدهاند. این اعلامیه به طور رسمی به تمامی نظارتهای بینالمللی بر برنامه هستهای ایران پایان میدهد. از زمان حملات ژوئن توسط ایالات متحده و اسرائیل به برنامه هستهای ایران، این کشور برنامه هستهای خود را وارد دوران جدیدی کرده است. برنامه ایران به طور فزایندهای با ابهام استراتژیک، هرج و مرج عملیاتی و احتمالاً فرهنگ ترس داخلی تعریف میشود. تصاویر ماهوارهای جدید به ریسکهای نوظهور از برنامه هستهای ایران اشاره دارند، با وجود آسیبهای ناشی از حملات آمریکا و اسرائیل.
چند روز قبل از حملات ایالات متحده و اسرائیل به برنامه هستهای ایران، رافائل گروسی، مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، اظهار داشت که ایران در حال ساخت یک سایت غنیسازی سوم در نزدیکی اصفهان است. یک تونل زیرزمینی درست در شمال اصفهان وجود دارد که احتمالاً محل این تأسیسات غنیسازی جدید است. بر نگرانیها میافزاید، در 24 ژوئن، جی.دی. ونس، معاون رئیس جمهور آمریکا، اشاره کرد که ایران احتمالاً هنوز ذخیره 400 کیلوگرمی اورانیوم با غنای بالا (HEU) با غنای 60 درصد خود را در اختیار دارد. تلاشهای آتی ایران برای ساخت سلاح هستهای احتمالاً نیازمند یک سایت غنیسازی جدید قادر به تولید اورانیوم با غنای 90 درصد، ظرفیت مونتاژ سانتریفیوژ گستردهتر و تأسیسات متالورژی برای تولید هگزا فلوراید اورانیوم (UF6) جهت غنیسازی خواهد بود.
پیامدهای حملات
عملیات "چکش نیمهشب" و عملیات "شیر خیزان" مناطق کلیدی برنامه هستهای ایران را منهدم کردند. ایالات متحده در 22 ژوئن به سه تأسیسات هستهای کلیدی در فردو، نطنز و اصفهان حمله کرد. قبل از حملات، ایران در فردو و نطنز اورانیوم غنیسازی میکرد و در اصفهان فلز اورانیوم را فرآوری مینمود. تصاویر ماهوارهای از هر سه تأسیسات تقریباً هیچ فعالیتی یا تلاشی برای بازسازی این سایتها را نشان نمیدهند. ترانسفورماتورها و ژنراتورهای برق در طول حملات علیه نطنز منهدم شدند و این قطعات ضروری زیرساخت سایت بازسازی نشدهاند. در اصفهان، آوار به وضوح در جاده پراکنده شده و دسترسی به بسیاری از ساختمانهای آسیبدیده را مسدود کرده است. بر اساس این تصاویر، روشن است که حملات ایالات متحده به طور مؤثر غنیسازی و فرآوری اورانیوم را در این سایتهای حیاتی متوقف کرده است.
در حالی که پیشرفت مستقیم در حساسترین جنبههای برنامه هستهای ایران حداقل بوده است، ایران به ساخت و ساز در کوه پیکاکس (Pickaxe Mountain)، یک تأسیسات عمیقاً دفنشده درست در یک مایلی جنوب سایت غنیسازی اورانیوم نطنز، ادامه داده است. در ژوئیه 2020، آتشسوزی در سالن مونتاژ سانتریفیوژ در نطنز رخ داد که احتمالاً ناشی از خرابکاری بود. پس از آن، علیاکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، اظهار داشت که ایران یک سالن مونتاژ سانتریفیوژ مدرنتر و بزرگتر "در قلب کوه در نزدیکی نطنز" خواهد ساخت. ساخت و ساز آن تأسیسات، که در کوه پیکاکس دفن شده، در سال 2020 آغاز شد.
از زمان حملات ایالات متحده در ژوئن، ایران ساخت و ساز در سایت کوه پیکاکس را تسریع کرده است. با مقایسه تصاویر 30 ژوئن و 30 سپتامبر، تحلیل CSIS نشان داد که ایران یک دیوار امنیتی در اطراف کل محیط سایت ساخته است. تونلهایی در غرب، شرق و جنوب سایت وجود دارد. نشانههای قابل مشاهدهای از ساخت و ساز در سایت وجود دارد. در انتهای شرقی سایت، تأسیسات زیرزمینی شامل دو ورودی (پورتال) است. ورودی شمالی از این دو اخیراً گسترش یافته و با شن و ماسه پوشانده میشود. منطقه غربی نیز شامل دو ورودی است که هر دو در تصاویر باز هستند. ورودی غربی از این دو نیز اخیراً گسترش یافته و با شن و ماسه پوشانده میشود. منطقه جنوبی شامل یک ورودی واحد است. یک تپه خاکی در مقابل این ورودی قرار گرفته است که نشان میدهد ورودی جنوبی فعالانه مورد استفاده قرار نمیگیرد.
در حالی که ارزیابی قطعی هدف کامل کوه پیکاکس تنها از روی تصاویر دشوار است، ساخت یک تأسیسات بزرگ زیرزمینی درست در یک مایلی جنوب نطنز بسیار مشکوک است و گمانهزنیهای زیادی را برانگیخته است. در پاسخ به سوال درباره فعالیتهای ساخت و ساز در کوه پیکاکس در 26 سپتامبر، مسعود پزشکیان، رئیس جمهور ایران، گفت که تصاویر ماهوارهای برای تعیین آنچه در سایت اتفاق میافتد کافی نیست و خواستار حضور بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) در محل برای تأیید هدف سایت شد. متأسفانه، تهران خواستار شفافیت است در حالی که همزمان بازرسانی را که میتوانند آن را فراهم کنند، ممنوع میکند.
اهمیت دانش ضمنی
حداقل سه توضیح احتمالی برای این فعالیت در کوه پیکاکس وجود دارد. اولاً، ایران ممکن است در حال تلاش برای ساخت تأسیسات مونتاژ سانتریفیوژ طبق برنامهریزی اولیه باشد. با توجه به افزایش سرعت، جدول زمانی برای عملیاتی شدن کوه پیکاکس احتمالاً جلوتر افتاده است. ثانیاً، ایران میتواند دامنه مأموریت در کوه پیکاکس را گسترش دهد و فعالیتهایی مانند متالورژی را که در اصفهان منهدم شد، به تأسیسات کوه پیکاکس منتقل کند. ثالثاً، ایران ممکن است به دنبال یک تأسیسات مخفی غنیسازی اورانیوم در کوه پیکاکس باشد، به این امید که این تأسیسات بتواند ذخیره 400 کیلوگرمی اورانیوم 60 درصد غنیشده موجود ایران را غنیسازی کند. صرف نظر از توضیح واقعی، نکته اصلی این است که این افزایش فعالیت به نیاز مجدد به شفافیت بیشتر در فعالیتها و جاهطلبیهای هستهای ایران اشاره دارد که تنها آژانس بینالمللی انرژی اتمی و دیپلماسی بینالمللی میتوانند آن را فراهم کنند. شایان ذکر است که ایران دارای بسیاری دیگر از تأسیسات زیرزمینی در سراسر کشور است. ایران همچنین میتواند بسیاری از جنبههای برنامه هستهای خود را به طور مخفیانه به این تأسیسات دیگر منتقل کند.
علاوه بر انهدام تأسیسات هستهای کلیدی ایران، عملیات نظامی اسرائیل به رهبری علمی کلیدی در برنامه هستهای ایران نیز ضربه زد. جاشوا زارکا، سفیر اسرائیل، به خبرنگاران گفت که حملات اسرائیل در ژوئن حداقل 14 دانشمند هستهای برجسته را به هلاکت رساند، از جمله 9 نفری که در حملات اولیه اسرائیل در 13 ژوئن هدف قرار گرفته بودند. این دانشمندان دانش شیمی، مهندسی و فیزیک هستهای داشتند و در تحقیقات دو منظوره با پتانسیل تسلیحاتی دخیل بودند. تخصص فنی که توسط این کارگران بسیار ماهر نگهداری میشود، به سختی قابل جایگزینی است و اغلب نیازمند سالها آموزش اختصاصی است. در نتیجه، از دست دادن رهبران علمی و فنی به شدت توانایی ایران برای جذب و حفظ دانش ضمنی حیاتی لازم برای حفظ و پیشبرد یک برنامه تسلیحات هستهای آینده را مختل خواهد کرد.
دامنه، دقت و گستردگی حملات نظامی ایالات متحده و اسرائیل نشان میدهد که داراییهای اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل به شدت در برنامههای هستهای و نظامی ایران نفوذ کرده بودند. در سالهای منتهی به حملات ژوئن 2025، برنامه هستهای ایران متحمل خسارات هدفمند مکرری شد، از جمله خرابکاری و ترورها. در حالی که این تلاشها برنامه ایران را عقب انداخته است، ایران به طور تاریخی راهی برای بازسازی تأسیسات و استخدام دانشمندان جدید پیدا کرده است. شکستهای امنیتی اخیر تهران را وادار کرده تا یک سرکوب داخلی شدید را با تمرکز بر تلاشهای ضد اطلاعاتی آغاز کند. در 25 ژوئن، نیروهای اطلاعاتی ایران بیش از 700 ایرانی متهم به جاسوسی برای اسرائیل را دستگیر کردند. برای تأکید بیشتر بر رویکرد سختگیرانه خود، ایران در سپتامبر دو مرد را که متهم به ملاقات با موساد، سازمان جاسوسی اسرائیل، بودند، اعدام کرد. به طور گستردهتر، تندروهای ایران در سال 2025 اقدامات سختگیرانهتری را اتخاذ کردهاند. سازمان غیرانتفاعی حقوق بشر ایران مستقر در نروژ ادعا میکند که ایران در سال 2025 حداقل 1000 نفر را اعدام کرده است که بیش از هر زمان دیگری در سه دهه گذشته است.
این کمپین دستگیری و اعدام گسترده احتمالاً در سازمانهای هستهای و نظامی ایران فرهنگ ترس ایجاد میکند. اگر ایران بخواهد عملیات هستهای خود را از سر بگیرد، باید بفهمد که موساد تا چه عمقی به برنامه آن نفوذ کرده است. اگر و زمانی که برنامه هستهای عملیات کامل خود را از سر بگیرد، احتمالاً از بیاعتمادی فراگیر رنج خواهد برد. در پی جنگ 12 روزه، ایران در حال بازنگری در ترتیبات امنیتی است که از دانشمندان هستهای خود محافظت میکند. یک مقام ایرانی گزارشاً به تلگراف گفت که چندین دانشمند هستهای بازمانده به محافظان شخصی خود اعتماد ندارند و درخواست جایگزینی کردهاند. تأکید مجدد بر امنیت و رازداری میتواند به طور قابل توجهی بر بهرهوری و سرعت تلاشهای آتی برای بازسازی ظرفیت هستهای تأثیر بگذارد. تعمیر تأسیسات آسیبدیده دشوار است، اما بازسازی اعتماد و سرمایه انسانی نیز چالشهایی به همان اندازه دشوار هستند.
پیامدهای سیاستی و آینده فعالیتهای هستهای ایران
پایان توافق هستهای و اخراج بازرسان بینالمللی توسط ایران، نشانههای نگرانکنندهای برای آینده برنامه هستهای این کشور است. ایران احتمالاً دارای ذخیرهای معادل 400 کیلوگرم اورانیوم با غنای 60 درصد است و مشخص نیست که ایران با چه سرعتی میتواند غنیسازی را در سومین تأسیسات غنیسازی خود در اصفهان آغاز کند. با این حال، چالشهای فنی و اجتماعی وجود دارد که تلاشهای ایران برای حرکت سریع به سمت بمب را مختل خواهد کرد.
در آینده، رویکرد ایران به پیمان عدم اشاعه (NPT) و کنفرانس بازنگری آتی 2026 آن، شاخص کلیدی برای وضعیت ایران خواهد بود. کاظم غریبآبادی، معاون وزیر امور خارجه ایران، تهدید کرده است که ایران میتواند از NPT خارج شود، که به طور گسترده به عنوان سنگ بنای معاهده برای جلوگیری از گسترش تسلیحات هستهای تلقی میشود. کره شمالی تنها کشوری است که قبلاً از NPT خارج شده است و پس از آن، به توسعه یک برنامه تسلیحات هستهای مخفی ادامه داد. تحت NPT، ایران موظف است به بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی اجازه دهد تا تأسیسات هستهای خود را تحت پادمانهای جامع نظارت کنند.
اگر تهران همچنان دسترسی بینالمللی به برنامه هستهای خود را رد کند در حالی که فعالانه تأسیسات زیرزمینی مخفی مانند کوه پیکاکس را میسازد، ایران میتواند جنبههای کلیدی برنامه هستهای خود را در خفا بازسازی کند. جامعه بینالمللی باید ایران را تحت فشار قرار دهد تا با NPT مطابقت داشته باشد و با آژانس بینالمللی انرژی اتمی به عنوان پیششرط هرگونه گفتگوی معنادار آینده همکاری کند.
جوزف راجرز، معاون مدیر و همکار پروژه مسائل هستهای در دپارتمان دفاع و امنیت مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی (CSIS) در واشنگتن دیسی است. جوزف اس. برمودز جونیور، همکار ارشد تحلیل تصاویر ماهوارهای در آزمایشگاه iDeas و کرسی کره در CSIS است.