در کتاب جدید خود، «مستقل: نگاهی به درون کاخ سفید از هم پاشیده، خارج از خطوط حزبی»، کارین ژان-پییر، سخنگوی سابق مطبوعاتی کاخ سفید، آنچه را که او خیانت به جو بایدن توسط حزب دموکرات میداند، توصیف میکند. او مینویسد: «شاهد بودم که رهبری دموکراتها مردی را که کشورمان را در طول یک بیماری همهگیر و در دوران آشفتگی تاریخی سیاسی رهبری کرده بود، رها و در نهایت به او خیانت کردند.» در واقع، ژان-پییر از «بنیادگرایان» اغلب بینام دموکراتی که در تابستان ۲۰۲۴، در پی عملکرد فاجعهبار بایدن در مناظره مقابل دونالد ترامپ، برای کنار گذاشتن بایدن از نامزدی ریاستجمهوری تلاش کردند، چنان خشمگین است که تصمیم گرفته از حزب دموکرات جدا شده و یک مستقل سیاسی شود. (ژان-پییر، که بیش از دو سال در نقش خود خدمت کرد که شامل دفاع از دولت در برابر رسانهها و توضیح سیاستهای آن بود، همچنین حزب دموکرات را مقصر میداند زیرا «نتوانست دستاوردهای دولت بایدن/هریس را به اندازه کافی به خوبی بیان کند.») قبل از حضور در کاخ سفید، ژان-پییر برای کارزار معاونت ریاستجمهوری کامالا هریس در سال ۲۰۲۰ کار میکرد؛ او اولین سخنگوی مطبوعاتی کاخ سفید بود که آشکارا همجنسگرا و همچنین اولین زن سیاهپوست در این سمت بود.
من اخیراً تلفنی با ژان-پییر صحبت کردم. در طول مکالمه ما، که برای طول و وضوح ویرایش شده است، درباره اینکه چرا او معتقد است بایدن باید در سال ۲۰۲۴ به عنوان نامزد باقی میماند، احساسات غافلگیرکنندهاش در مورد کامالا هریس، و اینکه آیا بایدن اطلاعات دقیقی در مورد وضعیت کارزار خود در برابر ترامپ دریافت میکرده است، بحث کردیم.
شما احساس میکنید که به دلیل نحوه برخورد حزب دموکرات با جو بایدن، مجبور شدید از این حزب جدا شوید. حزب با جو بایدن چگونه رفتار کرد؟
من آن را خیانت مینامم. و دلیل اینکه این را میگویم، و واقعاً میخواهم مردم دیدگاه من را درک کنند و بفهمند من از کجا میآیم و نقشی که در آن سه هفته ایفا کردم – از مناظره تا تصمیم رئیسجمهور مبنی بر عدم حضور در صدر فهرست و واگذاری مسئولیت – این است که من کسی بودم که پشت آن تریبون ایستاده بودم و باید تمام سؤالات دشوار را در این مورد میپذیرفتم. البته این حق بود. و من شاهد کارهایی بودم که رهبری دموکراتها انجام میدادند. این یک کارزار تمامعیار و علنی برای شرمنده کردن او و کنار گذاشتن او بود. و من فقط با خودم فکر کردم: «وای، شما در این سال انتخاباتی زمان زیادی ندارید.» و با خودم فکر کردم: «این مرد یکی از شایستهترین افرادی است که من میشناسم.» و به طور عینی، به طور عینی، ریاستجمهوری خوبی بود. حتی برخی گفتهاند که او در یک دوره بیشتر از آنچه اکثر رؤسای جمهور در دو دوره انجام میدهند، کار کرد. بنابراین، من اصلاً نمیفهمیدم چرا این اتفاق میافتاد.
شما به وضوح توضیح میدهید که چرا دونالد ترامپ را تهدیدی برای دموکراسی میدانید. و در عین حال، اشاره میکنید که آنچه در آن سه هفته اتفاق افتاد آنقدر جدی بود که شما مجبور شدید از حزب دموکرات جدا شوید، حتی در این لحظه تهدید جدی. شما گفتید که حزب تلاش میکرد بایدن را تضعیف کند. به نظر شما آنها چه کاری انجام میدادند و چرا؟
خب، یعنی، من همین الان توضیح دادم. گفتم که یک کارزار آشکار در جریان بود. فقط کافی بود تماشا کنید.
مطمئناً، اما چرا این کار را میکردند؟
زیرا آنها معتقد بودند که او باید کنار برود. فراتر از آن دوره زمانی، مسائل بیشتری وجود دارد. این موضوع بسیار لایهای است، درست است؟ یک دوره زمانی بود که من در مورد آنچه اتفاق میافتاد و اینکه چگونه با خودیهایمان، چگونه با افراد شایسته رفتار میکنیم، سؤال داشتم. و سپس باید در نظر بگیرید که من به عنوان یک زن سیاهپوست که عضوی از جامعه دگرباشان جنسی (L.G.B.T.Q.) هستم، چگونه در این زمان فکر میکنم که به نظر من دموکراتها، رهبری دموکراتها، از افراد آسیبپذیر آنطور که باید محافظت نمیکند.
ببخشید، قصد ندارم خود را کندذهن نشان دهم. کمی برایم نامشخص است که این چه ربطی به رهبران دموکرات و بسیاری از دموکراتهای کشور دارد که فکر میکردند جو بایدن به دونالد ترامپ خواهد باخت – که نظرسنجیها همگی نشان میداد – و بنابراین فکر میکردند که باید جایگزین شود.
اوکی، یک دقیقه صبر کنید. هیچ کس چیزی نمیداند. هیچ کس نمیداند چه اتفاقی میافتاد. مردم همچنین فکر میکردند که اگر جو بایدن را جایگزین کنید، ما برنده میشویم، یا شانس بیشتری برای پیروزی داریم. میلیونها نفری که در سال ۲۰۲۰ حضور داشتند، در سال ۲۰۲۴ حاضر نشدند. نمیتوانیم فراموش کنیم که مسئله «شاغل بودن» نیز وجود داشت. این یک واقعیت است. چندین کشور G-10 وجود دارند که رؤسای جمهور فعلیشان دوباره انتخاب نشدند. این مسئله شاغل بودن نیز وجود داشت.
مطمئن نیستم که چه میگویید.
نه، نه، نه. یک دقیقه صبر کنید. شما میگویید که این تفکر آنها بود و آنها در حال پیشبینی بودند. اما هیچ کس نمیدانست چه اتفاقی خواهد افتاد. هیچ کس نمیدانست که جو بایدن در سال ۲۰۲۰ پیروز خواهد شد. هیچ کس نمیدانست در سال ۲۰۲۴ چه اتفاقی خواهد افتاد. مردم از صمیم قلب معتقد بودند که کامالا پیروز خواهد شد. آنها باور داشتند. آنها نظرسنجیها را دیدند و با نگاه به نظرسنجیها فکر میکردند او پیروز میشود. هیچ کس چیزی نمیدانست. من فقط نظرسنجیها را مطرح میکنم چون شما نظرسنجیها را به من مطرح کردید.
شما گفتید که به عنوان یک زن سیاهپوست که بخشی از جامعه دگرباشان جنسی است صحبت میکنید، و من فکر میکنم مردم بسیار—
من در مورد این لحظه نیز صحبت میکنم. من در حزب دیده نمیشوم، زیرا فکر میکنم آنها جامعه دگرباشان جنسی را رها میکنند. آنها به اندازه کافی برای مهاجران نمیجنگند. شما باید یک حزب فراگیر باشید. باید برای همه بجنگید.
من هنوز سعی دارم بفهمم. شما استدلال میکنید که دونالد ترامپ تهدیدی برای دموکراسی است. بسیاری از مردم فکر میکردند که بایدن بهترین گزینه برای مقابله با ترامپ در تابستان ۲۰۲۴ نبود – بعد از مناظرهاش، با نرخ محبوبیت بسیار پایین. آیا این افراد نباید تلاش میکردند بهترین شانس را به دموکراتها بدهند تا ترامپ را جایگزین کنند؟ شما طوری درباره بایدن صحبت میکنید که انگار به او وفاداری بدهکار بودند. آیا وفاداری به کشور بدهکار نیست؟
نه، منظورم این نیست. من در مورد آن صحبت نمیکنم. میگویم اینگونه با کسی رفتار نمیکنند.
آیا این مسئله نحوه برخورد با کسی است، یا مسئله قرار دادن کشور در اولویت؟
یک دقیقه صبر کنید، یک دقیقه صبر کنید. رفتار با کسی با کرامت، با وفاداری یکی نیست. منظورم این است که با او طوری رفتار شد که من هرگز… اگر چنین چیزی را در حزب دموکرات دیده بودید، لطفاً، لطفاً آن را نشان دهید.
پس یک نمونه از نحوه برخورد با او چه بود؟
یعنی، هر روز مقالات ناخوشایندی منتشر میشد. باید بروید و خودتان ببینید. شما مقالات را مینویسید، درست است؟ باید بروید و خودتان ببینید. یک کارزار بود. حتی گزارش شد که یک کارزار بود.
پس شما فکر میکنید درخواست از او برای کنار رفتن اشکالی نداشت، اما نباید مقالات ناخوشایندی وجود میداشت؟
ببینید، چیزی که من میگویم این است که نباید آنگونه اتفاق میافتاد.
اما باید اتفاق میافتاد، یا نباید اتفاق میافتاد؟
صبر کنید، صبر کنید، صبر کنید، صبر کنید. من فکر نمیکنم که باید اتفاق میافتاد. من معتقدم که ما باید هر کاری را که میتوانستیم انجام میدادیم، صرف نظر از اینکه چه کسی در رأس فهرست بود، و بسیار سخت مبارزه میکردیم. او کسی بود که در رأس فهرست بود، و بنابراین، من معتقدم ما باید مبارزه میکردیم تا اطمینان حاصل کنیم که جو بایدن و کامالا هریس پیروز میشوند. این چیزی بود که من معتقد بودم.
وقتی او در سال ۲۰۲۳ تصمیم به نامزدی گرفت، باید به خاطر بیاوریم که در آن لحظه چه اتفاقی در حال رخ دادن بود. در انتخابات میاندورهای موج قرمزی وجود نداشت. در واقع، رئیسجمهور و معاون رئیسجمهور بهتر از هر رئیسجمهور فعلی در اولین انتخابات میاندورهای خود عمل کردند. نظرسنجیها میگفتند که یک موج قرمز خواهد بود.
نظرسنجیها در سال ۲۰۲۲ کاملاً دقیق بودند، اما ادامه دهید.
خب، اوکی، اما یادتان باشد که گزارش شده بود که یک موج قرمز خواهد بود.
حق با شماست، در مورد موج قرمز زیاد صحبت میشد.
پس موج قرمزی نبود. او یک رئیسجمهور فعلی بود و تنها کسی بود که دونالد ترامپ را شکست داده بود. اینها حقایقی بود که پیش روی او بود، و او توسط دموکراتها در رهبری تشویق میشد که نامزد شود.
پس شما هیچ نگرانی، حتی تا به امروز، ندارید که جو بایدن بتواند تا ژانویه ۲۰۲۹ به عنوان رئیسجمهور خدمت کند؟
من چیزی ندیدم که باعث نگرانی من شود.
اما شما هم مثل بقیه تلویزیون تماشا میکردید، درست است؟
من همیشه این را با این نکته همراه میکنم: البته، او پیرتر بود. البته، او در حال سالخوردگی بود. خودش اشاره کرد. او در مورد اینکه مثل سابق خوب صحبت نمیکند، صحبت کرد. در مورد اینکه مثل سابق خوب راه نمیرود، صحبت کرد. هیچ کس نمیگوید که او پیر نشد، اما او کسی است که من با او در ارتباط بودم. هر روز او را به عنوان سخنگوی مطبوعاتی کاخ سفید میدیدم، و او کسی بود که فعال بود، بر سیاستها مسلط بود، و کارمندانش را به چالش میکشید.
شاید بتوان تصور کرد که او میتوانست تا ژانویه ۲۰۲۵ کار را انجام دهد، اما عاقلانه نبود که فکر کنیم او میتواند تا ژانویه ۲۰۲۹ کار را انجام دهد، درست است؟
گفتن این حرف جای من نیست.
منظورتان چیست که جای شما نیست که بگویید؟
نه، نه، نه. صبر کنید، من در حال پاسخ دادن به سوال هستم. من چیزی ندیدم که باعث نگرانی من شود. این پاسخ من است.
به جز مناظره، و چیزهای دیگری که همه دیدند؟
چیزی که من به شما میگویم این است که مناظره برای من فقط یک بار بود. من هرگز او را اینگونه ندیده بودم.
شما در کتاب مینویسید، «او در مصاحبهاش با [جورج] استفانوپولوس نیز همانقدر سرسخت بود، هرچند برخی دموکراتهای بینام از آن حضور نیز انتقاد کردند و گفتند که نتوانست نگرانیهایشان را برطرف کند.» این مصاحبه پس از مناظره، اما قبل از کنارهگیری او انجام شد. من برگشتم و آن مصاحبه را تماشا کردم. این یکی از پاسخهایی بود که او داد: «من، اه — من همانطور که معمولاً انجام میدادم، نشستم و آماده شدم، همانطور که با رهبران خارجی یا شورای امنیت ملی برای جزئیات صریح انجام میدهم. و در میانه راه متوجه شدم که، میدانید، همه — نیویورک تایمز مرا ده امتیاز قبل از مناظره، الان نه امتیاز، یا هر چیز لعنتی دیگر، پایین آورد. واقعیت این است که چیزی که من به آن نگاه کردم این است که او بیست و هشت بار نیز دروغ گفت. من نمیتوانستم، یعنی، نحوه برگزاری مناظره، نه — تقصیر من، تقصیر هیچ کس دیگری نیست — تقصیر هیچ کس دیگری نیست.» وقتی آن را دیدم، فکر کردم: «این مرد نباید برای چهار سال دیگر رئیسجمهور باشد.» این به این معنی نیست که من فکر میکنم دونالد ترامپ باید رئیسجمهور باشد، اما کمی متعجبم که شما آنچه را که بسیاری از مردم، از جمله بسیاری از دموکراتها دیدند، نمیبینید.
من تنها کسی نیستم که این احساس را دارد. فقط من هستم که با صدای بلند صحبت میکنم. من همان کسی هستم که آن چیز پنهان را علناً میگوید.
آیا یک اقلیت ساکت در آن بیرون هستند که احساس میکنند از بایدن سوءاستفاده شده است و اکثر مردم نمیخواهند آن را بگوینند؟ منظورتان این است؟
اجازه دهید فقط بگویم، این تجربه من است که در موردش صحبت میکنم، و چیزی که دیدم. فقط میخواهم بسیار بسیار روشن باشم: به طور متوسط. فقط میخواهم روشن باشم: به طور متوسط. نه از یک مصاحبه، نه از یک مناظره. به طور متوسط. من از بسیاری از افراد شنیدهام که از واکنش حزب دموکرات ناامید بودند. من شنیدهام. من شنیدهام. و اینها شهروندان هستند. اینها افرادی هستند که رأی میدهند.
بایدن همچنین در آن مصاحبه، در مورد اینکه در نظرسنجیها به طور قابل توجهی عقب است، گفت: «این چیزی نیست که نظرسنجیهای ما نشان میدهند... همه نظرسنجیگرانی که با آنها صحبت میکنم به من میگویند این یک رقابت تنگاتنگ است. این یک رقابت تنگاتنگ است.» ظاهراً نانسی پلوسی نگران بود که بایدن اطلاعات دقیقی در مورد آنچه نظرسنجیهایش در برابر ترامپ نشان میداد، دریافت نمیکرد. آیا این نگرانی شما بود که بایدن اطلاعات دقیقی در مورد وضعیت رقابت دریافت نمیکرد؟
من در کمپین یا هیچ یک از مسائل سیاسی آن دخالتی نداشتم. میدانم که آنها نظرسنجیهای داخلی داشتند که در دسترس او بود و از نظرسنجیکنندهاش دریافت میکرد. بنابراین نمیتوانم در مورد آن صحبت کنم. واقعاً نمیتوانم. من ندیدم که او چه اطلاعاتی دریافت میکرد. من نظرسنجیهایی که او در موردشان صحبت میکرد را ندیدم.
اما فکر میکنم این موضوع مردم را نگران کرد که او از وضعیت رقابت بیخبر به نظر میرسید.
ببینید، این یک چیز است که من نمیتوانم در موردش صحبت کنم.
یک نکته در کتاب شما که انتظارش را نداشتم این بود که پس از روی کار آمدن هریس، میگویید فکر میکردید که درخواست مردم برای یک کنوانسیون آزاد یا عدم تمایل به نامزدی او «توهین به او» بود. میتوانید در مورد آن صحبت کنید؟
بله. منظورم این است، ببینید، باید درک کنید، من به عنوان یک زن سیاهپوست نیز صحبت میکنم و آنچه خودم به عنوان اولین نفر تجربه کردم. این فقط من نیستم. زنان سیاهپوست زیادی این احساس را دارند. ما ستون فقرات حزب هستیم. ما در خط مقدم هستیم، و وقتی زمان ارتقاء ما، یا شنیدن ما، یا به رسمیت شناختن صدای ما فرا میرسد، تا حد زیادی نادیده گرفته میشویم. و بنابراین تفکر این بود که، «یک دقیقه صبر کنید، او معاون رئیسجمهور است. او بیش از حد واجد شرایط است که رئیسجمهور شود. او در انتخابات مقدماتی با جو بایدن در فهرست نامزدها بود. چرا او نباید واجد شرایطترین فرد برای انجام این کار باشد؟» تقریباً مثل این بود که آنها او را نمیخواستند. و بنابراین باید عدسیای را که من با آن این را میبینم، درک کنید، درست است؟ من این را به شدت احساس میکنم، همانطور که بسیاری در جامعه سیاهپوست و در میان زنان سیاهپوست.
من قطعاً فکر میکردم که تبعیض جنسیتی و نژادپرستی وجود داشت که هریس در طول مبارزات انتخاباتی، و مطمئناً قبل از آن هم، تجربه کرد. اما، وقتی با مردم در مورد اینکه آیا هریس باید نامزد شود یا یک کنوانسیون آزاد برگزار شود صحبت کردم، دیدم که مردم تقسیم شدهاند. و یکی از دلایلی که برخی افراد فکر میکردند هریس نباید نامزد شود این بود که آنها فکر نمیکردند او بتواند پیروز شود، به همین دلیل من کمی گیج شدم وقتی در کتاب شما، کمی بعد، خواندم که «حقیقت این بود که من هرگز واقعاً باور نداشتم هریس بتواند پیروز شود.» به همین دلیل کمی گیج هستم وقتی میگویید تلاش برای کنار گذاشتن او از فهرست نامزدها توهینآمیز بود.
اما دو چیز باید درست باشد، درست است؟ چیزی که من بار دوم میگویم در واقع چیزی را که بار اول گفتم اثبات میکند، درست است؟ زیرا این یک احساس است که ما داریم. دلیل اینکه من چنین احساسی داشتم به خاطر نحوه برخورد با ما به عنوان زنان سیاهپوست است. ما ارتقا نمییابیم، محافظت نمیشویم، جدی گرفته نمیشویم. او معاون رئیسجمهور بود، به خاطر خدا! اما واقعیت این است که یک زن سیاهپوست بودن، سیاهپوست و زن بودن، دشوار است. سخت است. کار را سختتر میکند. و او یک کمپین فوقالعاده را مدیریت کرد، اما برای برخی افراد کافی نبود. این دلخراش است.
آیا نباید همین سخاوت را به دیگران نیز تعمیم دهید، کسانی که فکر نمیکردند او میتواند پیروز شود یا اینکه او بهترین نامزد است؟
این کتابی درباره تجربه من است.
همچنین به افرادی با نظرات متفاوت حمله میکند.
بله، اما من حق دارم در مورد تجربه و دیدگاه خود صحبت کنم. این به معنای نادیده گرفتن دیگران نیست.
بسیاری از کسانی که فکر نمیکردند او میتواند پیروز شود، میخواستند او را از فهرست نامزدها کنار بگذارند، زیرا فکر میکردند شکست دونالد ترامپ مهمترین چیز برای آمریکا است، به هر دلیلی که با نژاد، سیاست خارجی، یا هر چیز دیگری مرتبط باشد، و پیروزی در انتخابات ضروری بود. بنابراین چیزی که من را گیج کرد این بود که شما میگویید فکر نمیکردید هریس بتواند پیروز شود، اما سپس به افرادی که به نظر نمیرسید فکر میکردند هریس میتواند پیروز شود، حمله میکنید و میگویید آنها به او توهین میکردند.
بله. خب، دوباره، ای کاش میتوانستید در بدن من راه بروید و زندگی من را زندگی کنید، آن وقت فکر میکنم میتوانستید بفهمید چه میگویم. واقعاً اینطور فکر میکنم، زیرا فکر میکنم هر زن سیاهپوست دیگری آنچه را که من میگویم درک میکند. واقعیت این است که این فقط یک انتخابات مقدماتی آزاد یا یک کنوانسیون با واسطه نبود. به او بیاحترامی نیز شد. این به معنای نادیده گرفتن او و موقعیت او و شخصیت او بود. اینگونه احساس میشد. این یک چیز بسیار منحصر به فرد است که فکر نمیکنم هیچ کس جز کسانی که در بدن ما راه رفته و زندگی ما را زندگی کردهاند، آن را درک کنند. احساس من در مورد عدم صلاحیت او نبود. بلکه در مورد ناتوانی مردم در دیدن فراتر از سیاهپوست و زن بودن او بود. برای ما اینقدر گیجکننده نیست زیرا ما هر روز این زندگی را زندگی میکنیم.
من قصد ندارم آنچه شما در مورد هریس میگویید را بیاعتبار کنم، اما بایدن یک زن سیاهپوست از جامعه دگرباشان جنسی نیست، و شما همین احساسات را در مورد نحوه برخورد با او دارید. این همان چیزی است که شما در کتاب مدام به آن برمیگردید. گاهی اوقات نگرانم که فراموش کنیم ما در اینجا با یک انتخابات ریاستجمهوری سروکار داریم، و احساسات جو بایدن کمتر از سرنوشت کشور اهمیت دارد.
شما دارید در مورد احساسات جو بایدن و از این قبیل حرفها میزنید، اما جو بایدن دیگر در صحنه نیست. او دیگر در صحنه نیست.
بله، کاملاً درست است.
او دیگر در صحنه نیست و ما باختیم.
این همان چیزی است که شما کتاب خود را در مورد آن نوشتید. من این را به طور تصادفی مطرح نمیکنم.
نه، میدانم، اما شما همین الان این را به من گفتید، درست است؟ بنابراین من فقط به آن پاسخ میدهم. او دیگر در صحنه نیست. او کنار رفت، او دیگر در صحنه نیست، و ما باختیم. کتاب برای من واقعاً در مورد لحظهای است که در آن هستیم. وقتی در زیرعنوان در مورد «کاخ سفید از هم پاشیده» صحبت میکنم، منظورم کاخ سفید ترامپ است. پس رهبری دموکراتها واقعاً برای مقابله و مبارزه با آن چه میکنند؟ چه میکنند؟
من اینجا نیستم که به جای رهبری دموکراتها پاسخ دهم. من—
شما تا حالا به جای رهبری دموکراتها پاسخ دادهاید. [میخندد.] شما پاسخهای آنها را به من میدادید.
من با هیچ کس از رهبری دموکراتها صحبت نکردم. فقط سعی میکردم به یاد بیاورم که من و دیگران در آن هفتهها هنگام تماشای جو بایدن چه احساسی داشتیم، که او برای چهار سال دیگر برای ریاستجمهوری خیلی پیر بود، و برای پیروزی هم خیلی پیر بود.
و نکته اینجاست: این تجربه شماست. این تجربهای است که شما داشتید.؟