تصویرسازی از آتلانتیک. منابع: وزارت دفاع تایوان / آناتولی / گتی ایمیجز؛ اسکات اولسون / گتی ایمیجز.
تصویرسازی از آتلانتیک. منابع: وزارت دفاع تایوان / آناتولی / گتی ایمیجز؛ اسکات اولسون / گتی ایمیجز.

آمریکا در مسیر شکست در جنگ با چین

جنگ‌های مدرن نه با شجاعت فردی، بلکه با ظرفیت تولید و تسلط فناورانه تعیین می‌شوند.

در سخنرانی خود برای ژنرال‌ها و دریاسالاران در اواخر ماه گذشته، پیت هگست، وزیر دفاع آمریکا، به طور واضحی چشم‌انداز خود را از چگونگی پیروزی در جنگ‌ها توصیف کرد. هگست گفت: «سربازان و دریانوردان آماده‌اند تا در دل شب، در هوای خوب یا بد، به مکان‌های خطرناک بروند تا کسانی را که قصد آسیب رساندن به ملت ما را دارند، بیابند و در صورت لزوم، عدالت را از طرف مردم آمریکا در نبردهای نزدیک و وحشیانه اجرا کنند.» او ادامه داد: «در این حرفه، شما با خشونت راحت هستید تا شهروندان ما بتوانند در آرامش زندگی کنند. کشندگی کارت شناسایی ماست و پیروزی تنها نتیجه قابل قبول ما.»

این تأکید بر شجاعت و کشندگی در نبردهای تن به تن، جنگجویان اسپارت و روم را تداعی می‌کند که در چشمان دشمنان خود خیره می‌شدند و آن‌ها را با نیزه یا شمشیر از پا درمی‌آوردند. اما ارتش آمریکا در جنگ بعدی خود با آتنی‌ها یا کارتاژها روبرو نخواهد شد و نتایج آن جنگ با شجاعت فردی تعیین نخواهد شد. در واقع، اگر ایالات متحده با چین، نزدیک‌ترین رقیب و بزرگترین چالشگر ژئوپلیتیک خود، وارد جنگ شود، شجاعت سربازان هر دو طرف تا حد زیادی بی‌ربط خواهد بود. از آغاز قرن بیستم، جنگ‌های در مقیاس صنعتی از طریق برتری در ظرفیت تولید، لجستیک و تسلط فناورانه به دست آمده‌اند.

اگر هگست و دیگر برنامه‌ریزان نظامی آمریکا فکر می‌کنند که می‌توانند چین را از طریق خشونت در نبرد نزدیک شکست دهند، خود را فریب می‌دهند. روند جنگ روسیه علیه اوکراین – که هر روز بیشتر شبیه نمونه اولیه جنگ‌های آینده نزدیک به نظر می‌رسد – نه با شجاعت یا کشندگی یک پیاده‌نظام عادی، بلکه با توانایی اوکراین و متحدانش در وارد کردن ضربه به اقتصاد روسیه و هدر دادن منابع جنگی و داخلی روسیه از طریق تولید میلیون‌ها پهپاد، گلوله توپخانه و سیستم‌های تسلیحاتی دوربرد تعیین می‌شود. چنین تجهیزاتی اکنون برای حمله به پالایشگاه‌های نفت، نیروگاه‌ها و دیگر اهداف در صدها یا هزاران مایل پشت خطوط مقدم استفاده می‌شوند.

همانطور که در کتاب جدیدم، جنگ و قدرت: چه کسی در جنگ‌ها پیروز می‌شود – و چرا، استدلال می‌کنم، نسل‌های رهبران نظامی در کشورهای قدرتمند مدت‌هاست که در تفکر درباره آنچه یک کشور را برای پیروزی در جنگ آماده می‌کند، اشتباهات اساسی مرتکب شده‌اند. بسیاری از این اشتباهات بازتاب چیزی است که می‌توانیم آن را درک «نبرد-محور» از درگیری بنامیم – این فرض که نتایج با آنچه هنگام ملاقات سربازان در میدان اتفاق می‌افتد، تعیین می‌شود. در این خط فکری، یک جنگ ممکن است به نبردی تعیین‌کننده، اغلب در مراحل اولیه جنگ، منجر شود که در آن یک طرف ناگهان موقعیت طرف دیگر را غیرقابل دفاع می‌کند.

با این حال، در جنگ‌های مدرن، بیشتر نبردها رقابتی برای کنترل مناطق دارای اهمیت استراتژیک نیستند و تقریباً هرگز تجهیزات را در مقادیر تعیین‌کننده نتایج جنگ‌ها از بین نمی‌برند. نبردهای فردی به جای اینکه جنگ‌ها را تعیین کنند، با نشان دادن چگونگی تولید نیروها و تطبیق با شرایط متغیر توسط ارتش‌های مختلف، مسیر جنگ را آشکار می‌کنند. جنگ‌های امروزی کمتر با توانایی‌های نظامی که هر طرف در ابتدا دارد، بلکه بیشتر با توانایی شرکت‌کنندگان برای تولید نیروهای جدید، سازگاری با فناوری‌های جدید و کار هماهنگ با متحدان تعیین می‌شوند.

در آغاز جنگ جهانی اول، بسیاری از قدرت‌های بزرگ اروپایی گمان می‌کردند که می‌توانند با غلبه بر دشمن خود در نبردهای اولیه، به سرعت به درگیری پایان دهند. به طور مشهور، طرح اشلیفن آلمان بر این فرض استوار بود که ارتش آلمان می‌تواند به سرعت ارتش فرانسه را شکست داده و پاریس را تصرف کند، فرانسه را از جنگ خارج کرده و به آلمانی‌ها اجازه دهد تا بخش عمده ارتش خود را به سمت روسیه امپراتوری بچرخانند. اما حوادث اینگونه پیش نرفت. به جای پایان یافتن قبل از کریسمس ۱۹۱۴، همانطور که طرفین درگیر پیش‌بینی کرده بودند، یک جنگ فرسایشی بیش از چهار سال به طول انجامید، سربازانی از سراسر جهان را درگیر کرد و جان میلیون‌ها نفر را گرفت.

در جنگ جهانی دوم، نبردهای فردی، حتی آن‌هایی که به عنوان مهم‌ترین‌ها شناخته می‌شوند، در مقایسه با میزان تولید آن زمان، به ندرت تجهیزات زیادی را از بین بردند. به عنوان مثال، در سال ۱۹۴۳، ارتش‌های آلمان و شوروی بزرگترین نبرد تانک جنگ را در کورسک انجام دادند – رویدادی که اغلب به عنوان نقطه عطفی در جنگ توصیف می‌شود. با این حال، در شدیدترین مرحله درگیری – ۱۰ روز اول – آلمان تنها حدود ۳۰۰ تانک را از دست داد که بیشتر آن‌ها مدل‌های قدیمی‌تر و کم‌بازده‌تری بودند. در آن زمان، آلمان با سرعت سالانه ۱۱۰۰۰ تانک تولید می‌کرد. مدل‌های قدیمی‌تر که در کورسک نابود شدند، به زودی با تانک‌های مدرن‌تر جایگزین شده و کیفیت متوسط ناوگان تانک آلمان را افزایش دادند.

آنچه در نهایت جنگ جهانی دوم را تعیین کرد این بود که در طول چندین سال، اتحاد جماهیر شوروی و متحدان اصلی آن، ایالات متحده و بریتانیا، با هم توانستند نیروهای بهتر و پایدارتری را تولید کنند که آلمان هرگز نمی‌توانست با آن‌ها رقابت کند.

مانند جنگ جهانی دوم، جنگ در اوکراین به مبارزه‌ای طولانی و وحشیانه برای تولید و انهدام نیرو تبدیل شده است. قبل از آغاز حمله تمام‌عیار خود در فوریه ۲۰۲۲، روسیه و بسیاری از تحلیلگران خارجی بر این باور بودند که ذخایر برتر تانک‌ها، کشتی‌های جنگی و سایر وسایل نقلیه آن، اوکراینی‌ها را در مدت کوتاهی در هم خواهد شکست. جنگ ممکن بود در عرض چند ساعت عملاً به پایان برسد و در عرض چند روز خاتمه یابد، با کنترل روس‌ها بر کی‌یف و فرار رهبران اوکراینی برای نجات جان خود. این یک سوءتفاهم غم‌انگیز از جنگ بود. در عوض، اوکراین به طور مؤثر مقاومت کرد، جنگ طولانی و گسترده شد و منجر به بیش از ۱ میلیون تلفات تنها برای روسیه شد.

در سه و نیم سال گذشته، هر دو طرف مجبور بوده‌اند دائماً نیروهای جدید با تسلیحات جدید بسازند و آن‌ها را در میدان نبرد تأمین کنند. ارتش‌های ۲۰۲۵ اکنون شباهت کمی به ارتش‌های ۲۰۲۲ دارند. در ابتدا، پهپادها بیشتر به عنوان یک فکر ثانویه بودند و هر دو طرف تانک‌ها، نفربرهای زرهی و در برخی موارد پیاده‌نظام انبوه را نزدیک خط مقدم مستقر می‌کردند. اوکراینی‌ها از پهپادها و موشک‌ها برای غرق کردن بسیاری از بزرگترین کشتی‌های سطحی روسیه در دریای سیاه استفاده کرده‌اند و بقیه را به بندر بازگردانده‌اند. و هر دو کشور تقریباً هر شب با پهپادهای دوربرد یکدیگر را بمباران می‌کنند. تا زمانی که جنگ نهایتاً به پایان برسد، هر دو ارتش بارها و بارها نابود شده و بازسازی شده‌اند. این دقیقاً همان چیزی است که در بیشتر جنگ‌ها اتفاق می‌افتد.

این پویایی‌ها برای ایالات متحده در یک جنگ طولانی با چین، نویدبخش نیست. در حال حاضر، ایالات متحده ارتشی را دارد که به نظر می‌رسد توانمندتر است، و قطعاً از نظر تجربه نبرد و پیشرفت فناوری برتری دارد. ممکن است در ابتدا خسارات نامتناسب بیشتری به چینی‌ها وارد کند. اما به دلیل کاهش ظرفیت تولید، ایالات متحده در جبران حتی بخش کوچکی از تلفات جنگی که ناگزیر متحمل خواهد شد، با مشکل مواجه می‌شود. چین – که امروزه به همان اندازه کارگاه جهان است که ایالات متحده در جنگ جهانی دوم بود – می‌تواند تسلیحات جایگزین را با سرعتی چشمگیر تولید کند.

کنترل کشتیرانی در اقیانوس آرام احتمالاً اولین وظیفه ارتش آمریکا خواهد بود. اما ایالات متحده عمدتاً فاقد صنعت کشتی‌سازی است. به عنوان مثال، در سال ۲۰۲۴، ایالات متحده ۰.۱ درصد از ظرفیت تناژ کشتی‌های جهان را ساخت، طبق تحلیل اخیر مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌المللی؛ در حالی که کارخانه‌های کشتی‌سازی چین بیش از ۵۰ درصد را ساختند. ایالات متحده به کارخانه‌های کشتی‌سازی خود اجازه داده است که تعطیل شوند و نسل‌ها از تخصص مهندسی کشتی‌سازی را از دست داده است و اکنون تقریباً هیچ کارگر با تجربه کشتی‌سازی در خارج از چند کارخانه کشتی‌سازی که نیروی دریایی آمریکا را تأمین می‌کنند، ندارد. این کشور باید تمام این تخصص را بازسازی کند، که سال‌ها طول می‌کشد، قبل از اینکه بتواند کشتی‌ها را با کسری از تولید چین شروع به تولید کند.

کشتی‌سازی تنها یک صنعتی است که تولید آمریکا در آن برای همگامی با چالش‌ها، با دشواری مواجه خواهد شد. به عنوان مثال، چین ۹۰ درصد از تولید پهپادهای تجاری جهان را کنترل می‌کند و بسیاری از قطعاتی را که امروزه در پهپادهای اوکراینی و روسی به کار می‌روند، تأمین می‌کند. ثروت آمریکا تنها تا حدی کمک می‌کند: کشورها نمی‌توانند به سادگی پول را به یک مشکل اختصاص دهند و صنایع استراتژیک مولد را در مدت کوتاهی ایجاد کنند. برای تشدید مشکل برای آمریکا، متحدانش حتی از نظر نظامی کمتر آماده هستند و واشنگتن در حال حاضر تمام تلاش خود را می‌کند تا آن‌ها را بیگانه کند به جای اینکه همبستگی لازم برای بازدارندگی یا مبارزه با چین را تقویت کند.

هگست ممکن است ترجیح دهد تصور کند که شجاعت سربازان-جنگجویان آمریکایی می‌تواند بر هر گونه نقص دیگری، از جمله یک پایگاه صنعتی نظامی تضعیف شده و اتحادهای متلاشی شده غلبه کند. به جای لاف‌زنی درباره برتری خود در نبردهای تن به تن، ایالات متحده باید ارتش خود را برای هجوم پهپادهای چینی و درگیری‌ای که می‌تواند سال‌ها به طول انجامد، آماده کند. در غیر این صورت، ممکن است در نبردهای آغازین پیروز شود – اما احتمالاً جنگ طولانی را خواهد باخت.