تصویرگری از ماتئو جوزپه پانی / آتلانتیک. منبع: یوری گریپاس / آباچا / بلومبرگ / گتی.
تصویرگری از ماتئو جوزپه پانی / آتلانتیک. منبع: یوری گریپاس / آباچا / بلومبرگ / گتی.

راه‌حل تهدید دوره سوم ریاست جمهوری

رهبران جمهوری‌خواه باید اکنون، با صدای بلند و واضح، علیه هرگونه طرحی برای بازگرداندن دونالد ترامپ به کاخ سفید موضع بگیرند.

روسای جمهور آمریکا به وضوح برای محدودیت دوره ریاست جمهوری در نظر گرفته شده‌اند. متمم بیست و دوم قانون اساسی که در سال 1951 تصویب شد، به صراحت بیان می‌کند: "هیچ شخصی نباید بیش از دو بار به سمت ریاست جمهوری انتخاب شود."

با این حال، دونالد ترامپ گاهی اوقات لحن متفاوتی داشته است. در ماه مارس، او در گفتگو با اِن‌بی‌سی نیوز اظهار داشت که "روش‌هایی وجود دارد" که او می‌تواند پس از پایان دوره خود به خدمت ادامه دهد و او "شوخی نمی‌کند." در همین راستا، وب‌سایت سازمان ترامپ شروع به فروش اقلام "ترامپ 2028" کرد. اخیراً نیز استیو بنن، دستیار سابق ترامپ، به اکونومیست گفت که ترامپ در سمت خود باقی خواهد ماند و "برنامه‌ای وجود دارد" تا ترامپ محدودیت‌های دوره ریاست جمهوری را دور بزند که "در زمان مناسب" فاش خواهد شد.

چه ترامپ جدی باشد (برخلاف صرفاً آزار دادن مخالفان و جلوگیری از صحبت‌های مربوط به رئیس‌جمهور "لنگان")، عدم اطمینانی که او ایجاد کرده است، فرصتی برای بستن این امکان برای همیشه فراهم می‌کند. مسئله در اینجا درباره شخص ترامپ نیست—یا باراک اوباما هم همینطور—بلکه درباره تقویت محدودیت‌های دوره ریاست جمهوری به عنوان یک حکم معتبر از قانون اساسی ایالات متحده است.

این پرسش‌ها ماهیت قانونی دارند، اما بهترین راه‌حل‌ها سیاسی هستند. اگر چنین پرونده‌ای واقعاً پیش آید، دادگاه‌ها ممکن است برای حل و فصل موضوع بدون ایجاد ناآرامی‌های سیاسی گسترده با مشکل مواجه شوند. بسیار بهتر است که از وقوع چنین پرونده‌ای در وهله اول جلوگیری شود. هنگامی که یک رئیس‌جمهور شروع به صحبت درباره روزنه‌های قانونی و دوره‌های سوم ریاست جمهوری می‌کند، رهبران حزب او باید با حمایت قاطع و مشخص از تفسیر قوی متمم بیست و دوم، واکنش نشان دهند.

کسانی که به دنبال دور زدن متمم بیست و دوم هستند، بر تفسیر خاصی از متن آن تکیه می‌کنند. به طور مشخص، آنها می‌گویند که این متمم "انتخاب شدن" بیش از دو بار را ممنوع می‌کند، نه "خدمت کردن" بیش از دو بار را. این بدان معناست که فردی که دو دوره خدمت کرده، می‌تواند از طریق جانشینی و نه از طریق انتخاب، به مقام بازگردد – مثلاً اگر هنگام استعفای رئیس‌جمهور آینده، او معاون رئیس‌جمهور باشد. ترامپ اذعان کرده است که نمی‌تواند مستقیماً برای دور سوم نامزد شود، اما تفسیر جانشینی را تأیید کرد وقتی هفته گذشته از او پرسیده شد و ابتدا گفت که "مجاز خواهد بود این کار را انجام دهد"، قبل از اینکه خوشبختانه ادامه دهد و بگوید که این "بیش از حد زیرکانه" است و "درست نخواهد بود."

از هر نظر، هدف اصلی متمم بیست و دوم این بود که روسای جمهور دو دوره‌ای را بازنشسته کند – نه فقط آنها را از شرکت در انتخابات باز دارد. هیچ نشانه‌ای وجود ندارد که کسی در کنگره یا مجالس قانونگذاری ایالت‌های تصویب‌کننده فکر می‌کرد روزنه‌ای وجود دارد، چه رسد به اینکه آنها خواهان آن باشند. این یک وارونگی پوچ از هدف متمم محدودیت دوره ریاست جمهوری خواهد بود که متن آن را به گونه‌ای تفسیر کنیم که به روسای جمهور اجازه دهد برای همیشه در قدرت بمانند، به شرطی که از طریق نوعی "درب پشتی" و نه از طریق انتخاب، وارد شوند.

با این حال، برخی قضات ممکن است به جای آن بر متن ساده قانون اساسی تمرکز کنند و مقاصد روشن تدوین‌کنندگان را نادیده بگیرند. چنین قاضی‌ای ممکن است خاطرنشان کند که تدوین‌کنندگان متمم می‌توانستند از زبان گسترده‌تری استفاده کنند. به طور قابل توجهی، پیش‌نویس اولیه دقیقاً این کار را کرده بود؛ نسخه کمیته قضایی سنا می‌گفت که روسای جمهور دو دوره‌ای "واجد شرایط تصدی سمت ریاست جمهوری، یا عمل به عنوان رئیس‌جمهور، برای هیچ بخشی از یک دوره دیگر نخواهند بود." اما سنا به تغییر آن عبارت به نسخه "انتخاب شدن" رأی داد. یک قاضی که به شدت به متن پایبند است، ممکن است استدلال کند که متمم آنچه را که می‌گوید، می‌گوید و آنچه را که نمی‌گوید، نمی‌گوید، بنابراین انتخاب را ممنوع می‌کند اما جانشینی را نه.

برخی ممکن است استدلال کنند که بندی در متمم دوازدهم — "هیچ شخصی که طبق قانون اساسی واجد شرایط سمت ریاست جمهوری نباشد، واجد شرایط معاونت ریاست جمهوری ایالات متحده نخواهد بود" — باید مانع از طرح جانشینی شود. هنگامی که این متمم در سال 1804 تصویب شد، "واجد شرایط بودن" برای معاونت ریاست جمهوری و "قابل انتخاب بودن" مترادف بودند، واقعیتی که برای بسیاری از قضات متنی‌گرا که بر معانی کلمات در زمان نگارش آنها تمرکز می‌کنند، اهمیت دارد. اما طرفداران روزنه قانونی دوباره خواهند گفت که متمم بیست و دوم به افراد دو دوره‌ای اجازه می‌دهد از طریق جانشینی رئیس‌جمهور شوند، و بنابراین افراد دو دوره‌ای برای سمت‌های ریاست جمهوری و معاونت ریاست جمهوری "واجد شرایط" هستند.

حتی اگر افراد دو دوره‌ای نتوانند به عنوان معاون رئیس‌جمهور انتخاب شوند، راه‌های دیگری برای جانشینی در ریاست جمهوری وجود دارد. اگر معاون رئیس‌جمهور منتخب استعفا دهد، فرد دو دوره‌ای می‌تواند تحت بخش 2 متمم بیست و پنجم به عنوان معاون رئیس‌جمهور منصوب شود، و آماده باشد تا پس از استعفای رئیس‌جمهور وارد عمل شود. اگر هم رئیس‌جمهور و هم معاون رئیس‌جمهور قرار است استعفا دهند، فرد دو دوره‌ای می‌تواند به عنوان رئیس مجلس نمایندگان انتخاب شود که نفر بعدی در خط جانشینی است.

یک توطئه شوم‌تر می‌تواند از بخش ۳ متمم بیستم سوء استفاده کند. این بخش کنگره را مجاز می‌سازد تا برای سناریویی که یک دوره ریاست جمهوری جدید آغاز می‌شود اما کسی برای ادای سوگند به عنوان رئیس‌جمهور یا معاون رئیس‌جمهور در دسترس نیست، یک طرح جانشینی قانونی وضع کند. این اتفاق می‌تواند در صورتی رخ دهد که هر دو عضو لیست برنده فوت کرده، کناره‌گیری کرده، ناتوان شده یا قبل از ادای سوگند رد صلاحیت شده باشند. همچنین می‌تواند در صورتی رخ دهد که اصلاً لیست برنده‌ای وجود نداشته باشد زیرا نتایج انتخابات حل نشده است. کنگره قانون‌گذاری کرده است که در صورت وجود جای خالی دوگانه در روز تحلیف، رئیس مجلس نمایندگان به عنوان رئیس‌جمهور موقت عمل کند، اما کنگره می‌تواند رئیس‌جمهور وقت را تعیین کند که به جای آن رئیس‌جمهور باقی بماند.

این ایده وحشتناکی خواهد بود. این امر انگیزه‌های وارونه‌ای به یک رئیس‌جمهور دو دوره‌ای که می‌خواهد برای همیشه در قدرت بماند، خواهد داد – او فقط باید کاری کند که اتفاق بدی برای انتخابات یا برندگان آن بیفتد. یک اکثریت کنگره و رئیس‌جمهور در حال کناره‌گیری، با زیر سؤال بردن نتایج انتخاباتی که کاخ سفید را به رقبایشان می‌سپارد، می‌توانند نتایج را به تعویق انداخته یا رد کنند و خط جانشینی را تغییر دهند تا رئیس‌جمهور فعلی در این مدت در قدرت بماند. از آنجایی که رئیس‌جمهور بدون انتخاب شدن در قدرت باقی می‌ماند، آنها متمم بیست و دوم را نادیده می‌گیرند و به هدف آن بی‌توجهی می‌کنند.

اینها از آن دست مانورهای شیطانی هستند که رهبران ما – به ویژه کسانی در حزب رئیس‌جمهور که ممکن است در غیر این صورت از او حمایت کنند – باید آنها را رد کنند. مایک جانسون، رئیس مجلس نمایندگان، با اظهارنظر خود در روز سه‌شنبه که متمم بیست و دوم مانع از دوره سوم می‌شود، شروع خوبی داشت. در ماه مارس، جان تون، رهبر اکثریت سنا، اظهارات مشابهی بیان کرد.

اگرچه این اظهارات مفید و قابل تقدیر هستند، اما باید قوی‌تر و مشخص‌تر باشند. هم اظهارات جانسون و هم اظهارات تون می‌توانند به گونه‌ای تفسیر شوند که تنها نامزدی مستقیم را رد می‌کنند، نه روزنه قانونی جانشینی را. با توجه به نحوه صحبت ترامپ درباره این موضوع – اینکه او می‌تواند به طور قانونی از متمم بیست و دوم اجتناب کند، حتی اگر گاهی اوقات آن را تعدیل یا پس بگیرد – برای رهبران جمهوری‌خواه مفید خواهد بود که موضع صریح‌تری علیه چنین تفسیری اتخاذ کنند.

تایید محدودیت سخت‌گیرانه دو دوره‌ای نباید دشوار باشد. داده‌های نظرسنجی نشان می‌دهد که آمریکایی‌ها به شدت از این محدودیت حمایت می‌کنند. یک نظرسنجی در ماه آوریل نشان داد که با توجه به محدودیت‌های قانون اساسی، 82 درصد از آمریکایی‌ها (شامل 62 درصد از جمهوری‌خواهان) از دوره سوم ترامپ حمایت نمی‌کنند. حتی فراتر از این، رهبران جمهوری‌خواه باید خواستار حل هرگونه ابهام قابل بحث در این متمم شوند. آمریکایی‌ها از این امر حمایت خواهند کرد و انجام این کار جمهوری را تقویت خواهد کرد.

یک راه حل چه شکلی خواهد داشت؟ یک متمم جدید قانون اساسی محکم‌ترین روش خواهد بود. با این حال، هرگز متمم موفقی که به تقویت معنایی جزئی مانند این اختصاص داشته باشد، وجود نداشته است و اصلاح قانون اساسی بدون اجماع بسیار گسترده دوحزبی غیرممکن است.

گزینه دیگر این است که کنگره تفسیر ضد روزنه قانونی را قانون‌گذاری کند. اساسنامه جانشینی ریاست جمهوری ایجاب می‌کند که افراد در خط جانشینی فراتر از معاون رئیس‌جمهور باید "واجد شرایط سمت ریاست جمهوری" باشند. کنگره می‌تواند این اساسنامه را اصلاح کند تا آن را دقیق‌تر سازد و بگوید که صلاحیت مربوط به شرایط سنی، شهروندی، اقامت و وفاداری قانون اساسی است و همچنین مربوط به متمم بیست و دوم می‌شود.

اگر یک فرد دو دوره‌ای تلاش می‌کرد برای معاونت رئیس‌جمهوری نامزد شود و مسئله صلاحیت به دادگاه ختم می‌شد، این اساسنامه جدید جانشینی مسئله را حل نمی‌کرد، اما پیام قدرتمندی در مورد درک کنگره از این الزامات قانون اساسی ارسال می‌کرد. علاوه بر این، تا آنجایی که دادگاه‌ها مسئله صلاحیت را به کنگره واگذار می‌کردند تا در جلسه مشترک خود که هر چهار سال در 6 ژانویه آرای الکترال را می‌شمارد، حل و فصل کند، این اساسنامه پیام قدرتمندی را نیز به آن روندها ارسال می‌کرد.

مردم نهایتاً مجریان قانون در این زمینه هستند. هرچه رهبران سیاسی از هر دو حزب قاطع‌تر تفسیر روزنه قانونی را رد کنند، حمایت عمومی کمتری از هر فرد دو دوره‌ای برای هرگونه دسیسه قانون اساسی به دست خواهد آمد و هزینه سیاسی برای کسانی که به آنها کمک و همدستی می‌کنند، بالاتر خواهد بود. چنین اقدامی یک هدف ارزشمند برای جمهوری‌ای است که امیدوار است پایدار بماند.