بسیاری از پدران و پدران آینده میگویند که حتی استفاده از مرخصی والدین که حق آنها است، توسط رئیسشان به عنوان نشاندهنده عدم تعهد حرفهای تلقی میشود.
حدود یک سال پیش، کریس، یک متخصص خدمات مالی 39 ساله ساکن نیویورک، پس از گذراندن هشت هفته مرخصی پدری با حقوق - کل زمانی که طبق سیاست شرکتش مستحق آن بود - به سر کار خود بازگشت. کریس، که از من خواست نام کاملش را ذکر نکنم، گفت که صرف وقت برای ایجاد پیوند عاطفی با دخترش مهمترین تصمیمی بود که تاکنون گرفته بود و هرگز از آن پشیمان نخواهد شد. اما او همچنین گفت که این تصمیم هزینهای هم داشت.
وقتی کریس به سر کار خود بازگشت، متوجه شد که مدیرش از یکی از همکارانش خواسته است که مسئولیت برخی از مشتریان او را بر عهده بگیرد. این موضوع باعث شد احساس کند به حاشیه رانده شده است. دو ماه پس از بازگشتش، متوجه شد که از ترفیع مقامی که فکر میکرد شانس "خوبی" برای به دست آوردن آن دارد، چشمپوشی شده است. چند هفته بعد، ضربه دیگری به او وارد شد: پاداش او، که در هر هفت سال حضورش در شرکت افزایش یافته بود، ثابت ماند. به گفته کریس، پاداش همکارانش - که هیچکدام مرخصی والدین نگرفته بودند - افزایش یافت.
کریس میگوید: "هیچ راهی وجود ندارد که بتوانم آن را ثابت کنم، اما قطعاً احساس میکنم که به خاطر گرفتن مرخصی پدری مجازات شدم." "به نظر من این یک نمونه کلاسیک از ریاکاری است: شرکت من میخواهد مترقی و متعهد به برابری جنسیتی دیده شود. اما واقعیت بسیار متفاوت است."
یک وعده نظری
مرخصی پدری مدتهاست به عنوان یک سیاست مترقی برای هموار کردن زمینه بازی والدین مورد تحسین قرار گرفته است - سیاستی که میتواند شکاف جنسیتی دستمزد را کاهش دهد و مشارکت نیروی کار بین مردان و زنان را برابر کند. در واقع، تحقیقات نشان میدهد که مرخصی والدین با حقوق میتواند مزایای بسیار مثبتی داشته باشد: کاهش احتمال طلاق، بهبود روابط بین کودکان و پدران، و حتی تقویت سود نهایی یک شرکت از طریق تقویت حفظ کارکنان، افزایش روحیه و ترویج مشارکت زنان در نیروی کار.
اما این پتانسیل فرض میکند که مردان واقعاً تمایل و توانایی این را داشته باشند که به طور موقت از کار خود دست بکشند تا از فرزند خود مراقبت کنند، همانطور که زنان از زمانی که برای اولین بار شروع به کار در خارج از خانه کردند، این کار را انجام دادهاند. در واقع، آنچه که ما در بسیاری از کشورها میبینیم این است که مردان هنوز این کار را نمیکنند.
وقتی من از بیش از دوازده پدر و پدر آینده در اروپا و ایالات متحده در مورد این تصور سؤال کردم، اکثریت گفتند که گرفتن مرخصی که حق آنها است - یا، در مواردی که آن را نگرفتهاند، میگرفتند - پیچیده بود. اکثر کسانی که مرخصی گرفتند گفتند که احساس میکردند کارفرمایشان آنها را به خاطر این کار به طور پنهانی قضاوت میکند. برخی احساس میکردند که تصمیم آنها به عنوان عدم تعهد حرفهای تلقی میشود. بسیاری همچنین احساس میکردند که مدیرانشان هنوز هم فرزندپروری را مسئولیت اصلی مادران میدانند.
مردی که در صنعت رسانه کار میکند و همسرش در ماه ژوئن منتظر اولین فرزند خود است، به من گفت که هم از چشم انداز گرفتن مرخصی پدری "بسیار هیجانزده" و هم "بسیار نگران" است. پدری که در بخش خصوصی کار میکند و اخیراً پس از تولد دوقلوهایش، شش هفته کامل مرخصی را که مستحق آن بود، گذرانده است، گفت که بسیاری از همکاران و مدیرانش بارها و بارها اظهار داشتند که او اولین پدری است که تمام مرخصی تخصیص یافته خود را گرفته است. او گفت که منظورشان تعریف و تمجید نبود.

هیچ یک از اینها جدید نیست: انگ فرهنگی مرخصی پدری مدتهاست مورد بحث، سوگواری و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. اما ممکن است بدتر شود. تحقیقات نشان میدهد که نسلهای جوانتر - هزارهها و کسانی که بخشی از نسل Z محسوب میشوند - نسبت به همسالان مسنتر خود دیدگاههای محافظهکارانهتری در مورد جنسیت دارند. یک واکنش جهانی علیه برابری جنسیتی، همراه با خنثیسازی بسیاری از سیاستهای تنوع، برابری و شمول در ایالات متحده، به نظر میرسد راه را برای تعداد فزایندهای از سیاستمداران و تأثیرگذاران رسانههای اجتماعی هموار کرده است تا فضایل نقشهای جنسیتی مطابق با کلیشهها را به طور علنی بستایند.
تناقض مرخصی پدری
وقتی صحبت از گسترش سیاستهای مرخصی پدری میشود، خبرهای خوبی وجود دارد. فرانسه، جایی که مادران 16 هفته مرخصی با حقوق تضمین شده دارند، اخیراً کمک هزینه مرخصی پدری خود را به چهار هفته دو برابر کرده است. در سال 2019، کانادا مزایای خود را به روز کرد تا والدینی که مرخصی را تقسیم میکنند، بتوانند در مجموع 40 هفته مرخصی بگیرند که از 35 هفته افزایش یافته است. در ایسلند، هر یک از والدین شش ماه مرخصی میگیرند، و شش هفته بین آنها قابل انتقال است. سوئد، که در سال 1974 اولین کشوری بود که مرخصی زایمان را با مرخصی والدین بدون در نظر گرفتن جنسیت جایگزین کرد، اکنون 480 روز مرخصی ارائه میدهد که هر یک از والدین حق دارند نیمی از آن را دریافت کنند.
حتی در ایالات متحده، جایی که هیچ الزام فدرالی برای مرخصی والدین وجود ندارد، ایالتهای جداگانه شروع به افزایش مرخصی کردهاند. برای مثال، در نیویورک، والدین از هر جنسیتی میتوانند تا 12 هفته مرخصی با 67 درصد از میانگین دستمزد هفتگی خود، تا سقف 67 درصد از میانگین دستمزد هفتگی ایالت، دریافت کنند. (در سال 2024، این مبلغ 1718 دلار بود.)
شواهد مربوط به مزایای مرخصی پدری نیز هرگز قانعکنندهتر از این نبوده است. علاوه بر ایجاد پیوندهای قویتر بین نوزادان و پدران، تشویق به تقسیم عادلانهتر کار خانگی و مبارزه با "مجازات مادر بودن" مخرب، یک مطالعه در سال 2019 در سوئد نشان داد که مادرانی که شریک زندگیشان یک سال پس از تولد فرزندشان مرخصی با حقوق انعطافپذیر دریافت کردهاند، کمتر به آنتیبیوتیکها و داروهای ضد اضطراب نیاز داشتهاند.
یک مطالعه در سال 2016 بر روی بیش از 1500 کارفرمای آمریکایی نشان داد که بیش از 80 درصد از کسانی که مرخصی خانواده با حقوق ارائه میدهند، تأثیر مثبتی بر روحیه کارکنان گزارش کردهاند و بیش از 70 درصد افزایش در بهرهوری کارکنان را گزارش کردهاند. یک مطالعه دیگر که در سال 2019 منتشر شد، نشان داد که شرکتهای آمریکایی در بخش فناوری و تولید، در سالهایی که مزایای مرخصی با حقوق را گسترش دادند یا شروع به ارائه آن کردند، شاهد بهبود درآمد و سود بودهاند.
با وجود همه اینها، به نظر میرسد انگ فرهنگی مرتبط با مرخصی پدری هنوز هم استدلالهای قانعکننده برای گرفتن آن را خنثی میکند. گزارشی در ماه فوریه از شرکت مشاوره McKinsey & Co. و Moms First - یک سازمان غیرانتفاعی برابری جنسیتی - خاطرنشان کرد که پدران در نیویورک با عدم گرفتن مرخصی، تا 1.6 میلیارد دلار مزایای والدین تضمین شده توسط ایالت را از دست میدهند. در سال 2021، یک مقاله آکادمیک دریافت که پدران آمریکایی که مرخصی والدین میگیرند، معمولاً یک هفته یا کمتر مرخصی میگیرند. طبق این مقاله، تنها 14 درصد از پدرانی که مرخصی میگیرند - و کمتر از 5 درصد از کل پدران - بیش از دو هفته مرخصی میگیرند.
قدرت یک مدیر خوب
برای درک این تناقض مرخصی پدری، من به پدران و پدران آینده، بلکه به دانشگاهیان، مشاوران و مدیران نیز مراجعه کردم.
جسیکا کالارکو، استاد جامعهشناسی در دانشگاه ویسکانسین-مدیسون و نویسنده کتاب "نگه داشتن آن با هم: چگونه زنان به شبکه ایمنی آمریکا تبدیل شدند"، به من گفت که بیمیلی پایدار به گرفتن مرخصی ناشی از "فشاری است که مردان برای پیروی از هنجارهای کارگر ایدهآل با آن مواجه هستند - تا نشان دهند که کار با حقوق خود را بر زندگی شخصی خود اولویت میدهند و مایلند ساعات طولانی را به کارفرمایان خود اختصاص دهند و دائماً در دسترس باشند."
کالارکو افزود، این فشار "اغلب به ویژه در انواع مشاغل حرفهای پردرآمد که به طور نامتناسب مرخصی خانواده با حقوق را به کارمندان خود ارائه میدهند و به طور نامتناسب توسط مردان اشغال میشوند، مشهود است." به عبارت دیگر، مردانی که به احتمال زیاد به بهترین سیاستهای مرخصی پدری دسترسی دارند، کمترین احتمال را دارند که از آنها استفاده کنند.
کالارکو گفت، در مقایسه با زنان، مردان ممکن است هنوز فشار اقتصادی بیشتری برای ادامه کار با حقوق احساس کنند. وی گفت: "به دلیل شکافهای طولانی مدت دستمزد جنسیتی و مجازاتهای مادر بودن، مردان معمولاً بیشتر از شرکای زن خود درآمد دارند، که انگیزه آنها را برای اولویت دادن به شغل خود افزایش میدهد." سال گذشته، زنان در ایالات متحده به طور متوسط 85 درصد از درآمد مردان را به دست آوردند. بر اساس برخی تخمینها، مادران به طور متوسط تنها 63 درصد از حقوق پدر را به دست میآورند.
پس چه باید کرد؟ در حالی که بسیاری از کارشناسان از قوانین مترقی رایج در برخی کشورهای اروپایی به عنوان امیدوارکنندهترین راه برای شیرین کردن جذابیت مرخصی پدری استقبال میکنند، برخی دیگر خاطرنشان میکنند که تغییر لازم نیست از سیاستها یا دستورالعملهای گسترده ملی، منطقهای یا حتی شرکتی ناشی شود. این میتواند بسیار کوچکتر شروع شود: با یک مدیر وظیفهشناس؛ با یک گفتگوی متفکرانه.
در سال 2022، پل سالیوان، پدر سه فرزند، The Company of Dads را تأسیس کرد، بستری که به ایجاد یک جامعه برای پدرانی اختصاص دارد که او آنها را "پدران رهبر" مینامد - پدرانی که بخش عمدهای از وظایف مراقبت از کودک را در یک خانواده بر عهده میگیرند. وقتی از سالیوان پرسیدم که چه اتفاقی باید بیفتد تا انگ پیرامون مرخصی پدری از بین برود، او ابتدا بر اهمیت پیام رسانی تأکید کرد.
او گفت: "به نظر ساده میرسد، اما وقتی یک کارمند مرد میگوید که میخواهد مرخصی والدین بگیرد، در برابر وسوسه گفتن یک لطیفه در مورد اینکه او کاری برای انجام دادن ندارد، مقاومت کنید. این خندهدار نیست." او گفت: "همچنین، هر کاری که انجام میدهید، تجربه خود را از کار کردن در لحظات مهم زندگی فرزندتان به اشتراک نگذارید. این قهرمانانه نیست. این یک نشان افتخار نیست."
سالیوان گفت، در عوض، مدیران باید تشخیص دهند که تشویق مرخصی والدین برای همه والدین بخش جدایی ناپذیر از تضمین حفظ کارکنان است. او گفت: "یک مورد اقتصادی واضح برای احساس راحتی مردان در گرفتن مرخصی والدین وجود دارد." "واقعاً به همین سادگی است."
سپس قدرت الگو بودن وجود دارد. بسیاری از مردانی که با آنها مصاحبه کردم گفتند اگر رئیس یا مدیریت ارشدشان این کار را به طور صریحتری الگوبرداری کرده بودند، احساس راحتی بیشتری در گرفتن مرخصی پدری داشتند. تحقیقات در مورد اهمیت این نوع الگوها به سختی به دست میآید، اما مطالعات دیگر در مورد حضورگرایی - اجبار کارمندان به حضور در محل کار حتی در هنگام مواجهه با مشکلات جسمی یا روانی - این مفهوم را تأیید میکند. برای مثال، یک مطالعه در سال 2021 در کره جنوبی نشان داد که رفتار یک سرپرست مستقیم میتواند بر حساسیت کارگران به حضورگرایی تأثیر بگذارد، به ویژه اگر آن کارگر مرد باشد.
سالیوان گفت: "الگوبرداری از رفتار خاصی راهی برای عادیسازی آن است و این میتواند بسیار قدرتمند باشد."
کالارکو موافق است: "وقتی مردان در بالای نمودار سازمانی نشان میدهند که مشاغل خودشان آنقدر مهم نیستند که خانواده را در اولویت قرار دهند، به مردان دیگر در سازمان اجازه میدهند همین کار را انجام دهند."
جلوگیری از بحران
در حالی که استدلال برای ایجاد محیطهای کاری برابرتر همواره قانعکننده بوده است، پویاییهای فعلی احتمالاً آن را فوریتر میکند.
ایالات متحده و بسیاری از کشورهای دیگر با نرخ پایین زاد و ولد دست و پنجه نرم میکنند که با کمبود مراقبت از کودک مقرون به صرفه و قابل اعتماد تشدید شده است. سال گذشته، ویوک مورتی، جراح کل ایالات متحده، هشداری در مورد رفاه والدین صادر کرد و در یک مقاله همراه با آن هشدار داد که استرس و چالشهای سلامت روان والدین "یک نگرانی جدی برای سلامت عمومی کشور ما است."
در چندین کشور، از جمله ایالات متحده و بریتانیا، بستن شکاف دستمزد جنسیتی نیز در سالهای اخیر متوقف شده است. بسیاری از زنان به دلیل فشارهای ناشی از والدین بودن، مجبور به خروج از بازار کار با حقوق هستند و دستورات بازگشت به دفتر، چالشهای تردستی والدین شاغل را پیچیدهتر میکند.
در میان همه اینها، تجلیل از نقشهای جنسیتی سنتی توسط همه، از جمله افراد مشهور گرفته تا رئیس جمهور ایالات متحده، دونالد ترامپ و معاون رئیس جمهور، جیدی ونس، تهدیدی برای تثبیت بیشتر هنجارهای آسیبرسان است. به عنوان مثال، مارک زاکربرگ، مدیر عامل شرکت متا پلتفرم اینکورپوریتد را در نظر بگیرید که در ژانویه گفت شرکتهای "از نظر فرهنگی خنثی" باید دست از تلاش برای فاصله گرفتن از "انرژی مردانه" بردارند. یا هریسون باتکر، بازیکن فوتبال لیگ ملی فوتبال، که در سخنرانی آغازین خود از فارغ التحصیلان خواست "با اخته شدن فرهنگی مردان مبارزه کنند."
عادی سازی مرخصی پدری به هیچ وجه درمان همه اینها نیست، اما قطعا میتواند تفاوت ایجاد کند. کریس، پدر جدیدی که احساس میکرد شرکتش به دلیل گرفتن هشت هفته مرخصی، تلافی کرده است، میگوید اکنون به فکر یافتن شغل جدیدی است. او امیدوار است که دیگرانی که در موقعیت او هستند نیز همین کار را انجام دهند، تا کارفرمایانی که "حرف خود را عملی نمیکنند" شروع به قدردانی از هزینه تغییر ندادن رویکرد خود در قبال والدین کنند.
او میگوید: "شرکتها باید متوجه شوند که یک دلیل قانع کننده واقعی برای حمایت و تشویق همه والدین، صرف نظر از جنسیت، وجود دارد." "البته این فقط در مورد پول نیست - و قطعاً فقط در مورد سهامداران نیست. اما اگر این استدلالی است که قرار است طنین انداز شود و همه چیز را تغییر دهد، پس من کاملاً مایل به طرح آن هستم."
جوزی کاکس روزنامه نگار و نویسنده آزاد، مربی وابسته در دانشگاه کلمبیا و نویسنده کتاب زنان، پول، قدرت: ظهور و سقوط برابری اقتصادی است.