فیل استافورد، متخصص امنیت سایبری، شش ماه است که در منطقه خلیج زندگی می‌کند و هنوز نتوانسته کار تمام‌وقت در حوزه فناوری پیدا کند. عکس از: فیل استافورد
فیل استافورد، متخصص امنیت سایبری، شش ماه است که در منطقه خلیج زندگی می‌کند و هنوز نتوانسته کار تمام‌وقت در حوزه فناوری پیدا کند. عکس از: فیل استافورد

من و همسرم به امید یافتن کار در حوزه فناوری به منطقه خلیج نقل مکان کردیم. اکنون هر دو بیکار هستیم—این یک سیستم از هم گسیخته است.

من و همسرم به امید یافتن کار در حوزه فناوری به منطقه خلیج نقل مکان کردیم. اکنون هر دو بیکار هستیم—این یک سیستم از هم گسیخته است.

فیل استافورد از فرسنو، کالیفرنیا، به منطقه خلیج نقل مکان کرد تا در زمینه امنیت سایبری کار کند.

همسر استافورد به محض نقل مکان زوج، شغل فروش خود را از دست داد.

او می‌گوید شبکه‌سازی به او کمک کرده است تا قراردادهایی را به دست آورد، اما این کافی نیست؛ سیستم از هم گسیخته است.

این مقاله بر اساس گفتگویی با فیل استافورد، ۴۵ ساله، متخصص امنیت سایبری ساکن اوکلند، کالیفرنیا، نوشته شده است. این مقاله برای طول و وضوح ویرایش شده است.

پس از دو سال تلاش برای یافتن کار مداوم در حوزه فناوری، من و همسرم با توکل به خدا از فرسنو، کالیفرنیا، به منطقه خلیج—قطب فناوری کشور، واقع در سه ساعت شمال غربی—نقل مکان کردیم.

با این حال، یک هفته پس از نقل مکان، همسرم از کارش اخراج شد و ما وارد حالت بقای کامل شدیم. من هرگز در آن لحظه بیش از این از توانایی خود برای ادامه حیات نترسیده بودم.

ما شش ماه گذشته را صرف تلاش برای یافتن کار و داشتن گفتگوهای دشوار در مورد آینده خود کرده‌ایم. در اینجا نحوه حمایت از یکدیگر در این مدت و شناور ماندن را شرح می‌دهم.

من دو سال است که برای شغل‌ها درخواست می‌دهم

حدود یک دهه، من تمام نیازهای فنی کسب و کار نظافتی را که من و همسرم داشتیم، مدیریت می‌کردم. سپس شرکت تعطیل شد.

پس از آن، من شروع به انجام مشاوره امنیت سایبری قراردادی کردم و در عین حال برای مدرک لیسانس خود در امنیت سایبری و تضمین اطلاعات کار می‌کردم. من مدرک خود را از دانشگاه وسترن گاورنرز در سال ۲۰۲۲ دریافت کردم، اما فرصت‌های فریلنسری من در فرسنو شروع به خشک شدن کرد.

از آن زمان، من توانسته‌ام نقش‌های قراردادی را پیدا کنم، اما دو سال گذشته صرف درخواست ناموفق برای شغل‌های تمام‌وقت شده است.

هر رد شدن، شخصی به نظر می‌رسد

در روزهای اولیه، من از Indeed و LinkedIn برای درخواست شغل بسیار استفاده می‌کردم، اما شاید دو یا سه مصاحبه در تمام مدتی که در آنجا بودم، انجام دادم.

من قبلاً زمان زیادی را صرف سفارشی‌سازی هر نامه پوششی و رزومه می‌کردم و متوجه می‌شدم که امیدم را بالا می‌برم و درباره اینکه زندگی‌ام با آن شغل چگونه خواهد بود، خیال‌پردازی می‌کنم. من به سادگی پهنای باند عاطفی برای انجام این کار را ندارم.

هر رد شدن مانند یک زخم اجتماعی است. سخت است که آن را به ارزش شخصی خود به عنوان یک فرد ربط ندهم.

هوش مصنوعی مفید بوده است، اما شبکه‌سازی موفقیت بیشتری به من داده است

هوش مصنوعی ابزار بسیار خوبی برای کمک به من در نوشتن نامه‌های پوششی بوده است و در عین حال زمان فیزیکی و عاطفی را به من باز می‌گرداند. از زمان استفاده از هوش مصنوعی، من شروع به دریافت رد شدن‌های بیشتری کرده‌ام، برخلاف سکوت رادیویی. مطمئن نیستم که این چیز خوبی است یا چیز بدی.

تنها موفقیت واقعی که من پیدا کرده‌ام از طریق شبکه‌سازی و ارتباط در سطح انسانی بوده است. در فرسنو، من برخی از شغل‌های قراردادی را با تماس مستقیم با افراد از طریق LinkedIn یا ایمیل پیدا کردم. افراد توانسته‌اند به من کمک کنند فرصت‌هایی را پیدا کنم یا من را به شخص دیگری معرفی کنند که بتواند.

اما در نهایت، احساس کردم فرصت‌های شغلی من در آنجا محدود است. ما اجاره ماه به ماه خود را در فرسنو ترک کردیم و از آن زمان در Airbnbs در منطقه خلیج شرقی اقامت داریم.

من و همسرم شش ماه پیش به منطقه خلیج نقل مکان کردیم

ما در حال حاضر در تلاش برای نهایی کردن یک توافق دائمی‌تر با میزبان Airbnb هستیم.

پس از اینکه همسرم اخراج شد، نه تنها درآمد قابل اعتمادی نداشتیم، بلکه خودمان را از کل شبکه پشتیبانی خود در خانه بیرون کردیم. نقل مکان یک جهش ایمانی بود و از آن زمان، ما در تلاش برای تامین مخارج هستیم.

من از زمان نقل مکان کار بسیار بیشتری پیدا کرده‌ام، به علاوه شبکه‌سازی بسیار آسان‌تر است، بنابراین احساس می‌کنم که این قطعاً انتخاب درستی برای نقل مکان بود. با این حال، ما هنوز به اندازه کافی که دوست داریم درآمد نداریم، اما تصمیم گرفته‌ایم که راه برگشتی وجود ندارد. به سادگی فرصت کافی در فرسنو وجود ندارد.

در اینجا نحوه حمایت من و همسرم از یکدیگر در این مدت آمده است

من و همسرم همیشه ارتباطات عالی و باز داشته‌ایم، اما شش ماه گذشته احتمالاً سخت‌ترین دوره برای این سازوکار خاص بوده است. ما گفتگوهای سختی در مورد نحوه پرداخت قبوض خود داشته‌ایم.

حتی اگر اوضاع از نظر مالی آشفته است، مفیدترین کاری که انجام داده‌ایم این است که به سرگرمی‌های خود علاقه‌مند بمانیم، یکدیگر را سرگرم کنیم و گفتگوهای عمیق و از نظر عاطفی رضایت‌بخش داشته باشیم.

پس از جلسه با گروه تحقیقات مهندسی خود، می‌توانم به خانه پیش همسرم بیایم و بگویم: "هی، اینها همه چیزهای جالبی هستند که ما انجام می‌دهیم," و او مجبور نیست بفهمد؛ او فقط باید سرش را تکان دهد و بگوید: "خیلی عالی است."

او همچنین می‌تواند با من در مورد افرادی که در کلیسا ملاقات می‌کند صحبت کند یا با من در مورد تاریخ به اشتراک بگذارد. ما یک واحد هستیم و این تغییر نخواهد کرد.

ما در تلاش برای تنوع بخشیدن به جریان‌های درآمدی خود هستیم

من هنوز برای شغل‌ها درخواست می‌دهم و به دنبال کار مشاوره بیشتری هستم و دست برنخواهم داشت.

همسرم در حال درخواست برای شغل‌های جدید است و در عین حال شروع به ساختن شرکت حمایت از بیمار خود می‌کند.

بزرگترین چیزی که مجبور شده‌ام به خودم یادآوری کنم این است که من تنها نیستم. این کلیشه به نظر می‌رسد، اما به من یادآوری می‌کند که این یک شکست شخصی نیست. این فقط یک سیستم از هم گسیخته است و همه ما در حال رنج کشیدن هستیم.

اگر مایلید نحوه مدیریت بیکاری طولانی مدت خود را در حین جستجوی کار تمام وقت به اشتراک بگذارید، لطفاً به [email protected] به ادیتور، مانسین لوگان، ایمیل بزنید.