به گفته دونالد ترامپ، رئیس جمهوری، «بانکداری» که او برای رهبری فدرال رزرو انتخاب کرده «اشتباه» است. گزارشهای او یک «افتضاح کامل» است! و برکناری او «هر چه زودتر انجام شود، بهتر است!»
این نوع اظهارات برای هر ساکن دیگری در کاخ سفید فوقالعاده خواهد بود. روسای جمهور معمولاً به بانکداران مرکزی احترام میگذارند و از لابیگری برای تغییرات سیاست پولی خودداری میکنند تا اعتماد بازارها به استقلال فدرال رزرو حفظ شود. اما ترامپ اینطور نیست. او دهها بار در طول سالها فدرال رزرو را مورد انتقاد قرار داده، سیاستهای آن را «مضحک» خوانده، مقامات آن را «رقتانگیز» و «کلهپوک» نامیده و جروم پاول را «دشمن» خطاب کرده است.
بازارها (و مقامات فدرال رزرو) تا حد زیادی این رجزخوانیها و اسمگذاریها را نادیده گرفتهاند. ترامپ سیاست بانک مرکزی را به هیچ وجه قابل توجهی تغییر نداده است، و پاول - باز هم، منصوب ترامپ - رهبری ماهرانه بانک مرکزی را ثابت کرده است. اما نرخ بهره در حال افزایش و رشد در حال کاهش است و به ترامپ تریلیونها دلیل میدهد تا از شر رئیس فدرال رزرو خلاص شود. یک پرونده دادگاهی در حال رسیدگی ممکن است به رئیس جمهور این امکان را بدهد که او را بدون دلیل، بر خلاف قانون فعلی، برکنار کند.
«هر چه زودتر» ممکن است به طرز شگفتآوری زود فرا برسد. و اگر ترامپ سپس فدرال رزرو را برای افزایش رشد دستکاری کند، خطر آسیب رساندن به اقتصاد آمریکا را برای آینده قابل پیشبینی به جان میخرد.
همانطور که او در حال حاضر انجام میدهد. ترامپ تعرفههای گسترده جهانی، از جمله تعرفه ۱۴۵ درصدی بر تمام کالاها از چین و تعرفه ۲۵ درصدی بر برخی کالاها از کانادا را اعمال کرده است. این عوارض تجاری معادل مالیات فروش ۲۸ درصدی بر قطعات و محصولات خارجی است، بالاترین نرخ مؤثر از سال ۱۹۰۱، بر اساس محاسبات آزمایشگاه بودجه ییل. آنها به کشاورزان آسیب میرسانند، کسبوکارهای کوچک را از بین میبرند، مصرفکنندگان را میترسانند و سرمایهگذاری صنعتی را تضعیف میکنند، و برآورد میشود که در کوتاهمدت تقریباً ۵۰۰۰ دلار در سال برای خانوادههای متوسط هزینه داشته باشند.
پیشبینیکنندگان معتقدند، عوارض تجاری یک درصد کامل از رشد تولید ناخالص داخلی را کاهش میدهد و صدها هزار شغل را از بین میبرد. با توجه به ظرفیت آنها برای به تأخیر انداختن سرمایهگذاری شرکتی و تضعیف اعتماد مصرفکننده، تعرفهها حتی ممکن است باعث یک رکود ناشی از سیاستگذاری فوقالعاده در اواخر سال جاری شوند. میلیونها آمریکایی از هماکنون معتقدند که اقتصاد در حال کوچک شدن است و این امر باعث میشود کمتر هزینه کنند و احتمال وقوع رکود را بیشتر میکند.
چشمانداز کاهش رشد و سود شرکتها منجر به سقوط قیمت سهام شده است، به طوری که S&P 500 از زمان روی کار آمدن ترامپ ۱۴ درصد کاهش یافته است. به طرز چشمگیری، قیمت اوراق قرضه خزانهداری - که معمولاً در طول رکود یک پناهگاه امن است و قیمت آنها در جهت مخالف سهام حرکت میکند - نیز کاهش یافته است. سرمایهگذاران در سراسر جهان در حال فروش داراییهای آمریکایی هستند و خطر کاهش دموکراسی و هزینه هرج و مرج سیاستی ناشی از واشنگتن را در نظر میگیرند. این کشور از هماکنون به دلیل این نوسانات بازار با هزینههای استقراض بالاتر و رشد کندتر در بلندمدت مواجه است. اکنون ترامپ میخواهد فدرال رزرو به زودی نرخ بهره را کاهش دهد و به طور ظریفی تهدید میکند که اگر این کار را نکند، پاول را برکنار خواهد کرد.
بانک مرکزی این کار را انجام نخواهد داد، حداقل نه با رهبری فعلی خود. فدرال رزرو در ماه مارس نرخ بهره را ثابت نگه داشت. بازارها پیشبینی میکنند که سیاستگذاران در سال آینده، اگر بازار کار کشور ثابت بماند، نرخ را به تدریج و به آرامی کاهش خواهند داد. پاول این هفته هشدار داد که رهبران فدرال رزرو ممکن است «خود را در سناریوی چالشبرانگیزی ببینند که در آن اهداف دوگانه ما در تضاد هستند»، به طوری که با کاهش رشد، تورم افزایش مییابد. برای مقابله با هزینههای بالاتر، فدرال رزرو باید نرخ بهره را افزایش دهد. برای کمک به اشتغال، فدرال رزرو باید آنها را کاهش دهد. پاول گفت: «ما در نظر خواهیم گرفت که اقتصاد چقدر از هر هدف دور است» تا تصمیمات مربوط به نرخ بهره را بگیریم. احتمال اختلالات مالی پروژه فدرال رزرو را پیچیدهتر میکند. این بانک ممکن است مجبور شود وارد عمل شود تا نقدینگی را برای بازارها فراهم کند.
با این حال، سوال واقعی این نیست که آیا فدرال رزرو باید نرخها را کاهش دهد، و اگر چنین است، چقدر و چه زمانی. سوال این است که آیا فدرال رزرو میتواند بدون دخالت سیاسی در مورد نرخها تصمیمگیری کند یا خیر. اگر ترامپ با اخراج پاول و نصب یک آدمک در بانک مرکزی، فدرال رزرو را وادار به تصمیمگیری سیاسی کند، سرمایهگذاران در سراسر جهان داراییهای آمریکایی بیشتری را میفروشند و به امنیت نسبی یورو فرار میکنند و هزینههای استقراض داخلی را افزایش میدهند، زیرا بانک مرکزی برای تقویت سیستم مالی تلاش میکند و سعی میکند نرخ بهره را کاهش دهد. این یک هرج و مرج خواهد بود که هزینههای آن به تریلیونها دلار میرسد و پیامدهای آن برای دههها احساس خواهد شد.
در دوره اول ریاست جمهوری ترامپ، کاخ سفید با وعده اینکه پاول را اخراج نخواهد کرد، هر چه رئیس جمهور در پستهای رسانههای اجتماعی خود بگوید، نگرانی سرمایهگذاران در مورد سیاسی کردن فدرال رزرو را خاموش کرد. خود پاول بارها گفته است که کاخ سفید نمیتواند او را بدون دلیل اخراج کند و نشان داده است که با اخراج خود در دادگاه مبارزه خواهد کرد.
اما کاخ سفید در این دوره به دادگاهها هیچ احترامی نشان نداده است. ظاهراً برخلاف قانون، دهها هزار کارمند فدرال را اخراج کرده است. در برابر دستور دادگاه برای بازگرداندن یک مقیم آمریکایی که به اشتباه به یک بازداشتگاه تروریستی در السالوادور تبعید شده است، مقاومت میکند. به طور کلیتر، با توقیف میلیاردها دلار بودجه فدرال و استفاده از توجیهات قانونی ضعیف برای درگیر شدن در جنگ تجاری خود، از اختیارات اجرایی خود فراتر رفته است. کنگره هیچ اقدامی برای مهار کاخ سفید انجام نداده است.
ترامپ این هفته به خبرنگاران گفت: «اگر بخواهم او را بیرون کنم، خیلی سریع از آنجا بیرون خواهد رفت، باور کنید.» اگر او پاول را اخراج کند، نمیتواند نرخ بهره را کاهش دهد و رشد را افزایش دهد. او خطر یک بحران مالی، یک رکود گسترده، یک مسیر رشد دائمی پایینتر برای کشور و پایان سلطه آمریکا بر بازارهای مالی را به جان میخرد.
ترامپ پول ارزان و رشد قوی میخواهد. مطمئنترین راه برای رسیدن به این نتایج، خلاص شدن از تعرفهها و رها کردن فدرال رزرو است.