دری مخفی در تالار پمپئی ویلای فارنزینا (Villa Farnesina) در قرن شانزدهم در رم، نقاشی‌های دیواری
                    کشف‌نشده‌ای از کارلو ماراتا (Carlo Maratta) نقاش و دو شاگردش را آشکار کرد. اعتبار: فیلیپو
                    مونتفورت/آژانس فرانس پرس - گتی ایماژ
دری مخفی در تالار پمپئی ویلای فارنزینا (Villa Farnesina) در قرن شانزدهم در رم، نقاشی‌های دیواری کشف‌نشده‌ای از کارلو ماراتا (Carlo Maratta) نقاش و دو شاگردش را آشکار کرد. اعتبار: فیلیپو مونتفورت/آژانس فرانس پرس - گتی ایماژ

نقاشی‌های دیواری قرن هفدهم که در بالای دری پنهان شده بودند، کشف شدند

تصور کنید که در دهلیز یک ملک تاریخی رومی داربست نصب می‌کنید. دریچه‌ای کوچک را در سقف طاق‌دار می‌بینید؛ پس از بررسی، دریچه به حفره‌ای بین سقف جدید و سقف قدیمی‌تر باز می‌شود. در سقف قدیمی‌تر دریچه دوم قرار دارد. وقتی نوری به تاریکی می‌تابانید، نقاشی‌های دیواری گسترده‌ای ظاهر می‌شوند، از فرشتگانی که در میان تپه‌های غلتان و ابرهای کرک‌مانند در آسمان آبی تابستانی شناور هستند.

این همان چیزی است که دیوید رنزونی (Davide Renzoni)، یک برقکار در رم، سال گذشته هنگام بالا رفتن از یک سوراخ خرگوش در حین بررسی کابل‌ها در تالار پمپئی ویلای فارنزینا، یک عمارت حومه‌ای مجلل در منطقه تراستوره (Trastevere)، تجربه کرد. این ویلا که قدمت آن به قرن شانزدهم بازمی‌گردد، شاید بیشتر به دلیل نقاشی‌های دیواری با بار اروتیک خود که کوپید و سایکی (Cupid and Psyche) را به تصویر می‌کشد و توسط رافائل (Raphael)، نقاش برجسته رنسانس عالی، طراحی شده است، شناخته شده باشد.

محققان از آن زمان تعیین کرده‌اند که نقاشی‌های دیواری که آقای رنزونی به‌طور اتفاقی با آن‌ها برخورد کرد، به احتمال زیاد توسط کارلو ماراتا (Carlo Maratta)، یکی از آخرین استادان کلاسیک باروک، به همراه دو تن از شاگردانش، جیرولامو تروپا (Girolamo Troppa) و فرانسوا سیمونو (Francois Simonot)، خلق شده‌اند. ظاهراً این آثار فراموش‌شده که در جریان مرمت کوپید و سایکی (Cupid and Psyche) در اواخر قرن هفدهم اجرا شده‌اند، در شرایط بکر قرار داشته و تقریباً به مدت دو قرن پنهان شده بودند.

آقای رنزونی گفت: «اولین احساس من حیرت بود، حیرتی بی‌اندازه.»

نمایی از داخل اتاق با نقاشی‌های دیواری از فضای تنگ بیرون.
نقاشی‌های دیواری توسط دیوید رنزونی (Davide Renzoni)، برقکاری که در حال بررسی برخی از کابل‌ها در منطقه‌ای از ویلای فارنزینا (Villa Farnesina) به نام تالار پمپئی بود، کشف شد. اعتبار: فیلیپو مونتفورت/آژانس فرانس پرس - گتی ایماژ
نمای بیرونی ویلا در قرن شانزدهم در زمان حال.
این ویلا از سال 1506 تا 1510 برای آگوستینو کیجی (Agostino Chigi)، بانکدار پاپ‌ها و شاهزادگان و نزول‌خوار هر دو خاندان بورجیا (Borgias) و مدیچی (Medicis) ساخته شد.

ویرجینیا لاپنتا (Virginia Lapenta)، متصدی ویلای فارنزینا (Villa Farnesina)، نیز این احساس را داشت. دکتر لاپنتا گفت که وقتی آقای رنزونی او را روی داربست برد و نشان خانوادگی برجسته خاندان فارنزه (Farnese)، خاندان نجیب‌زاده‌ای که زمانی در این ملک زندگی می‌کردند را به او نشان داد، «غرق در احساسات» شد. در سال 1579، کاردینال الساندرو فارنزه جوان (Alessandro Farnese the Younger) این ملک را خریداری کرد، که به منظور تمایز آن از کاخ فارنزه (Palazzo Farnese) در آن سوی تیبر (Tiber)، ویلای فارنزینا (Villa Farnesina) نامیده شد.

از سال 1944، این ویلا متعلق به آکادمی ملی لینچئی (Accademia Nazionale dei Lincei)، از قدیمی‌ترین مؤسسات علمی جهان است. به دلیل فضای تنگ، نقاشی‌های دیواری پنهان برای عموم غیرقابل دسترس باقی مانده است. اما فیدهای دوربین زنده برای بازدیدکنندگان تنظیم شده است، که بیشتر آن‌ها برای دیدن آثار رافائل (Raphaels) آمده‌اند.

این ویلا از سال 1506 تا 1510 برای آگوستینو کیجی (Agostino Chigi)، بانکدار پاپ‌ها و شاهزادگان ساخته شد. او به هر دو خاندان بورجیا (Borgias) و مدیچی (Medicis) پول قرض می‌داد. کیجی که به دلیل سبک زندگی مجلل و ولخرجی‌هایش «ایل مانیفیچو» (Il Magnifico) نامیده می‌شد، زمانی به اوج نفوذ و ترغیب رسید که ژولیوس دوم (Julius II)، حامی بزرگ رافائل (Raphael) و میکل آنژ (Michelangelo)، به تخت پاپ نشست.

ویلای کیجی (Chigi) با پلان U شکل و ایوان‌های باز، یکی از عجایب معماری زمان خود به شمار می‌رفت. خود کیجی (Chigi) از رافائل (Raphael) و نیم دوجین از معاصرانش برای خلق نقاشی‌های دیواری مأموریت داد.

در اوایل قرن شانزدهم، منطقه زیرین کشف آقای رنزونی شامل ورودی باغ خصوصی کیجی (Chigi)، اتاق نشیمنی که او وعده‌های غذایی خود را در آن صرف می‌کرد و محل فرود اولین پرواز از یک راه پله بود.

در اواخر قرن هفدهم، سقف طاق‌دار ایوان دچار فرسودگی شده بود و شامل نواحی سست «اینتوناکو» (intonaco)، آخرین لایه صاف گچ مورد استفاده در نقاشی دیواری بود. ماراتا (Maratta) برای حفظ تصاویر در موقعیت خود آورده شد.

مداخله پیچیده‌ای که او و تیمش انجام دادند شامل یک تکنیک «تراتگیو» (tratteggio) بود، محکم کردن گچ به دیوارها با صدها میخ T و L شکل و روتوش شاهکارها با پاستل‌های متصل به صمغ عربی، به طوری که دست‌سازهای آن‌ها بتواند روزی توسط مرمت‌کاری «شایسته‌تر» که ماراتا (Maratta) آن را می‌نامید، حذف شود.

دکتر لاپنتا گفت: «ظاهراً، مرمت «کوپید و سایکی» (Cupid and Psyche) تنها بخشی از کاری بود که ماراتا (Maratta) و تیمش انجام دادند. آن‌ها همچنین مسئول آثار هنری کاملاً جدیدی روی سقف ویلا بودند.»

نمایی نزدیک از یکی از نقاشی‌های دیواری در تکه‌ای از دیوار، که توسط آجرها و لوله‌های نمایان احاطه شده است.
ماراتا (Maratta) برای حفظ تصاویر در موقعیت خود در سقف طاق‌دار ایوان، که در اواخر قرن هفدهم دچار فرسودگی شده بود، آورده شد.
نمایی نزدیک از فرشته‌ای که کلاه ایمنی تزئین شده را در دست دارد.
ظاهراً نقاشی‌های دیواری در جریان مرمت کوپید و سایکی (Cupid and Psyche) در اواخر قرن هفدهم اجرا شده‌اند و آثار فراموش‌شده در شرایط بکر قرار داشتند.

در سال 1735، الیزابتا فارنزه (Elisabetta Farnese) فارنزینا (Farnesina) را به کارلو چهارم (Carlo IV)، پادشاه دو سیسیل (Two Sicilies)، واگذار کرد و این ویلا به اقامتگاه مجموعه‌ای از سفیران ناپلی تبدیل شد. در سال 1861، یک اجاره 99 ساله به سالوادور برمودز دی کاسترو (Salvador Bermúdez de Castro)، سفیر اسپانیا در ناپل، دوک ریپالتا (Duke of Ripalta)، اعطا شد.

آنچه که زمانی راه پله اتاق نشیمن کیجی (Chigi) بود، برداشته شد و دیوار شرقی فعلی برپا شد، که عملاً فضا را به یک راهرو تبدیل کرد. سفیر اسپانیا این منطقه را به سبکی الهام گرفته از نقاشی‌های دیواری کشف شده در پمپئی (Pompeii) تزئین کرد، به همین دلیل به تالار پمپئی معروف شد. سفیر همچنین یک سقف کاذب نصب کرد، بنابراین نقاشی‌های دیواری ماراتا (Maratta) را پنهان کرد.

در سال 1927، با کنترل بنیتو موسولینی (Benito Mussolini) و حزب ملی فاشیست او، دولت ویلا را از وارثان دوک خریداری کرد و آن را مقر آکادمی سلطنتی جدید ایتالیا قرار داد.

در دهه 1930، تالار پمپئی مقر رئیس آکادمی، گوگلیلمو مارکونی (Guglielmo Marconi)، مخترع رادیو بود. فاشیست‌ها سالن را به حمام اجرایی او تبدیل کردند و نقاشی‌های دیواری ماراتا (Maratta) به یکی دیگر از ارواح در اتاق زیر شیروانی تبدیل شد.