حتی با استانداردهای پرآشوب سیاست اسرائیل، شبی که کابینه بنیامین نتانیاهو تصمیم به اخراج رئیس جاسوسی داخلی این کشور گرفت، چیزی فراتر از حد معمول بود.
معترضانی که از این اقدام خشمگین بودند، از خودروها برای بستن جادههای نزدیک دفتر نخستوزیری در اورشلیم استفاده کردند و پلیس با چکش و سنگ شیشههای خودروها را شکست. در داخل، نتانیاهو و متحدان راستگرای ائتلافیاش قبل از رای دادن در ساعات اولیه صبح برای برکناری رونن بار، به ترور شخصیتی او پرداختند - که به طور کامل و تقریبا همزمان به رسانههای اسرائیلی درز کرد.
آنچه این اقدام را بسیار قابل توجه میکرد، نه تنها این واقعیت بود که یک کابینه اسرائیلی برای اولین بار در تاریخ به برکناری رئیس شین بت (سازمان امنیت داخلی اسرائیل) رای داده بود، بلکه زمانبندی آن نیز بود. نه تنها سازمان امنیت داخلی در حال تحقیق بود که آیا دستیاران دفتر نتانیاهو معاملات مالی نامناسبی با قطر داشتهاند یا خیر، بلکه سه روز قبل، در 18 مارس، اسرائیل آتشبس دو ماهه با حماس را شکسته بود.
اکنون، در حالی که نیروهای اسرائیلی حمله خود را در غزه از سر گرفتند، کابینه نیز یکی از مهمترین چهرههای دستگاه امنیتی اسرائیل را هدف قرار داده بود و با این کار، اختلافات تلخ در جامعه اسرائیل را که کشور را قبل از جنگ دچار تشنج کرده بود، تشدید کرد.
اسحاق هرتزوگ، رئیسجمهور اسرائیل، از این وضعیت به قدری ناراحت شد که با انتشار ویدئویی از دولت انتقاد کرد و فرستادن «پسرانمان به جبهه در حالی که همزمان به دنبال اقدامات بحثبرانگیزی هستیم که باعث تعمیق شکاف در بین مردم میشود» را «غیرقابل تصور» خواند.
اما از بسیاری جهات، همزمانی این دو اقدام نشاندهنده تغییر گستردهتری در سیاست اسرائیل بود. نتانیاهو پس از گذراندن یک سال در موضع دفاعی در پی حمله ویرانگر حماس در 7 اکتبر 2023، در ماههای اخیر به طور فزایندهای در داخل و خارج از کشور به موضع حمله رفته است، تغییری که به گفته دیپلماتها و تحلیلگران، پیامدهای عمیقی برای اسرائیل و خاورمیانه خواهد داشت.
دولت نتانیاهو که با بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید تقویت شده و از شکستهای 7 اکتبر آسیب دیده است، دکترین نظامی فوقالعاده تهاجمی جدیدی را اتخاذ کرده است که نخستوزیر ماه گذشته به آن بالید و گفت که «چهره خاورمیانه را تغییر میدهد». از ابتدای سال جاری، نیروهای اسرائیلی زمینهایی را از همسایگان تصرف کرده و حملاتی را فراتر از مرزهای اسرائیل انجام دادهاند. مهمتر از همه، نتانیاهو به ترامپ فشار میآورد تا از اقدام نظامی علیه ایران حمایت کند.
در داخل، دولت نتانیاهو، که به طور گسترده به عنوان راستگراترین دولت تاریخ اسرائیل شناخته میشود، مبارزه تلخی بر سر قدرت با قوه قضائیه و دیگر ارکان دولت را از سر گرفته است که - قبل از جنگ - ماهها اعتراضات خیابانی و بزرگترین بحران داخلی در تاریخ اسرائیل را برانگیخته بود. تجدید این تقابل باعث شده است که ترس از لغزش کشور به یک بحران قانون اساسی افزایش یابد. اما برای بسیاری، بازگشایی اختلافات عمیق بر سر ماهیت دولت اسرائیل نگرانکنندهتر است.
آمی آیلون، که در اولین دوره نخستوزیری نتانیاهو، ریاست شین بت را بر عهده داشت، میگوید: «یک بحران هویتی در کل جامعه اسرائیل وجود دارد. و به همین دلیل است که اگر از من بپرسید، آنچه اکنون با آن روبرو هستیم یک بحران موجودیتی است. من نمیتوانم توصیف کنم که اسرائیل چهار سال دیگر چگونه خواهد بود.»
تاکنون، بزرگترین اثرات رویکرد تهاجمیتر دولت فراتر از مرزهای اسرائیل احساس شده است.
در چند ماه گذشته، نیروهای اسرائیلی عملیات خود را در کرانه باختری اشغالی تشدید کرده و جنگ در غزه را از سر گرفتهاند و مجدداً صدها هزار فلسطینی را آواره کرده و مناطق وسیعتری از سرزمینها را به منظور مجبور کردن حماس به تسلیم شدن و آزادی 59 گروگانی که هنوز در این منطقه در اختیار دارد، تصرف کردهاند.
اسرائیل همچنین در یک سری اقدامات که خشم بینالمللی را برانگیخته است، زمینهایی را از همسایگان شمالی خود تصرف کرده است. در لبنان، جایی که سال گذشته جنگ ویرانگری با حزبالله داشت، ارتش اسرائیل در پنج نقطه نزدیک به مرز بالفعل دو کشور، پاسگاه ایجاد کرده و متعهد شده است که به طور نامحدود در آنجا بماند.
در سوریه، در پی فروپاشی رژیم اسد، یک سری حملات هوایی برقآسا را برای از بین بردن تواناییهای نظامی این کشور انجام داد و نیروهایی را به یک منطقه غیرنظامی 235 کیلومتر مربعی تحت نظارت سازمان ملل اعزام کرد. نتانیاهو حتی اعلام کرده است که زمینی به مساحت 50 کیلومتر دیگر در داخل سوریه باید بخشی از یک «منطقه نفوذ» غیرنظامی شود.
اما اقدامات داخلی دولت نیز باعث ایجاد تلاطم برای خود اسرائیلیها شده است. برای تقریبا یک سال منتهی به حمله 7 اکتبر حماس، اسرائیل درگیر مبارزهای بر سر تلاش بحثبرانگیز دولت برای تضعیف قوه قضائیه بود که به سرعت به یک نبرد پر از خشم بر سر هویت کشور تبدیل شد و نتانیاهو و متحدان فوقملیگرا و فوق مذهبی او را در برابر اسرائیلیهای سکولارتر و لیبرالتر قرار داد.
این مبارزه پس از حمله حماس متوقف شد، زیرا اسرائیلیها در پی این حمله متحد شدند. اما ماه گذشته، دولت با مجموعهای از اقدامات، تنشها را دوباره تشدید کرد که باعث شد کسبوکارها تهدید به اعتصاب کنند و منجر به یکی از بزرگترین دورهای اعتراضات از زمان آغاز جنگ شود.
در عرض یک هفته، دولت به اخراج بار رای داد، روند برکناری گالی بهاراو-میارا، دادستان کل - که هم عالیترین مقام قانونی اسرائیل و هم یکی از اهرمهای اصلی قدرت دولت است - را آغاز کرد و به تغییراتی رای داد که به سیاستمداران به تنهایی، به جای سیاستمداران و قضات، اجازه میدهد در مورد انتصابات دادگاه عالی تصمیم بگیرند.
نتانیاهو و متحدانش این اقدامات را به عنوان بخشی از تلاش برای مهار یک «دولت عمیق» از بوروکراتها و قضاتی که قصد خنثی کردن برنامههای آنها را دارند، توجیه کردند. آنها میگویند که نخست وزیر پس از شکستهای فاجعهبار امنیتی 7 اکتبر، اعتماد خود را به بار از دست داده بود و دادستان کل با مانعتراشی مداوم در برابر دستور کار ائتلاف، «همکاری مؤثر» را غیرممکن کرده بود.
اما مخالفان او این ابتکارات را بخشی از یک حمله گستردهتر علیه اهرمهای ضعیف قدرت در اسرائیل میدانند و تلاشها برای به حاشیه راندن بار و بهاراو-میارا - که بر دادگاه فساد طولانیمدت نتانیاهو نظارت دارد - را به عنوان یک تضاد منافع آشکار محکوم کردند. در این ماه، دادگاه عالی اسرائیل اخراج بار را تا اطلاع ثانوی متوقف کرد.
اگرچه وزرا به شدت از موضع دادگاه انتقاد کردند، اما تاکنون از نادیده گرفتن آن خودداری کردهاند - اقدامی که اسرائیل را به یک بحران قانون اساسی تمامعیار سوق میدهد. اما حقوقدانان هشدار میدهند که چندین مسئله دیگر - مانند تلاش برای برکناری بهاراو-میارا - وجود دارد که میتواند باعث ایجاد آن شود. سوزی ناووت، استاد حقوق اساسی و معاون تحقیقات در موسسه دموکراسی اسرائیل، گفت: «آنها [بمب] ساعتی هستند. و خواهیم دید که آیا خنثی کردن آنها امکانپذیر است یا خیر.»
دیگران استدلال میکنند که آنچه در نهایت در معرض خطر است، این است که کدام نسخه از اسرائیل باید غالب شود: سیستم موجود اهرمهای قدرت - هرچند ضعیف - یا دیدگاه مورد علاقه متحدان نتانیاهو از یک قوه مجریه افسارگسیخته که قادر است با بیاعتنایی بر مخالفان غلبه کند.
آیلون میگوید: «این موضوع درباره راست و چپ نیست. این موضوع درباره مفهوم یهودیت و مفهوم دموکراسی است. اگر از بسیاری از افرادی که در دولت هستند یا از دولت حمایت میکنند بپرسید، میگویند دموکراسی صدای اکثریت است. آنها به حقوق بشر، حقوق شهروندی، حقوق اقلیتها اهمیتی نمیدهند.... این بحران اصلی است که ما با آن روبرو هستیم.»
دیپلماتها و تحلیلگران میگویند که تغییر موضع تهاجمی نتانیاهو ناشی از عوامل مختلفی بوده است. اما شاید مهمترین آنها انتخاب مجدد ترامپ به عنوان رئیسجمهور آمریکا باشد.
ترامپ در اولین دوره ریاستجمهوری خود، مجموعهای از اقدامات طرفدارانه اسرائیل انجام داد و با به رسمیت شناختن شهر مورد مناقشه اورشلیم به عنوان پایتخت اسرائیل و اعلام اینکه ایالات متحده دیگر شهرکهای اسرائیلی در کرانه باختری را نقض قوانین بینالمللی نمیداند، دههها سیاست آمریکا را معکوس کرد.
ترامپ از زمان بازگشت به قدرت نیز به همین منوال ادامه داده است، حامیان تندروی اسرائیل را به مناصب کلیدی منصوب کرده و محمولهای از بمبهای 2000 پوندی را که در زمان جو بایدن متوقف شده بود، تأیید کرده است.
دولت او همچنین پوشش سیاسی برای اقدامات اسرائیل در خارج از کشور فراهم کرده و از تصمیم آن برای بازگشت به جنگ در غزه و حضور مداوم آن در لبنان حمایت کرده است. از همه چشمگیرتر، ترامپ طرحی را برای جابجایی کامل 2.2 میلیون نفر از ساکنان غزه مطرح کرد و ایدهای را که مدتها در انحصار راست افراطی اسرائیل بود و به طور گسترده به عنوان پاکسازی قومی تلقی میشد، وارد جریان اصلی کشور کرد.
یک دیپلمات عرب میگوید: «خطرناکترین کاری که ترامپ انجام داد این بود که این موضوع را در دستور کار قرار داد. بایدن یک صهیونیست بود، اما همچنان فشارهایی بر اسرائیل وارد میکرد. ترامپ ایدئولوژیک نیست، اما به [نتانیاهو] دست باز میدهد.»
در داخل نیز، مثال ترامپ به نتانیاهو جسارت داده است. دو روز قبل از اینکه کابینه او به برکناری بار رای دهد، نتانیاهو در ایکس مقایسههایی بین مبارزه خود با قوه قضائیه اسرائیل و مبارزه رئیسجمهور آمریکا علیه اهرمهای قدرت در آمریکا انجام داد.
نتانیاهو نوشت: «در آمریکا و اسرائیل، وقتی یک رهبر راستگرای قوی در انتخابات پیروز میشود، دولت عمیق چپگرا سیستم قضایی را برای خنثی کردن اراده مردم مسلح میکند. آنها در هیچ جا پیروز نخواهند شد! ما با هم قوی میایستیم.»
یکی از نمایندگان ائتلاف میگوید: «نتانیاهو [بازگشت ترامپ] را به عنوان یک تغییر عمده میبیند. او میخواهد از او تقلید کند. او فکر میکند که اکنون نوعی زبان متفاوت در سراسر جهان وجود دارد. من فکر میکنم از نظر روانی این عامل اصلی است.... او احساس قدرت بیشتری میکند.»
تحلیلگران میگویند که نیاز به جلب رضایت شرکای ائتلافی راست افراطی او نیز در تغییر موضع تهاجمی نتانیاهو نقش داشته است - به ویژه در عرصه داخلی.
در ماه ژانویه، ایتامار بن گویر، وزیر امنیت ملی فوق ملیگرا، حزب قدرت یهودی افراطی خود را در اعتراض به تأیید آتشبس با حماس از ائتلاف خارج کرد و نتانیاهو را با اکثریت شکننده دو کرسی در پارلمان قبل از رایگیری بودجه حیاتی در ماه مارس رها کرد.
اما بن گویر، که مدتها خواهان اخراج بار و بهاراو-میارا بود، در صورتی که اسرائیل جنگ را از سر بگیرد، در را برای بازگشت به ائتلاف باز گذاشت. یک هفته قبل از رایگیری بودجه - که در صورت شکست ائتلاف، منجر به انتخابات میشد - دولت جنگ را از سر گرفت و اقدامات خود را علیه بار و بهاراو-میارا انجام داد. بن گویر به ائتلاف بازگشت.
رونی ریمون، استراتژیست سیاسی و مالک یک آژانس روابط عمومی که کمپین انتخاباتی نتانیاهو در سال 2009 را اداره کرد، میگوید: «نتانیاهو مجبور بود شرکا را راضی کند و بنابراین، در داخل، کاری که او انجام داد دقیقا همین بود.»
دیگران حتی صریحتر هستند. آیلون میگوید: «پس از 7 اکتبر، ما هیچ گزینه دیگری [غیر از جنگ با حماس] نداشتیم. اما پس از پنج یا شش ماه مشخص شد که به تمام اهداف نظامی [که میتوانستیم در غزه داشته باشیم] رسیدهایم. آنچه امروز میبینیم کاملاً یک جنگ سیاسی است. زیرا به محض پایان یافتن این جنگ، نتانیاهو ائتلافی نخواهد داشت.»
تصویب بودجه به این معنی است که یکی از راههای اصلی سقوط یک دولت اسرائیلی برای یک سال دیگر حذف شده است. اما با توجه به بیثباتی سیاست اسرائیل - این کشور بین سالهای 2019 و 2022 پنج انتخابات برگزار کرد - افراد نزدیک به دولت هنوز از پیشبینی اینکه دولت تا پایان دوره خود در اکتبر 2026 دوام خواهد آورد، محتاط هستند.
یکی از نقاط عطف بالقوه در داخل ائتلاف میتواند اختلاف بر سر معافیت دیرینه و به طور فزایندهای بحثبرانگیز از خدمت سربازی برای دانشجویان مذهبی فوق ارتدوکس باشد. تغییر ناگهانی موضع از سوی ترامپ، مانند درخواست پایان دادن به جنگ در غزه، میتواند عامل دیگری باشد.
فردی آشنا به تفکرات نتانیاهو و حلقه نزدیکانش میگوید: «ترامپ به آنها اعتماد به نفس داده است، اما آنها میدانند که او میتواند در یک لحظه نظر خود را تغییر دهد. فقط به آنچه [با تعرفهها] رخ داد نگاه کنید. بنابراین این یک اعتماد به نفس نامحدود نیست.»
با این حال، با وجود احتیاط، حتی اپوزیسیون اسرائیل نیز خود را با این احتمال آشتی میدهد که دولت حداقل تا آغاز سال آینده در قدرت باقی خواهد ماند. هنگامی که نفتالی بنت، نخست وزیر سابق که به طور گسترده انتظار میرود یکی از رقبای اصلی نتانیاهو در انتخابات بعدی باشد، در این ماه حزب جدیدی را ثبت کرد، به طرز گویایی نام آن را «بنت 2026» گذاشت.
تا آن زمان، تحلیلگران انتظار دارند که موضع جنگطلبانهتر دولت ادامه یابد. در داخل، چهرههای ائتلافی مبارزه با قوه قضائیه را راهی برای بسیج پایگاه خود میدانند. یکی از نمایندگان ائتلاف میگوید: «هیچ چیز مانند مبارزه علیه قوه قضائیه و دیوان عالی، حوزه انتخابیه اصلی را به وجد نمیآورد.»
دولت نشانههای کمی از خود نشان میدهد که رویکرد تهاجمیتر خود در خارج از کشور را تعدیل خواهد کرد.
در حالی که میانجیگران هفته گذشته تلاش کردند تا مذاکرات بر سر آتشبس مجدد در غزه را احیا کنند، اسرائیل کاتز، وزیر دفاع اسرائیل گفت که نیروهای اسرائیلی در زمینهایی که در غزه، لبنان و سوریه تصرف کردهاند، باقی خواهند ماند. اما بزرگترین سوال - و سوالی که پیامدهای گستردهتری دارد - این است که در ایران، که به طور تهاجمی فعالیت هستهای خود را گسترش داده است، چه خواهد کرد.
نتانیاهو بخش زیادی از دوران حرفهای خود را صرف هشدار دادن در مورد اینکه سلاح هستهای ایران تهدیدی برای موجودیت امنیت اسرائیل خواهد بود، کرده است و قول داده است که از دستیابی تهران به آن جلوگیری کند. او از قبل از اینکه رئیسجمهور آمریکا به طور رسمی به قدرت بازگردد، برای حمایت از حمله به برنامه هستهای ایران به ترامپ فشار میآورد.
در حال حاضر، ترامپ به دنبال مذاکره بر سر یک توافق با ایران است. دیپلماتها تردید دارند که نتانیاهو بدون چراغ سبز ترامپ حملهای را انجام دهد، هم از ترس خشمگین کردن رئیسجمهور آمریکا و هم به این دلیل که اکثر آنها معتقدند که اسرائیل تنها در صورت حمایت نظامی آمریکا قادر خواهد بود برنامه هستهای ایران را برای مدت نسبتاً کوتاهی به عقب براند.
اما مقامات اسرائیلی بر این باورند که نابودی حزبالله و آسیب رساندن به پدافند هوایی و تاسیسات تولید موشک ایران در تبادل آتش بین دو کشور در سال گذشته، به آن فرصتی برای اقدام داده است که برای مدت طولانی باز نخواهد ماند.
ناداو شتراوخلر، استراتژیست سیاسی که با نخست وزیر اسرائیل همکاری کرده است، میگوید: «تصویر بزرگ نتانیاهو برای تقریباً 30 سال.... درباره ایران بوده است. این چیزی است که در ذهن اوست. بیشتر از غزه، بیشتر از سوریه، بیشتر از لبنان، این سر مار است.»
«از 7 اکتبر، او سعی کرده است میراث خود را بازنویسی کند.... هیچ کس آنچه را که در آن روز اتفاق افتاد فراموش نخواهد کرد. این در دوران او اتفاق افتاد. اما اگر او وضعیت را با ایران تغییر دهد، تاریخ او نیز بازنویسی خواهد شد.»