وقتی چیکه اوزا و کلی براون به صورت حضوری با هم برخورد کردند، خانم براون برای یک رابطه عاشقانه آماده نبود، اما آقای اوزا همچنان پیگیر بود.
اولین باری که چیکه آنتوان اوزا (Chike Antoine Ozah)، فیلمساز، کلی مونتویا براون (Kellie Montoya Brown)، روزنامهنگار را دید، او بزرگتر از زندگی بود. در واقع، تصویر او از بیلبوردی تبلیغاتی برای یک ایستگاه تلویزیونی وابسته به انبیسی (NBC) در نیواورلئان به او خیره شده بود.
اواخر سال ۲۰۱۸ بود و آقای اوزا برای یک پروژه فیلم از نیویورک به شهر آمده بود. او چیزی در مورد خانم براون نمیدانست، اما بلافاصله مجذوب او شد.
او دوباره او را در اوایل سال ۲۰۱۹ در حالی که برای یک سفر کاری دیگر به نیواورلئان سفر کرده بود، دید. این بار او در حالی که ترافیک را در یک برنامه صبحگاهی گزارش میکرد، روی صفحه تلویزیون او ظاهر شد. آقای اوزا گفت: «به مادرم گفتم که چقدر زیباست و باید او را ملاقات کنم.»
آقای اوزا تصمیم گرفت از یکی از دوستان نزدیکش، ادوارد باکلز (Edward Buckles)، که در نیواورلئان ارتباطات خوبی داشت، بپرسد که آیا او را اتفاقی میشناسد. آقای اوزا گفت: «او میشناخت.» آنها با هم به دانشگاه دیلارد (Dillard University) رفته بودند. «بنابراین، پرسیدم آیا میتواند من را به او معرفی کند.» اما آقای باکلز نمیدانست چگونه با او تماس بگیرد.
ماهها گذشت و آقای اوزا گفت که حتی «ایده برگزاری یک مهمانی در نیواورلئان را مطرح کرد تا فرصتی برای ملاقات با او ایجاد کند، چیزی شبیه به "گتسبی بزرگ" (The Great Gatsby)»، اما قبل از اینکه این طرح را به اجرا درآورد، سرنوشت وارد عمل شد.
آقای اوزا در همان هفته در ژوئیه ۲۰۱۹ در نیواورلئان بود که جشنواره اسنس (Essence Festival)، یک گردهمایی موسیقی و فرهنگی که توسط زنان سیاهپوست و برای آنها برگزار میشود، برگزار شد و سرانجام او رودررو با خانم براون ملاقات کرد. آقای اوزا گفت: «من در یک رویداد در لابی هتل آس (Ace Hotel) بودم و ناگهان دیدم که او با لبخند و رقص با دوستانش وارد شد. او حضوری داشت که هرگز آن لحظه را فراموش نخواهم کرد. این به معنای واقعی کلمه در مغز من حک شده است.»


آقای باکلز آن شب با آقای اوزا بود. آقای اوزا گفت: «بنابراین، به او نگاه کردم و گفتم، "میدانی که باید چه کار کنی، درست است؟"» آقای باکلز آنها را به هم معرفی کرد. اگرچه او بسیار مودب بود و شماره تلفن او را پذیرفت، اما شماره خودش را به او نداد.
خانم براون گفت، این معرفی «بسیار عمدی و جدی به نظر میرسید. او تمام شجرهنامه خود را درباره والدینش و اینکه فیلمساز است به من گفت.»
خانم براون در آن زمان در حال پایان دادن به یک رابطه جدی بود. بنابراین، زمانبندی به سادگی درست نبود. او گفت که به یاد میآورد که فکر میکرد: «خیلی زود است. نمیتوانم به چیز دیگری بپرم.»
اگرچه او پس از آن شب چیزی از او نشنید، اما دلسرد نشد. آقای اوزا گفت: «من مدام به او به این شکل خیالی و رویایی فکر میکردم. من تعقیبکننده نیستم. اما من پیگیر هستم.»
یک ماه پس از ملاقات حضوری، آقای اوزا خانم براون را در اینستاگرام دنبال کرد. آقای اوزا گفت: «و او هم من را دنبال کرد.» آقای اوزا گفت: «چند عکس را لایک کردم و به آرامی برای او پیام دایرکت فرستادم.» «او یک کلاه گیس نارنجی به سر داشت و من از او پرسیدم که شخصیت دیگرش کیست. او گفت هلو.»
پس از چندین پیام، «میدانستم که برای شکرگزاری از NOLA بازدید خواهم کرد. بنابراین برای او پیامی فرستادم و پرسیدم که آیا میتوانم او را به جایی ببرم که هرگز نرفته است.»
آنها زمان بین آن پیام و شکرگزاری را به برقراری ارتباط گذراندند. آقای اوزا گفت: «من رابطه خود را مدیون آن هفتهها در تلفن هستم. من چیزهای زیادی در مورد او یاد گرفتم.»
دو ماه پس از آن پیام اواخر سپتامبر، این دو نفر در ۳۰ نوامبر ۲۰۱۹ در Haifa Cuisine & Hookah Bar اولین قرار رسمی خود را داشتند. «او یکی از دوستان دخترش را با خود داشت، بنابراین من گفتم، "مرد، من باید دوست او را هم به دست بیاورم."» او گفت که در ابتدا سخت بود، اما در نهایت او گرم شد.


آقای اوزا در ۲۴ آوریل ۲۰۲۲ در اتاق پذیرایی خانهاش از خانم براون خواستگاری کرد. «من تمام دوستان، خانواده و جامعهمان را از طریق بزرگنمایی (Zoom) دعوت کردم تا شاهد باشند.»
در ۱۲ آوریل، خانم براون ۳۸ ساله و روزنامهنگار ارشد برای یک شرکت رسانهای محلی و آقای اوزا ۳۹ ساله، فیلمساز، در Felicity، کلیسایی که به محل برگزاری عروسی در نیواورلئان تبدیل شده است، جایی که هر دو اهل آنجا هستند، ازدواج کردند. کشیش جرد اشنر (Jared Eshener) مراسم را انجام داد.
خانم براون گفت: «ما برای همه کسانی که ازدواج کردهاند، یک جشن بزرگ داشتیم.» «خیلی، خیلی سرگرمکننده بود.»