وکلا از اولین روز دانشکده حقوق آموزش میبینند تا مشکلات را پیشبینی کرده و از قبل آماده شوند. برای شرکت حقوقی ویلمرهیل (WilmerHale) در واشنگتن، مشکل پیش رو چندان دشوار نبود. رئیس جمهور دونالد ترامپ یک شرکت معتبر در دیسی (D.C.)، کاوینگتون و برلینگ (Covington & Burling) را با یک دستور اجرایی تحت تعقیب قرار داده بود که مجوزهای امنیتی وکلای نماینده بازپرس ویژه سابق، جک اسمیت را لغو کرد. یک دستور اجرایی دوم، علیه پرکینز کوئی (Perkins Coie)، حتی فراتر رفت و وکلای شرکت را از ورود به ساختمانهای دولتی منع کرد و قراردادهای دولتی مشتریان آن را تهدید کرد. هدف دوگانه این دستورات روشن بود: مجازات شرکتهای حقوقی که جرأت کرده بودند از ترامپ عبور کنند و ترساندن دیگرانی که ممکن بود در برابر او بایستند. ویلمرهیل یک هدف آشکار بعدی بود. این شرکت روابط محکمی با حزب دموکرات داشت (در انتخابات ۲۰۲۴ نماینده کمپین کامالا هریس و کمیته ملی دموکرات بود)؛ کارهای رایگان گستردهای انجام میداد که بیشتر به نمایندگی از اهداف لیبرال بود؛ و شاید مهمتر از همه برای رئیس جمهور، وکلایی را در خود جای داده است که ترامپ آنها را دشمن میداند، از جمله بازپرس ویژه سابق (و جمهوریخواه مادام العمر) رابرت مولر.
اقدام بعدی شرکت به همان اندازه آشکار بود: استخدام پل کلمنت، مدافع برجسته محافظهکار در برابر دیوان عالی، برای نمایندگی از آن. ست واکسمن، شریک ویلمرهیل که در دوران بیل کلینتون به عنوان دادستان کل خدمت میکرد، با کلمنت، که در دوران جورج دبلیو بوش دادستان کل بود، تماس گرفت تا ببیند آیا او این پرونده را قبول میکند یا خیر. کلمنت، که شرکتی متشکل از تنها پانزده وکیل را اداره میکند، میتوانست امتناع کند. در عوض، او وارد عمل شد. نمایندگی در ۲۸ مارس، روز بعد از صدور دستور اجرایی ترامپ علیه ویلمرهیل، علنی شد، زمانی که کلمنت و همکارانش از طرف شرکت شکایت کردند. ظرف چند ساعت، ریچارد لئون، قاضی منطقهای ایالات متحده، که توسط جورج دبلیو بوش به این سمت منصوب شده بود، بیشتر این دستور را از اجرایی شدن مسدود کرد و گفت که "بقای خود شرکت در خطر است." روز چهارشنبه، لئون به استدلالهای شفاهی در مورد درخواست ویلمرهیل برای جلوگیری دائمی از این دستور رسیدگی کرد. کلمنت در دادگاهی مملو از تماشاچیان به لئون گفت: "این سیگنالی که به کل کانون وکلا میفرستد این است: مراقب باشید. ما مراقب هستیم. اگر علیه دولت اقامه دعوی میکنید... رفتار شما میتواند مجازات شود. و هیچ راهی برای وکالت تحت این شرایط وجود ندارد." به نظر میرسید لئون موافق است، همانطور که همکارش، قاضی بریل هاول، که پیش از این در همان روز چالش موازی ارائه شده توسط پرکینز کوئی را شنیده بود، موافق بود.
در مقابله با ترامپ، اعتبار محافظهکارانه کلمنت بینظیر است: او در فهرست رسمی خود ترامپ برای یک جای خالی در دیوان عالی در طول اولین دوره ریاست جمهوری رئیس جمهور ظاهر شد. کلمنت پس از فارغ التحصیلی از دانشکده حقوق هاروارد، برای قاضی دادگاه استیناف فدرال، لارنس سیلبرمن، پدر معنوی نسلهای وکلای محافظهکار، و سپس برای قاضی آنتونین اسکالیا کارآموزی کرد. کلمنت پس از یک دوره کار در بخش خصوصی، یک انحراف شغلی نسبتاً غیرمعمول را در پیش گرفت و به عنوان مشاور ارشد سناتور جمهوریخواه جان اشکرافت در کمیته قضایی سنا منصوب شد. این امر خوش یمن بود: زمانی که اشکرافت در سال ۲۰۰۱ دادستان کل ایالات متحده شد، کلمنت را با خود برد. چهار سال بعد، اشکرافت از او خواست تا دادستان کل شود؛ کلمنت، که در آن زمان سی و هشت ساله بود، جوانترین فردی بود که در بیش از پنجاه سال گذشته این سمت را بر عهده داشت. از آن زمان، کلمنت، همانطور که مجله نیویورک در سال ۲۰۱۲ نوشت، "وکیل مورد اعتماد برای برخی از مهمترین و بحثبرانگیزترین علل حقوقی حزب جمهوریخواه" شده است. در واقع، عللی که کلمنت از آن حمایت کرده است آنقدر بحثبرانگیز هستند که او مجبور شد مشارکت در دو شرکت حقوقی بزرگ - موقعیتهایی که در آن میلیونها دلار در سال به دست میآورد - را ترک کند، زمانی که آنها گفتند دیگر اجازه ندارد از مشتریان بحثبرانگیز خود نمایندگی کند.
اگر در دو دهه گذشته یک نبرد حقوقی محافظهکارانه وجود داشته است، کلمنت در خط مقدم آن بوده است. هنگامی که دولت اوباما در سال ۲۰۱۱ از دفاع از قانون اساسی قانون دفاع از ازدواج (Defense of Marriage Act) خودداری کرد، کلمنت این پرونده را برای مجلس نمایندگان بر عهده گرفت. (طرف او به طرز معروفی شکست خورد.) هنگامی که سرنوشت قانون مراقبت مقرون به صرفه (Affordable Care Act)، قانون مراقبتهای بهداشتی برجسته رئیس جمهور اوباما، در سال ۲۰۱۲ در برابر دیوان عالی قرار گرفت، کلمنت از طرف بیست و شش ایالت استدلال کرد که این قانون مغایر با قانون اساسی است. (پم بوندی، که در آن زمان دادستان کل فلوریدا و اکنون دادستان کل ایالات متحده است، در آن زمان گفت: "مشارکت کلمنت به دیوان عالی اطمینان میدهد که استدلالهای ما به حرفهایترین، هوشمندانهترین و مؤثرترین شکل ممکن ارائه خواهد شد." طرف کلمنت عمدتاً شکست خورد.) هنگامی که مدافعان حقوق اسلحه خواستند دامنه حق متمم دوم برای حمل اسلحه را گسترش دهند، در سال ۲۰۱۰ و دوباره در سال ۲۰۲۲، کلمنت پروندههای خود را به دیوان عالی آورد و برای آنها پیروزیهایی به دست آورد. هنگامی که صاحبان هابی لابی (Hobby Lobby)، زنجیره فروشگاههای صنایع دستی، ادعا کردند که حقوق مذهبی آنها با الزام A.C.A. مبنی بر ارائه انواع خاصی از پوشش ضد بارداری به کارمندان نقض شده است، کلمنت پرونده آنها را بر عهده گرفت. او در سال ۲۰۱۴ در آن پرونده پیروز شد. او همچنین در سال ۲۰۲۲ از طرف یک مربی فوتبال دبیرستانی که ادعا میکرد به دلیل دعا کردن بعد از بازیها شغل خود را از دست داده است، در یک پرونده پیروز شد. سال گذشته، کلمنت به تحقق یک هدف دیرینه جنبش حقوقی محافظهکار کمک کرد: او دادگاه را متقاعد کرد که دکترین شورون (Chevron doctrine) را کنار بگذارد، قانونی چهل ساله که قضات باید به طور کلی به تفسیر آژانسهای دولتی از قوانینی که آنها اداره میکنند، احترام بگذارند.
به خدمت گرفتن کلمنت در کنار ویلمرهیل سیگنال قدرتمندی را به قضات - از جمله قضات دیوان عالی، که به نظر میرسد تقریباً قطعی است که در نهایت این پرونده را بررسی خواهند کرد - ارسال کرد مبنی بر اینکه نبرد بر سر دستور اجرایی یک مبارزه چپ در مقابل راست، دموکرات در مقابل جمهوریخواه نیست. واکسمن به من گفت: "این نمایندگی پل به واضحترین شکل ممکن نشان میدهد که در سراسر طیف ایدئولوژیک هیچ اختلافی در مورد اینکه این دستورات اجرایی چقدر کاملاً غیرقانونی و نامناسب و آسیبزا برای حاکمیت قانون و سیستم دادرسی خصمانه است که برای دموکراسی آمریکایی محوری است، وجود ندارد." کلمنت از مصاحبه خودداری کرد. (از آنجایی که واشنگتن شهر کوچکی است، او و همسرم در حال همکاری در یک موضوع حقوقی جداگانه هستند.)
شکایت کلمنت علیه دستور اجرایی تنها درگیری او با دولت دوم ترامپ نیست. طبق گفته یک منبع آگاه از این ماجرا، هنگامی که وزارت دادگستری برای کنار گذاشتن پرونده فساد علیه شهردار نیویورک سیتی، اریک آدامز، اقدام کرد، اتاقهای قاضی منطقهای ایالات متحده، دیل هو، برای ارزیابی مستقل به یک وکیل در یک شرکت بزرگ روی آوردند. این شرکت این وظیفه را رد کرد - نشانهای، حتی قبل از صدور دستور اجرایی علیه کاوینگتون و برلینگ، از بیمیلی این حرفه به مقابله با دولت جدید. کلمنت این کار را پذیرفت. او با مخالفت با D.O.J. گفت که این پرونده باید "با پیش داوری" یا به طور دائم رد شود - اقدامی که "هرگونه ظاهری مبنی بر اینکه قوه مجریه نفوذ نابجایی بر یک مقام دولتی اعمال میکند را از بین میبرد."
تمایل کلمنت به مقابله با دولت از نظر اقتصادی بیپروا نیست. مدل کسبوکار عمل بوتیک او، با تمرکز بر حمایت از تجدیدنظرخواهی، آن را در معرض همان خطراتی قرار نمیدهد که شرکتهای بزرگتری که تجارت بیشتری در برابر دولت فدرال دارند، با آن مواجه میشوند. اما تصمیمگیری کلمنت بر پایبندی سرسختانه او به اصول محافظهکارانه بر وفاداریهای سیاسی تأکید میکند - موقعیتی ناراحتکننده در دوران ترامپ. دونالد وریلی، که در دوران دولت اوباما به عنوان دادستان کل خدمت میکرد و به یاد ماندنی در مورد A.C.A. با کلمنت مقابله کرد، به من گفت: "او میتواند گاهی اوقات با دیدگاههای محافظهکارانه خود بسیار دور برود، اما فکر میکنم او واقعاً یک فرد با اصول است." او گفت: "او به دلیل اعتقاداتش مایل است خطراتی را به طور حرفهای بپذیرد."
کلمنت، که پنجاه و هشت ساله است، با عینکهای اغراقآمیز کوچک و موهای کمپشت و قهوهای روشن، حال و هوای ملایم و بیتکلف معلم انگلیسی مورد علاقهتان در دبیرستان را دارد. (او یک بار گفت که اگر پدرش، یک حسابدار و مدیر ارشد مالی یک شرکت متوسط، برای یک رشته کاربردیتر فشار نیاورده بود، ممکن بود در رشته انگلیسی تحصیل کرده باشد.) او کوچکترین فرزند از چهار فرزند در یک خانواده کاتولیک در سیداربرگ، ویسکانسین، حومه کوچک میلواکی بزرگ شد. او همچنان یک طرفدار مشتاق گرین بی پکرز (Green Bay Packers) و یک عضو مؤمن کلیسا است. کلمنت در سخنرانی سال ۲۰۲۳ خود در مرکز اطلاعات کاتولیک، که نگاهی غیرمعمول به دیدگاههای خصوصی کلمنت ارائه داد - او اغلب سعی میکند بین مواضعی که از طرف مشتریان از آنها حمایت میکند و آنچه که ممکن است شخصاً به آن اعتقاد داشته باشد، تمایز قائل شود - از نیروهای اجتماعی که "ما را در مورد محافظت از زندگی یا تعریف ازدواج ساکت میکنند" ابراز تأسف کرد.
کلمنت در خارج از دادگاه خوشبرخورد و بیتکلف است؛ در داخل، سبک او با قضات محاورهای و تقریباً آرام است. لیزا بلات، شریک شرکت دادخواهی ویلیامز و کانولی، به من گفت: "او میتواند در سطحی با قضات صحبت کند که من هرگز ندیدهام هیچ مدافع دیگری این کار را انجام دهد." (بلات در دفتر دادستان کل زیر نظر کلمنت کار میکرد و با او در جورج تاون یک کلاس تدریس میکند.) در جشنی به مناسبت پنجاهمین استدلال شفاهی کلمنت در برابر قضات، در سال ۲۰۰۹ - کلمنت اکنون صد و نوزده پرونده دیوان عالی را استدلال کرده است - ادوین کنیدلر، معاون طولانی مدت دادستان کل، سبک کلمنت را "اطمینان بدون خودبزرگ بینی" توصیف کرد. یک نشانه از این اطمینان این است که، تقریباً بیسابقه در میان مدافعان دیوان عالی، او هیچ یادداشتی را با خود به جایگاه سخنرانی نمیبرد.
اما شاید حتی گویاترین تصویر از اعتماد به نفس کلمنت در دوران تصدی او به عنوان دادستان کل رخ داد، زمانی که او با معاون رئیس جمهور دیک چنی مقابله کرد. دیوان عالی موافقت کرده بود که در یک پرونده مربوط به ممنوعیت مالکیت خصوصی اسلحه گرم در منطقه کلمبیا، دامنه متمم دوم را تعیین کند. اشکرافت موضع دولت بوش را اعلام کرده بود: اینکه قانون اساسی از حق فردی برای حمل اسلحه محافظت میکند. اما دادستان کل وظیفه دارد منافع اجزای مختلف دولت فدرال را نمایندگی کند، و کلمنت مجبور بود نگرانیهایی را در نظر بگیرد مبنی بر اینکه تفسیر گسترده از این حق میتواند قانون اساسی قوانین فدرال، مانند محدودیتهای مالکیت مسلسل را به خطر بیندازد. بنابراین خلاصه دادستان کل از اعلام صریح اینکه قانون D.C. مغایر با قانون اساسی است، همانطور که دادگاه تجدیدنظر در حکمی توسط سیلبرمن، قاضی که کلمنت سالها قبل برای او کارآموزی کرده بود، گفت، خودداری کرد. در عوض، خلاصه از قضات خواست تا وجود حق گسترده قانون اساسی را اعلام کنند، اما سپس پرونده را برای بررسی بیشتر به دادگاه بدوی بفرستند. مدافعان حقوق اسلحه خشمگین شدند و چنی یک گام غیرمعمول برداشت و خلاصه ای رقابتی از دوست دادگاه را امضا کرد و استدلال کرد که قانون D.C. باید "به خودی خود مغایر با قانون اساسی" اعلام شود. در آستانه استدلالهای شفاهی، رابرت نواک، ستون نویس سندیکایی، از "رفتار عجیب و غریب وزارت دادگستری" ابراز تأسف کرد و پیشبینی کرد که کلمنت، با حضور شخصی در برابر قضات، عقبنشینی خواهد کرد. او این کار را نکرد، و اگرچه دادگاه با تقسیم ۵-۴، ممنوعیت اسلحه گرم را مغایر با قانون اساسی اعلام کرد، اما با پیروی از توصیه کلمنت، مقررات اسلحه را مشمول "بررسی دقیق"، سختترین استاندارد بررسی، قرار نداد.
این قسمت کلاسیک کلمنت بود. او تمایل دارد از مواضعی حمایت کند که محافظهکارانه هستند بدون اینکه بیش از حد - و به طور غیرسازنده - ماکسیمالیست باشند. روبرتا کاپلان، که در پرونده قانون دفاع از ازدواج علیه کلمنت استدلال کرد، به من گفت: "او همیشه یک منش کامل بود." او گفت: "یک میلیارد استدلال وجود داشت که مردم در دفاع از DOMA میگفتند - افراد همجنسگرا والدین بدی هستند، آنها نرخ تولد را کاهش میدهند، استدلالهای دیوانهواری که افراد دگرجنسگرا کمتر ازدواج میکنند." او گفت: "تنها استدلالی که او میکرد این بود که DOMA آزمون مبنای منطقی را برآورده میکند زیرا برای دولت فدرال بهتر است یک استاندارد یکنواخت از قوانین ازدواج داشته باشد. این کارساز نبود، اما تنها استدلالی بود که افراد همجنسگرا را تحقیر نمیکرد."
نقش کلمنت در پرونده DOMA یک پیچیدگی دیگر را در مشارکت او در دعوی بر سر هدف قرار دادن شرکتهای حقوقی توسط ترامپ وارد میکند. کلمنت مشارکتهای پردرآمد خود را، ابتدا در کینگ و اسپالدینگ، و سپس در کرکلند و الیس، استعفا داد، زمانی که این شرکتها تصمیم گرفتند مشتریان بحثبرانگیزی را که کلمنت نماینده آنها بود، رها کنند. طعنه اجتنابناپذیر است: وکیلی که برای کمک به نجات حقوق بزرگ از اتهامات ترامپ مبنی بر اینکه بیش از حد بیدار است، آورده شده است، خود قربانی این گرایش بوده است. همانطور که جک گلداسمیت، استاد دانشکده حقوق هاروارد، همکار کلمنت در وزارت دادگستری جورج دبلیو بوش، بیان کرد، "اساساً، کلمنت از حق حقوق بزرگ برای انجام کاری که با او کردند دفاع میکند." مایک دیویس، وکیل محافظهکار و مشاور ترامپ که ریاست پروژه ماده III را بر عهده دارد، که در طول اولین دوره ریاست جمهوری ترامپ از قضات ترامپ حمایت میکرد و اکنون از حمله رئیس جمهور به "قانون جنگ" فرضی حمایت میکند، این تحول را با رنگ و لعاب بیشتری توصیف کرد. دیویس به من گفت: "شگفتانگیز است که همان شرکتهای حقوقی که چهار سال پیش پل کلمنت را از شهر بیرون کردند، اکنون التماس میکنند که او آنها را نجات دهد."
این بدان معنا نیست که اقدامات کلمنت متناقض است - برعکس. خط فکری در موضع کلمنت این بوده است که وکلا و شرکتهای حقوقی نباید از پذیرش علل نامحبوب یا دشوار، صرف نظر از اینکه چه هزینهای برای آنها دارد، دوری کنند. در عین حال، تجربیات خود کلمنت شواهد انکارناپذیری است مبنی بر اینکه یک انعطاف ناپذیری ایدئولوژیک خاصی در مواضع اتخاذ شده توسط شرکتهای بزرگ وجود دارد، یک انطباق که توسط مشتریان شرکتی آنها تقویت میشود. در این محیط، دیدگاههای محافظهکارانه نشاندهنده یک اقلیت متمایز و گاه نامطلوب است.
کلمنت این پدیده را در سال ۲۰۱۱ تجربه کرد، زمانی که به عنوان شریک کینگ و اسپالدینگ، برای دفاع از DOMA استخدام شد. کمپین حقوق بشر، یک گروه برجسته حقوق مدنی L.G.B.T.Q.، بلافاصله حمله خود را آغاز کرد و تصمیم کینگ و اسپالدینگ را "لکه شرمآوری بر شهرت شرکت" خواند و یک کمپین فشار شامل مشتریان شرکت و استخدامکنندگان بالقوه را به راه انداخت. برایان بیوتلر، که در آن زمان از سایت خبری Talking Points Memo بود، گزارش داد که کوکاکولا، یکی از مشتریان برتر کینگ و اسپالدینگ، برای تغییر مسیر به شرکت لابی کرد. این کار را انجام داد و کلمنت استعفا داد.
کلمنت در نامه استعفای خود نوشت: "برای روشن شدن، من این گام را به دلیل دیدگاههای قوی در مورد این قانون برنداشتم." "در عوض، من از این باور راسخ استعفا میدهم که یک نمایندگی نباید به این دلیل رها شود که موقعیت قانونی موکل در برخی محافل بسیار نامحبوب است. دفاع از مواضع نامحبوب کاری است که وکلا انجام میدهند."
در میان کسانی که به دفاع از کلمنت برخاستند، قاضی النا کاگان بود. کاگان در یک پذیرایی دانشگاه جورج تاون برای کانون وکلای دیوان عالی، از کلمنت به خاطر "صداقت، حرفهای بودن و افتخار" او تمجید کرد و گفت کسانی که از او انتقاد میکنند "سنتها و اخلاق حرفه حقوقی را درک نمیکنند." این رویداد برای مطبوعات بسته بود، اما کاگان از طریق یک سخنگوی دادگاه تلاش کرد تا اظهارات خود را تأیید کند و موافقت کرد که میتوان از آنها در داستانی در واشنگتن پست استفاده کرد.
کلمنت در نهایت خود را دوباره در حقوق بزرگ یافت، این بار در شرکت بزرگ کرکلند و الیس، پردرآمدترین شرکت حقوقی در جهان. صبح روز ۲۳ ژوئن ۲۰۲۲، دیوان عالی در پرونده انجمن تفنگ و تپانچه ایالت نیویورک علیه بروئن، با رای ۶-۳ به کلمنت پیروزی داد و حکم داد که یک قانون نیویورک که حق حمل اسلحه گرم در ملاء عام را محدود میکند، متمم دوم را نقض میکند. بعداً در همان روز، کرکلند و الیس به کلمنت یک اولتیماتوم داد که اکنون آشنا بود: از مشتریان اسلحه خود دست بردارید یا شرکت را ترک کنید. کلمنت به همراه همکارش ارین مورفی در یک مقاله در وال استریت ژورنال نوشت: "تنها یک انتخاب وجود داشت: ما نمیتوانستیم مشتریان خود را صرفاً به این دلیل که مواضع آنها در برخی محافل نامحبوب است، رها کنیم." کلمنت و مورفی بحث شدید ملی بر سر "دامنه متمم دوم و آفت خشونت با اسلحه" را تصدیق کردند. اما آنها استدلال کردند که "این امر مقاومت در برابر فشار برای رها کردن یک مشتری نامحبوب را مهمتر میکند."
کلمنت بعداً این انتقاد را گسترش داد و بر خطر داشتن شرکتهای حقوقی بزرگ که از نمایندگی از مشتریان خاص امتناع میکنند، در یک سیستم خصمانه تأکید کرد. او در اکتبر ۲۰۲۲ به دیوید لات، نویسنده حقوقی، گفت: "بیشتر و بیشتر اینطور میشود که شرکتهای حقوقی بزرگ فقط مایل به مقابله با زیرمجموعهای از مسائل بحثبرانگیز هستند، یا در مسائل بیشتر و بیشتری فقط مایل به اظهار نظر در یک طرف 'v' هستند." "کل سیستم و دادگاهها، صادقانه بگویم، در نهایت در نتیجه رنج خواهند برد." کلمنت در یک پانل انجمن فدرالیست صریحتر درباره دلیل وقوع این اتفاق صحبت کرد. او گفت: "شرکتهای حقوقی بزرگ به طور فزایندهای بیدار میشوند، زیرا مشتریان آنها به طور فزایندهای بیدار میشوند."
جان آدامز به ناچار در هر بحثی درباره مسئولیت وکلا در کمک به مشتریان نامحبوب مطرح میشود، و بنابراین او در شکایت کلمنت از طرف ویلمرهیل این کار را انجام داد. آدامز، همانطور که کلمنت در پاراگراف ابتدایی شکایت اشاره کرد، "این اصول را با دفاع از هشت سرباز بریتانیایی در محاکمه 'قتل عام بوستون' تجسم بخشید، تلاشی که او آن را 'یکی از بهترین خدماتی که تا به حال به کشورم ارائه دادهام' توصیف کرد." با این حال، وظیفه وکلا در قبال علل نامحبوب لایهبندی بیشتری نسبت به مثال آدامز - و اظهارات خود کلمنت - دارد. وکلا میتوانند به طور منطقی تصمیم بگیرند که اگرچه همه سزاوار یک وکیل هستند، اما همه سزاوار آنها به عنوان وکیل نیستند. برای یک وکیل - یا یک شرکت حقوقی، در این مورد - نقض قوانین اخلاقی نیست که از نمایندگی از یک موکل یا علت خاص خودداری کند. برای مثال، ویلمرهیل در مدارک دادگاه خود در پرونده دستور اجرایی توضیح میدهد که تصمیم گرفته است از مشتریان صنعت دخانیات در مواردی که شامل اثرات سلامتی دخانیات میشود، نمایندگی نکند. به طور مشابه، مجموعه مشتریان و علل محافظهکارانه کلمنت هیچ تصادفی نیست: آنها اولویتها و باورهای او را منعکس میکنند. تصمیمگیری برای پذیرش آنها حق او تحت قوانین اخلاق حقوقی و حمایتهای ارائه شده توسط قانون اساسی است.
و این نکته مورد بحث در مورد دستور تر اجرایی - چه آنطور که توسط پرکینز کوئی، که به طور معمول با دموکراتها و علل لیبرال همسو است و چه آنطور که توسط ویلمرهیل، شرکتی که برای آن نام و اعتبار خود، به گفته پرونده قضایی، تقریباً یک قرن ارزش "ارزشهای اساسی که برای وکلای همه نوع و عقیده مشترک است: استقلال، صداقت و حاکمیت قانون" قائل است. این علل اکنون برای حقوق بزرگ (Big Law) یک ارزش نامحبوب به حساب میآید.