یک سرباز آمریکایی سگی را در دست دارد در حالی که نیروها در 9 ژانویه در قامیشلی سوریه گشت زنی می کنند. دلیله سلیمان / خبرگزاری فرانسه
یک سرباز آمریکایی سگی را در دست دارد در حالی که نیروها در 9 ژانویه در قامیشلی سوریه گشت زنی می کنند. دلیله سلیمان / خبرگزاری فرانسه

چرا ترامپ نمی‌تواند سوریه را نادیده بگیرد

علیرغم تمایل رئیس جمهور برای عقب نشینی از خاورمیانه، برخورد با دمشق می تواند اولین آزمایش استراتژیک بزرگ او باشد.

حمله کامیونی در نیواورلئان در 1 ژانویه، که در آن 15 نفر کشته و بیش از 50 نفر زخمی شدند، نگرانی های جدیدی را در مورد افراط گرایی جهادی فراملی ایجاد کرده است. مردی که FBI او را به عنوان عامل این حمله شناسایی کرده است، یک شهروند آمریکایی به نام شمس الدین جبار، به نظر می رسد یک عامل گرگ تنها بوده است که از داعش الهام گرفته و تا حدی انگیزه اش رفتار اسرائیل در جنگ اسرائیل و حماس بوده است. کاملاً قابل پیش بینی بود که رفتار خشونت آمیز با فلسطینی ها به دست یک متحد ایالات متحده - یک شکایت اصلی القاعده - تروریسم جهادی را که ایالات متحده را هدف قرار می دهد، دوباره احیا کند. با این دیدگاه، این حمله می تواند بخشی از یک احیای نوپا باشد، هرچند که از کامیون ها به عنوان گرز به جای هواپیما به عنوان موشک های کروز استفاده می کند.

این احتمال در زمانی به وجود می‌آید که برای ایالات متحده بسیار ناخوشایند است. در داخل کشور، انتقال از جو بایدن به دونالد ترامپ، که ترامپ قصد دارد از نظر سیاسی رادیکال و ساختاری باشد، احتمالاً آژانس های کلیدی سیاست خارجی را از بسیاری از مجرب ترین و توانمندترین پرسنل خود پاکسازی خواهد کرد. این امر ناگزیر پاسخگویی را مختل خواهد کرد.

در سطح بین‌المللی، سوریه - جایی که داعش هنوز حضور دارد - پس از سرنگونی بشار اسد توسط ائتلافی به رهبری گروه اسلام‌گرای هیئت تحریرالشام (HTS) در وضعیت حساسی قرار دارد. تیم ترامپ احتمالاً چالش های چین و اوکراین را مهم تر می داند و ممکن است به حاشیه راندن سوریه، اگر نگوییم نادیده گرفتن کامل آن، تمایل داشته باشد.

HTS اگرچه اسلام گرا است، اما تلاش کرده است خود را از القاعده، که نسخه های قبلی این گروه با آن وابسته بودند، دور کند و زمانی که اساساً بخشی از استان ادلب را از سال 2017 اداره می کرد، رفتاری را به اندازه طالبان و داعش بی رحمانه و وحشیانه تنظیم نکرد. این گروه برخی از سیاست‌های محافظه‌کارانه اسلامی را اجرا کرد، مانند ممنوعیت الکل و تفکیک مدارس بر اساس جنسیت، اما از استقرار پلیس اخلاقی خودداری کرد، به مردم اجازه سیگار کشیدن داد و به مردان و زنان اجازه داد در ملاء عام با هم معاشرت کنند.

احمد الشرا، رئیس HTS و رهبر جدید سوریه، اطمینان های کلی از قصد خود برای انحلال گروه های مسلح، تشکیل یک ارتش ملی واحد و ایجاد یک دولت توافقی داده است. او امیدوار است که ایالات متحده، با کاهش برخی محدودیت‌ها در معاملات با نهادهای دولتی سوریه که اکنون تحت کنترل HTS است و حذف جایزه 10 میلیون دلاری الشرا، این گروه را از فهرست گروه‌های تروریستی ممنوعه وزارت امور خارجه حذف کند. اتحادیه اروپا و فرانسه با احتیاط شروع به کاهش تحریم‌ها علیه HTS کرده‌اند، اگرچه به نظر می‌رسد ایالات متحده هنوز تمایلی به انجام این کار ندارد.

هنوز مشخص نیست که آیا شرا به دنبال تطبیق یا سرکوب داعش خواهد بود. متغیر کلیدی به احتمال زیاد توانایی HTS است - بمب گذاری های مرگبار تروریستی خودرو در شمال سوریه در طول هفته گذشته گواه بر چالش امنیتی پیش روی دولت جدید است - نه دلبستگی پایدار به جهادگرایی. در این میان، رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه گفته است که ترکیه می تواند رهبری مبارزه با داعش در سوریه را بر عهده بگیرد.

اگر داعش نتواند در سوریه جایگاهی به دست آورد، ممکن است همچنان فرصتی برای مهار خشم ناشی از غزه و افزایش عملیات فراملی خود داشته باشد، همانطور که یک دهه پیش انجام داد، تا مقابله جهانی جهادی با غرب را که به طور جدی در 11 سپتامبر آغاز شد و از طریق جنگ ها در افغانستان و عراق گسترش یافت، تداوم بخشد.

در این صورت، حتی اگر سوریه در حال حاضر در اولویت نباشد، ممکن است اصطکاک قابل توجهی در این مورد در داخل دولت ترامپ ایجاد شود.

در دوره اول ریاست جمهوری او، مقامات ارشد تلاش ترامپ برای خروج نیروهای آمریکایی از سوریه را مهار کردند که برای کمک به متحدان سوری محلی برای مهار داعش ضروری بودند. مفسران خاطرنشان کرده اند که ترامپ اکنون موانع کمتری دارد - و پس از یک بار سوختن از دست بزرگسالان ظاهری اتاق، تمایلی به تعیین افرادی ندارد که ممکن است آزادی عمل او را محدود کنند.

در حالی که برخی از انتصابات و نامزدهای تیم امنیت ملی او از نظر صلاحیت و تجربه به طور قابل توجهی مشکوک هستند، از نظر محتوای سیاست، بیشتر آنها کاملاً مرسوم هستند: مارکو روبیو، پیت هگسث، جان راتکلیف، الیز استفانیک و تولسی گابارد همگی مشتاقانه از به اصطلاح جنگ جهانی علیه ترور حمایت کردند. علیرغم اعتراضات "اول آمریکا" - یا شاید همگام با آنها - آنها ممکن است مجبور شوند نسخه ای از تلاش های قدیمی ضد تروریسم را تکرار کنند - به ویژه اگر حملات تروریستی بزرگی در خاک ایالات متحده رخ دهد.

انتصابات زیر کابینه و کارکنان ترامپ، به ویژه در شورای امنیت ملی (NSC)، نیز نشان دهنده یک درگیری بالقوه با تمایل آشکار رئیس جمهور برای عقب نشینی از منطقه است.

رئیس جمهور مایک والتز را به عنوان مشاور امنیت ملی خود منصوب کرده است. والتز یک کهنه سرباز نیروهای ویژه است که نشان های افتخار دارد، به عنوان مشاور در وزارت دفاع و کاخ سفید در دوران دولت جورج دبلیو بوش کار کرده است - از جمله به عنوان مشاور ضد تروریسم معاون رئیس جمهور وقت دیک چنی - و خروج دولت بایدن از افغانستان را به شدت محکوم کرد.

اندرو پیک، که مشاور ارشد خاورمیانه خواهد شد، در دوره اول ریاست جمهوری ترامپ، معاون دستیار وزیر امور خارجه در امور عراق و ایران بود و به شدت از سیاست "فشار حداکثری" دولت علیه ایران دفاع کرد. او می تواند از یک سیاست فراگیر که برای جلوگیری از ایران از رهاسازی نیروهای نیابتی منطقه ای خود طراحی شده است - هرچند ضعیف شده اند - و از دستیابی به توانایی سلاح های هسته ای حمایت کند. و سباستین گورکا، معاون جدید مشاور امنیت ملی و مدیر ارشد شورای امنیت ملی در امور مبارزه با تروریسم، به شدت برای ادامه حرکت کمپین برای شکست داعش تلاش خواهد کرد.

بدیهی است که برایان هوک - باز سیاست ایران ترامپ در دوره اول ریاست جمهوری و رئیس انتقال وزارت امور خارجه در این دوره - از دولت جدید کنار گذاشته شده است. و مایکل دی مینو، مقام میانی پنتاگون مسئول خاورمیانه، قاطعانه این ایده را رد می کند که ایالات متحده منافع استراتژیک حیاتی در خاورمیانه دارد و به نظر می رسد از مذاکره با ایران حمایت می کند. تقریباً همین امر در مورد رئیس احتمالی او، البریج کلبی، که برای تصدی معاون وزیر دفاع در امور سیاست نامزد شده است، صدق می کند، که برای او چین تمرکز استراتژیک تنگاتنگی است.

با این وجود، نئو نومحافظه کاران در این تیم رقیب تمایلات سیاسی فعالی دارند که به نظر می رسد فاصله زیادی با تمایلات درون نگرانه تر رئیس خود دارند. آنها همچنین مستعد قرار دادن تمرکز منطقه ای خود بر روی ایران هستند، که می تواند به تلاشی نظامی برای اطمینان از دائمی بودن از دست دادن سوریه توسط تهران - متحد سابق و پل او به لبنان و حزب الله - تبدیل شود، حتی اگر دولت جدید سوریه بعید است فرش قرمزی برای تهران پهن کند.

نامزدهای ترامپ همچنین شامل چندین چهره به شدت طرفدار اسرائیل هستند که احتمالاً با انرژی به نگرانی های اسرائیل در مورد داشتن یک رژیم بالقوه خصمانه که توسط شخصی غیر از شیطانی که آنها می شناختند و می توانستند با او کنار بیایند - اسد - در نزدیکی مرز شمالی اسرائیل اداره می شود، واکنش نشان خواهند داد. اگر ترکیه برای کمک به از بین بردن قدرت کردهای سوری، که نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) تحت حمایت ایالات متحده را رهبری می کنند که در گذشته برای عقب راندن داعش ضروری بودند، به HTS نگاه کند، ارتش ایالات متحده خود می تواند برای سیاست قاطع تری فشار بیاورد که SDF و اقتدار حاکم آن را در یک طرح جدید از حکومت ملی سوریه دست نخورده نگه دارد.

با این حال، خود ترامپ، در راستای دستور کار اول آمریکا، در Truth Social گفته است که ایالات متحده "نباید هیچ ارتباطی با" سوریه داشته باشد و "این نبرد ما نیست". همانطور که در دوره اول ریاست جمهوری خود، به نظر می رسد او در مورد اینکه آیا نیروهای آمریکایی را در سوریه بگذارد مردد است.

غریزه های دولت اوباما مشابه بود. پس از قیام سال 2011 علیه رژیم اسد، واشنگتن قاطعانه تلاش کرد تا از مداخله ای به سبک عراق جلوگیری کند و در عوض از یک انتقال سیاسی عمدتاً دیپلماتیک که با حمایت مادی گسترده از شورشیان تقویت شده بود، حمایت کرد. ما دو نفر به تدوین و اجرای این سیاست کمک کردیم. اما تا سال 2015، داعش در سوریه و عراق دستاوردهای جدی داشت که واشنگتن را مجبور کرد تا یک استراتژی نظامی ضد تروریسم رو به جلو را اتخاذ کند که توسط دولت ترامپ علیرغم مخالفت خود رئیس جمهور با آن ادامه یافت.

نومحافظه کاران در قلب دولت ترامپ ورودی می توانند به طور موجه استدلال کنند که وضعیت امروز سوریه - با غلبه حزب الله و ایران در زمینه سوریه و روسیه، که اکنون کشتی ها و تجهیزات خود را از بندر طرطوس خارج کرده است، دارای دارایی های کمی است و نفوذ ناچیزی در آنجا دارد - یک تلاش ضد تروریسم ایالات متحده را از نظر مادی آسان تر برای انجام، با خطر سیاسی کمتر و وعده موفقیت بیشتر می کند.

اگر یک افراط گرای اسلام گرا حمله دیگری به سبک نیواورلئان انجام دهد، ممکن است در داخل دولت جدید و در کنگره فشارها افزایش یابد تا نیروهای آمریکایی را در سوریه در تعداد فعلی خود نگه دارند. در مقطعی، صرف نظر از تمایل دولت سوریه به سرکوب داعش، عزم آن برای اخراج نیروهای خارجی از خاک سوریه در راس قرار خواهد گرفت. نیروهای آمریکایی ممکن است خود را در حال نبرد با داعش و HTS بیابند.

این پایان خوشی نخواهد داشت. در واقع، ممکن است اصلاً پایانی نداشته باشد و ایالات متحده وارد یک درگیری خودتخریبی دیگر شده باشد. از این منظر، سوریه - در کنار اوکراین - به عنوان اولین آزمون بزرگ سیاست خارجی دولت ترامپ خودنمایی می کند. آیا این به منافع ایالات متحده بی ربط است، همانطور که ترامپ ادعا می کند، یا می تواند به طور بالقوه افغانستان جدید باشد؟

اگر منصوبان ترامپ پیروز شوند، این می تواند به معنای ادامه جنگ های همیشگی باشد. اگر ترامپ - همانطور که در طول مبارزات انتخاباتی و در پست های رسانه های اجتماعی خود قرار گرفته است - پیروز شود، واشنگتن این گزاره را آزمایش خواهد کرد که ایالات متحده می تواند با تهدیدی مانند داعش بدون ارتکاب گناه بزرگ اشغال کشورهای خاورمیانه و دامن زدن به همان جنگی که به دنبال پایان دادن به آن است، مقابله کند.