سربازان آمریکایی در امتداد خطوط درختی در زیر آتش در ویتنام در مارس ۱۹۶۷ پناه گرفته‌اند. اثرات جنگ برای دهه‌ها پس از آن با بسیاری از کهنه‌سربازان باقی ماند.<br>منبع عکس: <span>Dana Stone/Associated Press</span>
سربازان آمریکایی در امتداد خطوط درختی در زیر آتش در ویتنام در مارس ۱۹۶۷ پناه گرفته‌اند. اثرات جنگ برای دهه‌ها پس از آن با بسیاری از کهنه‌سربازان باقی ماند.<br>منبع عکس: <span>Dana Stone/Associated Press</span>

نگرانی کهنه‌سربازان ویتنام: درس‌های سخت یک جنگ در حال فراموشی است

این درگیری تأثیر عمیقی بر سربازان آمریکایی که در آن خدمت کردند، و همچنین فرهنگ و سیاست این کشور گذاشت. اما ۵۰ سال بعد، کهنه‌سربازان می‌گویند اشتباهات آن جنگ را دوباره می‌بینند.

عکسی سیاه و سفید از گروهی از سربازان در میان درختان که در حال پناه گرفتن زیر آتش هستند.
سربازان آمریکایی در امتداد خطوط درختی در زیر آتش در ویتنام در مارس ۱۹۶۷ پناه گرفته‌اند. اثرات جنگ برای دهه‌ها پس از آن با بسیاری از کهنه‌سربازان باقی ماند.<br>منبع عکس: <span>Dana Stone/Associated Press</span>
Dana Stone/Associated Press

پنجاه سال پیش، پیامی از پیش ضبط شده و خش‌دار از رادیوی نیروهای مسلح آمریکا در سایگون پخش شد که تکرار می‌کرد دما «۱۰۵ درجه فارنهایت و در حال افزایش» است، و سپس قطعه‌ای ۳۰ ثانیه‌ای از آهنگ «White Christmas» را پخش کرد.

این یک سیگنال مخفی برای آغاز تخلیه اضطراری بود. پس از حدود ۱۵ سال جنگ، صرف ۱۴۰ میلیارد دلار هزینه نظامی و از دست دادن ۵۸٬۲۲۰ جان آمریکایی، آخرین پایگاه آمریکایی در سایگون در حال سقوط بود. جنگ ویتنام پایان می‌یافت. یا نه؟

امروز، در حالی که ایالات متحده نیم قرن از آن روز آشفته در آوریل ۱۹۷۵ را گرامی می‌دارد، کهنه‌سربازان می‌گویند جنگ همچنان در فرهنگ و سیاست آمریکا، و همچنین در زندگی خودشان، پژواک می‌یابد. آنها اضافه می‌کنند که این تجربه هنوز هم درس‌های مهمی دارد؛ درس‌هایی که به نظر می‌رسد کشور یاد نگرفته است.

روزنامه‌های آمریکایی تصاویری از سقوط سایگون منتشر کردند که هنوز در حافظه ملت حک شده است: جمعیت‌هایی که به پشت بام سفارت آمریکا هجوم می‌آوردند تا سوار آخرین هلی‌کوپترها شوند.

داگلاس پوتراز، یکی از کهنه‌سربازان تفنگدار دریایی که در آنجا بود، به یاد می‌آورد: «ما شاهد مرگ شهر در مقابل چشمان خود بودیم. تعداد زیادی در ویتنام کشته شده بودند، و همه چیز از دست رفته بود.»

او یک گروهبان ۲۱ ساله در واحد نگهبانی سفارت بود. پس از کمک به فرار صدها نفر، او با دیگر تفنگداران دریایی سوار دومین پرواز آخر شد. او این هفته درباره تماشای دور شدن شهر از هلی‌کوپتر به یاد آورد: «بسیاری از ما گریه کردیم. اما بسیاری هم آنقدر خسته بودند که هیچ کاری نمی‌توانستند بکنند.»

آقای پوتراز، که اکنون ۷۱ سال دارد، گفت نگهبانان تفنگدار دریایی هر پنج سال یک بار گرد هم می‌آیند، و او دیده است که چگونه جنگ مدت‌ها پس از بازگشت به خانه با آن‌ها مانده است. برخی با خشم، افسردگی، نوشیدن الکل و پشیمانی دست و پنجه نرم کرده‌اند. او گفت که شش نفر خودکشی کرده‌اند.

او گفت: «ترومای زیادی وجود داشت. بسیاری از ما تا ۲۰ یا ۳۰ سال بعد متوجه نشدیم که باید با آن کنار بیاییم.» او افزود، اگر این کار را کرده بودند، «می‌توانستیم جان بسیاری از ازدواج‌ها و بسیاری از کبدها را نجات دهیم.»

هلی‌کوپتری بر روی سقف یک ساختمان آپارتمانی قرار دارد و گروهی از مردم در کنار آن از پله‌ها بالا می‌روند.
کارمند سیا به پناهندگان ویتنامی کمک می‌کند تا در سال ۱۹۷۵ سوار هلی‌کوپتری بر روی سقف ساختمانی در نیم مایلی سفارت آمریکا در سایگون شوند.<br>منبع عکس: <span>Bettmann Collection, via Getty Images</span>
Bettmann Collection, via Getty Images
گروهی از مردم ویتنامی که از روی یک حصار بالا می‌روند تا وارد محوطه سفارت آمریکا شوند.
نگهبانان تفنگدار دریایی در سفارت آمریکا در سایگون، مردم ویتنامی را در حال بالا رفتن از دروازه محوطه در ۲۹ آوریل ۱۹۷۵ تماشا می‌کنند، با امید به اینکه تخلیه شوند. شهر روز بعد سقوط کرد.<br>منبع عکس: <span>Neal Ulevich/Associated Press</span>
Neal Ulevich/Associated Press

به همین ترتیب، جنگ ویتنام به زخمی سرسخت در زندگی آمریکایی تبدیل شد.

ارتش آمریکا، پیشرفته‌ترین ارتش جهان، در اوایل دهه ۱۹۶۰ به شدت در جنگ داخلی ویتنام درگیر شد، با این باور که پیروزی بر شورشیان کمونیست به سرعت حاصل خواهد شد. مایکل هر، خبرنگار جنگ در خاطرات خود در سال ۱۹۷۷ با نام «Dispatches» نوشت: «ماشین ما ویرانگر بود. و چندمنظوره.» او افزود: «همه کار می‌توانست بکند جز توقف.»

زمانی که آقای پوتراز به سایگون رسید، جنگ به یک درگیری مرگبار و فرسایشی تبدیل شده بود. ایالات متحده قرارداد صلح امضا کرده و تقریباً تمام نیروهای خود را خارج کرده بود، اما همچنان به شدت برای تجهیز ارتش ویتنام جنوبی هزینه می‌کرد، ارتشی که کمتر کسی از نگهبانان جوان تفنگدار دریایی تصور می‌کرد ناگهان فرو بپاشد.

آقای پوتراز به یاد آورد: «ما فکر می‌کردیم غیرممکن است، اما طولی نکشید که جت‌های ویتنام شمالی در حال آتشباری بر سایگون و تانک‌ها در حال حمله به فرودگاه بودند.»

آمریکایی‌های وحشت‌زده و متحدان ویتنامی‌شان محوطه سفارت را پر کردند. تفنگداران دریایی تا جایی که توانستند به مردم اجازه دادند از دروازه‌ها عبور کنند، آن‌ها را برای یافتن سلاح بازرسی می‌کردند و آنچه را که می‌یافتند به داخل استخر سفارت می‌انداختند، و سپس افراد را سوار هلی‌کوپترهایی می‌کردند که تقریباً هر ۱۰ دقیقه به سمت کشتی‌های نیروی دریایی آمریکا در ساحل بلند می‌شدند.

این عملیات هوایی نزدیک به ۲۴ ساعت طول کشید، اما به زحمت انبوه جمعیت امیدوار به فرار را کاهش داد. در نهایت، تفنگداران دریایی خسته به ساختمان اصلی سفارت عقب‌نشینی کردند، درها را مسدود کردند، آسانسورها را از کار انداختند، آخرین بسته‌های اسناد طبقه‌بندی شده سفارت را در بشکه‌های روی پشت بام سوزاندند و منتظر فرار ماندند.

با طلوع آفتاب در ۳۰ آوریل، رهبران نظامی و وزارت خارجه آمریکا - که سال‌ها جنگ را اداره کرده بودند - همگی خارج شده بودند. تنها چند تفنگدار دریایی جوان باقی مانده بودند که دود برخاسته از شهر را تماشا می‌کردند، در حالی که غیرنظامیان ویتنامی با یک کامیون آتش‌نشانی به شدت سعی داشتند از دیوار سفارت عبور کنند.

آقای پوتراز گفت: «ساعت‌ها منتظر ماندیم و صادقانه فکر می‌کردیم که فراموش شده‌ایم.»

بالاخره دو هلی‌کوپتر ظاهر شدند. تفنگداران دریایی کلاه‌ها و جلیقه‌های ضدگلوله را برای سبک‌تر شدن بار درآوردند، سوار هلی‌کوپترها شدند و پرواز کردند.

آقای پوتراز گفت: «همه چیز روی ما ریخت. من هرگز چیزی شبیه آن ندیده بودم.» او مکثی کرد و افزود: «اما حالا، احساس می‌کنم آن را در عراق، در افغانستان، در اوکراین دیده‌ام. تقریباً ترسناک است.»

سقوط سایگون چرخه جستجوی ملی روح را آغاز کرد که طرز تفکر ایالات متحده درباره خود را تغییر داد.

اعتماد از بین رفت. سوءظن به فرهنگ عامه نفوذ کرد. در اولین فیلم «رمبو» که در سال ۱۹۸۲ اکران شد، دشمنی که جان رمبو، کهنه‌سرباز ویتنام، مجبور به مبارزه با آن است، دولت خودش است.

در ۳۰ سال بعد، کاندیداهای ریاست جمهوری تلاش می‌کردند هم جنگ ویتنام را محکوم کنند و هم کسانی را که در آن جنگیدند ستایش کنند، در حالی که حریفان را به دلیل فرار از خدمت یا جعل اسناد مورد اتهام قرار می‌دادند.

زمانی که ایالات متحده به عراق و افغانستان حمله کرد، رهبران سیاسی بر سر اینکه آیا آن درگیری‌ها دقیقاً شبیه ویتنام هستند یا هیچ شباهتی به آن ندارند، بحث می‌کردند. سپس سقوط کابل در سال ۲۰۲۱ رخ داد، با صحنه‌های به طرز وحشتناکی مشابه از جمعیت‌های ناامید که به چند تفنگدار دریایی سراسیمه فشار می‌آوردند.

دو هواپیما و صف مردم بر روی باند در فرودگاه کابل.
به گفته برخی کهنه‌سربازان، تخلیه عجولانه غیرنظامیان فراری از تسلط طالبان بر افغانستان در سال ۲۰۲۱ یادآور سایگون در سال ۱۹۷۵ بود. پناهندگان برای سوار شدن بر هواپیماهای ترابری نظامی در فرودگاه کابل صف کشیده بودند.<br>منبع عکس: <span>Victor J. Blue for The New York Times</span>
Victor J. Blue for The New York Times
جمعیتی در امتداد حصاری سیمی، با مردی یونیفرم‌پوش که روی آن ایستاده است. یک مرد پوشه‌هایی را به سمت مرد دیگر تکان می‌دهد.
غیرنظامیان امیدوار به تخلیه از کابل در اوت ۲۰۲۱ مدارکی را به سمت تفنگداران دریایی که از دیوار محوطه فرودگاه نگهبانی می‌دادند، تکان می‌دادند.<br>منبع عکس: <span>Jim Huylebroek for The New York Times</span>
Jim Huylebroek for The New York Times

سرهنگ جیمز آر. موریارتی که اکنون ۷۸ سال دارد و پس از جنگ ویتنام در ارتش باقی ماند، در اوت ۲۰۲۱ برای تماشای تحویل کابل به طالبان به تلویزیون خیره شد. «من گفتم، 'این چهره آشنایی دارد.' همان بی‌کفایتی، همان آشفتگی.»

او که وکیل بود و به نمایندگی از سربازان، خانواده‌های سربازان و دولت خدمت می‌کرد، گفت که بدترین اشتباهات آمریکا در جنگ، که شامل از دست دادن اعتماد عمومی به رهبران کشور بود، در ویتنام رخ داد. او معتقد است که این اشتباهات هرگز به طور کامل اصلاح نشده‌اند.

آقای موریارتی گفت: «ما فکر می‌کردیم می‌توانیم با بمباران، پول و آموزش، آنجا را درست کنیم.» او اشاره کرد که ایالات متحده میلیاردها دلار برای ساخت یک ارتش قابل اتکا در افغانستان و عراق هزینه کرد، همانطور که در ویتنام کرد. در هر سه مورد، نتیجه مشابه بود: «سربازان ما جان دادند، و به محضی که ما رفتیم، همه چیز از هم پاشید.»

او گفت: «مشکل این است که ما به کسانی که در آنجا بودند گوش نمی‌دهیم. افرادی که در آنجا بودند می‌دانستند که این کار نمی‌کند.»

پرتره‌ای از یک مرد مسن در خارج از یک خانه در نزدیکی درختان.
جیمز آر. موریارتی، سرهنگ بازنشسته ارتش، این هفته در خارج از خانه خود در هیوستون. او گفت که کهنه‌سربازان ویتنام از ناتوانی در آموختن از اشتباهات جنگ در درگیری‌های بعدی در عراق و افغانستان ناامید هستند.<br>منبع عکس: <span>Melissa Phillip/Houston Chronicle, via Associated Press</span>
Melissa Phillip/Houston Chronicle, via Associated Press

مایک واینینگ، گروهبان ارشد بازنشسته ارتش، که در نیروی دلتا در ویتنام خدمت کرد، می‌گوید پنتاگون همچنان در حال تکرار اشتباهات تاکتیکی و استراتژیک ویتنام است. او گفت که تمرکز بر کشتن یا دستگیری رهبران شورشی، به جای حفاظت از جمعیت محلی، در ویتنام کارساز نبود و در افغانستان و عراق نیز کارساز نبود.

او گفت که رهبران نظامی همچنان در عملیات جنگ نامنظم فاقد «صداقت فکری» هستند و به تاکتیک‌های قدیمی و بی‌اثر چسبیده‌اند. او گفت: «این دردناک است. ما در حال هدر دادن جان سربازان خوب هستیم و در حال هدر دادن میلیاردها دلار هستیم، فقط برای اینکه این کار را به شیوه خودمان انجام دهیم.»

در سال ۱۹۸۲، یادبود کهنه‌سربازان ویتنام در واشنگتن افتتاح شد. برای اولین بار، نام ۵۷٬۹۳۹ آمریکایی که در جنگ جان باختند، بر روی گرانیت سیاه حک شد. نام‌های بیشتر از آن زمان اضافه شده است، و هر ساله، مراسم یادبود در ماه مه برگزار می‌شود تا کهنه‌سربازان جانباخته در سال گذشته را گرامی بدارند.

تعداد کهنه‌سربازان ویتنام رو به کاهش است، اما بسیاری از آن‌ها همچنان فعال هستند و در انجمن‌های کهنه‌سربازان، مراسم یادبود و تجمع‌ها شرکت می‌کنند. آن‌ها امیدوارند که فداکاری‌هایشان به فراموشی سپرده نشود و درس‌های جنگ ویتنام در تاریخ نظامی آمریکا باقی بماند.

آن‌ها با نزدیک شدن به نیم قرن از سقوط سایگون، درس‌هایی را به یاد می‌آورند که در تمام این سال‌ها با خود حمل کرده‌اند: جنگ ویرانگر است، پیامدهای آن طولانی مدت است، و اعتماد به رهبران سیاسی به راحتی از دست می‌رود.

و شاید مهمتر از همه، آنها می‌گویند، جنگ ویتنام نشان داد که حتی قدرتمندترین ارتش جهان هم محدودیت‌هایی دارد.