غواصی از وال مرده بازدید کرد؛ وقتی برگشت، اثری از آن نبود.

ناپدید شدن لاشه یک بچه وال در آب‌های کدر نزدیک سن دیگو معمایی را ایجاد کرد.

تصویری ترکیبی از لاشه وال که از فاصله ۸ فوتی گرفته شده است.
تصویری ترکیبی از ۲۸ عکس از وال، که تقریباً از فاصله ۸ فوتی از حیوان گرفته شده است.
لاشه وال روی بستر دریا با نورهای زیر آب که به روشنایی آن کمک می‌کنند.
لاشه وال در اول فوریه. عکاس چراغ‌های سمت چپ را با کمک چراغ‌های قرار داده شده توسط غواص کریستین هارتلی در سمت راست تنظیم کرد.

چگونه یک لاشه به طول ۱۸ فوت و وزن ۲۰۰۰ پوند می‌تواند صرفاً ناپدید شود؟

این پرسشی است که برخی غواصان و عکاسانی را که به طور منظم در آب‌های سواحل سن دیگو غواصی می‌کنند، سردرگم کرده است.

ماجرا اوایل بهار امسال آغاز شد، زمانی که داگ بن‌هاوس از آرام بودن هوا برای غواصی در ژرف‌دره اسکریپز استفاده کرد. همانطور که به عمق می‌رفت، توده عظیمی در زیر او شکل گرفت.

در آنجا، در عمق فوق‌العاده کم ۱۱۵ فوتی، بدن یک بچه وال خاکستری قرار داشت.

«سقوط وال»ها (whale falls) معمولاً توسط غواصان دیده نمی‌شوند. به طور معمول، آنها توسط وسایل نقلیه هدایت‌شونده از راه دور (ROVs) در اعماق بیش از ۳۰۰۰ فوتی کشف می‌شوند.

زیست‌شناسان دریایی محلی حدسی در مورد منشأ بچه وال خاکستری داشتند. حیوانی که با آنچه در بستر دریا پیدا شده بود مطابقت داشت، در نزدیکی لایوها شورز در حال شنا دیده شده بود، در حالی که ناامیدانه به دنبال مادرش می‌گشت. در ساعات پایانی زندگی خود، این وال در حال نزدیک شدن به قایق‌ها دیده شد، گویی در حال درخواست کمک بود که به او نمی‌رسید.

از آنجایی که این اولین بار بود که یک «سقوط وال» اینقدر در دسترس انسان‌ها قرار می‌گرفت، سایر غواصان به سرعت خود را به محل رساندند. در میان آنها جولز جیکوبز بود، یک فتوژورنالیست زیر آب که برای نیویورک تایمز درباره اکتشافات خود نوشته است.

در آن زمان اواخر ژانویه، محل استراحت لاشه یک فرورفتگی در ژرف‌دره بود که رسیدن به آن نیاز به دقت نقطه‌ای داشت. بنابراین آقای جیکوبز خود را برای یک غواصی خطرناک و از نظر ذهنی طاقت‌فرسا آماده کرد.

با حرکت در تاریکی گرگ و میش به همراه تیمی از پنج غواص دیگر، ناگهان چراغ‌های غواصی آنچه را که به دنبالش بود روشن کردند: بچه وال لکه‌دار و لاغر. چشمان بچه وال از قبل تسلیم عناصر شده بود؛ به نظر می‌رسید که در حالتی از اندوه قفل شده است.

آقای جیکوبز گفت: «غواصی در یک 'سقوط وال' که فقط دمش به اندازه بدن شما بزرگ است، فروتنی می‌آورد.»

آقای جیکوبز غواصی‌های بیشتری را برای مشاهده حیوان برنامه‌ریزی کرد. در بازدید دومش یک هفته بعد، قسمتی از دم حیوان از بین رفته بود، که احتمالاً کار کوسه‌های لاشه‌خوار مانند کوسه هفت‌باله یا کوسه ماکو بود.

پس از موجی از طوفان‌های بهاری، آقای جیکوبز برای سومین بار در اواخر فوریه به درون تاریکی یخ‌زده فرود آمد. در حالی که تجهیزات دوربین خود را آنقدر محکم گرفته بود که بند انگشتانش سفید شده بودند، منتظر ظاهر شدن حیوان در حال تجزیه ماند.

آنچه یافت، تنها بستر خالی دریا بود.

بچه وال رفته بود.


وال‌های خاکستری (Eschrichtius robustus)، که در بزرگسالی می‌توانند تا حدود ۴۵ فوت رشد کنند، یکی از طولانی‌ترین مهاجرت‌ها را در میان پستانداران دارند. این مهاجرت از دریاهای آرام باخا کالیفرنیا آغاز می‌شود و تا مناطق تغذیه در عرض‌های جغرافیایی بالای اقیانوس‌های قطبی ادامه می‌یابد. بچه وال و مادر گمشده‌اش به احتمال زیاد قبل از جدا شدن به سمت شمال می‌رفتند. در طول این مرحله از سفر، آنها در آسیب‌پذیرترین حالت خود بودند، زیرا مادر شش ماه بود که غذا نخورده بود.

جمعیت وال‌های خاکستری از یک چرخه رونق و رکود پیروی می‌کند، با کاهش و سپس بازیابی اعداد، و گاهی اوقات تا یک چهارم جمعیت در چند سال از دست می‌رود.

با این حال، حدود شش سال است که جمعیت نتوانسته است مانند تلفات قبلی بازسازی شود. دانشمندان این کاهش را به تغییرات اقلیمی نسبت می‌دهند که گرمایش قطب شمال را تسریع می‌کند و طعمه وال خاکستری را مختل می‌کند. برخورد با کشتی‌ها و گرفتاری در خطوط ماهیگیری تلفات ناشی از گرسنگی را تشدید می‌کند.

جاشوا استوارت، استادیار در مؤسسه پستانداران دریایی دانشگاه ایالتی اورگن، گفت: «بعید است که به زودی به دنیایی بازگردیم که بتواند ۲۵۰۰۰ وال خاکستری را پشتیبانی کند.» دکتر استوارت انتظار دارد که وال‌های بیشتری در سواحل غربی بمیرند.

با این حال، در روند طبیعی رویدادها، مرگ وال همیشه به معنای پایان نیست. در عوض، آن کاتالیزور آغازهای جدید است.

از لاشه وال، حتی لاشه بچه وال، جریانی از حیات شکوفا می‌شود. گوشت لاشه‌خواران را تغذیه می‌کند، استخوان‌ها توسط میکروب‌ها و کرم‌ها مستعمره می‌شوند و مهره‌های خمیده مسیرهای جدیدی را برای یک صخره مرجانی در حال توسعه سریع تشکیل می‌دهند.

کریگ اسمیت، استاد بازنشسته اقیانوس‌شناسی در دانشگاه هاوایی، گفت: «'سقوط وال' یک گنج واقعی است و ممکن است به اندازه غذایی که به طور معمول در ۲۰۰ سال به رسوبات زیر آن می‌رسد، غذا فراهم کند. به طرز عجیبی، ما درباره جوامع 'سقوط وال' در اعماق دریا بیشتر از آب‌های کم‌عمق اطلاعات داریم.»

یک وال در سه مرحله اکولوژیکی متمایز تجزیه می‌شود. اول لاشه‌خواران می‌آیند - کوسه‌ها، خرچنگ‌ها، مارماهی‌ها - که بافت نرم را پاره می‌کنند. سپس، به گفته دکتر اسمیت، کرم‌ها در «انبوهی عظیم و پیچان در لجن غنی از مواد آلی اطراف لاشه» از راه می‌رسند. این مرحله که دانشمندان آن را مرحله غنی‌سازی فرصت‌طلب می‌نامند، می‌تواند هفت سال طول بکشد.

سرانجام، باکتری‌های عمیق در استخوان‌ها سولفید هیدروژن تولید می‌کنند، که باکتری‌های شیمیوسنتزکننده روی سطح استخوان‌ها و باکتری‌های زندگی‌کننده همزیست در داخل میزبان‌های حیوانی را تغذیه می‌کند. این مرحله می‌تواند ده‌ها سال طول بکشد، با بیش از ۲۰۰ گونه دریایی که بر روی یک «سقوط وال» واحد زندگی می‌کنند.


اما این وال کوچک و لاشه‌اش ناپدید شده بودند. آیا چیزی یا کسی آن را با خود برده بود و مانع از ادامه آن «سقوط وال» حیات‌بخش شده بود؟

گرگوری راوز، استاد زیست‌شناسی دریایی در مؤسسه اقیانوس‌شناسی اسکریپز، معتقد است که توضیح کمتر اسرارآمیز است. او گفت، در طول «سقوط وال»ها، تجزیه در حفره بدن گاز تولید می‌کند که می‌تواند باعث شود لاشه پس از غرق شدن اولیه دوباره بالا بیاید و شناور شود قبل از اینکه در نهایت در کف مستقر شود.

بادهای شدید و جریان‌های تپنده احتمالاً بدن را به عمق ژرف‌دره، که تا ۱۶۰۰ فوت عمق دارد، کشانده‌اند.

آقای جیکوبز گفت: «این حیوان می‌توانست به یک غول تبدیل شود، اما زندگی‌اش در دوران نوزادی خاموش شد.»

اما در جایی که او بی‌صدا در تاریکی آرمیده، زندگی جدید ممکن است تکثیر یابد و رونق بگیرد.