مردی در حال تماشای اخبار مانورهای نظامی چین در اطراف تایوان بر روی یک صفحه نمایش بزرگ در خارج از یک مرکز خرید در پکن در تاریخ ۱۴ اکتبر ۲۰۲۴.
مردی در حال تماشای اخبار مانورهای نظامی چین در اطراف تایوان بر روی یک صفحه نمایش بزرگ در خارج از یک مرکز خرید در پکن در تاریخ ۱۴ اکتبر ۲۰۲۴.

تمرکز پنتاگون بر جنگ احتمالی بر سر تایوان

در حالی که رهبران نظامی آمریکا نگران چین هستند، ترامپ منطقه آسیا-پاسیفیک را نادیده گرفته است.

به گزارش China Brief فارن پالیسی خوش آمدید.

مهمترین رویدادهای این هفته: ارتش آمریکا بازدارندگی در برابر درگیری بر سر تایوان را اولویت قرار می‌دهد، کرملین سفر شی جین‌پینگ، رئیس جمهور چین به روسیه را تأیید می‌کند، و پکن در حال بررسی مذاکرات در مورد فنتانیل با واشنگتن به عنوان راهی برای کاهش تعرفه‌ها است.

تمرکز پنتاگون بر جنگ احتمالی تایوان

وزارت دفاع ایالات متحده بیشتر بر روی یک درگیری فرضی با چین متمرکز شده است، در حالی که سیاست‌های دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، در حال تضعیف اتحادها در منطقه آسیا-پاسیفیک هستند.

پنتاگون طرح‌هایی را برای پیکربندی مجدد ارتش آمریکا برای مقابله با قدرت‌های بزرگ به جای شورش‌های پراکنده تشریح کرده است. یک یادداشت راهنمای داخلی از سوی وزیر دفاع، پیت هگسث، که به نظر می‌رسد بر اساس پروژه ۲۰۲۵ بنیاد هریتیج است، چین را تنها «تهدید اصلی» ایالات متحده معرفی می‌کند. بازدارندگی در برابر تسخیر تایوان توسط چین یک اولویت بالا است و انتظار می‌رود ایالات متحده بر این اساس «در سایر جبهه‌ها ریسک بپذیرد».

این پیکربندی مجدد از تغییرات بحث‌برانگیز در سپاه تفنگداران دریایی آمریکا در سال ۲۰۲۰ الهام گرفته است؛ این تغییرات تمرکز شاخه نظامی را از انعطاف‌پذیری تاکتیکی به نیرویی برای عملیات در جزایر در یک درگیری اقیانوس آرام تغییر داد. اما این استراتژی تنها زمانی منطقی است که کسی معتقد باشد تهاجم چین به تایوان در چند سال آینده اجتناب‌ناپذیر است و جنگ گسترده‌تری با ایالات متحده در پی خواهد داشت.

این ایده سال‌هاست که وسواسی در واشنگتن بوده است. همین هفته گذشته، دریاسالار ساموئل پاپارو، فرمانده Indo-Pacific آمریکا، احتمال حمله چین به تایوان در سال ۲۰۲۷ را مطرح کرد؛ این تاریخ صدمین سالگرد تأسیس ارتش آزادی‌بخش خلق (PLA) چین است.

ژنرال رونالد کلارک، زیردست پاپارو، در مصاحبه اخیر نگرانی‌های مشابهی را تکرار کرد. نکته قابل توجه این است که پاپارو به درستی بیان کرد که شی جین‌پینگ، رئیس جمهور چین، در واقع از ارتش آزادی‌بخش خلق نخواسته است در سال ۲۰۲۷ به تایوان حمله کند، بلکه از آنها خواسته است تا آن تاریخ آماده انجام این کار باشند.

خواسته شی از ارتش آزادی‌بخش خلق ممکن است تهدیدآمیز به نظر برسد، اما لزوماً نشان‌دهنده خطر قریب‌الوقوع نیست. کشورها می‌توانند ده‌ها سال در مورد تسخیر قلمرو غلو کنند و سپس ناگهان دست به اقدام بزنند، خواه روسیه در اوکراین باشد یا آرژانتین در جزایر فالکلند. اما رهبران چین اغلب تایوان را به عنوان کنایه‌ای از آمادگی ارتش آزادی‌بخش خلق به کار می‌برند و تهدید تایوان برای هر رهبر چینی نوعی ضرورت سیاسی است.

علاوه بر این، به نظر نمی‌رسد رهبران آمریکا در نظر گرفته باشند که چگونه رویدادهای اخیر - به ویژه همه‌گیری کووید-۱۹ و پاکسازی مداوم ارتش چین به دلیل فساد گسترده - ممکن است بر آمادگی، برنامه‌های اصلاحی و بودجه ارتش آزادی‌بخش خلق تأثیر گذاشته باشد؛ همه این عوامل می‌توانند جدول زمانی ۲۰۲۷ را به عقب بیندازند.

با این حال، به نظر می‌رسد برنامه ترامپ با برنامه تندروهای چین در دولت او متفاوت است. به گفته اسکات بسنت، وزیر خزانه‌داری آمریکا، ترامپ «مطمئن» است که شی در دوره دوم ریاست جمهوری او به تایوان حمله نخواهد کرد. علی‌رغم تغییر در استراتژی پنتاگون، خود ترامپ توجه کمی به منطقه آسیا-پاسیفیک داشته است و بارها اهمیت تایوان را نادیده گرفته و تلاش کرده است تا از متحدان آمریکا برای مشارکت در دفاع، اخاذی کند.

متحدان آمریکا در منطقه بین پرداخت باج به ترامپ - هم مستقیم و هم با امتیازات تجاری احتمالی - و مقابله با constituencies داخلی که از رفتارهای واشنگتن عصبانی هستند، در تعادل قرار دارند. انتخابات استرالیا در ۳ مه شاهد رد قاطع ترامپیسم بود، که با توجه به نقش کلیدی لجستیکی این کشور در هرگونه درگیری با چین و چشم‌انداز قرارداد زیردریایی بین استرالیا، بریتانیا و ایالات متحده نگران‌کننده است.

با این حال، تهدیدات چین می‌تواند کشورها را دوباره به سمت واشنگتن سوق دهد. چین اخیراً لحن ملی‌گرایانه خود را تا حدی مهار کرده است، اما همچنان در حال مسابقات پرچم‌افشانی با فیلیپین و ویتنام در دریا و تهدید علیه کشورهایی است که در جنگ تجاری با ایالات متحده هم‌سو می‌شوند.

در نهایت، یک منطقه آسیا-پاسیفیک چندپاره‌تر ممکن است به نفع ترامپ نباشد. ایالات متحده در آسیا بیش از چین به متحدان نیاز دارد و تا سال ۲۰۲۷ کشورها ممکن است از هم‌سویی با دو ابرقدرت به یک اندازه غیرقابل اعتماد و جنگ‌طلب خودداری کنند.

فناوری و کسب و کار

تأثیرات تعرفه‌ها در راه است. فروپاشی کند تجارت با چین از این ماه شروع به تأثیرگذاری بر زندگی روزمره در ایالات متحده خواهد کرد، به ویژه از آنجا که کاهش چشمگیر در حجم حمل و نقل از چین به ایالات متحده در قفسه‌های سوپرمارکت‌ها منعکس می‌شود. غول‌های تجارت الکترونیک تمو (Temu) و شین (Shein) در ایالات متحده - که قبلاً بزرگترین بازار آنها بود - در وضعیت وخیمی قرار دارند و اکنون در حال تغییر جهت به سمت اروپا هستند.

تأثیر قیمت برای مصرف‌کنندگان آمریکایی ممکن است قابل توجه باشد - و جالب اینکه باعث بازگشت تولید توسط شرکت‌های جهانی به داخل کشور (reshore) نشده است، چیزی که ترامپ وعده داده بود، بلکه تولید داخلی را به هرج و مرج کشانده است. این امکان وجود دارد که ترامپ با افزایش تورم کوتاه بیاید، اما تأثیر تأخیری حمل و نقل جهانی حتی اگر فردا دوباره از سر گرفته شود، شکاف قابل توجهی را باقی خواهد گذاشت.

در همین حال، چین با یک مارپیچ کاهش قیمت (deflationary spiral) روبرو است زیرا کالاها به بازار داخلی که آماده نیست و مردم همچنان نگران هزینه کردن هستند، سرازیر می‌شوند. کارخانه‌های چینی کمتر تعطیلی یا تعدیل نیروی آشکار داشته‌اند - بخشی به این دلیل که قوانین کار چین اخراج را بدون تأیید مقامات محلی دشوار می‌کند - و به جای آن در حال کاهش ساعات کار و نوبت‌های کاری هستند.

یک ماشین تحریر غیرمنتظره. جمعه گذشته، دانشگاه استنفورد اعلام کرد که نمونه اولیه ماشین تحریر مینگ‌کوای (MingKwai) را به دست آورده است، اولین پیاده‌سازی چینی از مدل صفحه‌کلید که مدت‌ها گمان می‌رفت گم شده است اما امسال در زیرزمین یک ساختمان در نیویورک کشف شد.

ماشین‌های تحریر چینی در انطباق زبان‌های مبتنی بر کاراکتر با عصر مدرن نقش کلیدی ایفا کردند و زمینه را برای رونق محاسبات چینی در دهه ۱۹۸۰ که زیرساخت دیجیتال گسترده امروز چین را پدید آورد، فراهم کردند.

همانطور که یانگ‌یانگ چنگ (Yangyang Cheng)، فیزیکدان چینی، روز جمعه نوشت، مینگ‌کوای در سال ۱۹۴۷ توسط لین یوتانگ (Lin Yutang)، نویسنده مشهور چینی که بخش زیادی از زندگی خود را در ایالات متحده گذراند و سعی داشت خود را پلی بین فرهنگ‌ها قرار دهد، اختراع شد.

با این حال، چیان ژونگ‌شو (Qian Zhongshu)، هم‌عصر لین، تصویر کمتر مساعدی از او ارائه داد. در رمان گربه خود، چیان شخصیتی را که پرتره تقریباً آشکاری از لین است، اینگونه توصیف می‌کند که «تعدادی مقاله در مورد شخصیت ملی چین منتشر کرد که در آن‌ها غرایز انسانی مشترک را برشمرد و همه آن‌ها را به طرز غیرقابل توصیفی چینی شناسایی کرد.»