امروز، مجمع کاردینالها – گروه نخبهای از روحانیون که وظیفه انتخاب پاپ بعدی را بر عهده دارند – برای آغاز فرایند انتخاب، وارد کلیسای سیستین خواهند شد. علاوه بر بحث در مورد نیازهای داخلی کلیسای کاتولیک، بسیاری میپرسند که چه نوع رهبری را میخواهند برای هدایت یک بازآرایی جهانی که توسط رئیسجمهور ایالات متحده، دونالد ترامپ، تسریع شده است.
اکنون سه پاپ غیر ایتالیایی متوالی بر مسند نشستهاند: یک لهستانی، یک آلمانی و یک آرژانتینی. روال متعارف این بوده است که انتخاب کسی از بزرگترین ابرقدرت جهان برای ریاست کوچکترین دولت جهان، همواره به عنوان اقدامی افراطی دیده میشده، اما این دوران، دوران غیرمتعارفی است.
همانطور که این مجمع به سمت کنکلاو میرود، اکنون نماینده کشورهای و فرهنگهای بیشتری نسبت به هر زمان دیگری است. و با تبدیل شدن ایالات متحده به یک ابرقدرت کمرنگشده، یک آمریکایی که این تنوع را درک کرده و ارزش مینهد، میتواند به ترامپ نشان دهد که پاپنشینی موضوعی شوخیبردار نیست.
برای دو قرن، ایالات متحده و واتیکان در آنچه ماسیمو فرانکو، روزنامهنگار ایتالیایی، زمانی «امپراتوریهای موازی» نامید، با حوزههای نفوذ مجزای خود، فعالیت کردهاند.
زمانی که جان اف کندی در سال ۱۹۶۰ برای ریاستجمهوری کاندید شد، تعصبات ضد کاتولیکی او را مجبور کرد تا به رأیدهندگان اطمینان دهد که در صورت انتخاب به عنوان اولین رئیسجمهور کاتولیک کشور، از پاپ مشاوره نخواهد گرفت. این ترسها باعث شد که او برای دو سال اول ریاستجمهوری خود واتیکان را در فاصله نگه دارد، اما بعدها از تلاشهای پاپ ژان بیستوسوم برای جلوگیری از جنگ هستهای استقبال کرد. رئیسجمهور رونالد ریگان و پاپ ژان پل دوم، جبههای متحد در مخالفت با کمونیسم تحت رهبری شوروی تشکیل دادند و راه را برای برقراری مجدد رسمی روابط دیپلماتیک بین ایالات متحده و سریر مقدس در سال ۱۹۸۴ هموار کردند.
این روابط زمانی دچار تنش شد که واتیکان و کاخ سفید رئیسجمهور جورج دبلیو بوش بر سر حمله ایالات متحده به عراق در سال ۲۰۰۳ با هم درگیر شدند، زیرا رئیسجمهور درخواست پاپ لهستانی را برای عدم جنگ رد کرد. در حالی که پاپ فرانسیس تا حد زیادی حمله روسیه به اوکراین را محکوم کرد، واتیکان از تلاشهای ایالات متحده برای تشدید جنگ ناراحت بود و حمایت ایالات متحده از محاصره کنونی غزه توسط اسرائیل نیز مورد انتقاد دیپلماتهای ارشد واتیکان قرار گرفته است.
اما علیرغم نوسانات گاه به گاه، روابط دیپلماتیک بین دو دولت به طور فزایندهای تکامل یافته و بالغ شده است. کندی مطمئناً هرگز سناریویی را تصور نمیکرد که رئیسجمهور جو بایدن، دومین رئیسجمهور کاتولیک کشور، عکسی از فرانسیس را در دفتر بیضی نگه دارد. ستایش بایدن از پاپ فقید فرانسیس آنقدر پرشور بود که منجر به اعطای نشان آزادی ریاستجمهوری «با افتخار» به پاپ شد – تنها کسی که چنین عنوانی را از بایدن دریافت کرده است.
واتیکان فاقد قدرت اقتصادی یا توان نظامی است – تنها قدرت ترغیب اخلاقی دارد. و علیرغم روندهای سکولاریزاسیون، این صدا همچنان مهم به نظر میرسد، همانطور که حضور ۵۰ نفر از سران دولتها از ۱۰ پادشاه حاکم در مراسم تشییع جنازه فرانسیس در ماه گذشته (همراه با افرادی چون بایدن، وزیر خارجه سابق جان کری، و رئیس سابق مجلس نمایندگان نانسی پلوسی) نشان میدهد.
در آستانه سفر معاون رئیسجمهور ایالات متحده، جی. دی. ونس، به واتیکان در ماه گذشته، کاردینال ایتالیایی پیترو پارولین – وزیر امور خارجه پاپ فرانسیس و خود نیز یکی از گزینههای جدی مطرح شده – ابراز تاسف کرد که به نظر میرسد ایالات متحده دیگر علاقهای به درگیر شدن در چندجانبهگرایی که مدتها رویکرد واتیکان در سیاست خارجی را تعریف کرده است، ندارد.
او در گفتگو با روزنامه ایتالیایی لا رپوبلیکا گفت: «واضح است که رویکرد دولت فعلی ایالات متحده با آنچه که ما به آن عادت کردهایم و به خصوص در غرب، با آنچه سالها به آن تکیه داشتهایم، بسیار متفاوت است.»
با توجه به افزایش انزواگرایی ایالات متحده و بیتوجهی به چندجانبهگرایی که واتیکان از پایان جنگ جهانی دوم به تقویت آن کمک کرده است، دولت ترامپ در مسیر برخورد احتمالی با سریر مقدس، همراه با بسیاری از متحدان سنتی دیگر، قرار دارد. یک پاپ آمریکایی میتواند این محاسبه را تغییر دهد، اما این یک خروج بزرگ از سنت خواهد بود.
زمانی که در سال ۲۰۲۲ از کاردینال رابرت مکالروی، که اکنون اسقف اعظم واشنگتن دی سی است، در مورد امکان انتخاب یک آمریکایی به عنوان پاپ سؤال شد، او با صراحت این ایده را رد کرد. او در یک مصاحبه گفت: «فکر نمیکنم یک آمریکایی باید پاپ باشد. من با انتخاب هر آمریکایی مخالفت خواهم کرد.»
او گفت، ایالات متحده قدرت بیش از حدی در جهان دارد، و انتخاب یک آمریکایی به پاپنشینی تنها به این قدرت میافزاید – و دیدگاه جهانی را که رئیس ۱.۴ میلیارد کاتولیک جهان برای اداره یک کلیسای جهانی نیاز دارد، کاهش میدهد. نظر مکالروی از لحاظ تاریخی به طور گستردهای توسط اعضای مجمع کاردینالها به اشتراک گذاشته شده است. در سال ۱۸۹۹، پاپ لئو سیزدهم حتی نامهای نوشت و در مورد خطرات «آمریکاییگرایی» – به ویژه از طریق تأکید بیش از حد بر آزادی فردی – به عنوان یک بدعت احتمالی هشدار داد.
کسانی که هنوز از چنین عدم سنتی بودن میترسند، احتمالاً از رفتار اخیر ترامپ پریشان شدهاند. تنها چند روز پس از بازگشت به خانه پس از تشییع جنازه پاپ فرانسیس، رئیسجمهور آمریکا عکسی ظاهراً تولید شده توسط هوش مصنوعی از خود با لباس پاپ را در رسانههای اجتماعی منتشر کرد. این تصویر بعدها توسط حسابهای رسمی کاخ سفید به اشتراک گذاشته شد.
وقتی یک خبرنگار از او پرسید که آیا نظری در مورد اینکه چه کسی باید پاپ بعدی باشد دارد، ترامپ شوخی کرد: «من دوست دارم باشم.» او سپس ادامه داد و پیشنهاد کرد که «ما یک کاردینال داریم که اتفاقاً اهل جایی به نام نیویورک است و خیلی خوب است، پس خواهیم دید چه اتفاقی میافتد.»
کاردینال تیموتی دولان از نیویورک، که در هر دو مراسم تحلیف ترامپ دعا کرد و به سبک خودمانی و علاقه به هاتداگ معروف است، گزینه محتملی در این کنکلاو قریبالوقوع نیست. اما هم او و هم ترامپ نمونههایی دقیق از پاپ سبک آمریکایی هستند که بسیاری از آن میترسند.
در عوض، دو نامزد احتمالی از ایالات متحده توجه جدی را به خود جلب کردهاند: کاردینال رابرت پرووست و کاردینال جوزف توبین.
در حالی که سبک شخصی این دو مرد بسیار متفاوت است، اما زندگینامههای مشابهی دارند که توانستهاند اکثر شکگرایان آمریکایی را خلع سلاح کنند.
پرووست، ۶۹ ساله، رئیس دفتر قدرتمند واتیکان است که اسقفهای احتمالی در سراسر جهان را شناسایی میکند. پرووست متولد شیکاگو، بخش عمدهای از زندگی بزرگسالی خود را در ایتالیا و پرو گذرانده است. به عنوان رئیس سابق فرقه مذهبی آگوستینیها، که در تقریباً ۵۰ کشور در سراسر جهان فعالیت دارد، او تجربه و آشنایی گستردهای در میان بسیاری از کاردینالهایی که به پاپ بعدی رأی خواهند داد، دارد.
توبین، ۷۳ ساله، اسقف اعظم نیوآرک، نیوجرسی است. او پیش از این در بخش واتیکان که بر فرقههای و جماعتهای مذهبی نظارت دارد کار میکرد. اما پیش از آن، او رئیس فرقه مذهبی ردمپتوریستها بود، و مانند پرووست، بخش زیادی از زندگی خود را خارج از ایالات متحده گذرانده است.
به طور خلاصه، در حالی که هر دو گذرنامه ایالات متحده دارند، هیچ یک از این کاردینالها معمولاً در واتیکان به عنوان آمریکایی شناخته نمیشوند – حداقل نه به معنای معمول. به عنوان رؤسای سابق فرقههای مذهبی، مسئول مأموریت و مدیریت هزاران عضو خود بودند. هر دو مرد چندزبانه هستند، و به دلیل سفرها و ارتباطاتشان، هر دو به همان اندازه – و شاید بیشتر – از صحنه بینالمللی آشنایی دارند که از میهن خود.
و نکته حیاتی این است که هرچند ممکن است اهل ایالات متحده باشند، اما هر دو به چشماندازی از آنچه پاپ فرانسیس آن را «نوع بهتری از سیاست» نامید، متعهد هستند: سیاستی که دغدغه خیر مشترک را بر مرزهای یک کشور اولویت میبخشد.
در کنکلاوی که فرانسیس را در سال ۲۰۱۳ انتخاب کرد، میدانیم که کاردینال شان او مالی، که در آن زمان اسقف اعظم بوستون بود، توانست در دور اول رأیگیری در میان چهار نامزد برتر رتبه کسب کند. او مالی اکنون بازنشسته است، اما مانند توبین و پرووست، زندگینامهای مشابه داشتند که شامل تعلق به یک فرقه مذهبی و زندگی پرتحرک در سفر بود.
در سال ۲۰۲۲، زمانی که مکالروی در مورد چشمانداز پاپ آمریکایی صحبت میکرد، اشاره کرد که سفرهای خارجی به فرد امکان میدهند «تمام این دیدگاههای متفاوت را ببینند»، و خاطرنشان کرد که «جهان از نقاط مرجع ما [آمریکایی] کاملاً متفاوت به نظر میرسد.»
او افزود: «این به معنای نادرست بودن نقاط مرجع ما نیست. اما به این معناست که آن دیدگاههای گستردهتر باید به آن افزوده شود.»
با این حال، با ظهور ترامپیسم، به نظر میرسد که این دیدگاه در حال کوچک شدن است. فردی از ایالات متحده مسئولیت آخرین سلطنت مطلقه در جهان را بر عهده بگیرد؟ این به شدت غیرمنطقی به نظر میرسد. اما کسی که بتواند از آن تریبون قدرتمند برای مقابله با دیگر قلدرها استفاده کند؟ این میتواند یک تغییر دهنده احتمالی بازی باشد.
در حالی که هیچ فرایند رسمی برای نامزدی پاپهای احتمالی وجود ندارد، و تمام رأیگیریها مخفیانه انجام میشود، هم توبین و هم پرووست در بسیاری از فهرستهای کوتاه نامزدهای پیشتاز قرار گرفتهاند. اگرچه کاردینالها به طور عمومی از نامزدی حمایت نمیکنند و خبرنگاران مجبورند بین خطوط را بخوانند، به نظر میرسد که حمایت از پرووست در آستانه کنکلاو افزایش یافته است. به نظر میرسد که او به ویژه حمایت کاردینالهای آمریکای لاتین را جلب کرده است که او را با وجود ریشههایش در شیکاگو، از خودشان میدانند.
سخنان پرووست از یک مصاحبه در سال گذشته – که در آن گفته بود یک اسقف کاتولیک «قرار نیست شاهزاده کوچکی باشد که در پادشاهی خود نشسته است» بلکه «به طور اصیل فراخوانده شده تا فروتن باشد، به مردمی که به آنها خدمت میکند نزدیک باشد، با آنها قدم بردارد، با آنها رنج ببرد» – در روزهای اخیر در رم پژواک یافته است.
چنین احساسی برای بسیاری از مردانی که قرار است وارد کلیسای سیستین شوند، به نظر نوعی رهبری میرسد که میتواند تفاوت آشکاری با آنچه در جاهای دیگر صحنه جهانی اتفاق میافتد – از جمله در میهن کاردینال پرووست – ایجاد کند.