تصویری از هوش مصنوعی DeepSeek در تاریخ 7 مارس.
تصویری از هوش مصنوعی DeepSeek در تاریخ 7 مارس.

رهبری آمریکا در هوش مصنوعی نیازمند کنترل‌های هوشمندانه‌تر است

رویکردی دقیق‌تر می‌تواند دموکراسی را پیشتاز نگه دارد.

مدل هوش مصنوعی DeepSeek-R1 یک زنگ خطر برای بخش فناوری ایالات متحده بوده است و درخواست‌هایی برای کنترل‌های صادراتی سخت‌گیرانه‌تر برای محدود کردن دسترسی چین به فناوری‌های پیشرفته را مطرح کرده است. اما همانطور که هوش مصنوعی به طور فزاینده‌ای قدرت جهانی را بازتعریف می‌کند – از طریق استفاده اثبات شده آن در تصمیم‌گیری‌های میدان نبرد، نظارت جمعی، عملیات سایبری خودکار، و کاربرد تبلیغات دولتی – استراتژی واشنگتن نیز باید شامل افزایش سرمایه‌گذاری در تحقیق و توسعه، پرورش نوآوری داخلی، و تقویت همکاری بین‌المللی برای ترویج هوش مصنوعی عاری از سانسور دولتی و همسو با ارزش‌های دموکراتیک باشد.

در رقابت برای برتری در هوش مصنوعی، خط پایان فقط سلطه اقتصادی نیست – بلکه آینده آزادی است. ایالات متحده نه تنها باید برتری فناوری خود را حفظ کند، بلکه باید یک اکوسیستم هوش مصنوعی بین‌المللی ریشه‌دار در شفافیت، گشودگی و حکمرانی دموکراتیک را نیز ترویج دهد. هوش مصنوعی می‌تواند یا سرکوزی را تقویت کند یا جوامع آزاد را توانمند سازد. باید به روش‌هایی توسعه یافته و مستقر شود که آزادی‌های مدنی را حفظ کند، بحث آزاد را محافظت کند و در برابر همرنگی ایدئولوژیک مقاومت کند.

برخلاف مدل‌های هوش مصنوعی ایالات متحده که اولویت را به دانش آزاد و بیان آزاد می‌دهند، هرچند ناقص و تحت نظارت فزاینده، پلتفرم‌های هوش مصنوعی چین به عنوان ابزاری برای کنترل استبدادی عمل می‌کنند. در حالی که مدل‌های ایالات متحده با انتقادات مشروعی در مورد سوگیری، منبع‌یابی داده‌ها، و فشار سیاسی در دانشگاه‌ها روبرو هستند، آنها همچنان در محیطی باز و تحت قوانین قابل چالش، شفافیت عمومی و نظارت مستقل توسعه می‌یابند – شرایطی که تحت رژیم سانسور متمرکز چین وجود ندارد. ایالات متحده نه تنها باید برتری فناوری خود را حفظ کند، بلکه باید فعالانه هوش مصنوعی ایالات متحده را به عنوان جایگزین برتر ترویج دهد. پکن ماشین‌های هوشمندتر نمی‌سازد – بلکه سانسورچی‌های بهتری می‌سازد.

ابتکاراتی مانند مشارکت زیرساخت هوش مصنوعی (AI Infrastructure Partnership) – همکاری میان xAI، Nvidia، Microsoft، BlackRock و صندوق سرمایه‌گذاری هوش مصنوعی ابوظبی MGX – راه را نشان می‌دهند. اگرچه همه اعضا در سیستم‌های دموکراتیک فعالیت نمی‌کنند، زیرساخت، حکمرانی، توسعه و استقرار هوش مصنوعی از طریق این مشارکت‌ها همچنان تحت قوانین ایالات متحده، استانداردهای شفافیت، و پاسخگویی نظارتی اداره می‌شود. این پروژه‌ها تحت نظارت کنگره، الزامات افشای اطلاعات کمیسیون بورس و اوراق بهادار ایالات متحده (SEC)، و نظارت رسانه‌های مستقل و نهادهای ناظر جامعه مدنی قرار دارند – مکانیسم‌هایی که در سیستم‌های استبدادی عمدتاً وجود ندارند. اعتماد به این ابتکارات نباید بر اساس خیرخواهی شرکت‌ها باشد، بلکه باید بر اساس هنجارهای قابل اجرا، ضمانت‌های قانونی، و همکاری چندجانبه‌ای باشد که آن‌ها را از مدل‌های استبدادی متمایز می‌کند. ایالات متحده باید نه تنها با نوآوری، بلکه با دعوت به همکاری با شرکای همفکر پیشگام باشد.

در اجلاس اقدام برای هوش مصنوعی در پاریس، جی. دی. ونس، معاون رئیس جمهور ایالات متحده، تعهد واشنگتن به سلطه فناوری را مجدداً تأیید کرد و اظهار داشت که ایالات متحده «رهبر هوش مصنوعی است و دولت ما قصد دارد آن را اینگونه نگه دارد». او تأکید کرد که رهبری هوش مصنوعی ایالات متحده بر طراحی پیشرفته نیمه‌رساناها، الگوریتم‌های مرزی، و کاربردهای تحول‌آفرین بنا شده است.

ونس همچنین در مورد خطراتی که توسط دشمنان خارجی متخاصم که هوش مصنوعی را برای نظارت جمعی، سانسور، و بازنگری تاریخی مسلح می‌کنند، هشدار داد. اظهارات او به طور گسترده‌ای به عنوان یک سرزنش برای سانسور مبتنی بر هوش مصنوعی چین، که نمونه آن سرکوب بحث‌ها در مورد موضوعاتی مانند کشتار میدان تیان‌آنمن و نسل‌کشی و کار اجباری اویغورها توسط DeepSeek است، تلقی شد.

اریک اشمیت، مدیر عامل سابق گوگل، بر فوریت نیاز ایالات متحده به تطبیق استراتژی‌های هوش مصنوعی خود در پاسخ به پیشرفت‌های سریع چین تأکید می‌کند. او در مقاله سیاستی اخیر خود با الکساندر ونگ و دان هندریکس هشدار می‌دهد که شکاف فناوری چین با ایالات متحده به سرعت در حال کاهش است و سرمایه‌گذاری تهاجمی پکن در هوش مصنوعی متن‌باز می‌تواند مزیت‌های ایالات متحده را تضعیف کند. اشمیت در مورد پیگیری رویکرد «پروژه منهتن» در هوش مصنوعی که می‌تواند تنش‌ها را تشدید کند، هشدار می‌دهد و در عوض از زیرساخت انرژی قوی و سیاست‌های هوشمندانه‌تر برای حمایت از توسعه باز و رقابتی دفاع می‌کند. این بینش‌ها اهمیت استراتژیک نه تنها شتاب فناوری، بلکه حکمرانی، گشودگی و اعتماد جهانی به هوش مصنوعی ایالات متحده را تقویت می‌کنند.

این تعهد استراتژیک در سیاست تجاری «اول آمریکا» دولت ترامپ منعکس شده است، که بازنگری جامع سیستم‌های کنترل صادرات ایالات متحده را الزامی می‌کند. هدف بستن حفره‌هایی است که دشمنان را قادر به دسترسی به فناوری‌های حیاتی می‌کنند، در حالی که مکانیسم‌های اجرای قانون برای جلوگیری از انتقال فناوری غیرمجاز را تقویت می‌کند. به عنوان مثال، در سال ۲۰۲۳، وزارت بازرگانی ایالات متحده فهرست نهادها (Entity List) را برای شامل شدن شرکت‌های چینی بیشتری که با برنامه‌های نظامی و نظارتی مرتبط هستند، گسترش داد. علاوه بر این، محدودیت‌های صادراتی بر تراشه‌های A100 و H100 انویدیا اعمال شد تا از حمل آنها به چین جلوگیری شود، که نشان می‌دهد چگونه کنترل‌های هدفمند می‌توانند منابع محاسباتی استراتژیک را بدون ممنوعیت‌های کلی سلب کنند.

ترامپ اهمیت استراتژیک هوش مصنوعی را از طریق اقداماتی مانند فرمان اجرایی در مورد رهبری ایالات متحده در هوش مصنوعی، که تصریح می‌کند: «سیاست ایالات متحده حفظ و تقویت سلطه جهانی آمریکا در هوش مصنوعی به منظور ترویج شکوفایی انسان، رقابت‌پذیری اقتصادی و امنیت ملی است»، بیشتر مورد تأکید قرار داده است.

رهبری ایالات متحده در هوش مصنوعی و نیمه‌رساناها به استراتژی کنترل صادراتی با دقت تنظیم شده بستگی دارد که امنیت ملی را با رقابت‌پذیری بازار متعادل کند. به جای اینکه صرفاً ادعا کنیم هوش مصنوعی ایالات متحده دموکراسی را ترویج می‌کند، اهداف سیاستی پایدارتر باید حفظ و گسترش رهبری ایالات متحده در اکوسیستم‌های هوش مصنوعی باشد که تحت حکمرانی شفاف، نظارت نظارتی و استانداردهای بین‌المللی عمل می‌کنند که با کنترل استبدادی ناسازگار هستند.

در ماه ژانویه، دولت بایدن چارچوب انتشار هوش مصنوعی (Framework for Artificial Intelligence Diffusion) را به عنوان یک قانون نهایی موقت (IFR) برای جلوگیری از دسترسی چین به تراشه‌های پیشرفته هوش مصنوعی معرفی کرد. این قانون یک سیستم لایه‌ای ایجاد کرد که صادرات تراشه‌های هوش مصنوعی به کشورهای خاص را محدود کرده و در عین حال محموله‌ها به دیگر کشورها را محدود می‌کند. با این حال، منتقدان – از جمله انجمن صنعت نیمه‌رسانا (Semiconductor Industry Association)، کارشناسان انطباق، و تحلیلگران امنیت ملی – استدلال می‌کنند که این سیستم غیرواقعی و غیرقابل اجرا است و شرکت‌های ایالات متحده را از فروش تراشه‌ها در بازارهای کلیدی محدود می‌کند. کنترل‌های صادراتی نباید متحدان را محدود کنند؛ آنها باید دشمنان را محدود کنند.

حتی متحدان ناتو مانند لتونی، استونی و لیتوانی نیز نگرانی‌هایی را ابراز کردند و استدلال نمودند که این قانون «خطر ایجاد تقسیمات مصنوعی در بازار واحد اتحادیه اروپا و تضعیف توسعه اکوسیستم هوش مصنوعی را دارد». آنها از ایالات متحده خواستند تا تأثیر IFR بر نوآوری متحدان را بازنگری کند و هشدار دادند که این امر می‌تواند اعتماد و همکاری در اکوسیستم‌های فناوری فراآتلانتیک را به خطر اندازد. با محدود کردن دسترسی به تراشه‌های ایالات متحده، IFR ناخواسته ملت‌های خارجی را به سرمایه‌گذاری در جایگزین‌های فناوری غیرآمریکایی ترغیب می‌کند و نفوذ اقتصادی بلندمدت آمریکا را تضعیف می‌نماید.

این قانون نه تنها با انتقادات خارجی، بلکه با مقاومت داخلی نیز روبرو شده است. هفت سناتور جمهوری‌خواه و چندین شرکت فناوری ایالات متحده – از جمله انویدیا و اوراکل – هشدار داده‌اند که چارچوب لایه‌ای بیش از حد پیچیده است و خطر سوق دادن کشورهای متحد به سمت پذیرش جایگزین‌های هوش مصنوعی چین را دارد. طبق گزارش‌ها، دولت ترامپ در حال بررسی جایگزینی برای سیستم لایه‌ای کنونی است، احتمالاً از طریق یک مدل مجوزدهی ساده‌تر دولتی که با استراتژی تجاری گسترده‌تر همسو باشد. یک بازنگری پیشنهادی دیگر، آستانه استثنای حمل تراشه را از ۱۷۰۰ به ۵۰۰ واحد از H100 انویدیا کاهش می‌دهد – تلاشی برای سخت‌تر کردن اجرای قانون بدون اعمال محدودیت‌های کلی. این بحث‌ها بر اجماع فزاینده دوحزبی تأکید می‌کنند: که در حالی که کنترل‌های صادراتی لازم هستند، باید طوری طراحی شوند که رقابت‌پذیری ایالات متحده را تقویت کرده و از بیگانه ساختن شرکای مورد اعتماد جلوگیری کنند.

یکی از پیامدهای ناخواسته جدی IFR این است که کشورهایی که قادر به دسترسی به تراشه‌های هوش مصنوعی برتر ایالات متحده نیستند، ممکن است مجبور شوند به جایگزین‌های چینی پایین‌تر، مانند پردازنده‌های هوش مصنوعی هواوی، تکیه کنند. تراشه‌های هواوی به طور قابل توجهی از تراشه‌های انویدیا کمتر قدرتمند هستند و جایگزینی ضعیف برای محاسبات با کارایی بالا ارائه می‌دهند. این تغییر نه تنها ظرفیت توسعه جهانی هوش مصنوعی را کاهش می‌دهد، بلکه وابستگی به فناوری چین را افزایش می‌دهد و نفوذ دیجیتالی پکن را بیشتر تقویت می‌کند. به جای منزوی کردن چین، این قانون می‌تواند اکوسیستم جهانی هوش مصنوعی را تکه‌تکه کرده و حفظ رهبری فناوری برای ایالات متحده را دشوارتر کند.

واشنگتن باید رویکرد خود را نسبت به کنترل‌های صادراتی بازنگری و اصلاح کند تا اطمینان حاصل شود که متحدان کلیدی و بازارهای جهانی به جای اینکه ناخواسته به حوزه نفوذ چین سوق داده شوند، به فناوری هوش مصنوعی ایالات متحده وابسته بمانند.

در تلافی، چین تولید نیمه‌رساناهای داخلی خود را شتاب بخشیده و کنترل‌های صادراتی بر مواد معدنی کمیاب خاکی مانند گالیوم و ژرمانیوم – مواد حیاتی برای تولید نیمه‌رساناها – اعمال کرده است. با وجود تلاش‌های ایالات متحده، هواوی به تولید تراشه‌های پیشرفته هوش مصنوعی ادامه داده است، که نشان‌دهنده دشواری جدا کردن چین از زنجیره‌های تأمین جهانی است.

انتظار می‌رود درگیری جاری ایالات متحده و چین بر سر تراشه‌های هوش مصنوعی بیشتر تشدید شود، با توجه به اینکه واشنگتن در حال بررسی محدودیت‌های اضافی بر داده‌های آموزش مدل هوش مصنوعی و زیرساخت محاسبات ابری است. این رقابت فناوری تشدید شونده بر نیاز ایالات متحده به اصلاح استراتژی کنترل صادرات خود و در عین حال اجتناب از سیاست‌هایی که ناخواسته صنایع خود را تضعیف می‌کنند، تأکید می‌کند.

برای حفظ برتری جهانی خود، ایالات متحده باید حفره‌های اجرای قانون را برای جلوگیری از دستیابی کشورهای متخاصم به فناوری‌های حساس ببندد، نظارت نظارتی را تقویت کند و شرکت‌هایی را که آگاهانه سرکوب مبتنی بر هوش مصنوعی چین را تسهیل می‌کنند جریمه کند، سرمایه‌گذاری در تحقیق و توسعه هوش مصنوعی و نیمه‌رساناها را برای حفظ رهبری فناوری گسترش دهد، و همکاری بین‌المللی با متحدان را برای توسعه یک چارچوب کنترل صادراتی یکپارچه که با منافع امنیتی مشترک همسو باشد، تقویت نماید.

در عین حال، ایالات متحده باید فعالانه هوش مصنوعی ایالات متحده را به عنوان استاندارد جهانی ترویج کند، اطمینان حاصل کند که کسب‌وکارها و دولت‌ها در سراسر جهان مدل‌های هوش مصنوعی را انتخاب می‌کنند که بیان آزاد و ارزش‌های دموکراتیک را رعایت می‌کنند – نه آن‌هایی که برای سانسور و سرکوب اطلاعات طراحی شده‌اند. این تلاش همچنین باید به نگرانی‌های معتبر متحدان ایالات متحده، به ویژه در اروپا، که فشار فزاینده بر نهادهای ایالات متحده برای همرنگی ایدئولوژیک را مشاهده کرده‌اند، بپردازد. در حالی که روندهای داخلی اخیر – مانند نفوذ سیاسی بر دانشگاه‌ها و متخصصان حقوقی – علائم هشداردهنده‌ای را مطرح می‌کنند، تمایز کلیدی در توانایی سیستم ایالات متحده برای خوداصلاحی است. بازنگری قضایی، مطبوعات آزاد و نهادهای تحقیقاتی مستقل، حفاظ‌هایی را فراهم می‌کنند که رژیم‌های استبدادی عمداً آنها را سرکوب می‌کنند. برای حفظ اعتماد و اعتبار جهانی، ایالات متحده باید با شفافیت، پاسخگویی و تعهد به گفتگوی باز در حکمرانی هوش مصنوعی پیشتاز باشد.

این فقط در مورد تراشه‌ها نیست؛ بلکه در مورد انتخاب طرف در مبارزه برای آزادی دیجیتال است. هدف بلندمدت باید پذیرش جهانی هوش مصنوعی باشد که با حکمرانی باز و شفاف همسو باشد، نه کنترل استبدادی.

هوش مصنوعی فقط ابزری برای پیشرفت اقتصادی نیست، بلکه یک سلاح ژئوپلیتیکی است. ایالات متحده باید قاطعانه عمل کند تا نوآوری در هوش مصنوعی را رهبری کند، برتری فناوری خود را حفظ کند، و اطمینان حاصل کند که هوش مصنوعی به ارزش‌های دموکراتیک خدمت می‌کند نه به کنترل استبدادی. اگر واشنگتن در عمل استراتژیک ناکام بماند، خطر واگذاری برتری فناوری و اقتصادی خود به پکن را در پی دارد. هر تأخیر یک هدیه به چین است.

زمان عمل همین حالا است.