آغاز پایان تفکیک کلیسا و دولت با لاستیکهای بازیافتی شروع شد—به طور خاص، لاستیکهای بازیافتی که برای کفسازی زمین بازی در پیشدبستانی یک کلیسا در میسوری استفاده شده بودند. پایان آن ممکن است در تابستان امسال فرا رسد، در قالب حکمی از دیوان عالی که اوکلاهاما را ملزم به تامین مالی اولین مدرسه چارتر مذهبی کشور، یک موسسه کاتولیک که "وفادار به تعالیم عیسی مسیح" است، میکند.
قانون اساسی تصریح میکند که دولت "نباید هیچ قانونی در مورد تشکیل دین یا منع آزادانه اجرای آن وضع کند." دیوان گفته است که دو بند مربوط به دین در قانون اساسی، با هدف تسهیل اعمال مذهبی "بدون حمایت مالی" (بند تأسیس) و "بدون دخالت" (بخش اجرای آزادانه) هستند. اما مواردی پیش میآید، به ویژه در مسائل مربوط به تامین مالی دولتی، که این بندها در تعارض با یکدیگر قرار میگیرند. همانطور که دیوان در سالهای اخیر به طور فزایندهای محافظهکار شده است، همواره این تعارض را به نفع اجرای آزادانه حل کرده و حوزه آنچه حفاظت از آزادی مذهبی ایجاب میکند را گسترش داده و دامنه آنچه بند تأسیس ممنوع میکند را تا مرز نامرئی شدن محدود کرده است.
این ما را به موضوع لاستیکها بازمیگرداند. در سال ۲۰۱۷، قضات پروندهای را بررسی کردند که توسط کلیسای تثلیث لوتری کلمبیا مطرح شده بود. پیشدبستانی و مهدکودک این کلیسا از برنامه کفسازی مجدد زمین بازی میسوری مستثنی شده بودند؛ کلیسا ادعا کرد که این امر آزادی مذهبی آن را نقض میکند. دیوان با رای ۷ به ۲ به نفع کلیسا حکم صادر کرد. دیوان در تصمیمی به قلم رئیس دیوان جان رابرتز گفت: "مستثنی کردن کلیسای تثلیث از یک مزیت عمومی که برای آن واجد شرایط است، صرفاً به این دلیل که یک کلیسا است، برای قانون اساسی ما ناگوار است." قاضی النا کاگان به اکثریت پیوست و قاضی استفن برایر به طور جداگانه همعقیده بود، و تاکید کرد که این برنامه شبیه به ارائه خدمات پلیس و آتشنشانی به کلیساها است.
قاضی سونیا سوتومایور و روث بیدر گینزبورگ مخالفت کردند، و با نگاه به گذشته، هشدار آنها آیندهنگرانه به نظر میرسد—نه تنها سطوح زمین بازی میتوانند لغزنده باشند. سوتومایور نوشت: "به گفته دیوان، این یک پرونده ساده در مورد بازیافت لاستیکها برای کفسازی مجدد یک زمین بازی است. اما stakes بالاتر است. این پرونده چیزی کمتر از رابطه بین نهادهای مذهبی و دولت مدنی—یعنی بین کلیسا و دولت—نیست. دیوان امروز آن رابطه را به طور عمیقی تغییر میدهد، با حکم دادن برای اولین بار که قانون اساسی دولت را ملزم به ارائه مستقیم بودجه عمومی به یک کلیسا میکند. تصمیم آن، هم سوابق و هم تاریخ ما را نادیده میگیرد و استدلال آن تعهد دیرینه این کشور به تفکیک کلیسا و دولت را که برای هر دو سودمند است، تضعیف میکند."
یک پاورقی در حکم میسوری اشاره کرد که "به استفاده مذهبی از بودجه نمیپردازد." این تمایز زیاد دوام نیاورد. همانطور که سوتومایور پیشبینی کرد، کفسازی زمین بازی تنها آغاز ماجرا بود. سه سال بعد، در سال ۲۰۲۰، دیوان حکم داد که برنامه اعتبار مالیاتی مونتانا برای شهریه مدارس خصوصی باید شامل مدارس مذهبی نیز شود. این بار، هر چهار قاضی لیبرال مخالفت کردند. در پروندهای مربوط به سال ۲۰۲۲ از ایالت مین، اکثریت محافظهکار که با ورود قاضی امی کانی برت به شش نفر رسیدهبودند، حتی فراتر رفتند. در بخشهایی از ایالت که به قدری روستایی هستند که دبیرستان دولتی وجود ندارد، ایالت مین هزینه تحصیل دانشآموزان را در سایر مدارس دولتی یا خصوصی پرداخت میکند، اما نه در مدارس فرقهای. دیوان گفت که این محدودیت، حقوق والدین را که میخواستند فرزندانشان آموزش مذهبی دریافت کنند، نقض میکند. سوتومایور در مخالفت خود ابراز تأسف کرد: "چه تفاوتی پنج سال ایجاد میکند. امروز، دیوان ما را به جایی هدایت میکند که تفکیک کلیسا و دولت به یک نقض قانون اساسی تبدیل میشود."
اکنون نوبت اوکلاهاما است، جایی که کلیسای کاتولیک، مدرسه مجازی کاتولیک سنت ایزیدور سویل را تأسیس کرده و به دنبال تایید ایالتی برای تبدیل شدن به یک مدرسه چارتر صریحاً مذهبی است. مدارس چارتر فعلی ایالت شامل مدرسهای با تمرکز بر علم و فناوری، یک برنامه غوطهوری در زبان Cherokee که توسط قبیله اداره میشود، و یک "آکادمی کلاسیک" که توسط کالج هیلزدیل محافظهکار حمایت میشود، هستند. سنت ایزیدور، که به نام یک متکلم اسپانیایی قرن ششم نامگذاری شده، چیزی کاملاً متفاوت از هر مدرسه چارتر عمومی و با بودجه عمومی قبلی خواهد بود. طبق راهنمای برنامه درسی پیشنهادی، به دانشآموزان مهدکودک آموزش داده میشود که "میتوانند از طریق دعا با خدا ارتباط برقرار کنند" و دانشآموزان کلاس اول در مورد مراسم عشای ربانی (Mass) و "واقعیت گناه" آموزش میبینند. "تعالیم عیسی مسیح همانطور که توسط catechism of the Catholic Church (تعالیم کلیسای کاتولیک) تعیین شده" در "تمام طول روز مدرسه نفوذ خواهد کرد" و با برنامه درسی سکولار در هم آمیخته خواهد شد. علم مقدماتی دبیرستان "خلقت منظم جهان توسط خدا را آشکار خواهد کرد"، در حالی که فیزیولوژی "رویکردی مبتنی بر ایمان به ارزش زندگی انسان از آغاز یک سلول" را اتخاذ خواهد کرد. مدرسه برای همه متقاضیان، اعم از کاتولیک یا غیر کاتولیک، باز خواهد بود، اما دانشآموزان ملزم به شرکت در مراسم عشای ربانی خواهند بود.
هیئت مدیره مدارس چارتر ایالتی اوکلاهاما تاییدیه را به سنت ایزیدور اعطا کرد، اما دادستان کل جمهوریخواه ایالت—جنتنر دراموند، که اکنون برای فرمانداری کاندید شده است—برای جلوگیری از این اقدام شکایت کرد. دیوان عالی اوکلاهاما موافقت کرد که اجازه دادن به سنت ایزیدور برای فعالیت به عنوان یک مدرسه چارتر کاتولیک عمومی، هم بند تأسیس و هم ممنوعیت هزینه کردن بودجه دولتی برای حمایت از نهادهای مذهبی در قانون اساسی ایالت را نقض میکند. قابل توجه است که دیوان، که پنج قاضی آن توسط فرمانداران جمهوریخواه و سه قاضی آن توسط یک دموکرات منصوب شدهاند، با رای ۶ به ۲ در این مورد اختلاف نظر داشت.
با توجه به اظهارات شفاهی که روز چهارشنبه پیش روی قضات دیوان عالی ایالات متحده مطرح شد، ممکن است روند در جهت دیگری پیش برود. وکلای سنت ایزیدور و هیئت مدیره مدارس چارتر استدلال کردند که امتناع از باز کردن برنامه مدارس چارتر به روی مدارس مذهبی، بند اجرای آزادانه را نقض میکند. آنها سنت ایزیدور را به عنوان یک موسسه خصوصی توصیف کردند که صرفاً به دنبال دسترسی به برنامهای است که برای همه به جز کسانی که وابستگی مذهبی دارند، در دسترس است—بسیار شبیه به پیشدبستانی میسوری در پرونده زمین بازی. هیچ خانوادهای مجبور به پذیرش برنامه درسی آن نیستند؛ به آنها حق انتخاب بین مدارس مختلف داده میشود. در طرف دیگر، گرگوری گار، که در زمان جورج دبلیو بوش به عنوان Solicitor General خدمت میکرد و اکنون نماینده دراموند است، استدلال کرد که مدارس چارتر مدارس دولتی هستند و آموزش دین به عنوان حقیقت در مدارس دولتی مدتهاست که تحت بند تأسیس غیرمجاز بوده است. گار خاطرنشان کرد که حتی در حالی که سنت ایزیدور از رفتار نامطلوب به دلیل وضعیت مذهبی خود شکایت میکرد، مدرسه اصرار داشت که مستحق معافیت از قوانین عادی است که مدارس چارتر را ملزم به عدم تبعیض در استخدام میکند. در عوض، مدرسه گفت که "با تمام قوانین و مقررات قابل اجرا در سطح ایالتی و فدرال، تا جایی که تعالیم کلیسای کاتولیک اجازه میدهد، مطابقت دارد."
مهم این است که سنت ایزیدور یک قاضی را که احتمالاً به نفع آن رأی میداد، از دست داده است. برت خود را بدون توضیح از پرونده کنار کشید؛ احتمالاً به دلیل ارتباطش با نیکول استل گارنت، همکار سابقش در دانشگاه نوتردام و دوست نزدیک او که یکی از حامیان اصلی مدارس چارتر مذهبی بوده و به سنت ایزیدور مشاوره داده است. غیبت برت به این معنی است که سه قاضی لیبرال، که احتمالاً علیه مدرسه رأی خواهند داد، میتوانند با اتحاد با تنها یکی از محافظهکاران پیروز شوند، زیرا تساوی ۴-۴ حکم دیوان عالی اوکلاهاما را به قوت خود باقی میگذارد. با این حال، جلسه روز چهارشنبه برای کسانی که امیدوار بودند یک مدرسه چارتر صریحاً مذهبی حتی برای این دیوان محافظهکار یک قدم بیش از حد باشد، دلگرمکننده نبود.
یکی از تحولات ناامیدکننده این بود که دولت ترامپ موضع قبلی دولت فدرال را، که از سال ۲۰۲۳ بیان شده بود، مبنی بر اینکه مدارس چارتر درگیر اقدامات دولتی هستند و بنابراین تابع الزامات قانون اساسی میباشند، کنار گذاشت. لایحه حمایتی آن از سنت ایزیدور به "تغییر اخیر در دولت" اشاره کرد. این تغییر موضعهای ناگهانی، که زمانی نادر بودند، متاسفانه در دولتهای هر دو حزب رایج شدهاند. با این حال، این مورد به خصوص نگرانکننده است زیرا موضع جدید با یک قانون فدرال سال ۱۹۹۴ که حمایت از مدارس چارتر را تأسیس کرد، در تضاد است. این قانون ایجاب میکند که یک چارتر در "برنامهها، سیاستهای پذیرش، رویههای استخدامی، و کلیه عملیات دیگر غیر فرقهای باشد" و "وابسته به یک مدرسه فرقهای یا نهاد مذهبی نباشد". به طور سنتی مسئولیت Solicitor General دفاع از مشروعیت قانون فدرال است اگر استدلال معقولی به نفع آن وجود داشته باشد. اما در عوض، Solicitor General جدید، دی. جان سائر، این رویه را کنار گذاشت و اذعان کرد که حداقل بخشهایی از قانون بند اجرای آزادانه را نقض میکنند. این اولین اظهارات سائر به عنوان Solicitor General در دیوان عالی بود و برای عملکرد او در نقشی که با نقش قاضی دهم مقایسه شده است، نشانه خوبی نیست.
تا آنجا که مخالفان مدارس چارتر مذهبی امیدی به موفقیت دارند، این امید به رئیس دیوان، که مانند پنج قاضی دیگر، محصول آموزش کاتولیک است، وابسته است. (قاضی برت کاوانا، که در این دیوان جایگاهی نزدیک به مرکز دارد، در اظهارات شفاهی روشن کرد که همدردی او قاطعانه با مدارس مذهبی است.) رابرتز نظر اکثریت را در سه پرونده اخیر که دامنه آزادی مذهبی را گسترش دادند، نوشت، بنابراین این یک صعود دشوار است. با این حال، سؤالات او در اظهارات شفاهی را میتوان به نحوی تفسیر کرد که به هر دو طرف متمایل باشد. رابرتز به جیمز کمپبل، وکیل نماینده هیئت مدیره مدارس چارتر، گفت که "این به نظر من دخالت بسیار جامعتری" نسبت به برنامه زمین بازی یا کمک هزینه تحصیلی مورد بحث در پروندههای قبلی است. اما رابرتز همچنین گار را در مورد پیامدهای حکم دیوان در سال ۲۰۲۱ مبنی بر اینکه یک سازمان غیرانتفاعی کاتولیک باید اجازه مشارکت در برنامه فرزندخواندگی فیلادلفیا را داشته باشد، تحت فشار قرار داد، حتی اگر سازمان به دلایل مذهبی، زوجهای همجنسگرا را به عنوان والدین فرزندخوانده تایید نکند. رابرتز پرسید: "شما یک نهاد دولتی دارید که از معامله با خدمات فرزندخواندگی مذهبی امتناع کرد و ما حکم دادیم که آنها نمیتوانند در آن تبعیض دست داشته باشند. این چه تفاوتی با آنچه در اینجا داریم دارد؟ شما یک برنامه آموزشی دارید و میخواهید به آنها اجازه ندهید با یک نهاد مذهبی مشارکت کنند." گار پاسخ داد که مدارس چارتر رابطه بسیار نزدیکتری با دولت دارند؛ مشخص نبود که رابرتز این استدلال را میپذیرد یا خیر.
در نهایت، ممکن است این موضوع مهم نباشد. حتی اگر رابرتز مایل به همراهی نباشد، پرونده دیگری در مورد مدارس چارتر مذهبی مطرح خواهد شد، با عدم انصراف برت، و به نظر میرسد رأیها به نفع آموزش مذهبی عمومی تضمین شده باشد. این امر دروازهها را به روی مدارس چارتر مذهبی در چهل و هفت ایالت که قوانین آنها اکنون این مدارس را ممنوع کردهاند، باز خواهد کرد، با سؤالات دشوار و اجتنابناپذیر همراه با آن. چه اتفاقی میافتد زمانی که یک مدرسه چارتر ادعا میکند باورهای مذهبی آن اجازه میدهد تنها اعضای همکیش را آموزش دهد؟ چه میشود اگر، همانطور که سوتومایور پرسید، مدرسهای بخواهد به جای تکامل، خلقتگرایی را آموزش دهد؟ چه میشود اگر، همانطور که کاگان پرسید، یک جامعه حَسیدی (Hasidic) بخواهد یشیوا (Yeshiva) چارتر خود را آزاد بگذارد تا تلمود را آموزش دهد بدون اینکه مجبور به رعایت الزامات برنامه درسی تحمیل شده بر سایر مدارس چارتر باشد؟ آیا مذهبهای اصلی به ناچار به ضرر فرقههای با دیدگاههای حاشیهایتر سود خواهند برد؟
پرونده سنت ایزیدور یکی از سه پروندهای است که محور آنها مذهب است و دیوان در این دوره تصمیمگیری خواهد کرد. با وجود اینکه فهرست پروندههای دیوان در سالهای اخیر به طور قابل توجهی کاهش یافته است، به نظر میرسد، همانطور که مارسیا کویل برای مرکز قانون اساسی ملی نوشت، "اشتهای سیریناپذیری" برای ورود به اختلافات مذهبی دارد. یک پرونده، از ویسکانسین، این سؤال را مطرح میکند که آیا دفتر خیریههای کاتولیک باید از پرداخت مالیات بیکاری ایالتی معاف شود؛ یک کمیسیون ایالتی گفت که این خیریه واجد شرایط معافیت نیست زیرا کار آن، حتی اگر با انگیزه مذهبی باشد، سکولار است. پرونده دیگر، از شهرستان مونتگومری، مریلند، در مورد این است که آیا والدین دانشآموزان مدارس دولتی که به کتابهای داستان با شخصیتهای همجنسگرا اعتراض مذهبی دارند، باید بتوانند فرزندان خود را از کلاس بیرون بکشند یا خیر. در هر دو پرونده، به نظر میآمد اکثریت قضات متمایل به طرف ادعاهای آزادی مذهبی هستند، و من با این موضع همدردی میکنم. آزادی مذهبی یک امر نیک مثبت است؛ یک اصل بنیادین آمریکایی است. تفکیک کلیسا و دولت نیز چنین است، و اینجاست که مشکل رویکرد فعلی دیوان پیش میآید. جیمز مدیسون در سال ۱۸۲۲ نوشت: "دین در خلوص بیشتری شکوفا میشود، بدون کمک دولت تا با آن." دو قرن بعد، بند تأسیس که به طرز باورنکردنی در حال کوچک شدن است، او را نگران میکرد. این باید ما را نیز نگران کند.؟