از زمانی که ایلان ماسک اعلام کرد که از کارهای روزمره خود با DOGE کنارهگیری میکند، شاید این سوال برایتان پیش آمده باشد که حالا که او عملیات در ارائهدهنده کمکهای بشردوستانه آمریکا را تعطیل کرده، بخش زیادی از زیرساختهای تحقیقات علمی کشور را نابود کرده و سیستمهای ارتباطی در اداره تامین اجتماعی را مختل کرده است، آیا چیز دیگری برای پر کردن وقت خود دارد؟ یکی از راهها برای فهمیدن این موضوع، پرسیدن از گراک، ورودی او در مسابقه هوش مصنوعی است. گراک گزارش میدهد: "شرکت هوش مصنوعی ایلان ماسک، xAI، حرکات قابل توجهی در ممفیس انجام داده است. اما این حرکات بحثبرانگیز شدهاند."
واقعاً همینطور است. سال گذشته، تیم ماسک یک کارخانه متروکه را که قبلاً متعلق به الکترولوکس، تولیدکننده جاروبرقی، در حاشیه محله بوکستاون شهر بود، تصاحب کرد. همانطور که ماسک در آن زمان توضیح داد: "به همین دلیل در ممفیس است، خانه الویس و همچنین یکی از قدیمیترینها – فکر میکنم پایتخت مصر باستان بود." با تواضع همیشگی خود، او کارخانه جاروبرقیاش را کلوسوس نامید و شروع به پر کردن آن با واحدهای پردازش گرافیکی انویدیا یا GPUها کرد، که بلوکهای ساختمانی اساسی سیستمهای هوش مصنوعی هستند. در حال حاضر، او دویست هزار از این GPUها را دارد و به سمت یک میلیون میرود؛ طبق برخی تخمینها، انتظار میرود که او "بزرگترین سوپرکامپیوتر" جهان را بسازد.
تمام این پردازشها برای اجرا به انرژی نیاز دارند، و بنابراین تیم xAI حدود سی و پنج ژنراتور قابل حمل با سوخت گاز متان را به سایت منتقل کرد تا از مرکز داده پشتیبانی کنند. اینها واحدهای نصب شده روی کامیون هستند که بسیاری از آنها توسط کاترپیلار طراحی شدهاند و همان ترکیبی از آلایندهها را که سایر دستگاههای احتراق گاز تولید میکنند – از جمله اکسیدهای نیتروژن و فرمالدهید – منتشر میکنند و در حال حاضر بدون مجوز فعالیت میکنند. مرکز حقوق محیط زیست جنوب در گزارشی که در آوریل منتشر شد، اعلام کرد: "xAI اساساً یک نیروگاه را در جنوب ممفیس بدون هیچ گونه نظارت، بدون مجوز، و بدون توجه به خانوادههایی که در جوامع اطراف زندگی میکنند، ساخته است." (افشای کامل: من هر سال به صورت داوطلبانه در داوری جایزه فیل رید SELC برای بهترین نوشته محیط زیستی درباره جنوب کمک میکنم). SELC خواستار "دستور اضطراری" از شهر برای الزام xAI به توقف استفاده از این ژنراتورها شده است، با جریمه روزانه بیست و پنج هزار دلاری در صورت امتناع شرکت. پل یانگ، شهردار ممفیس، یکی از حامیان این پروژه، در نشستی با اعضای جامعه در ماه مارس به نگرانیها پرداخت. او گفت: "میخواهم بفهمم چگونه میتوانیم از این پروژه به نفع خودمان بهرهبرداری کنیم. میدانم همه شما احساس میکنید که ما داریم مورد بهرهبرداری قرار میگیریم، اما باید از موضع قدرت صحبت کنیم." پس از انتشار گزارش SELC، یانگ توضیح داد که شرکت در حال حاضر درخواست مجوز برای راهاندازی پانزده ژنراتور را در دپارتمان بهداشت شهرستان شلبی در دست بررسی دارد. او گفت: "سی و پنج ژنراتور وجود دارد، اما فقط پانزده تای آنها روشن هستند. بقیه در سایت انبار شدهاند."
معلوم میشود که یانگ ممکن است در مورد این عدد اشتباه کرده باشد. ساوثوینگز، گروهی از خلبانان داوطلب که به نظارت بر مشکلات محیط زیستی کمک میکنند، با استفاده از تجهیزات تصویربرداری حرارتی بر فراز سایت پرواز کردند و نشان دادند که حداقل سی و سه ژنراتور مقدار زیادی گرما منتشر میکنند – که نشاندهنده روشن بودن و کار کردن همزمان آنهاست. (دفتر یانگ و xAI به درخواستها برای اظهار نظر پاسخ ندادند.) در مجموع، آنها حدود چهارصد و بیست مگاوات برق تولید میکنند – معادل نیروگاه بزرگ گازی سازمان دره تنسی در نزدیکی.
ممفیس، در واقع، خانه الویس بود – اما البته، جایی بود که مارتین لوتر کینگ جونیور، که برای حمایت از کارگران اعتصابی به شهر آمده بود، ترور شد، و همچنان مکانی با شکافهای شدید اقتصادی و نژادی است. جای تعجب نیست که محلههای جنوب ممفیس اطراف تاسیسات ماسک – از جمله بوکستاون و وست وود – عمدتاً سیاهپوستنشین هستند و همچنین میزبان تعدادی تاسیسات صنعتی، از جمله کارخانههای شیمیایی و یک پالایشگاه نفت. این منطقه در حال حاضر در مقایسه با مناطق سرسبزتر، سطح آلودگی بالاتری دارد، و طبق گزارش E&E News پولیتیکو، "در حال حاضر در مراجعه به بخش اورژانس برای آسم در ایالت پیشتاز است." همان محلهها در آغاز دهه دور هم جمع شدند تا با خط لوله نفت خام بیهالیا به طول چهل و نه مایل که قرار بود از منطقه عبور کند، مبارزه کنند و در نهایت آن را شکست دهند. در این فرآیند، ستاره سیاسی جدیدی ظهور کرد: جاستین پیرسون، یک آمریکایی آفریقایی تبار جوان که سوار بر این نبرد وارد مجلس ایالتی شد (که بعداً به دلیل پیوستن به اعتراض علیه خشونت مسلحانه در صحن مجلس تنسی پس از تیراندازی در یک مدرسه مسیحی از آن اخراج شد، اما به زودی توسط شهرستان دوباره منصوب و در انتخابات بعدی دوباره انتخاب شد).
پیرسون و برادرش کشاون، مدیر گروهی به نام انجمن ممفیس علیه آلودگی، اکنون به رهبری مبارزه علیه xAI کمک میکنند. آنها در نشست عمومی دپارتمان بهداشت شهرستان شلبی در اواخر آوریل، که شعبه محلی NBC آن را "بیسابقه" توصیف کرد، صداهای برجستهای بودند. دهها معاون کلانتر شهرستان شلبی، افسر پلیس ممفیس و سرباز گشت بزرگراه تنسی در داخل و خارج از دبیرستان فیرلی ایستاده بودند. به شهروندان اجازه داده شد که هر نفر دو دقیقه صحبت کند، اما به سوالات پاسخی داده نشد؛ پس از دو ساعت، جلسات پایان یافت.
سخنگوی شرکت در این نشست با فریادهای مردم روبهرو شد، اما بیانیه کتبی او اصرار داشت که "XAl فراتر از الزامات کنترل آلایندگی عمل میکند. توربینهای Solar SMT-130 مجهز به فناوری کنترل انتشار کم خشک SoLoNOx (D.L.E.) و سیستمهای کاهش کاتالیزوری انتخابی (S.C.R.) خواهند بود که اکسیدهای نیتروژن (NOx) را به 2 ppm کاهش میدهند." کلمه "Solar" در اینجا، با این حال، هیچ ربطی به منبع انرژی ندارد – این نام بخش توربین کاترپیلار است، که از شرکت هواپیمایی سولار گرفته شده که در اواخر دهه ۱۹۲۰ تاسیس شد و نام آن از این واقعیت گرفته شده بود که در شهر آفتابی سن دیگو مستقر بود.
جاستین پیرسون (که در طول مبارزه بیهالیا او را شناختم) در ایمیلی به من گفت: "احساس میکنم به جامعه من بیاحترامی میشود. احساس میکنم دوستان، همسایگان و اعضای خانواده من نادیده گرفته میشوند – هم توسط خود xAI و هم رهبران شهر که این مرکز داده را قهرمانانه حمایت میکنند که آلودگی را وارد هوای ما میکند. برخی از این رهبران به پولی که xAI ظاهراً به ممفیس خواهد آورد اشاره کردهاند، اما اگر ما مجبور باشیم با هوای آلوده دست و پنجه نرم کنیم، پول چه فایدهای دارد؟ همانطور که بزرگان اینجا میگوینند، 'هر پولی، پول خوب نیست'." او افزود: "مردم عصبانی و ترسان هستند. برخی همسایگان ترس خود را در مورد اجازه دادن به کودکان برای بازی در بیرون یا لذت نبردن از وقت در حیاط پشتی خود ابراز کردهاند زیرا نمیدانند چه نوع آلودگی در هوا وجود دارد."
اگر ماسک میخواست متفاوت عمل کند، میتوانست. گزارشی در سال گذشته، از محققانی در تعدادی از شرکتهای انرژی و فناوری، روشن ساخت که ساخت مجموعهای از میکروشبکههای خورشیدی یک برنامه سریع و بسیار مقرون به صرفه برای تامین انرژی چنین مراکز دادهای است. محققان دریافتند: "در حالی که ساخت میکروشبکههای خورشیدی خارج از شبکه با این مقیاس برای اولین بار خواهد بود، انجام آن با فناوری موجود امروز و مقیاسپذیری سریع آن بسیار ممکن است." آنها در واقع پروژه ممفیس ماسک را بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند که استفاده او از ژنراتورهای گازی قابل حمل در بهترین حالت یک راهحل یکبار مصرف است: "بیشتر کاربران انرژی اجارهای برنامهریزی کردهاند که در اسرع وقت به زیرساختهای دائمی منتقل شوند زیرا این رویکرد هزینههای بسیار بالایی دارد و به طور کلی قابلیت اطمینان آن کمتر از زیرساختهای دائمی است."
اما هزینه ظاهراً مسئله بزرگی برای ماسک نیست. (DOGE ادعا میکند که صد و شصت میلیارد دلار در هزینههای دولتی صرفهجویی کرده است، اما تحلیل جدیدی توسط مشارکت غیرانتفاعی برای خدمات عمومی تخمین میزند که تنها با هزینه صد و سی و پنج میلیارد دلار این کار را انجام داده است، زیرا با سرعت و بیکفایتی عمل کرده است.) قضاوت از عملکرد DOGE نشان میدهد که نجات جانها نیز اهمیتی ندارد، اما او میتوانست در ممفیس این کار را انجام دهد، اگر میخواست. پیرسون میگوید: "پنلهای خورشیدی و ذخیرهساز باتری یک جایگزین بسیار تمیزتر برای توربینهای گاز متان خواهند بود. پنلهای خورشیدی همچنین آلایندگی ایجادکننده دود یا مواد شیمیایی مانند فرمالدهید را به جوامع اطراف پمپاژ نمیکنند."
نکته مهمتر اینکه، اقدامات ماسک در ممفیس به نظر میرسد فرض میکند که تجربه او در واشینگتن معمولی خواهد بود. در آنجا، او موفق شد آسیبهای ناشی از تخریب سریع خود را در چند هفته کوتاه قبل از ترک شهر اعمال کند، هرچند با میزان تایید حتی پایینتر از رئیس جمهور. در تنسی، او با نیروهایی روبرو میشود که در چند نسل مبارزه آبدیده شدهاند. پیرسون به یاد آورد که در طول اختلاف خط لوله بیهالیا، "نمایندهای از شرکت خط لوله جامعه من را 'مسیر کمترین مقاومت' نامید. به نظر میرسد شرکتها انتظار ندارند ما مقاومت کنیم، اما ما بارها و بارها خلاف این را ثابت کردهایم. ما دوباره این کار را خواهیم کرد." ؟