بازدیدکنندگان از «مرايا» در العلا، عربستان سعودی عکس می‌گیرند
بازدیدکنندگان از «مرايا» در العلا، عربستان سعودی عکس می‌گیرند

جامعه عربستان سعودی دستخوش تغییرات ریشه‌ای شده است. آیا اقتصاد هم می‌تواند تغییر کند؟

تلاش دولت برای کاهش وابستگی به نفت، اعوجاج‌های دیگری ایجاد می‌کند

بیست سال پیش، بریدة نمادی از مشکلات عربستان سعودی بود. پلیس مذهبی در خیابان‌های شهر گشت می‌زد و مطمئن می‌شد که مغازه‌ها برای پنج نوبت نماز روزانه بسته می‌مانند، زنان فقط در صورت همراهی یک مرد خویشاوند از خانه خارج می‌شوند و جنسیت‌ها در هیچ مکانی با هم مخلوط نمی‌شوند. سینما یا کنسرت وجود نداشت؛ بیشتر رستوران‌ها فقط برای مردان بود. دو دهه قیمت نسبتاً پایین نفت، این فرض را زیر سؤال برده بود که سعودی‌ها به سادگی می‌توانند وارد مشاغل دولتی پردرآمد شوند. نارضایتی از فروپاشی قرارداد اجتماعی به گسترش صادرات دیگر عربستان: بنیادگرایی اسلامی کمک کرد. در سال ۲۰۰۵، یک گروه شبه‌نظامی محلی نزدیک به ۴۸ ساعت با نیروهای امنیتی درگیر شد.

امروز بریدة به سختی قابل شناسایی است. عصر یک جمعه گرم، خیابان اصلی پر جنب‌وجوش است، زنان به آزادی مردان در آنجا تردد می‌کنند. زوج‌ها با هم قدم می‌زنند یا در رستوران‌ها کنار هم می‌نشینند. یک سینما فیلم‌های پرفروش عربی و هالیوودی را نمایش می‌دهد. یک آموزشگاه رانندگی زنان در حومه شهر کسب‌وکار پررونقی دارد. پلیس مذهبی در هیچ کجا دیده نمی‌شود و تروریسم به خاطره‌ای دور تبدیل شده است.

اما بریدة همچنان نماد یک مشکل پایدار است: فقدان تنوع اقتصادی. این شهر چند شغل جدید در بخش خدمات از جمله سینما و آموزشگاه رانندگی دارد و هنوز هم تعداد زیادی شغل در دستگاه بوروکراسی. تنها صنعت قابل توجه دیگر بریدة، کشاورزی خرما است که عمدتاً توسط کارگران مهاجر ادامه می‌یابد.

نمودار: اکونومیست

حکم سلطنتی

با این حال، در مجموع، تحول اقتصادی به کندی رخ داده است، که موجب ناراحتی مقامات شده است. نفت همچنان سهم اصلی صادرات و درآمدهای دولت را تشکیل می‌دهد. سهم آن در فعالیت اقتصادی نیز بالا است، اگرچه از ۳۶ درصد تولید ناخالص داخلی (GDP) در سال ۲۰۱۶ به ۲۶ درصد در سال گذشته کاهش یافته است (به نمودار ۱ مراجعه کنید). آزادسازی وام مسکن به این معنی است که ساخت و ساز، همراه با خرده‌فروشی و مهمان‌نوازی، در حال رونق است. اما رشد سایر صنایعی که توسط مقامات حمایت می‌شوند، ضعیف بوده است.

چرا پیشرفت کند است؟ یک پاسخ این است که، در حالی که تغییر اجتماعی می‌تواند یک شبه اتفاق بیفتد، بازسازی اقتصادی زمان بیشتری می‌برد. برخی صنایع نویدبخش هستند. پادشاهی در استخراج معادن مزیت رقابتی دارد، هم به دلیل زمین‌شناسی و هم به دلیل شباهت‌های فراوان بین استخراج هیدروکربن‌ها و استخراج مواد معدنی. معادن، شرکتی متعلق به صندوق سرمایه‌گذاری عمومی (PIF) عربستان سعودی، امیدوار است به زودی بهره‌برداری از ذخایر بوکسیت را آغاز کند؛ این شرکت در حال حاضر در حال استخراج طلا است. وداناتا (Vedanta)، یک شرکت هندی، قصد دارد ۲ میلیارد دلار در تأسیسات فرآوری مس سرمایه‌گذاری کند.

انرژی‌های تجدیدپذیر ممکن است، به مرور زمان، صنعت دیگری شوند که ریشه می‌گیرد، با توجه به پتانسیل نصب خورشیدی و تولید هیدروژن. صندوق سرمایه‌گذاری عمومی با شرکت‌های چینی مانند LONGi برای توسعه پروژه‌های خورشیدی سرمایه‌گذاری مشترک انجام داده است. هتل‌های در امتداد دریای سرخ می‌توانند در نهایت گردشگران خارجی بیشتری را جذب کنند: شایعات بی‌وقفه مبنی بر تلاش پادشاهی برای افزایش ورود گردشگران بین‌المللی با لغو ممنوعیت الکل در چنین مکان‌هایی می‌چرخد. برخی صنایع پایه با الزامات جدید محتوای بومی در خریدهای عمومی تحریک شده‌اند. به عنوان مثال، گلوله‌های ارتش اکنون به صورت محلی تولید می‌شوند، همانطور که مدت‌هاست در بیشتر کشورهای صنعتی اینگونه بوده است.

اما صنایع دیگری نیز وجود دارند که عربستان سعودی به سادگی دانش فنی لازم برای پیشرفت در آنها را ندارد. خودروسازی یکی از آنهاست. صندوق سرمایه‌گذاری عمومی هدف دارد تا سال ۲۰۳۰ سالانه ۵۰۰,۰۰۰ خودروی الکتریکی تولید کند. به گزارش رویترز، تا پایان سال ۲۰۲۳، تنها کارخانه خودروسازی پادشاهی در مجموع فقط ۸۰۰ خودرو را با استفاده از کیت‌های وارداتی از آمریکا مونتاژ کرده بود. فاروق سوسا (Farouk Soussa) از گلدمن ساکس (Goldman Sachs)، یک بانک، می‌گوید که پیشروی در بخش نیمه‌هادی‌ها با چالش‌های مشابهی روبرو است. در برخی زمینه‌ها، پادشاهی با مکان‌های دیگر نفت‌خیز، مانند امارات متحده عربی، که پیشتاز هستند، رقابت می‌کند.

پیشرفت در تولید پیشرفته به نیروی کار ماهر و تخصص شرکتی نیاز دارد. با این حال، با وجود تلاش برای جذب سرمایه‌گذاری، سرمایه‌گذاران خارجی سرازیر نمی‌شوند. جریان‌های ورودی سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی در سال ۲۰۲۴ نسبت به سال قبل کاهش یافت. برای دستیابی به هدف سال ۲۰۳۰، این رقم به عنوان درصدی از تولید ناخالص داخلی باید بیش از دو برابر شود.

همچنان در صدر

تاوان شاهزاده

شاید بزرگ‌ترین مانع برای بخش خصوصی، خود دولت باشد. صندوق سرمایه‌گذاری عمومی و شرکت‌های تابعه آن به طور فزاینده‌ای به بازیگران غالب در بخش‌های غیرنفتی تبدیل شده‌اند. در سال ۲۰۱۵، صندوق یک صندوق ثروت حاکمیتی نسبتاً ناشناخته بود. اکنون، با دارایی بیش از ۱.۱ تریلیون دلار (از جمله شرکت نفتی دولتی آرامکو که در بورس ریاض فهرست شده است)، یکی از بزرگ‌ترین صندوق‌های جهان است. به نظر می‌رسد هدف صندوق گسترش دامنه خود در تمام بخش‌های جدیدی است که دولت امیدوار است شکوفا شوند—نه تنها در صنایع سنگین و ساخت و ساز، بلکه در بخش‌های خدماتی مانند مهمان‌نوازی، مراقبت‌های بهداشتی و آموزش.

یک دلیل این است که دولت سرمایه‌گذاری خارجی را ناکافی می‌داند. اما دلیل دیگر این است که م ب س به مگاپروژه‌ها علاقه شخصی دارد. شرکت‌های خصوصی اغلب نمی‌توانند یا نمی‌خواهند ریسک‌ها و هزینه‌های عظیم چنین سرمایه‌گذاری‌هایی را متحمل شوند. مشکل برای توسعه بخش خصوصی این است که این پروژه‌ها در حال ایجاد «crowding out» هستند—پروژه‌های دولتی منابع مالی، سرمایه انسانی ماهر و توجه وزرا را جذب می‌کنند و بخش خصوصی را نادیده می‌گیرند.

اثر crowding out زمانی بدتر می‌شود که دولت، به نام «محتوای بومی»، شرکت‌های سعودی را مجبور می‌کند تا فقط از شرکت‌های دیگری که در پادشاهی حضور دارند خرید کنند. این امر می‌تواند سرمایه‌گذاری خارجی را منصرف کند و همچنین به شرکت‌های خصوصی داخلی این امکان را می‌دهد که بدون بهبود کارایی و کیفیت، قراردادهای دولتی سودآور را به دست آورند. «هیچ انگیزه واقعی برای پیشرفت در این اقتصاد برای بخش خصوصی وجود ندارد»، این را یک بانکدار باتجربه می‌گوید.

خطر اصلی برای عربستان سعودی یک بحران مالی قریب‌الوقوع نیست. بر اساس برآوردهای صندوق بین‌المللی پول، پادشاهی در سال جاری برای متوازن کردن بودجه به قیمت نفت حدود ۹۶ دلار در هر بشکه نیاز دارد. قیمت فعلی حدود ۸۳ دلار است و پیش‌بینی می‌شود کسری بودجه در سال جاری ۱.۵ درصد از تولید ناخالص داخلی باشد. این رقم در مقایسه با کسری ۸.۴ درصدی در سال ۲۰۲۰ پایین است. پادشاهی می‌تواند از طریق صدور بدهی، برداشت از صندوق سرمایه‌گذاری عمومی یا حتی فروش بخشی از دارایی‌های آرامکو، این کسری را تأمین مالی کند. و افزایش اخیر قیمت نفت، که قیمت برنت را از ۷۴ دلار در سال ۲۰۲۲ به ۸۵ دلار در سال ۲۰۲۳ رساند، درآمدها را در سال گذشته افزایش داد.

چالش اصلی برای عربستان سعودی این است که چگونه اقتصاد را در دهه آینده به اندازه کافی توسعه دهد تا نیازهای جمعیتی را که به سرعت رشد می‌کند و اشتیاق فزاینده‌ای برای مشاغل خوب دارند، برآورده سازد. تعداد سعودی‌های شاغل در بخش خصوصی از ۱.۷ میلیون نفر در سال ۲۰۲۱ به بیش از ۲.۳ میلیون نفر در پایان سال ۲۰۲۳ افزایش یافته است. اما هنوز ۳ میلیون سعودی دیگر وجود دارند که در بخش دولتی کار می‌کنند و دولت قصد دارد تعداد آنها را کاهش دهد. حدود ۴.۳ میلیون کارمند خارجی وجود دارند. ایجاد ۵۰۰ هزار شغل جدید در سال برای سعودی‌ها برای ده سال آینده برای کاهش بیکاری سعودی‌ها، که حدود ۸ درصد است، به سطح ۳ درصد، هدف دولتی، ضروری خواهد بود.

برای انجام این کار، اقتصاد غیرنفتی باید به سرعت رشد کند. چشم‌انداز ۲۰۳۰ پیش‌بینی می‌کند که تولید ناخالص داخلی غیرنفتی تا سال ۲۰۳۰ دو برابر شود. اما پیشرفت کند بوده است. اگرچه سهم نفت در اقتصاد کاهش یافته است، اما بیشتر به دلیل کاهش تولید نفت و افزایش قیمت‌ها در سال‌های اخیر بوده است. داده‌های منتشر شده توسط دولت نشان می‌دهد که رشد اقتصاد غیرنفتی در سال گذشته فقط ۳.۷ درصد بود. پیش‌بینی‌های صندوق بین‌المللی پول برای سال جاری ۳.۸ درصد است. هیچ یک از این ارقام برای دستیابی به اهداف چشم‌انداز ۲۰۳۰ کافی نیست. برای این کار، پادشاهی نیاز به رشد غیرنفتی پایدار در حدود ۶ درصد یا بیشتر دارد.

این یک مشکل عظیم برای دولت است که باید حل کند. آنها برای این کار پول زیادی دارند، اما به نظر می‌رسد که نه ساختار حکومتی و نه اقتصاد خصوصی به اندازه کافی آماده نیستند. همانطور که یکی از تحلیلگران باتجربه در ریاض اشاره می‌کند، سرعت تغییر اجتماعی در چند سال گذشته باورنکردنی بوده است. اما این فقط یک «پرولوگ» بوده است. چالش اصلی هنوز باقی است.