هنگامی که دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۷ به ریاض سفر کرد، سفر او بیشتر یک نمایش بود تا محتوا. یک رقص شمشیر تشریفاتی، یک مدال طلا و لحظهای عجیب که دست خود را روی یک گوی درخشان گذاشت، بخشی از این نمایش بودند. اما قرارداد ۱۱۰ میلیارد دلاری پیشنهادی تسلیحات با عربستان سعودی عمدتاً محقق نشد – تا اواخر ۲۰۱۸ تنها ۱۴.۵ میلیارد دلار قطعی شده بود – و نشست مشترک دهها رهبر عربی و مسلمان با بیانیهای توخالی به پایان رسید.
این بار، سه کشور حاشیه خلیج فارس برای برگزاری باشکوهترین نمایش رقابت خواهند کرد. آقای ترامپ روز ۱۳ مه وارد عربستان سعودی خواهد شد، اولین توقف در سفری چهار روزه که او را به قطر و امارات متحده عربی نیز میبرد. عربستان سعودی قصد دارد با نمایش هنر پهپادی در درعیه، زادگاه خاندان حاکم، از او پذیرایی کند. قطر به او یک هواپیمای بوئینگ ۷۴۷ را به عنوان جایگزین موقت برای ایر فورس وان قدیمی پیشنهاد خواهد داد، طرحی که بوی رشوه میدهد (کاخ سفید میگوید هر هدیه خارجی را که بپذیرد، کاملاً مطابق با قانون خواهد بود). حتی ترتیبات خواب آقای ترامپ نیز موضوع رقابت بوده است (او یک شب در هر کشور اقامت خواهد کرد تا هیچکس را آزرده نکند).
اما این احتمال وجود دارد که این سفر مقداری محتوا نیز به همراه داشته باشد. در ظاهر، تمرکز بر معاملات تجاری خواهد بود. محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی، پیشاپیش ۶۰۰ میلیارد دلار تجارت و سرمایهگذاری را طی چهار سال آینده پیشنهاد داده است. این رقم به طور غیرواقعی بالا است، اما نشاندهنده درک او از آنچه آقای ترامپ را تحریک میکند، است. حاکمان خلیج فارس به او وعدههای بزرگی خواهند داد تا در داخل کشورش تبلیغ کند؛ در این فرآیند، آنها امیدوارند کشورهای خود را برای سرمایهگذاران احتمالی آمریکایی جذابتر نشان دهند.
به طور خصوصی، آنها بر دو موضوع آقای ترامپ فشار خواهند آورد. یکی پایان دادن به جنگ در غزه است که نیازمند آن است که او بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، را تحت فشار قرار دهد. روز ۱۱ مه، آقای ترامپ اعلام کرد که ادان الکساندر، شهروند دوتابعیتی آمریکا و اسرائیل، از اسارت حماس در غزه آزاد خواهد شد. این اعلام پس از هفتهها مذاکره با این گروه شبهنظامی فلسطینی صورت گرفت.
رسماً، حماس چیزی در قبال این آزادی دریافت نمیکند: آنها آزادی آقای الکساندر را به عنوان یک ژست حسن نیت به آقای ترامپ توصیف میکنند. با این حال، دشوار است تصور کرد که حماس یک گروگان آمریکایی، که اهرم ارزشمندی است، را بدون وعده تلاش آمریکا برای پایان دادن به جنگ، آزاد کند. آقای ترامپ این معامله را "اولین گام از گامهای نهایی لازم برای پایان دادن به این درگیری وحشیانه" نامید.
موضوع بزرگ دیگر، مذاکره برای توافق هستهای با ایران است. کشورهای حاشیه خلیج فارس از این تلاش حمایت میکنند – برخلاف دوره اول ریاست جمهوری آقای ترامپ، زمانی که او را به کنار گذاشتن توافقی که باراک اوباما در سال ۲۰۱۵ امضا کرده بود، ترغیب میکردند. اما مذاکرات، که ماه گذشته آغاز شد، هفته گذشته با مانعی روبرو شد. روز ۷ مه، آقای ترامپ گفت که تصمیم نگرفته است آیا توافق جدید باید به ایران اجازه غنیسازی اورانیوم را بدهد یا خیر. در مصاحبهای که روز بعد با برایتبارت، یک رسانه جناح راست، ضبط شد، فرستاده او به خاورمیانه با او مخالفت کرد. استیو ویتکاف گفت: "برنامه غنیسازی هرگز نمیتواند دوباره در ایران وجود داشته باشد. این خط قرمز ماست." این احتمالاً تلاشها را محکوم به فنا میکند: ایران از دست کشیدن از حق خود برای غنیسازی خودداری میکند.
با این حال، دور چهارم مذاکرات، در مسقط، پایتخت عمان، در تاریخ ۱۱ مه، به طور منطقی خوب پیش رفت. آمریکا آن را "امیدوارکننده" خواند. ایران آن را "دشوار اما مفید" نامید. دور پنجم برنامهریزی شده است. پیشرفتی حاصل نشد – اما بنبستی هم رخ نداد، که نشان میدهد خط قرمز آقای ویتکاف با مداد کشیده شده است نه جوهر. برخی ناظران در واشنگتن معتقدند که اظهارات عمومی او آنچه را که او به طور خصوصی به ایرانیها گفته است، منعکس نمیکند.
آقای ترامپ ممکن است در ریاض دیدارهای جانبی با دیگر رهبران عرب داشته باشد. مهمترین آنها یک گفتگوی خصوصی شایعه شده با احمد الشرع، رئیس جمهور سوریه، خواهد بود. دولت او که پس از سرنگونی بشار اسد در دسامبر روی کار آمد، به شدت خواهان لغو تحریمهای آمریکا علیه سوریه است. برخی از مشاوران آقای ترامپ از موضع سختگیرانهای در قبال رهبر سوریه، که یک جهادی سابق است، حمایت میکنند.
الشرع اخیراً در حال اجرای یک "حمله دلربایی" بوده و سعی دارد با وعده صلح با اسرائیل و امتیازات نفتی و گازی برای شرکتهای انرژی آمریکایی، آقای ترامپ را مجذوب کند. رئیس جمهور آمریکا هنوز با این دیدار موافقت نکرده است، اما میزبانان سعودی او را به پذیرش ترغیب میکنند. روز ۱۲ مه، آقای ترامپ گفت در حال بررسی است که آیا تحریمها را به درخواست ترکیه، حامی الشرع، کاهش دهد یا خیر. او گفت: "ممکن است آنها را از سوریه برداریم، زیرا میخواهیم به آنها شروعی تازه بدهیم."
برای هفتهها دیپلماتها تعجب میکردند که آیا رئیس جمهور روسیه نیز ممکن است به طور ناگهانی ظاهر شود. عربستان سعودی پیش از این چندین دور مذاکرات با مقامات آمریکایی، روسی و اوکراینی با هدف دستیابی به آتشبس برگزار کرده است. اما به نظر میرسد آقای ترامپ در حال کشف این است که ولادیمیر پوتین هنوز هم ولادیمیر پوتین است: سرسخت و مایل به دادن امتیاز نیست. او به نظر میرسد به طور فزایندهای از رهبر روسیه ناامید شده است. روز ۹ مه، کارولین لیویت، سخنگوی مطبوعاتی کاخ سفید، گفت که دیداری در ریاض "اتفاق نخواهد افتاد."
یک رهبر دیگر جهان ممکن است در سرما بماند: آقای نتانیاهو. اگرچه عربستان سعودی روابط دیپلماتیک با اسرائیل ندارد، نخستوزیر اسرائیل در گذشته از این پادشاهی بازدید کرده و امیدوار بود این هفته نیز برای بحث در مورد چشمانداز عادیسازی روابط بیاید. اما جنگ جاری در غزه به این معنی است که هیچکس در خلیج فارس مایل به میزبانی از او نیست. حتی امارات متحده عربی که در سال ۲۰۲۰ روابط رسمی با اسرائیل برقرار کرد، با او مانند یک "عنصر نامطلوب" برخورد میکند. همچنین آقای ترامپ قصد ندارد در راه بازگشت به واشنگتن در اسرائیل توقف کند.
برای پنج سال، عادیسازی روابط اسرائیل و عربستان هدف اصلی سیاست خاورمیانه آمریکا بوده است. هم آقای ترامپ و هم جو بایدن سعی کردند سعودیها را با بستهای از انگیزهها، از جمله یک پیمان دفاعی و یک توافق هستهای غیرنظامی، جذب کنند. اما حداقل در حال حاضر، به نظر میرسد این تلاش مرده است. سعودیها از دولت آقای نتانیاهو خسته شدهاند. به نظر میرسد آقای ترامپ نیز چنین است: توافق گروگانگیری او با حماس، مذاکرات او با ایران و آتشبس اخیرش با حوثیها، یک گروه شورشی در یمن، همگی اسرائیل را غافلگیر کردند. عادیسازی دیگر پیشنیاز همکاری هستهای با عربستان سعودی نیست. توافقی بین پادشاهی و آمریکا ممکن است همین هفته اعلام شود.
آقای ترامپ روز ۱۶ مه با معاملات سرمایهگذاری خود، و شاید هواپیمای جدیدش، به خانه بازخواهد گشت. پیشرفتهای بزرگ در زمینه غزه، ایران و سوریه ممکن است دستنیافتنیتر باشند. اما بازدید او از خلیج فارس ممکن است با این حال نشاندهنده تغییری در رویکرد آمریکا به منطقه باشد – رویکردی که در آن منافعش دیگر تا این حد با منافع اسرائیل همسو نیست.