همزمان با سفر دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، به منطقه خلیج فارس، معامله ایالات متحده با حماس برای آزادی آخرین گروگان آمریکایی، ایدن الکساندر، در روز دوشنبه شکافهای فزاینده بین دولت ترامپ و دولت نتانیاهو را در چندین زمینه برجسته میکند.
دفتر بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، روز دوشنبه اذعان داشت که اسرائیل در مذاکرات منجر به آزادی الکساندر شرکت نداشته است؛ این موضوع خشم خانوادههای گروگانها را برانگیخت، کسانی که معتقدند ترامپ بیش از نخست وزیر اسرائیل به تأمین آزادی گروگانها و توافق آتشبس در غزه متعهد است.
پروفسور ایتان گیلبوآ از دانشگاههای بار ایلان و رایشمن، کارشناس روابط اسرائیل و آمریکا، به المانیتور گفت: «ترامپ حتماً به این نتیجه رسیده است که نتانیاهو در راه تحقق چشمانداز او برای خاورمیانه ایستاده است. این موضوع را در نحوه برخورد ترامپ با آزادی الکساندر میبینیم، اما در مجموعهای از جبهههای دیگر نیز همینطور است، چه جنگ در غزه باشد، چه مذاکرات ایران یا تهدید حوثیها.»
به گفته گیلبوآ، ترامپ حامی واقعی اسرائیل و مردم اسرائیل است، اما نه لزوماً حامی نخست وزیر نتانیاهو یا دولت او. وی افزود: «در این زمینه، دولت ترامپ شبیه دولت بایدن است»، و تأکید کرد که دو کشور در حال حاضر با بحران دیپلماتیک روبرو هستند.
جنگ غزه
گیلبوآ گفت: «آزادی الکساندر یک داستان آمریکایی بود. اسرائیل بخشی از آن نبود.» آدام بولر، نماینده ویژه ترامپ برای واکنش به گروگانگیری، برای مدت کوتاهی مستقیماً با حماس مذاکره کرده بود. هرچند اسرائیل اعتراض کرد و تماسهای مستقیم متعاقباً متوقف شدند، اما آزادی الکساندر نشان میدهد که واشنگتن مایل است اسرائیل را – حتی در چنین مسئله حساسی – در فاصله نگه دارد.
بر اساس اظهارات اخیر ترامپ، رئیس جمهور آمریکا میخواهد به جنگ در غزه پایان دهد، آزادی گروگانها را تضمین کند و گفتگوها را در مورد دوره پس از جنگ آغاز کند. در مقابل، نتانیاهو به دنبال ادامه جنگ است و از هرگونه گفتگو در مورد مدیریت غزه پس از درگیری یا پیگیری راهحل سیاسی اجتناب میکند. اهداف ترامپ و نتانیاهو همسو نیستند. اگر نتانیاهو بر خلاف موضع ترامپ به جنگ ادامه دهد، شکاف دیپلماتیک بین واشنگتن و اورشلیم ممکن است عمیقتر شود.
گیلبوآ گفت: «ترامپ ممکن است اکنون، در طول سفر منطقهای خود، با محمود عباس، رئیس جمهور فلسطین دیدار کند. چنین دیداری پیام روشنی از سوی دولت ترامپ به نتانیاهو در مورد آنچه آنها به عنوان گام بعدی در غزه و کرانه باختری در نظر دارند، ارسال خواهد کرد.» با این حال، وی خاطرنشان کرد که ترامپ همچنان از به رسمیت شناختن دولت فلسطین فاصله زیادی دارد.
ناداڤ تامیر، دیپلمات سابق اسرائیلی که اکنون رئیس روابط بینالملل در موسسه پرز است، گفت: «دولت ترامپ شامل تندروهای ایدئولوژیکی است که با سیاستهای نتانیاهو همذاتپنداری میکنند، اما بسیاری نیز در جنبش مگا (MAGA) هستند که تجارت را اولویت میدهند. و برای این منظور، درگیریهای بینالمللی باید حل شوند، نه تشدید شوند.» وی افزود: «دولت نتانیاهو میخواهد جنگ غزه را ادامه دهد تا بقای سیاسی خود را تضمین کند.»
تامیر گفت همین پویایی در مورد لبنان و سوریه نیز صدق میکند، جایی که ایالات متحده به دنبال ثبات است. اسرائیل آتشبس با لبنان را که با میانجیگری آمریکا حاصل شده، به طور کامل رعایت نمیکند، و در سوریه، نیروهای خود را در منطقه حائل و کوه هرمون حفظ کرده و همزمان به حملات هوایی در نزدیکی دمشق ادامه میدهد.
مذاکرات ایران
مقامات اسرائیلی از واشنگتن خواستهاند تا معاملهای با تهران شبیه به معامله با لیبی را دنبال کند که برنامه هستهای آن را برچید. اما تامیر معتقد است هرگونه توافق آتی به احتمال زیاد شبیه به توافق هستهای ۲۰۱۵ با ایران در زمان اوباما خواهد بود – یعنی توقف و محدود کردن توسعه هستهای به جای حذف کامل آن.
گیلبوآ گفت: «من فکر میکنم ترامپ قبلاً تصمیم گرفته است که میخواهد با ایرانیها به توافق برسد. نتانیاهو ترجیح میدهد که مذاکرات واشنگتن با تهران شکست بخورد. به این ترتیب، او میتواند یک عملیات نظامی علیه پروژه هستهای ایران را توجیه کند – حتی مشروعیت ببخشد.»
وی افزود که نتانیاهو امیدوار بود ایالات متحده به حمله به سایتهای هستهای ایران بپیوندد یا آن را رهبری کند، به خصوص پس از افزایش حضور نظامی آمریکا در منطقه. با این حال، با توجه به خوشبینی مقامات آمریکایی در مورد مذاکرات ایران، تحرکات نیروها با هدف فشار بر تهران برای ورود به مذاکرات جدی بود – نه مقدمهای برای حمله.
اسرائیل زمانی نتانیاهو را به عنوان اولین رهبر جهان که پس از روی کار آمدن ترامپ با وی دیدار کرد، معرفی میکرد و تصور میکرد که ترامپ تعرفهای بر صادرات اسرائیل اعمال نخواهد کرد. در عوض، نتانیاهو مجبور شد در دفتر بیضی بنشیند و شاهد اعلام مذاکرات مستقیم آمریکا با تهران توسط ترامپ باشد. شکاف بین دو رهبر در همان لحظه آشکار شد.
عربستان سعودی
گزارش رویترز در ۸ می نشان میدهد که ایالات متحده دیگر همکاری هستهای غیرنظامی با عربستان سعودی را به عادیسازی روابط با اسرائیل مشروط نکرده است. گیلبوآ گفت: «سفر ترامپ به منطقه کمتر ژئوپلیتیک و بیشتر تجاری است.»
در سالهای اخیر، عربستان سعودی به دنبال پیمان دفاعی با ایالات متحده بود و به نظر میرسید آماده عادیسازی روابط با اسرائیل تحت شرایط خاصی برای جلب موافقت سنا است. این پیمان دفاعی اکنون از دستور کار خارج شده است. به نظر میرسد عادیسازی نیز همینطور است. در عوض، ریاض به ایالات متحده معاملات عظیم تسلیحاتی و بستههای سرمایهگذاری ارائه میدهد – با کنار گذاشتن اسرائیل.
از دیدگاه واشنگتن، نتانیاهو بیشتر به وزرای راست افراطی بزالل اسموتریچ و ایتامار بن گویر پاسخگو به نظر میرسد تا کاخ سفید. برای اینکه ریاض عادیسازی را در نظر بگیرد، اسرائیل باید افق سیاسی در مورد مسئله فلسطین ارائه دهد، مانند سخنرانی نتانیاهو در سال ۲۰۰۹ در بار ایلان که راه حل دو کشوری را به رسمیت شناخت. احتمال اتخاذ چنین موضعی توسط دولت فعلی نتانیاهو تقریباً غیرممکن است.
گیلبوآ گفت: «ترامپ کمتر علاقهمند به سیاست داخلی اسرائیل است. آنچه او میبیند، نخست وزیری است که تسلیم وزرایی از یک حزب اقلیت شده است. این میتواند توضیح دهد که چرا ترامپ در مسئله عربستان سعودی و همچنین سایر موضوعات، نتانیاهو را نادیده میگیرد.»
تامیر گفت: «یحیئل لایتر، سفیر اسرائیل در واشنگتن، با درخواست از کاخ سفید برای گنجاندن اسرائیل در سفر منطقهای ترامپ اشتباه کرد.» این سفر برای انجام معاملات تجاری توسط ترامپ در نظر گرفته شده بود، معاملاتی که اسرائیل نمیتواند از نظر مالی با آنها رقابت کند. با درخواست گنجانده شدن، لایتر بدون نیاز یک بحران اضافی ایجاد کرد.