سکه های رمزارز در یک باتلاق در واشنگتن دی سی شناورند
سکه های رمزارز در یک باتلاق در واشنگتن دی سی شناورند

ارزهای دیجیتال به دارایی باتلاقی نهایی تبدیل شده‌اند

صنعتی که رویای فراتر بودن از سیاست را در سر می‌پروراند، مترادف با معامله به نفع خود شده است

بیت کوین نیمه غرق شده در یک باتلاق
تصویرگری: مونا اینگ و مایکل مایسنر
مونا اینگ و مایکل مایسنر

هنگامی که دولت قطر یک هواپیمای بوئینگ ۷۴۷ را برای جایگزینی ایر فورس وان (هواپیمای مخصوص رئیس جمهور آمریکا) به دونالد ترامپ پیشنهاد داد، رئیس جمهور پاسخ داد: چرا که نه؟ فقط یک آدم احمق پول مجانی را رد می‌کند. هیچ دوره‌ای از ریاست جمهوری در تاریخ مدرن، این همه تضاد منافع را با این سرعت ایجاد نکرده است. با این حال، بدترین معامله به نفع خود در سیاست آمریکا نه در باند فرودگاه، بلکه در بلاک‌چین‌ها یافت می‌شود؛ خانه‌ی تریلیون‌ها دلار ارز دیجیتال.

در شش ماه گذشته، ارزهای دیجیتال نقش جدیدی در مرکز زندگی عمومی آمریکا پیدا کرده‌اند. چندین مقام کابینه سرمایه‌گذاری‌های بزرگی در دارایی‌های دیجیتال دارند. علاقه‌مندان به رمزارزها به اداره‌ی آژانس‌های نظارتی کمک می‌کنند. بزرگترین شرکت‌های این صنعت در میان بزرگترین اهداکنندگان به کمپین‌های انتخاباتی هستند، به‌طوری‌که صرافی‌ها و ناشران صدها میلیون دلار را برای دفاع از قانون‌گذاران دوستدار خود و نابودی مخالفانشان هزینه می‌کنند. پسران رئیس جمهور در سراسر جهان پروژه‌های رمزارز خود را تبلیغ می‌کنند. بزرگترین سرمایه‌گذاران در میم‌کوین (Meme Coin) آقای ترامپ می‌توانند با رئیس جمهور شام بخورند. ارزش دارایی‌های خانواده رئیس جمهور اکنون به میلیاردها دلار رسیده و این موضوع باعث شده است که ارزهای دیجیتال احتمالاً بزرگترین منبع واحد ثروت این خانواده باشند.

این وضعیت با توجه به ریشه‌های رمزارزها مضحک است. هنگامی که بیت‌کوین در سال ۲۰۰۹ شروع به کار کرد، جنبشی آرمان‌گرا و ضد استبداد از آن استقبال کرد. پذیرندگان اولیه رمزارزها اهداف بلندی در مورد انقلابی کردن امور مالی و دفاع از افراد در برابر مصادره اموال و تورم داشتند. آن‌ها می‌خواستند قدرت را به سرمایه‌گذاران کوچک بسپارند، کسانی که در غیر این صورت در معرض رحم و مروت مؤسسات مالی غول‌پیکر قرار می‌گرفتند. این فقط یک دارایی نبود: این فناوری، ابزار آزادی بود.

اکنون همه این‌ها فراموش شده است. رمزارزها نه تنها کلاهبرداری، پول‌شویی و انواع دیگر جرایم مالی را در مقیاسی عظیم تسهیل کرده‌اند، بلکه این صنعت رابطه‌ای کثیف با شاخه‌ی اجرایی دولت آمریکا برقرار کرده است که وال استریت یا هر صنعت دیگری را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. ارزهای دیجیتال به دارایی باتلاقی نهایی تبدیل شده‌اند.

تفاوت با آنچه در خارج از آمریکا می‌گذرد، چشمگیر است. حوزه‌های قضایی متنوعی مانند اتحادیه اروپا، ژاپن، سنگاپور، سوئیس و امارات متحده عربی طی سال‌های اخیر موفق شده‌اند وضوح نظارتی جدیدی به دارایی‌های دیجیتال ببخشند. آن‌ها این کار را بدون تضاد منافع گسترده مشابه انجام داده‌اند. در بخش‌هایی از جهان در حال توسعه، جایی که مصادره اموال توسط دولت‌ها شایع است، تورم بالاترین میزان را دارد و کاهش ارزش پول یک ریسک واقعی محسوب می‌شود، رمزارزها هنوز نقشی را که آرمان‌گرایان اولیه زمانی امیدوار بودند، ایفا می‌کنند.

تمام این‌ها در حالی اتفاق می‌افتد که فناوری زیربنایی دارایی‌های دیجیتال در حال بلوغ است. هنوز هم حدس و گمان زیادی وجود دارد. اما رمزارزها به آرامی توسط شرکت‌های مالی و فناوری اصلی جدی‌تر گرفته می‌شوند. مقدار دارایی‌های واقعی جهان، از جمله اعتبارات خصوصی، اوراق خزانه‌داری ایالات متحده و کالاها، که "توکنیزه" (Tokenized) شده‌اند تا در بلاک‌چین معامله شوند، طی ۱۸ ماه گذشته تقریباً سه برابر شده است. مؤسسات مالی سنتی مانند بلک‌راک (BlackRock) و فرانکلین تمپلتون (Franklin Templeton) از ناشران بزرگ صندوق‌های بازار پول توکنیزه‌شده هستند. شرکت‌های رمزارز نیز درگیر شده‌اند و توکن‌هایی را ارائه می‌دهند که به دارایی‌هایی مانند طلا متصل هستند.

شاید امیدوارکننده‌ترین کاربرد توسط شرکت‌های پرداخت باشد. برخی از آن‌ها استیبل‌کوین‌ها (توکن‌های دیجیتالی که توسط دارایی‌های دیگر و متعارف‌تر پشتیبانی می‌شوند) را پذیرفته‌اند. تنها در ماه گذشته، مسترکارت اعلام کرده است که به مشتریان و تجار اجازه می‌دهد با استیبل‌کوین پرداخت و تسویه حساب انجام دهند. استرایپ (Stripe)، یک شرکت فین‌تک، حساب‌های مالی استیبل‌کوین را در ۱۰۱ کشور راه‌اندازی کرده است. استرایپ همچنین امسال پلتفرم استیبل‌کوین بریج (Bridge) را خریداری کرد. سه سال پس از کنار گذاشتن پروژه دیم (Diem)، متا ممکن است دوباره پای خود را در این آب بگذارد.

این فرصتی است که شرکت‌های رمزارز در خطر از دست دادن آن قرار دارند. حامیان رمزارز استدلال می‌کنند که وقتی جو بایدن در کاخ سفید بود، چاره‌ای جز مبارزه کثیف در آمریکا نداشتند. تحت رهبری گری گنسلر (Gary Gensler)، کمیسیون بورس و اوراق بهادار (SEC) نگاهی منفی به این بخش داشت و بسیاری از برجسته‌ترین شرکت‌های آن را درگیر اقدامات اجرایی و پرونده‌های حقوقی کرد. بانک‌ها از ارائه خدمات به شرکت‌های رمزارز و همچنین ورود به دنیای رمزارزها، به‌خصوص استیبل‌کوین‌ها، ترسیدند. از این نظر، صنعت تا حدی حق دارد. روشن کردن وضعیت حقوقی رمزارزها از طریق دادگاه‌ها، به جای کنگره، نه به طور خاص مؤثر بود و نه همیشه منصفانه. اکنون پاندول نظارتی به شدت در جهت مخالف چرخیده است و اکثر پرونده‌های علیه شرکت‌های رمزارز کنار گذاشته شده‌اند.

نتیجه این است که رمزارزها در آمریکا نیاز دارند خود را نجات دهند. قوانین جدیدی هنوز لازم است تا اطمینان حاصل شود که ریسک‌ها وارد سیستم مالی نمی‌شوند. اگر سیاستمداران، که از قدرت انتخاباتی این صنعت می‌ترسند، در تنظیم صحیح مقررات رمزارزها شکست بخورند، پیامدهای بلندمدت زیان‌آور خواهد بود. خطر قرار دادن موانع حمایتی بسیار کم صرفاً تئوری نیست. سه بانک از بزرگترین بانک‌هایی که در سال ۲۰۲۳ ورشکست شدند، یعنی سیلورگیت (Silvergate)، سیگنچر (Signature) و سیلیکون ولی بانک (Silicon Valley Bank)، همگی در معرض سپرده‌های ناپایدار صنعت رمزارز قرار داشتند. استیبل‌کوین‌ها می‌توانند در برابر هجوم سپرده‌گذاران آسیب‌پذیر باشند و باید مانند بانک‌ها تنظیم مقررات شوند.

بدون چنین تغییراتی، چهره‌های برجسته در دنیای رمزارز از معاملاتی که در واشنگتن انجام داده‌اند، پشیمان خواهند شد. این صنعت در مورد تضاد منافع آشکار ناشی از سرمایه‌گذاری‌های رمزارز خانواده ترامپ تا حد زیادی سکوت کرده است. برای روشن شدن وضعیت صنعت و دارایی‌ها، نیاز به قانون‌گذاری است تا امنیت نظارتی مورد نظر شرکت‌های معقول‌تر رمزارز، که مدت‌هاست برای آن امیدوارند، فراهم شود. درآمیختن منافع تجاری رئیس جمهور و کسب‌وکار دولت در حال حاضر این کار را دشوارتر می‌کند. یک لایحه مربوط به رمزارزها در مجلس سنا در ۸ می پس از آنکه بسیاری از سناتورهای دموکرات و همچنین سه سناتور جمهوری‌خواه حمایت خود را پس گرفتند، در رأی‌گیری رویه‌ای شکست خورد و پیش نرفت.

من، من، میم

هیچ صنعتی که تا این حد با یک حزب خاص مرتبط شود، نمی‌تواند در برابر نوسانات خلقی رأی‌دهندگان آمریکایی مصون بماند. این صنعت با استقبال از آقای ترامپ به عنوان یک ناجی و تبدیل شدن به دارایی باتلاقی مورد علاقه، یک طرف را انتخاب کرده است. رمزارزها نقش جدیدی در میز تصمیم‌گیری سیاست‌گذاری دارند. اما اکنون اعتبار و سرنوشت این صنعت به فراز و نشیب‌های حامی سیاسی‌اش گره خورده است. رمزارز برای خانواده ترامپ خوب بوده است. اما در نهایت، منافع این معامله فقط یک‌طرفه خواهد بود.

فقط برای مشترکان: برای دیدن اینکه چگونه جلد هر هفته را طراحی می‌کنیم، در خبرنامه هفتگی Cover Story ما ثبت‌نام کنید.