تهدید ترامپ برای حاکمیت کانادا
شنبه گذشته، اول فوریه، به خوبی میتواند روزی باشد که مورخان آینده آن را نقطه پایانی نظم بینالمللی مبتنی بر قوانین بدانند که بر روی ویرانههای خونین جنگ جهانی دوم ساخته شد و برای مدت طولانی صلح و رفاه را برای بسیاری به ارمغان آورد.
من در اهمیت و خطر این لحظه اغراق نمیکنم. رئیسجمهور دونالد ترامپ تهدید میکند که تعرفههای ۲۵ درصدی را بر کانادا با بهانهای بیاساس اعمال میکند. علاوه بر این (و شما باید خودتان را نیشگون بگیرید که این واقعاً دارد اتفاق میافتد)، او میگوید اگر آمریکا بتواند کانادا را ضمیمه کند، این تهدیدها را لغو خواهد کرد. این تهدیدها نقض فاحشی از هنجارهای بینالمللی است که کل اساس قوانین تجارت جهانی و روابط بینالملل را به خطر میاندازد.
در حالی که پاسخ قاطع تیم کانادا باعث تعویق مجازات شده است، تهدید این تعرفهها هنوز بر سر ما سنگینی میکند: عدم اطمینان یک ویژگی است نه یک اشکال در دولت جدید ترامپ. خطرات به سختی میتوانند بالاتر باشند. چگونگی پایان مبارزه ناخواسته آمریکا با کانادا تعیین خواهد کرد که جهان در قرن بیست و یکم چگونه کار خواهد کرد. در حال حاضر، ما در معرض خطر رفتن به یک مسیر تاریک هستیم.
بیایید روشن کنیم که چرا این مبارزه مهم است، و نه فقط برای کانادا. با تهدید به اعمال تعرفههای غیرقانونی و غیرموجه بر شرکای خود در توافقنامه ایالات متحده-مکزیک-کانادا (USMCA)—یک قرارداد تجارت آزاد با استاندارد طلایی که توسط خود آقای ترامپ در اولین دوره ریاستجمهوریاش مورد توافق قرار گرفت—آمریکا میگوید که توافقات تجاری هیچ ارزشی ندارند. این یک سابقه واقعاً خطرناک برای بقیه جهان است. بدتر از آن، تهدید آمریکا به ضمیمه کردن ما، یک دموکراسی صلحآمیز و مستقر است. کانادا متحد آمریکا در ناتو است و از طریق نوراد، دوشادوش آمریکا برای اطمینان از امنیت و ایمنی قلمروهای هوافضایی و دریایی آمریکای شمالی کار میکند. با این حال، با گفتن اینکه در ازای الحاق، تهدیدهای تعرفهای خود را لغو خواهد کرد، آمریکا میگوید که اتحادهای نظامی اهمیتی ندارند و میتواند دوستان خود—یا هر کس دیگری—را زیر پا بگذارد.
دنیایی بدون توافقات تجاری متقابل و اتحادهای امنیتی بین شرکای دموکراتیک، دنیایی است که قوانین کمی دارد. ما به قرن نوزدهم باز خواهیم گشت، جایی که قدرت حق بود و در آن قویها هر کاری که میتوانستند انجام میدادند و ضعیفها هر آنچه را که باید تحمل میکردند، تحمل میکردند. ما دو جنگ جهانی و رکود را پشت سر گذاشتیم تا بفهمیم که بشریت میتواند بهتر از این عمل کند. امروز، ما در معرض خطر بیشتری نسبت به هر زمان دیگری از سال ۱۹۴۵ قرار داریم که به دنیایی وحشیانه و فقیر بازگردیم که فکر میکردیم آن را پشت سر گذاشتهایم.
همانطور که جهان با این چشمانداز وحشتناک روبرو است، کشوری که در آن مسیر آینده میتواند تصمیمگیری شود، کانادای خود من است. تسلیم شدن ما یک سابقه فاجعهبار ایجاد میکند و کار را برای همه سختتر میکند.
خوشبختانه، همانطور که جهان دیده است، کانادا تسلیم نمیشود. در ۴۸ ساعت اولی که آقای ترامپ سعی کرد ما را مرعوب کند، نشان دادیم که قوی، باهوش و متحد هستیم. اما، همانطور که در دوره جدید عدم اطمینان اقتصادی که اکنون با آن روبرو هستیم حرکت میکنیم، واقعاً میتوانیم از کمک استفاده کنیم.
اینجاست که آمریکاییها وارد میشوند: مدیرعاملها و کارگران یقه آبی؛ شهرداران، فرمانداران و سناتورها؛ مشاغلی که کالاهای خود را به ما میفروشند و مصرفکنندگانی که به آنچه ما به شما میفروشیم تکیه میکنند. دوستان، خانواده و همسایگان ما. ما شما را میشناسیم و شما را دوست داریم.
ما میدانیم که شما بنزین و خواربار ارزان میخواهید، نه یک جنگ تعرفهای که زندگی را گرانتر میکند. ما میدانیم که شما شغلهای خوب و مشاغلی میخواهید که رونق داشته باشند. و بسیاری از شما (از جمله آقای ترامپ) یک بازار سهام پررونق میخواهید.
بنابراین ما روی شما حساب میکنیم که صحبت کنید و به رئیسجمهور خود بگویید که یک معامله برد-برد با کانادا امکانپذیر است. در واقع، از قبل وجود دارد:USMCA، که خود او امضا کرد.
در نهایت، بقیه جهان وجود دارد. ممکن است وسوسه شوید که درگیری ما را به عنوان یک درگیری دوردست که بهتر است بین همسایگان حل شود، رد کنید. این یک اشتباه بزرگ خواهد بود و آقای ترامپ امیدوار است که شما مرتکب شوید. به هر حال، اگر او بتواند با موفقیت ما را مجبور به تسلیم کند، حرکت به سمت اهداف دیگر برای او بسیار آسانتر خواهد بود. اما برعکس نیز صادق است. اگر کانادا بتواند اصرار کند که آمریکا توافقات فعلی را از بین نبرد، بلکه یک رابطه برد-برد را ادامه دهد، بقیه جهان در آینده بسیار امنتر خواهند بود.
پس با ما بایستید. نه تنها این کار درست است، بلکه در آینده از درد و آسیب اقتصادی زیادی جلوگیری میکند.
همه ما در نقطه عطفی در نحوه عملکرد این قرن قرار داریم. بقیه جهان فوقالعاده خوش شانس هستند که کانادا در مرکز همه اینها قرار دارد. ما شمال واقعی، قوی و آزاد هستیم و هرگز تسلیم نخواهیم شد. ¦
کریستیا فریلند یک نماینده مجلس کانادایی، معاون سابق نخستوزیر و نامزد رهبری حزب لیبرال کانادا است.