Credit...David Dee Delgado/Getty Images for The New York Times
Credit...David Dee Delgado/Getty Images for The New York Times

چرا پسران و مردان دچار مشکل شده‌اند؟ از نگاه درمانگر روابط، تری ریل

و چه کارهایی برای کمک به آن‌ها می‌توان انجام داد.

یک جلسه با تری ریل ممکن است ناراحت‌کننده باشد. درمانگر ازدواج و خانواده به دلیل انعکاس و تقویت احساسات مراجعانش شناخته می‌شود – گاهی اوقات با لعن و نفرین و تقریباً فریاد زدن – در تلاش برای اینکه مردان با احساساتی که عادت به بیان آن‌ها ندارند، ارتباط برقرار کنند.

ریل می‌گوید مردان اغلب در جوانی تحت فشار قرار می‌گیرند تا بیان آسیب‌پذیری خود را متوقف کنند. او می‌گوید این روند می‌تواند منجر به مشکلات بی‌شماری در روابط آینده‌شان شود.

ریل اخیراً به آنا مارتین، میزبان پادکست «مدرن لاو» (Modern Love) پیوست تا در مورد کارش، اینکه چرا مدل‌های فعلی مردانگی ما را مشکل‌ساز می‌داند و چه چیزی برای ساختن مدل‌های جدید لازم است، صحبت کند. می‌توانید گفت‌وگوی آن‌ها را با کلیک بر روی دکمه «پخش» در زیر یا با دنبال کردن برنامه در پادکست‌های اپل، اسپاتیفای، موزیک آمازون، یوتیوب، آی‌هارت‌رادیو یا هر جایی که پادکست گوش می‌دهید، بشنوید.

اگر ترجیح می‌دهید گفت‌وگوی آن‌ها را بخوانید، یک متن ویرایش شده در زیر پیدا خواهید کرد. توجه: قسمت پادکست شامل الفاظ نامناسبی بود که از متن ویرایش شده‌اند.

آنا مارتین: سلام، آنا هستم. فقط یک هشدار سریع – در این قسمت کمی بیشتر از حد معمول فحش وجود دارد. بنابراین اگر با بچه‌ها گوش می‌دهید، شاید تا بعد منتظر بمانید؟

ضبط آرشیوی ۱: عشق اکنون و همیشه.

ضبط آرشیوی ۲: دیشب عاشق شدی؟

ضبط آرشیوی ۳: فقط بهش بگو دوستش دارم.

ضبط آرشیوی ۴: عشق قوی‌تر از هر چیزی است که می‌توانی احساس کنی.

ضبط آرشیوی ۵: به خاطر عشق.

ضبط آرشیوی ۶: عشق.

ضبط آرشیوی ۷: و من تو را بیشتر از هر چیزی دوست دارم.

ضبط آرشیوی ۸: (آواز می‌خواند) عشق چیست؟

ضبط آرشیوی ۹: به سلامتی عشق.

ضبط آرشیوی ۱۰: عشق.

آنا مارتین: از نیویورک تایمز، من آنا مارتین هستم. این «مدرن لاو» است.

امروز با تری ریل، درمانگر ازدواج و خانواده، صحبت می‌کنم.

تری ریل: اه، دن، چیزی که فکر می‌کنم در حال حاضر قصد داری بگی اینه – مزخرف لعنتی. هر کاری برات می‌کنم، هیچ‌وقت کافی نیست.

آنا مارتین: این بازسازی یکی از جلسات مشاوره ازدواج توسط تری است.

تری ریل: و بله، او گفت، بله.

آنا مارتین: تری تازه از یکی از مراجعانش، به نام دانیل، در مورد احساساتی که در طول بحث‌های معمول اما پرخاشگرانه با همسرش دارد، پرسیده است. تری می‌پرسد، اگر احساسات می‌توانستند صحبت کنند، چه می‌گفتند؟ و دانیل با نوعی فروتنی پاسخ می‌دهد، من خیلی سخت تلاش می‌کنم. من سعی می‌کنم آدم خوبی باشم. اما تری فکر می‌کند احساس عمیق‌تری وجود دارد که دانیل آن را بروز نمی‌دهد. بنابراین آن را با صدای بلندتر به او می‌گوید – مزخرف لعنتی.

تری ریل: من احساسات را به خصوص در مردان تقویت می‌کنم. آن‌ها ابتدا خیلی ضعیف احساسشان می‌کنند. اما احساسات ضعیف نیستند. فقط عادت ندارند به آن‌ها احترام بگذارند.

آنا مارتین: کمی غیرمتعارف است، اما این کاری است که تری اغلب انجام می‌دهد. او نوعی آینه احساسی را در مقابل مردانی که با آن‌ها کار می‌کند نگه می‌دارد و سعی می‌کند آن‌ها را با آنچه در زیر پنهان است، در تماس قرار دهد.

تری ریل: من دن را دوست دارم و در عین حال حقیقت را به او می‌گویم. تو لیاقت بهتر از این را داری. تو پسر خوبی هستی. بیا از این وضعیت خارجت کنیم.

آنا مارتین: تری به خاطر این رویکرد مستقیم، مقابله‌گرانه، اما همچنان بسیار مهربانانه خود شناخته شده است. و این گفت‌وگو را دانیل واقعاً در مقاله‌ای برای «مجله نیویورک تایمز» با عنوان «چگونه یاد گرفتم که مشکل در ازدواجم خودم بودم» نوشت. و دانیل این را یاد گرفت چون برخلاف بسیاری از درمانگران زوج، تری طرف می‌گیرد، سعی می‌کند به حقیقت آنچه در حال رخ دادن است برسد، چه چیزی پشت رفتار یک زوج قرار دارد.

تری ریل: من شروع کردم – حوزه کار من زوج‌هایی بودند که در آستانه طلاق بودند و هیچ‌کس نتوانسته بود به آن‌ها کمک کند. این زنان این مردان را به زور می‌کشاندند، و من به سمت آن‌ها متمایل می‌شدم و به آن‌ها می‌گفتم، او درست می‌گوید، تو اشتباه می‌کنی. اگر درست نشوی این اتفاق می‌افتد. اگر درست شوی می‌توانی این را به دست آوری. تو پسر خوبی هستی. این رفتار وحشتناک است. بگذار دستم را دراز کنم و به تو کمک کنم، رفیق. منظورم این است که می‌توانی بهتر از این باشی.

و مردها می‌گفتند، باشه. و زن‌ها فقط خم می‌شدند و شروع به گریه می‌کردند. آن‌ها این بدبخت بیچاره را کشانده بودند. رکورد تا آن زمان هشت درمانگر بود، و نه یک نفر از زن حمایت کرد و با مرد مقابله کرد، نه یک نفر. به ما در مدرسه درمان آموزش داده‌اند که این کار را نکنیم. نه تنها به ما آموزش داده نشده چگونه این کار را انجام دهیم، بلکه به طور فعال به ما آموزش داده شده که این کار را نمی‌کنید. در پدرسالاری حقیقت را به قدرت نمی‌گویید.

آنا مارتین: تری بیش از ۴۰ سال است که این کار را انجام می‌دهد. او رویکرد خود را «درمان زندگی رابطه‌ای» می‌نامد و چندین کتاب پرفروش در مورد آن نوشته است. و در تمام این مدت، او تمرکز خاصی بر مردان داشته است، زیرا از نظر تری، مشکلاتی که مردان با آن‌ها دست و پنجه نرم می‌کنند، از خفیف‌ترین مسائل گرفته تا شدیدترین رفتارها، همه از چیزی اساساً شکسته در مورد نحوه تعریف فرهنگ ما از مردانگی ناشی می‌شود.

بنابراین امروز، تری ریل به من می‌گوید چه چیزی در مورد مردانگی یاد گرفته که او را به شکستن قوانین درمان سوق داده است. او به من خواهد گفت که چگونه دوران کودکی خودش به او نشان داده که مدل‌های فعلی مردانگی ما کار نمی‌کنند و چه چیزی برای ساختن مدل‌های جدید لازم است. و در طول گفت‌وگوی ما، در مورد اینکه در حال حاضر مرد بودن به چه معناست، زیاد صحبت کردیم. زیرا از نظر تری، با وجود ۴۰ سال کار با صدها، اگر نگوییم هزاران مراجع، او می‌گوید مأموریتش برای دسترسی به مردان هرگز تا این اندازه فوری نبوده است. با ما همراه باشید.

آنا مارتین: تری ریل، به «مدرن لاو» خوش آمدید.

تری ریل: ممنون. حضور در اینجا فوق‌العاده است.

آنا مارتین: تری، فکر می‌کنم عادلانه است بگوییم، شما یک نهاد در صنعت خود هستید. شما چند سال است که درمانگر ازدواج و خانواده هستید؟ ۴۰ سال؟

تری ریل: بله.

آنا مارتین: این خیلی زیاد است – عدد دقیق چند است؟ ۴۰ سال تمام؟

تری ریل: ۴۲ سال. حدود دو سال بیشتر از ازدواج خودم.

آنا مارتین: باشه، بیایید گرد نکنیم. بگوییم شما ۴۲ سال است که درمانگر ازدواج و خانواده هستید. زوج‌ها چگونه نزد شما می‌آیند؟ باید صادق باشم. واقعاً حس نمی‌کنم یک آقا به شما زنگ بزند و بگوید: سلام، به کمک برای ازدواجم نیاز دارم. پس مردم چگونه به دفتر شما می‌رسند؟

تری ریل: بله، من دوست دارم بگویم کتاب‌هایم زیر بالش‌های سراسر آمریکا ظاهر می‌شوند.

بیا عزیزم. اگر امشب کمی هیجان می‌خواهی، این کتاب را بخوان. پس بله. نه، بسیاری از مردانی که می‌بینم، همان‌هایی هستند که من «ارجاعات اجباری از طرف همسر» می‌نامم. و منظورم بی‌اهمیت جلوه دادن ازدواج‌های همجنس‌گرا نیست. اما مردانی که من می‌بینم – این نقل قولی از تری ریل است – «افراد مبتنی بر شرم درد دارند. افراد مبتنی بر عظمت مشکل دارند.»

آنا مارتین: هوم.

تری ریل: آن‌ها درد ندارند. اطرافیانشان درد دارند. و زمانی به دیدن من می‌آیند که مشکل آنقدر بزرگ می‌شود که یا اطرافیانشان آن‌ها را به زور می‌کشند تا مرا ببینند، یا بحران رخ داده است، و آن‌ها desesperately سعی در نجات رابطه‌شان دارند. بیشتر اوقات اینطور پیش می‌رود.

آنا مارتین: و همانطور که از خواندن کارهای شما می‌دانم، افراد مبتنی بر شرم در یک رابطه اغلب زنان در یک رابطه هستند، و سپس افراد مبتنی بر عظمت اغلب مردان هستند. درست است؟

تری ریل: اغلب، دو از – ببینید، شاید در اینجا ظرافت بیشتری وجود دارد. و این هم یک کلیت گسترده است، پس با احتیاط بپذیرید. اما زنان در فرهنگ ما – این با فمینیسم در حال تغییر است، اما به طور سنیدی، زنان در فرهنگ ما از جایگاه شرم انطباقی پایین‌تر هدایت می‌شوند و عظمت پنهان دارند، در حالی که مردان از جایگاه برتر بالا هدایت می‌شوند و شرم پنهان دارند. و در مورد زنان، افسرده هستند – افسرده هستند. در مورد مردان، افسرده هستند – نه، نیستند.

آنا مارتین: درست است.

تری ریل: آن‌ها در حال نوشیدن هستند.

آنا مارتین: آن‌ها آن را سرکوب می‌کنند. بله.

تری ریل: بله. و شما درد را نمی‌بینید. پرواز به سوی دارو یا عظمت را می‌بینید که از درد جلوگیری می‌کند. و بسیاری از مشکلاتی که ما به آن‌ها «مشکلات معمولی مردانه» می‌گوییم – سوء مصرف مواد، خشم، خیانت – نمی‌گویم همه آن‌ها ناشی از افسردگی هستند، اما بسیاری از آن‌ها هستند. و زیربنای افسردگی، تروما است.

و روشی که ما به طور سنتی، به اصطلاح، «پسران را به مرد تبدیل می‌کنیم» این است که به آن‌ها آموزش می‌دهیم تا از ارتباط خود با آسیب‌پذیری، با احساساتشان، با دیگران قطع ارتباط کنند.

آنا مارتین: فردگرایی سمی، بله.

تری ریل: بله، ما به این می‌گوییم یادگیری مستقل بودن. و نتیجه یک پسر منقطع، یک مرد منقطع است. ما آسیب‌ناپذیر نیستیم.

آنا مارتین: درست است.

تری ریل: ما انسان هستیم. به مردهایی که با آن‌ها کار می‌کنم می‌گویم، تظاهر به فرار از آسیب‌پذیری خودتان مثل تلاش برای فرار از رکتوم (راست روده) است. این –

آنا مارتین: [می‌خندد]: اوه نه. من واقعاً آن خط را در کتاب شما خواندم و امیدوار بودم آن را با صدای بلند بگویید، چون خیلی خوب است. بله. «فرار از رکتوم». عالی. این را روی پیراهن چاپ کنید، مگر اینکه قبلاً این کار را کرده باشید.

تری ریل: خب، به طریقی دنبال می‌آید. پس نه، البته، همه ما آسیب‌پذیر هستیم. اما تلاش برای زندگی بر اساس آن کد فوق‌العاده انسانی، هر مردی را در برابر اضطراب و شرمی که سپس اعتراف نمی‌کنند، آسیب‌پذیر می‌سازد، زیرا این ضعف محسوب می‌شود. بنابراین کل قضیه فقط یک آشفتگی است. و کاری که من انجام می‌دهم، می‌گویم حس یک جراح را دارم که اعصاب را دوباره وصل می‌کند.

آنا مارتین: شما در مورد آن فرایند در، فکر می‌کنم، اولین کتابتان می‌نویسید، که در مورد افسردگی مردان بود. آن کتاب واقعاً جذاب است. شما می‌نویسید که افسردگی مردان، آنطور که شما توصیف می‌کنید، اغلب از احساسات ناشناخته ناشی می‌شود و غالباً ریشه اصلی بسیاری از مشکلات در ازدواج‌ها و خانواده‌ها است.

می‌خواهم بیشتر در مورد آن صحبت کنم. اما ابتدا می‌خواهم بیشتر بدانم که چرا تصمیم گرفتید بخش زیادی از کار خود را بر روی کار با مردان به طور خاص متمرکز کنید. و فقط برای شروع از ابتدا، وقتی بزرگ می‌شدید، فکر می‌کردید مرد بودن به چه معناست؟

تری ریل: فکر می‌کردم مرد بودن به معنای خشمگین و مسلط و سوءاستفاده‌گر بودن مثل پدرم است. و من هیچ علاقه‌ای به آن نداشتم. پدرم قبلاً مرا کتک می‌زد. منظورم این است که اگر پدرم را عصبانی می‌کردی، کمربند نسبتاً ضخیمی برمی‌داشت و حسابی کتکت می‌زد.

و یکی از چیزهایی که ۳۰ سال بعد فهمیدم این بود که، متاسفانه، آسیب‌پذیری یا حساسیت من محرکی برای پدرم بود. اگر مرا آسیب‌پذیر یا حساس می‌دید، خشمگین می‌شد، درست زمانی که بیشتر به او نیاز داشتم. اما او نسبت به ضعف و آسیب‌پذیری بسیار تحقیرآمیز بود.

بنابراین او هرگز در مورد کودکی‌اش صحبت نمی‌کرد. می‌دانستم که بسیار دشوار بوده است. مادرش را در هشت سالگی از دست داد. او، پدرش و برادرش در دوران رکود اقتصادی در آمریکا زندگی کردند. پدرش گوسفند سیاه خانواده بود، نمی‌توانست کار پیدا کند. آن‌ها به خانه یکی دیگر از اقوام رفتند. آن فامیل با پدرم بدرفتاری می‌کرد.

و من پدرم را وادار کردم تا به من بگوید – وای، نزدیک به ۳۰ سال داشتم – که وقتی او، حدود ۱۱ سالگی، پدرش او و برادر کوچک‌ترش را به گاراژ برد و ماشین را روشن کرد و به آن‌ها گفت، بخوابید. و پدرم می‌دانست که مشکلی وجود دارد. و او با پدرش بحث کرد و بالاخره با او فیزیکی جنگید. و او می‌گوید کفشش پنجره را شکست، و او و برادرش بیرون رفتند. و سپس روز بعد تبعید شد.

آنا مارتین: وقتی این داستان را برای شما تعریف کرد، آیا چیزی در نحوه دید شما به پدرتان تغییر کرد؟ آیا چیزی در درک شما دگرگون شد؟ آیا باعث شد چیزی در مورد او بفهمید؟

تری ریل: بله، البته. دلم نرم شد. و برایش احساس بدی داشتم. و فوراً فهمیدم. و او گفت، پدرم مردی منفعل بود. پدرم مردی ضعیف بود.

آنا مارتین: پدرتان این را در مورد پدر خودش گفت؟

تری ریل: درست است. و بنابراین او ضد آن شد و ضد آن، آن آدم ماشو و احمق بود. اما می‌توانستم درک کنم که چرا او نسبت به چیزی که آن را ضعف می‌دانست، تحقیرآمیز بود.

آنا مارتین: چون یادآور پدر خودش بود؟

تری ریل: چون ضعف پدرش او را تهدید به کشتن می‌کرد. کشنده بود.

آنا مارتین: روشی که شما فضا را باز کردید، طوری که پدرتان تشویق به اشتراک‌گذاری شد، آیا آن شروع رویکرد تری ریل به درمان با مردان بود؟ یعنی، آیا در آن گفت‌وگو چیزی دیدید که اکنون در کار شما امروز می‌بینیم؟

تری ریل: بله، این سؤال زیبایی است. لازم نیست به جزئیات زیادی بپردازیم، اما برای دو سال، من و بلیندا و بچه‌هایم. و –

آنا مارتین: بلیندا همسر شماست، بله.

تری ریل: بله، می‌خواهم بگویم که خودش درمانگر خانواده عالی است. یک مستندساز ما را دنبال کرد، و یک سریال مستند در مورد ما در حال پخش است. و یکی از صحنه‌های ابتدایی – شگفت‌انگیز است که من ۳۴ ساله بودم، هنوز با بلیندا ازدواج نکرده بودم. و والدینم برای یک هفته درمان خانواده با من آمدند.

آنا مارتین: وای. وای.

تری ریل: و ما آن را فیلمبرداری کردیم. و فیلم باقی ماند. و آنچه در آن می‌بینید – من آن را ۴۰ سال است ندیده‌ام.

آنا مارتین: صبر کنید، کسی روی شما، مادرتان و پدرتان درمان خانواده انجام می‌داد، یا شما روی هر سه شما درمان خانواده انجام می‌دادید؟

تری ریل: نه.

آنا مارتین: — خانواده درمانی روی هر سه شما انجام می‌دادید؟

تری ریل: نه، کسی با ما خانواده درمانی انجام می‌داد.

آنا مارتین: فهمیدم.

تری ریل: و چیزی که می‌بینید این است که بعد از ۱۰ دقیقه، من درمانگر را کنار می‌گذارم، که واقعاً بی‌اهمیت است. و به سمت پدر و مادرم حرکت می‌کنم.

آنا مارتین: وای.

تری ریل: و من در ۳۴ سالگی دارم درمان زندگی رابطه‌ای را با والدینم انجام می‌دهم. شما آن را می‌بینید.

آنا مارتین: دارید می‌بینید که چه کاری می‌کنید؟

تری ریل: خب، یکی از اصول اصلی درمان زندگی رابطه‌ای، چیزی است که ما آن را پیوستن از طریق حقیقت می‌نامیم، مقابله با افراد، اما به روشی دقیق و مهربانانه، تا بتوانند آن را بشنوند. یکی از چیزهایی که مدرسه درمان در مورد افراد متظاهر به طور کلی، و مردان به طور خاص، می‌گوید این است که حقیقت را به قدرت نگویید.

من معتقدم رشته من با پدرسالاری و محافظت از متجاوزان همدست است. ما کار بزرگی در کمک به مردم برای ۵۰ سال انجام داده‌ایم تا از شرم بیرون بیایند. اما در کمک به افراد برای پایین آمدن از خود بزرگ‌بینی بی‌نهایت ناکارآمد بوده‌ایم. و من می‌دانستم که باید این کار را انجام دهم.

بنابراین لحظه‌ای با پدرم بود، شروع به گریه کرد. من – اوه، مرا ببخشید.

در مورد مادرش صحبت کرد که فوت کرده بود. در مورد تبعیدش صحبت کرد. و شروع به گریه کرد. و گفت، من هیچ‌کدام از این‌ها را حس نکرده بودم. تمام عمرم به این‌ها فکر نکرده بودم تا وقتی که تو شروع به کاوش کردی، تری. و همانطور که گریه می‌کرد، دستم را روی شانه‌اش گذاشتم.

و گفتم، گریه کن، پیرمرد. هر اشکی که می‌ریزی، اشکی است که من مجبور به ریختن آن نیستم.

در ۳۴ سالگی بسیار خردمندانه بود. [نفس عمیق می‌کشد]

آنا مارتین: دیدن خودتان که این کلمات را می‌گویید، حالا، ۳۰ سال بعد –

تری ریل: بله.

آنا مارتین: – آیا معنای جدیدی برای شما دارند؟

تری ریل: بله.

آنا مارتین: می‌توانید در مورد آن به من بگویید؟

تری ریل: این مشهورترین نقل قول من است اگر – نقل قول از خود اوج تظاهر است، اما انجامش می‌دهم.

آنا مارتین: شما می‌توانید این کار را انجام دهید.

تری ریل: متشکرم.

«پاتولوژی خانواده از نسلی به نسل دیگر می‌غلتد مانند آتشی در جنگل، همه چیز را در مسیر خود از بین می‌برد، تا زمانی که یک نفر در یک نسل شجاعت پیدا کند و با شعله‌ها روبرو شود. آن شخص صلح را برای اجداد خود به ارمغان می‌آورد و کودکان آینده را نجات می‌دهد.»

آنا مارتین: و شما در این لحظه با شعله‌ها روبرو بودید، یا پدرتان با شعله‌ها روبرو بود، یا هر دو شما؟

تری ریل: هر دو ما. لحظه نادری بود. هر دو ما.

آنا مارتین: این صحنه‌ای شگفت‌انگیز است که به اشتراک گذاشتید. و من واقعاً از اینکه در مورد آن به ما گفتید، قدردانی می‌کنم. و شگفت‌انگیز است. منظورم این است که شما می‌گویید در ۳۴ سالگی عاقلانه بود. این آغاز کار شماست. یعنی، شما تازه شروع به توسعه این رویکرد برای کار با مردان کرده بودید. و برای من بسیار شگفت انگیز است که چقدر این از ابتدا شکل گرفته بود.

تری ریل: درست است. خب، این داستانی است که شما را فرا می‌خواند. و این، می‌دانید، این تماس من بود. و آنچه متوجه شدم این بود که مردان برای کار به من مراجعه نمی‌کردند. مردان به زور به من مراجعه می‌کردند، یا تحت یک بحران. و فهمیدم که در فرهنگ ما، و این در حال تغییر است، اما مردان در فرهنگ ما به طور سنتی، به اصطلاح، «مستقل» تربیت می‌شوند، به این معنی که از ارتباط با نیاز، ارتباط با ترس، ارتباط با آسیب‌پذیری و از همه مهمتر، ارتباط با دیگران منقطع می‌شوند. آن‌ها به تنهایی می‌روند. این «کابوی تنها» است. و من کابوی تنها را نمی‌بینم که در ازدواجی موفق باشد.

و کاری که می‌کنم، به مردان کمک می‌کنم که از منزوی بودن دست بردارند و به رابطه برگردند. و یکی از کارهایی که انجام می‌دهم، آموزش چیزی است که من آن را «مردانگی رابطه‌ای» می‌نامم، که یک کد رفتار کاملاً متفاوت است. به جای مستقل بودن، متصل بودن. به جای کنترل‌گرا بودن، تأثیرگذار بودن. به جای منزوی بودن، رابطه‌ای بودن. به جای خودکفایی، نیاز به کمک.

این پنج اصل مردانگی رابطه‌ای است. و آن‌ها مخالف چیزی هستند که به طور سنتی، به اصطلاح، مردانگی قوی نامیده می‌شود. می‌دانید، مردانگی کاذب. اما من در حال نوشتن در مورد آن بودم، می‌دانید، ۳۰، ۴۰ سال است. و به تازگی توجه بیشتری به آن شده است.

آنا مارتین: چه زمانی این کد مردانگی رابطه‌ای را برای اولین بار در کار خود توسعه دادید؟ چه چیزی به شما الهام داد؟

تری ریل: می‌دانید، من آن را به سرعت توسعه دادم. یکی از چیزهایی که درباره خودم دوست دارم، این است که وقتی چیزی می‌فهمم، آن را فوری می‌فهمم. من همیشه برای تدریس آماده‌ام. وقتی چیزی را درک کردم، می‌توانم آن را انتقال دهم. این در مورد زندگی رابطه‌ای صدق می‌کند. این در مورد مردانگی رابطه‌ای صدق می‌کند. من این موضوع را درک کردم که برای حل مسائل زوج، اغلب باید با مرد کار کرد. زیرا بسیاری از مردان آنچه من آن را «ناتوانی رابطه‌ای» می‌نامم، دارند.

آن‌ها در مدیریت درگیری، شنیدن، پاسخ همدلانه دادن، درگیر شدن، نیاز داشتن ناتوان هستند. نمی‌دانم چند نفر از مردان با نیازشان ارتباط دارند. آن‌ها نمی‌دانند که چه نیازهایی دارند. نمی‌دانند چگونه آن‌ها را بیان کنند. نمی‌دانند چگونه آن‌ها را دریافت کنند. و بیشتر مردان در یک رابطه این کار را نمی‌کنند.

این یکی از دلایلی است که بسیاری از زنان می‌گویند، بله، شوهرم آدم خوبی است، اما واقعاً آنجا نیست. او فقط مرا نمی‌فهمد. او در دنیای خودش زندگی می‌کند. بنابراین باید به مردان آموزش داد که چگونه در یک رابطه حضور داشته باشند. و در دهه ۸۰، هیچ‌کس این کار را نمی‌کرد.

آنا مارتین: و همانطور که اشاره کردید، فکر می‌کنم، تری، به سرعت. من هم فکر می‌کنم در فرهنگ فعلی ما، توجه زیادی به مسائل مربوط به مردان و پسران وجود دارد. در مورد افزایش خشونت و بی‌ثباتی که می‌بینیم، صحبت‌های زیادی می‌شود. و من کاملاً مطمئن نیستم که آیا این پدیده‌ها واقعاً در حال افزایش هستند، یا اینکه فقط به آن‌ها بیشتر توجه می‌شود. اما چیزی در حال وقوع است.

تری ریل: بله، و می‌توانم به شما بگویم که این در حال افزایش است. می‌توانم به شما بگویم که افزایش یافته است. من این را در ۴۲ سال گذشته شاهد بوده‌ام. مردان منزوی‌تر، منقطع‌تر، و بیشتر در رنج هستند. نرخ خودکشی در مردان در حال افزایش است. نرخ افسردگی در حال افزایش است. خشونت افزایش یافته است. و بله، رسانه‌ها به این توجه دارند.

اما این یک حقیقت آماری است که آنچه ما مردانگی سنتی می‌نامیم، به آن‌ها آسیب می‌رساند و به اطرافیانشان آسیب می‌رساند. این یک حقیقت است. و می‌دانید، در زمانه ما، بحث در مورد این موضوع به روش سیاسی بسیار دشوار شده است. و باید در مورد آن صحبت کنیم.

آنا مارتین: من کاملاً با شما موافقم. من قطعاً فکر می‌کنم این چیزی است که همه ما باید در مورد آن بسیار باز و با دقت صحبت کنیم. و بله، من در مورد افزایش خشونت، به ویژه خشونت با اسلحه در اینجا در آمریکا فکر می‌کنم، و مطمئناً، بدون اینکه بخواهم بیش از حد آن را کلیت کنم، بسیاری از اینها توسط مردان جوان انجام می‌شود.

تری ریل: درست است. به طور نامتناسبی.

آنا مارتین: به طور نامتناسبی، بله.

تری ریل: بله. و آنچه شما می‌بینید پرخاشگری است. آن را نمی‌نوشند. آن را سیگار نمی‌کشند. آن را به سمت دنیا پرتاب می‌کنند. این یک حقیقت است.

و آنچه با مردان کار می‌کنم، به آن‌ها می‌آموزم که چگونه آن اضطراب را به شیوه بهتری تحمل کنند و برای آن کمک بگیرند. و از خودبزرگ‌بینی خود دست بردارند و در واقع به خودشان و به روابطشان رسیدگی کنند. این کار من است. و همانطور که گفتم، این کار هرگز مهم‌تر از امروز نبوده است. هیچ‌وقت.

آنا مارتین: تری، این گفت‌وگوی فوق‌العاده بود. از اینکه به «مدرن لاو» آمدید، بسیار سپاسگزارم.

تری ریل: خوشحالم که اینجا بودم، آنا. ازت ممنونم. این گفت‌وگوی خوبی بود.

آنا مارتین: پادکست «مدرن لاو» محصولی از نیویورک تایمز است. این قسمت توسط کریستال رامی ساخته شده است. ویراستاری توسط سارا اوکونر، مدیر تولید نیویورک تایمز. میکس صدا توسط دانیل جونز. موسیقی اصلی اثر فلورین کراس. ضبط اصلی پادکست «مدرن لاو» توسط کلی اسپانیایی انجام شده است. تیم پادکست نیویورک تایمز شامل پائولا اشتورم، نینا فلتمن، کلیر پیترسون، و رونی گروین است.

ما دوست داریم نظرات شما را بشنویم. شما می‌توانید برای ما ایمیل بفرستید به [email protected]. از دافنه رو، لئا وودوارد، تام وود، وندل میفر، کاترین بوچر، کاندیس آگوست و آنا والنزو برای کمک به تولید این قسمت تشکر می‌کنیم. نسخه نوشتاری پادکست «مدرن لاو» در nytimes.com/modernlove موجود است.

تیم پادکست نیویورک تایمز شامل پائولا اشتورم، نینا فلتمن، کلیر پیترسون، و رونی گروین است. حمایت مالی از پادکست مدرن لاو توسط پادکست نیویورک تایمز ارائه می‌شود.