اریک تایر / آسوشیتدپرس
اریک تایر / آسوشیتدپرس

انتقام ضدتولدگرایان

مانیفستی که بمب‌گذار یک کلینیک باروری از خود به جای گذاشت، نیازمند رد است.

هفته گذشته، هنگامی که مردی جوان خودرویی بمب‌گذاری شده را در پارکینگ یک کلینیک باروری در پالم اسپرینگز کالیفرنیا منفجر کرد، که منجر به کشته شدن خودش و مجروحیت چهار نفر دیگر شد، من تصور کردم این حمله به نحوی تحریف‌شده با سیاست‌های حامی حیات ارتباط دارد. با وجود پذیرش اخیر لقاح آزمایشگاهی توسط دولت ترامپ، برخی از حامیان حیات، به ویژه کاتولیک‌های محافظه‌کار، با این عمل مخالفند زیرا ممکن است منجر به از بین رفتن جنین‌ها شود. این واقعیت، همراه با ارتباط تاریخی بین احساسات افراطی ضد سقط جنین و بمب‌گذاری کلینیک‌ها، من را به این نتیجه رساند که چرخه خبری حول تلاش‌های رادیکال برای محدود کردن سقط جنین خواهد بود.

اما اشتباه می‌کردم. این بمب‌گذاری که توسط مردی ۲۵ ساله بومی کالیفرنیا به نام گای ادوارد بارتکوس انجام شد، تلاشی برای جلوگیری از دسترسی زوج‌ها به لقاح آزمایشگاهی بود، نه به این دلیل که این فرآیند منجر به مرگ برخی جنین‌ها می‌شود، بلکه به این دلیل که منجر به زنده ماندن برخی جنین‌ها می‌شود. بارتکوس که مانیفستی آنلاین با عنوان "لعنت به شما حامیان حیات!" (Fuck you pro-lifers!) از خود به جای گذاشت که شامل فهرست لینک‌ها و فایل .mp3 توضیح‌دهنده هدفش بود، یک "مرگ‌خواه" (pro-mortalist) علنی بود؛ کسی که با ایجاد انسان‌های جدید مخالف است زیرا، به گفته او، هیچ‌کس نمی‌تواند به لقاح رضایت دهد، و این ناعادلانه اولیه تنها آگاهی جدید را در معرض رنج زندگی و اجتناب‌ناپذیری مرگ قرار می‌دهد. این ویروس ذهنی بود که بارتکوس امیدوار بود با حمله و توضیحاتش گسترش دهد. به همین دلیل تنها، سزاوار رد است: زندگی خوب است و ارزش دفاع دارد.

مانیفست بارتکوس مانند بخش "پرسش‌های متداول" تنظیم شده است، که در آن فلسفه خود را بیان می‌کند و به استدلال‌های متقابل احتمالی می‌پردازد. او نوشت: "بفهمید که مرگ شما از قبل تضمین شده است، و بابت این یکی می‌توانید از والدین خود تشکر کنید." "تنها چیزی که یک مرگ‌خواه می‌گوید این است که اجازه دهید زودتر از دیرتر اتفاق بیفتد (و ترجیحاً آرام به جای یک بیماری یا حادثه)، تا از رنج آینده شما جلوگیری شود، و مهم‌تر از آن، از رنجی که وجود شما برای همه موجودات ذی‌شعور دیگر ایجاد خواهد کرد، جلوگیری شود." از دیدگاه بارتکوس، داشتن فرزند به معنای عمل به عنوان "عاملان داوطلب برای یک مولکول DNA" است – یعنی تسلیم کورکورانه به یک تمایل حیوانی برای تداوم ژن‌های خود. هیچ‌یک از این‌ها جدید نیست، همانطور که بارتکوس خود اشاره کرد زمانی که فلسفه‌اش را با سودگرایی منفی (negative utilitarianism)، گیاهخواری ابطال‌گرا (abolitionist veganism) و "ایفیلیسم" (efilism) مرتبط دانست، که ظاهراً پدیده‌ای مبتنی بر ردیت (Reddit) است و انسان‌ها را صرفاً برده DNA می‌بیند. "مرگ‌خواهی" یک تکرار اشتقاقی از ضدتولدگرایی است، فلسفه‌ای که محقق‌ترین مدافع آن دیوید بناتار، آکادمیسین آفریقای جنوبی، است. (بناتار نسخه‌ای سطح بالاتر از استدلال علیه تولید مثل را در دو دهه گذشته حفظ کرده است.) اما بدنام‌ترین مدافع آن آدام لانزا، تیرانداز سندی هوک، است که نسخه‌ای فوق‌العاده تاریک از همین نظریه مالیخولیایی را در کتابخانه ضبط‌های صوتی خود ترسیم کرد و سپس آن را به اجرا گذاشت.

مارک نوویکوف: تنهایی طرفدار تولدگرای محافظه‌کار

اف‌بی‌آی حمله بارتکوس را که دفاتر کلینیک را ویران کرد، تروریسم طبقه‌بندی کرده است، هرچند او در واقع موفق به از بین بردن هیچ جنینی نشد؛ آزمایشگاه این مرکز در محلی دیگر قرار دارد. شاید هدف از این نمایش بیشتر تحریک واکنش عمومی بود تا جلوگیری از رشد جنین‌های خاص - و مرگ او قطعاً توسط هر دو سوی سیاست آمریکا برای نمایش شکست‌های کنونی ما به کار گرفته خواهد شد. برای بسیاری در چپ، این بمب‌گذاری ممکن است به عنوان اپیزود دیگری در بحران سلامت روان مداوم کشور ثبت شود، با بارتکوس به عنوان نمادی از جوانان خطرناکاً بیمار که می‌توانستند از مداخله زودهنگام برای مقابله با آنچه به نظر می‌رسد تفکر خودکشی بلندمدت بوده است، بهره‌مند شوند. برای بسیاری در راست، این عمل ممکن است سیاسی‌تر تلقی شود - نشانه‌ای از جنون چپ ضد حیات. بارتکوس نامه خود را به حامیان حیات خطاب کرده بود، و فلسفه او مستقیماً در تضاد با نوع سیاست‌های ضد سقط جنین است که دولت ترامپ به طور بسیار عمدی در حال ترویج آن است.

هر دو تحلیل شامل عناصری از حقیقت هستند. بارتکوس خود را مبتلا به اختلال شخصیت مرزی توصیف کرد، و مانیفست او گاهی اوقات پریشان و نامفهوم است (مانند زیربخشی که در آن ترجیح خود را برای شیطان بر خدا اعلام می‌کند). اگرچه او در مورد اینکه چه نوع رنج‌هایی زندگی را بی‌ارزش می‌کنند، شفاف نبود، اما توضیحی در مورد زمان‌بندی حمله خود با اشاره به مرگ اخیر یک دوست از راه دور ارائه داد، که به گفته او پس از درخواست از دوست پسرش برای تیراندازی به او در خواب، که دوست پسرش چندین بار انجام داد، درگذشت. بارتکوس همچنین به نظر می‌رسد تحت تأثیر یکی از آن خرده‌فرهنگ‌های سمی اینترنتی بوده که مانند یک اختلال خلقی مسری عمل می‌کند، نه تنها ایده‌های تلخ، بلکه آب و هوای ذهنی خاصی را نیز منتقل می‌کند. از این منظر، خوبی و شادی بی‌اهمیت جلوه داده می‌شوند، و تمام درد و رنج زندگی به عنوان توجیهی برای کینه‌ورزی‌های انتخابی آن‌ها خوانده می‌شوند. اما بیماری و اندوه این واقعیت را که ایده‌های پشت مانیفست بارتکوس پاسخ‌هایی جدی و جنون‌آمیز به سیاست‌های کنونی هستند، نفی نمی‌کنند، همانطور که اعمال تروریستی مکرراً چنین هستند. حملاتی مانند حمله او نماینده هیچ گرایش اصلی نیستند - اما آنچه را که زیر سطح جامعه در حال جوشیدن است، آشکار می‌کنند: در این مورد، اضطراب و عدم اطمینان در مورد اینکه آیا تداوم حیات بشر به طور کلی برای انسان‌ها یا کره زمین چیز خوبی است.

الیزابت برونیگ: تنهایی طرفدار تولدگرای محافظه‌کار

متقاعد کردن کسی که خلاف این متقاعد شده است که زندگی انسان بیشتر یک امر خوب اثباتی است تا یک خطر، دشوار است. جان چیور زمانی نوشت: "آه، با چنین مردی چه می‌توان کرد؟ چگونه می‌توان چشم او را در یک جمعیت از جستجوی گونه‌ای با آکنه، دست ضعیف منصرف کرد؛ چگونه می‌توان به او آموخت که به عظمت بی‌اندازه نسل بشر، زیبایی سطح خشن زندگی پاسخ دهد؛ چگونه می‌توان انگشت او را برای او بر حقایق سرسختی گذاشت که در برابر آن‌ها ترس و وحشت ناتوانند؟"

ظاهراً نمی‌توان. اما برای هر کسی که در تردید است، یا کسانی که خود را تا حدی وسوسه شده توسط مقدمات بارتکوس می‌یابند، ای کاش می‌توانستند ببینند که زندگی واقعاً خوب است، حتی زمانی که آسان یا دلپذیر نیست. بشریت قادر به عظمت منحصر به فردی است - نه تنها از طریق دستاوردهای تماشایی هنرمندان، دانشمندان و فیلسوفان که همه ما به واسطه خویشاوندی در آن‌ها شریک هستیم، بلکه از نظر اخلاقی نیز: معجزه روزانه افراد در مواجهه با موقعیت‌های پیچیده و ناامیدکننده و انتخاب انجام کار درست با این وجود. جهان پر از چنین افرادی است، هرچند ممکن است توسط کسانی که نسبت به مشارکت‌های بشریت در تاریخ بدبین هستند، نادیده گرفته شوند. پایداری آن‌ها در خوبی استدلال کافی برای وجود بیشتر ما، بیشتر برتری انسانی، بزرگ و کوچک، است. باشد که آینده همیشه متعلق به نوع بشر باشد.