طلوع دورانی جدید در راهآهن بریتانیا درست پس از سپیدهدم، در پارکینگی در سروتون (Surbiton) آغاز شد.
در اینجا، اولین سرویس ریلی تازه ملیشده انگلستان، برای لحظهای از ریل خارج شد— و مسافران، با مهارت تمرینشده از کنار استفراغ هنوز خیس شب قبل، به اتوبوس منتقل شدند.
اما این صرفاً یک اتوبوس جایگزین ریلی نبود. در حالی که دهها مسافر چند ساعت پس از انحلال رسمی شرکت راهآهن ساوت وسترن ریلویز (South Western Railways)، بخش جادهای سفر ریلی خود را آغاز کردند، آنها این کار را با یک اتوبوس جایگزین ریلی راهآهن بزرگ بریتانیا (Great British Railways) انجام دادند.


لحظات بزرگ در تاریخ راهآهن بریتانیا اغلب نیازمند سخنرانیها و تشریفات بودهاند. افتتاح خط ریلی استاکتون به دارلینگتون (Stockton to Darlington) در سال ۱۸۲۵ با حضور ۴۰,۰۰۰ نفر انجام شد که درباره معجزه «اسب آهنی» سخن میگفتند. در افتتاح تونل کانال مانش، ملکه الیزابت به زبان فرانسوی از «آمیزهای از اشتیاق فرانسوی و عملگرایی بریتانیایی» تمجید کرد.
و در آغاز بازگشت راهآهن به مالکیت عمومی، در حالی که هر شرکت فرعی با اتمام قراردادش تحت کنترل دولت قرار میگیرد؟ مسئول قطار به مسافران سفر 05:36 از ووکینگ (Woking) به واترلو (Waterloo) با سخنرانی کوتاهی به مناسبت این رویداد خوشآمد گفت.
او فیالبداهه گفت: «به دلیل کارهای مهندسی برنامهریزی شده در منطقه رینز پارک (Raynes Park)، یک اتوبوس جایگزین ریلی از سروتون وجود خواهد داشت.» این ادای احترام مناسبی بود هم به تاریخ این خط و هم به آنچه حزب کارگر امیدوار است تغییر دهد.
• ملیسازی راهآهن اینجا است. آیا واقعاً قطارهای ما را بهبود میبخشد؟

هنگامی که قطار مسافربری ایستگاه ووکینگ را ترک کرد، نیک رید (Nick Reid)، ۶۶ ساله، یکی از کسانی بود که همراه آن به دل تاریخ سفر میکرد. اگرچه او هنگام رزرو سفرش به لیورپول (Liverpool) از اهمیت این لحظه بیخبر بود، اما کاملاً میدانست که بخشی از سفر با اتوبوس خواهد بود.
او گفت: «من تمام گزینههای جایگزین را بررسی کردم. نمیتوانستم از مسیر کابهام (Cobham)، سانینگدل (Sunningdale) یا هیترو (Heathrow) بروم. خط پیکادلی (Piccadilly Line) بسته بود. تنها گزینه من همین بود.» او افزود: «خوشحالم که در حال ملیسازی است.»

برخلاف رید، شریاس سورش (Shreyas Suresh)، ۱۴ ساله، مشخصاً به دنبال این قطار آمده بود. او کاملاً از اهمیت آن آگاه بود و پدرش را متقاعد کرده بود که او را در بخش اول سفر همراهی کند. او گفت: «این نقطه عطفی بزرگ در تاریخ راهآهن بریتانیا است.» این دو اما توافق کردند که تعداد نقاط عطفی که شاهد هستند را کم نگه دارند و در سروتون پیاده شدند.
متیو تام (Matthew Tam)، یکی دیگر از علاقهمندان به قطار، که والدین مانعی برای او نبودند، در قطار ماند. او معتقد بود که دیدن پایان سفر مهم است. او گفت: «اتوبوس جایگزین ریلی ادامه معنوی سفر قطار است.»
او از نظر حرفهای فیزیکدان است، اما یک فعالیت فرعی در یوتیوب دارد که کانالش ویدئوهای چند ساعته از سفرهای قطار ارائه میدهد. او گفت: «من دوست دارم به سفرهای افتتاحی و آخرین سفرها بروم. وقتی ایستگاهی بسته یا باز میشود، میروم.» این قطعاً با موضوع همخوانی داشت. او افزود: «اگرچه چیزی قابل مشاهده تغییر نکرده، اما پشت صحنه متفاوت است.»


تقریباً در زمانی که اتوبوس ما در جادههای رینز پارک در حرکت بود، قطاری در مسیری نه چندان دور، در جهت مخالف در حرکت بود. این قطار حامل هایدی الکساندر (Heidi Alexander)، وزیر حمل و نقل، بود که تصمیم گرفته بود این روز را با سرویس قطاری که احتمال زیادی برای قطار بودن در تمام مسیر داشت، جشن بگیرد.
او به کسانی که خود را به سفر 06:14 به شپرتون، اولین قطار ملیشده از واترلو، رسانده بودند گفت که «در حال فاصله گرفتن از ۳۰ سال ناکارآمدی، تأخیر در سرویسها و عدم ارائه خدمت به مسافران» هستند.
برای تام، چنین دستاوردی تلخ و شیرین خواهد بود. او اصالتاً اهل هنگ کنگ است. در آنجا بیشتر به اتوبوس علاقه داشت تا قطار. در هنگ کنگ، که شرکت قطار MTR آن در ساوت وسترن سهام داشت، قطارها خستهکننده بودند— هرگز مشکلی نداشتند. «آنها بیش از حد کارآمد بودند.» او از حس عدم قطعیت که سفر ریلی در بریتانیا ارائه میدهد، لذت میبرد.
روز یکشنبه هیچ عدم قطعیتی وجود نداشت. در کلپهام جانکشن (Clapham Junction)، بخش دوم سفر 05:36 از ووکینگ ۳۰ دقیقه زودتر رسید. در آنجا، مسافران اتوبوس به سکو هدایت شدند، جایی که منتظر بخش سوم و نهایی سفرمان— قطار به واترلو— شدیم. این قطار نیز سر وقت بود.
بدین ترتیب، سرویس اولین راهآهن بزرگ بریتانیا دقیقاً طبق برنامه به مقصد رسید. بیشتر کسانی که از قطار پیاده میشدند تا از گیتهای بلیت عبور کنند، کمترین اطلاعی نداشتند که در حال قدم گذاشتن به دل تاریخ هستند.
اما تام میدانست که نه تنها در حال ثبت تاریخ است— بلکه این کار را با لذت بردن از دو علاقه خود: ریل و اتوبوس، که دوباره با هم ترکیب شده بودند، انجام میدهد.