ردی از نور در آسمان شب امتداد می‌یابد، در حالی که ارتش ایالات متحده یک موشک بالستیک قاره‌پیما (ICBM) غیرمسلح را در پایگاه نیروی هوایی وندنبرگ در شمال غربی لس‌آنجلس در 3 مه 2017 آزمایش می‌کند. رینگو چیو/ خبرگزاری فرانسه از طریق گتی ایمیجز
ردی از نور در آسمان شب امتداد می‌یابد، در حالی که ارتش ایالات متحده یک موشک بالستیک قاره‌پیما (ICBM) غیرمسلح را در پایگاه نیروی هوایی وندنبرگ در شمال غربی لس‌آنجلس در 3 مه 2017 آزمایش می‌کند. رینگو چیو/ خبرگزاری فرانسه از طریق گتی ایمیجز

ایالات متحده به یک گنبد آهنین نیاز دارد

ترامپ باید طرح‌های دفاع موشکی «جنگ ستارگان» دهه 1980 را برای محافظت در برابر تهدیدهای فزاینده از روسیه، چین و کره شمالی احیا کند.

دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده، هفته گذشته دستور اجرایی را امضا کرد که به وزارت دفاع دستور می‌دهد یک سپر دفاع موشکی "گنبد آهنین" بر فراز ایالات متحده بسازد. تقریباً بلافاصله، برخی از کارشناسان ابراز تردید کردند و آن را با طرح‌های محقق نشده "جنگ ستارگان" رونالد ریگان، رئیس‌جمهور سابق در دهه 1980 مقایسه کردند و این سوال را مطرح کردند که آیا طراحی یک سپر موشکی بی‌نقص بر فراز چنین کشور بزرگی امکان‌پذیر است یا خیر.

اما ترامپ درست می‌گوید. یک سیستم دفاع موشکی داخلی ایالات متحده هم از نظر فنی امکان‌پذیر است و هم برای دفاع از کشور در برابر تهدیدهای قرن بیست و یکم ضروری است.

اجماع دو حزبی در مورد سیاست دفاع موشکی داخلی ایالات متحده در چند دهه گذشته بر سیستمی متمرکز بوده است که می‌تواند در برابر تهدیدهای محدود از کره شمالی و در آینده با افزایش برد موشک‌هایش، احتمالاً ایران دفاع کند. به این ترتیب، ایالات متحده 44 رهگیر زمینی (GBI) را در کالیفرنیا و آلاسکا مستقر کرده است. این رهگیرها طوری طراحی شده‌اند که مستقیماً به موشک‌های تهاجمی دشمن برخورد کنند، شاهکاری تکنولوژیکی که به اصابت یک گلوله به گلوله دیگر تشبیه شده است.

چهل و چهار رهگیر ممکن است برای مقابله با حملات کوچک از سوی دولت‌های یاغی کافی باشد، اما به راحتی در برابر یک حمله بزرگتر غافلگیر می‌شوند. علاوه بر این، سیستم فعلی برای موشک‌های بالستیک طراحی شده است و نه طیف وسیع‌تری از تهدیدهای قرن بیست و یکم، که اکنون شامل موشک‌های کروز و هایپرسونیک متعارف و هسته‌ای است.

واشنگتن مدت‌هاست که دفاع موشکی در برابر قدرت‌های بزرگی مانند چین و روسیه را منتفی کرده و استدلال می‌کند که باید فقط به بازدارندگی هسته‌ای برای جلوگیری از حملات این دشمنان همتا تکیه کند. طرفداران این دیدگاه استدلال می‌کنند که پذیرش آسیب‌پذیری متقابل "ثبات استراتژیک" ایجاد می‌کند، زیرا هر دو طرف درک می‌کنند که از یک جنگ بزرگ چیزهای زیادی برای از دست دادن دارند. آن‌ها معتقدند که استقرار دفاع موشکی استراتژیک می‌تواند "بی‌ثبات کننده" باشد.

دشمنانی که می‌ترسند دفاع موشکی ایالات متحده بتواند بازدارندگی هسته‌ای آن‌ها را متوقف کند، ممکن است برای ساختن موشک‌های کافی برای غلبه بر دفاع ایالات متحده عجله کنند. بدتر از آن، آن‌ها ممکن است بترسند که یک دفاع قوی به آمریکا گزینه حمله اول را می‌دهد و دشمنان را وسوسه می‌کند که در واقع قبل از اینکه موشک‌هایشان نابود شوند، در یک بحران یا جنگ یک حمله پیشگیرانه را آغاز کنند.

متأسفانه، این رویکرد که به سادگی سرزمین ایالات متحده را در برابر حمله استراتژیک دشمن آسیب‌پذیر می‌گذارد، منجر به ثبات نشده است. برعکس، روسیه با حمایت اجباری هسته‌ای، بزرگترین جنگ زمینی در اروپا را از زمان جنگ جهانی دوم به راه انداخته است. در همین حال، چین بزرگترین توسعه تسلیحات هسته‌ای را از زمان اوج جنگ سرد آغاز کرده است، روزانه متحدان و شرکای ایالات متحده را در منطقه هند و اقیانوس آرام مورد آزار و اذیت قرار می‌دهد و همچنان تهدید به استفاده از نیروی نظامی برای تصرف تایوان می‌کند.

علاوه بر این، به نظر می‌رسد که مسکو و پکن این یادداشت را دریافت نکرده‌اند که ساخت سیستم‌های دفاع موشکی بی‌ثبات‌کننده است. آن‌ها هر دو سیستم‌های دفاع هوایی و موشکی را برای محافظت از سرزمین‌های خود در برابر حمله، از جمله از سوی ایالات متحده، ساخته‌اند و اکنون در حال مدرن‌سازی هستند.

در عین حال، هر دو قدرت در حال ساختن طیف وسیعی از موشک‌های تهاجمی پیشرفته هستند که تهدیدی حیاتی برای ایالات متحده ایجاد می‌کنند. به طور خلاصه، رویکرد فعلی کارساز نیست و واشنگتن باید برای محافظت از خود و بازگرداندن بازدارندگی استراتژیک در سطح جهانی اقدام کند.

نیاز به دفاع موشکی زمانی واضح‌تر می‌شود که یک جنگ قدرت بزرگ بر سر تایوان را تصور کنیم. این سناریو را در نظر بگیرید: چین به تایوان حمله می‌کند و ایالات متحده نیروهایی را برای دفاع از این جزیره بسیج می‌کند. سپس چین دو دوجین موشک هایپرسونیک و کروز متعارف را به سمت پایگاه‌ها و شهرهای ایالات متحده در گوام، هاوایی، کالیفرنیا و تگزاس پرتاب می‌کند.

با توجه به اینکه سیستم فعلی ایالات متحده برای تهدیدهای محدود موشک‌های بالستیک طراحی شده است، بیشتر، اگر نگوییم همه، این موشک‌ها از آن عبور کرده و به هدف مورد نظر خود اصابت می‌کنند. توانایی واشنگتن برای پیشبرد قدرت در دفاع از متحدانش تضعیف می‌شود و یک رئیس‌جمهور ایالات متحده ممکن است تصمیم بگیرد به جای اینکه خطر از دست دادن بیشتر جان آمریکایی‌ها را بپذیرد، به سادگی عقب‌نشینی کند.

اما منطقی نیست که سرزمین مادری را در برابر این نوع حملات به عنوان یک سیاست آسیب‌پذیر بگذاریم. از این گذشته، اولین و مهم‌ترین منافع حیاتی هر رئیس‌جمهور ایالات متحده دفاع از سرزمین مادری است.

توسعه یک گنبد آهنین برای ایالات متحده می‌تواند این نوع حملات را شکست دهد.

ساختن یک سیستم بی‌نقص که بتواند یک حمله بزرگ با صدها یا هزاران موشک هسته‌ای روسی یا چینی را متوقف کند، ممکن است غیرممکن باشد - فعلاً - اما واشنگتن همچنان باید یک سیستم محدودتر برای محافظت از مکان‌های کلیدی، مانند پایگاه‌های نظامی، زیرساخت‌های حیاتی و منطقه پایتخت ملی طراحی کند. چنین سیستمی آسیب‌پذیرترین اهداف آمریکا را برای حمله دشمن از روی میز برمی‌دارد.

چنین دفاعی همچنین به جلوگیری از حمله دشمن در وهله اول کمک می‌کند. اگر چین و روسیه بدانند که یک حمله محدود احتمالاً سرنگون می‌شود، آنگاه با انتخابی بین بزرگ شدن یا رفتن به خانه روبرو می‌شوند. بزرگ شدن، با انجام یک حمله گسترده به ایالات متحده، می‌تواند به یک جنگ هسته‌ای بزرگ تبدیل شود - جنگی که رهبران، نیروهای هسته‌ای، ارتش‌ها و صنایع پشتیبانی کننده جنگ آن‌ها را تهدید می‌کند و به دشمنان ایالات متحده دلیل خوبی برای عدم حمله می‌دهد.

علاوه بر دفاع و بازدارندگی، یک گنبد آهنین برای ایالات متحده به اطمینان خاطر متحدان کمک می‌کند. به عنوان مثال، مقامات و کارشناسان کره جنوبی از من پرسیده‌اند که آیا ایالات متحده - با آسیب‌پذیرتر شدن در برابر تهدیدات موشکی - ممکن است تمایل کمتری برای دفاع از سئول در یک بحران داشته باشد یا خیر.

رهبران کره جنوبی در صورت نداشتن اطمینان از ایالات متحده، می‌توانند تصمیم بگیرند که امور را به دست خود بگیرند، از جمله انجام کارهایی که برخلاف منافع ایالات متحده است، مانند ساختن سلاح‌های هسته‌ای خود و برانگیختن مسابقه تسلیحات هسته‌ای در آسیا. از سوی دیگر، یک سیستم گنبد آهنین ایالات متحده به متحدان اطمینان می‌دهد که واشنگتن می‌تواند در دفاع از آن‌ها کمک کند و در عین حال از سرزمین خود محافظت کند.

منطق یک گنبد آهنین ایالات متحده آنقدر قوی است که در حال تبدیل شدن به اجماع جدید دو حزبی است. گزارش نهایی سال 2023 کمیسیون کنگره دو حزبی 12 نفره در مورد وضعیت استراتژیک ایالات متحده (کمیسیونی که من در آن خدمت کردم) به اتفاق آرا توصیه کرد که "[ایالات متحده باید قابلیت‌های IAMD [دفاع هوایی و موشکی یکپارچه] داخلی را توسعه داده و به کار گیرد که بتواند حملات اجباری روسیه و چین را مهار و شکست دهد."

دهه‌هاست که منتقدان استدلال می‌کنند که دفاع موشکی کارساز نیست، اما واقعیت‌ها تغییر کرده است. فناوری دفاع موشکی در سال‌های اخیر به شدت بهبود یافته است. جهان شاهد موفقیت چشمگیر سیستم گنبد آهنین اسرائیل بوده است که با موفقیت از اسرائیل در برابر حملات گسترده موشکی و پهپادی ایران در دو حمله در ماه آوریل و اکتبر سال گذشته دفاع کرد.

در آزمایش‌ها، GBهای فعلی ایالات متحده تقریباً 50 درصد موفقیت داشته‌اند. علاوه بر این، امکان شلیک چندین رهگیر به هر موشک ورودی وجود دارد و شانس رهگیری موفقیت‌آمیز را به 100 درصد نزدیک‌تر می‌کند.

یک سیستم دفاع موشکی داخلی برای مؤثر بودن نیازی به بی‌نقص بودن ندارد. اگر موشکی به سمت خانه من پرتاب شود، من شانس 50 درصدی دفاع موفقیت‌آمیز را به شانس 0 درصدی بدون سپر موشکی ترجیح می‌دهم. و باز هم، حتی یک شانس نامشخص موفقیت نیز به بازدارندگی دشمنان و اطمینان خاطر متحدان کمک می‌کند.

طراحان معماری جدید گنبد آهنین ایالات متحده باید برای به حداکثر رساندن اثربخشی آن، یک دفاع لایه‌ای را دنبال کنند. همانطور که همکارم راب سوفر در گزارش شورای آتلانتیک جدید می‌نویسد، این باید شامل مجموعه گسترده‌تری از رهگیرها، شاید تا 100 یا بیشتر باشد. آن‌ها می‌توانند با یک لایه زیرین از SM-3 (موشکی که در حال حاضر در دفاع موشکی تئاتر Aegis ایالات متحده استفاده می‌شود)، موشک‌های دفاعی منطقه‌ای در ارتفاع بالا و دفاع موشکی کروز تقویت شوند.

در نهایت، دفاع موشکی ایالات متحده باید به فضا منتقل شود. دستور جدید ترامپ به پنتاگون دستور می‌دهد تا "رهگیرهای فضایی تکثیر شده" را توسعه داده و مستقر کند. قوانین هندسه و فیزیک به این معنی است که رهگیری یک موشک ورودی از فضا آسان‌تر از زمین است.

یک رهگیر زمینی باید تلاش کند تا در مرحله میانی یا نزولی به یک موشک ورودی اصابت کند، زمانی که موشک با بیشترین سرعت حرکت می‌کند و در آنجا می‌تواند به طور بالقوه مانور دهد و تله‌هایی را برای گیج کردن مدافع آزاد کند. از سوی دیگر، یک رهگیر فضایی می‌تواند موشک را در آسیب‌پذیرترین مرحله تقویتی خود هدف قرار دهد، زیرا به آرامی به سمت بالا در یک مسیر قابل پیش‌بینی برای فرار از کشش گرانشی زمین تلاش می‌کند.

ریگان و مشاورانش در دهه 1980 این موضوع را درک کردند و آن‌ها را بر آن داشت تا سیستم اصلی جنگ ستارگان را تصور کنند. آن‌ها از زمان خود جلوتر بودند، اما فناوری به آن‌ها رسیده است. SpaceX ایلان ماسک هزینه پرتاب به فضا را به شدت کاهش داده است و یک سیستم تکثیر شده از حسگرها و رهگیرهای فضایی را مقرون به صرفه و مقرون به صرفه کرده است. شما نمی‌توانید چیزی را که نمی‌بینید بزنید و یک لایه حسگر فضایی، همراه با رادارهای زمینی، دریایی و هوایی، بهترین شانس را برای شناسایی موشک‌های ورودی دشمن فراهم می‌کند.

ترس شوروی از اینکه مسکو نمی‌تواند با سیستم جنگ ستارگان برنامه‌ریزی شده واشنگتن همگام شود، به پایان مسالمت‌آمیز اولین جنگ سرد کمک کرد و ایالات متحده در موقعیتی قرار دارد که در یک رقابت دفاع موشکی در جنگ سرد دوم از چین یا روسیه پیشی بگیرد.

منتقدان استدلال می‌کنند که یک گنبد آهنین برای ایالات متحده خطر آغاز یک مسابقه تسلیحاتی بی‌ثبات‌کننده جدید با چین و روسیه را به همراه خواهد داشت. حقیقت این است که چین و روسیه در حال حاضر در حال مسابقه هستند - تولید موشک‌های تهاجمی و تدافعی جدید - در حالی که واشنگتن در حاشیه نشسته است.

بله، ساختن یک گنبد آهنین آمریکایی پرهزینه خواهد بود، اما ارزان‌تر از یک حمله استراتژیک چینی یا روسی در آینده به سرزمین ایالات متحده خواهد بود.