یک اصطلاح جدید، یعنی «علم استاندارد طلایی»، به طور مداوم در پیامهای منتشر شده از سوی آژانسهای علمی دولت ترامپ به چشم میخورد؛ این اصطلاح، تعهدی به احیای آن را بیان میکند.
با این حال، بسیاری از دانشمندان معتقدند که در عمل، خلاف این اتفاق در حال رخ دادن است.
«گزارش ماها (MAHA Report)» دولت، که هدف آن تشخیص علت اصلی سلامت ضعیف در کودکان آمریکایی بود، توسط مقامات کابینه و منصوبین سیاسی نوشته شده است که اکثر آنها فاقد تخصص علمی و پزشکی هستند. این گزارش شامل خطاهای متعددی بود، از جمله اشارات گنگ و مطالعات ساختگی. هزاران کمک هزینه که از طریق داوری همتا (peer review) توسط کارشناسان بررسی شده بودند، به دلیل تعارض با اولویتهای سیاسی، لغو شدند. این دولت همچنین پیشنهاد طبقهبندی مجدد مقامات دولتی درگیر در اعطای کمکهزینهها را به منظور «افزایش پاسخگویی کارکنان دولتی» مطرح کرده است، که منتقدان آن را راهی برای تزریق سیاست به علم میدانند.
علاوه بر این، در یک فرمان اجرایی با عنوان «علم استاندارد طلایی» در هفته گذشته، پرزیدنت دونالد ترامپ سطح جدیدی از نظارت را بر آنچه به عنوان شواهد با کیفیت محسوب میشود یا نمیشود، تشریح کرد؛ این فرمان یک «منصوب ارشد تعیین شده توسط رئیس آژانس» را مسئول نظارت بر «نقضهای ادعایی» قرار میدهد. مایکل کراتسیوس، مدیر دفتر سیاست علم و فناوری کاخ سفید، در یک نشست خبری اعلام کرد که هدف این فرمان اجرایی «بازسازی اعتماد مردم آمریکا به نهاد علمی ملی ... وضعیت موجود در نهاد پژوهشی ما به کاهش بازده، اتلاف منابع و بیاعتمادی عمومی منجر شده است.»
صدها دانشمند اکنون در حال مقاومت در برابر این رویکرد هستند و معتقدند که دولت میتواند به علم آسیب برساند، حتی در حالی که از زبان جنبشی برای بهبود آن سوءاستفاده میکند. در دولت قبلی ترامپ، تلاشهایی برای محدود کردن نوع شواهدی که میتوانست برای تدوین سیاستهای زیستمحیطی استفاده شود، صورت گرفت، و این محققان نگرانند که «علم استاندارد طلایی» گرگی در لباس میش باشد.
برنا دوزر، استاد بازاریابی در دانشگاه آیداهو که در زمینه «فراعلم» (metascience) — پژوهش در مورد خود فرآیند علمی — مطالعه میکند، اظهار داشت که نقش فزاینده منصوبین سیاسی سوالات جدی را مطرح میکند.
او در یک ایمیل نوشت: «یکی از جنبههای فرمان اجرایی که از دیدگاه علمی به وضوح نگرانکننده به نظر میرسد، تمرکز و تثبیت کنترل سیاسی بر زیرساختها و عملکردهای علمی است — به عبارت دیگر، تسخیر مقرراتی علم. علم اساساً تا حدی موثر است که بتواند مستقل، غیرمتمرکز و دموکراتیک باقی بماند.»
یک درخواست با بیش از ۵۰۰۰ امضاکننده، به رهبری گروه حامی «ایستادگی برای علم» (Stand Up for Science)، میگوید که این فرمان اجرایی زبان علمی را «ربوده» تا دقیقاً عکس آنچه ادعا میکند، عمل کند. این درخواست استدلال میکند که فرمان مذکور «سختگیری علمی و پیشرفت شفاف علم را تضعیف خواهد کرد.»
به طور جداگانه، گروهی از دانشمندان برجسته روز پنجشنبه در گاردین نوشتند: «پنهان در زیر لفاظیهای علمی، طرحی نهفته است که استقلال علمی در ایالات متحده را از بین خواهد برد، با اعطای اختیار به منصوبین سیاسی برای رد کردن کل بدنههای پژوهشی و مجازات محققانی که با اهداف دولت فعلی همسو نباشند.»
سخنگوی کاخ سفید و سخنگوی وزارت بهداشت و خدمات انسانی به سوالات مربوط به انتقادات از فرمان اجرایی پاسخ ندادند.
اصطلاح «استاندارد طلایی» به طور گستردهای در اطلاعیهها استفاده میشود، از جمله در مورد حذف تدریجی برخی رنگهای خوراکی، اعلام تغییر از واکسنهای mRNA به فناوری قدیمیتر، سازماندهی مجدد یک دفتر در وزارت بهداشت و خدمات انسانی، و در تغییر چارچوب نظارتی برای تأیید واکسنهای کووید.
در حساب اینستاگرام موسسه ملی سرطان، پستی در روز پنجشنبه ظاهر شد که میگفت یک پست قبلی در مورد توقف ارتباطات «توسط یک مقام دولتی در تلاش برای تضعیف دولت ترامپ» منتشر شده بود. … «دولت ترامپ همچنان کاملاً متعهد به حمایت از تحقیقات سرطان با استاندارد طلایی است.»
این پست صدها کامنت دریافت کرد.
یکی از کاربران پرسید: «آیا علم استاندارد طلایی همین الان در اتاق با ماست؟»
بهبود علم
فرمان اجرایی بیان میکند که «علم استاندارد طلایی» شامل موارد زیر است: قابلیت بازتولید (reproducible)، شفافیت (transparent)، قابلیت ابطال (falsifiable)، تابع داوری همتا (peer review) بیطرفانه، وضوح در مورد عدم قطعیت (uncertainty)، شکاک (skeptical)، بین رشتهای (interdisciplinary)، پذیرای نتایج منفی و عاری از تضاد منافع (conflicts of interests).
برای سالها، دانشمندانی که در «جنبش علم باز» برای بهبود علم فعالیت میکنند، خواستار گنجاندن بسیاری از این اصول در تحقیقات شدهاند. هدف آنها این است که علم را شفافتر، قابل اعتمادتر، کمتر مغرضانه و کمتر آسیبپذیر در برابر تقلب کنند.
برایان نوزک، استاد روانشناسی در دانشگاه ویرجینیا و یکی از رهبران درخواستها برای اصلاح علمی، گفت: «اگر من فقط بخش ۳ فرمان اجرایی را میخواندم، بسیار خوشحال میشدم — اوه، فوقالعاده! اینها همان چیزهایی هستند که من همیشه در موردشان صحبت میکنم — که ماموریت من پیشبرد آنهاست، و جنبش علم باز از آنها حمایت میکند.»
اما به گفته نوزک، بقیه فرمان اجرایی «از مسیر خارج میشود». در دوره اول دولت ترامپ، اسکات پرویت، مدیر سازمان حفاظت از محیط زیست، سیاستی را وضع کرد که بر اساس آن یک مطالعه نمیتوانست در وضع قوانین استفاده شود مگر اینکه دادههای اصلی آن عمومی شده باشند. در حالی که دانشمندان همیشه به دنبال راههایی برای بهبود پایه شواهد هستند، نوزک در آن زمان استدلال کرد که سیاستگذاری باید بر اساس بهترین شواهد موجود باشد و نه یک چکلیست که اگر یک ویژگی را نداشته باشد، به سادگی نادیده گرفته شود.
او گفت: «اگر از شواهد علمی استفاده نکنید، آنچه باقی میماند ایدئولوژی است.»
فرمان اجرایی مثالهایی از نقض شیوههای علم استاندارد طلایی ارائه میدهد، از جمله دستورالعملهای فدرال برای بازگشایی مدارس در طول همهگیری، سیاستهای زیستمحیطی و تغییرات اقلیمی.
علم اغلب توسط مردم به عنوان فهرستی از حقایق ثابت در یک کتاب دیده میشود. اما دانشمندان اذعان دارند که علم یک فعالیت انسانی، فرآیندی است که به طور مداوم در حال بهبود است. در آن غرور، شکستها، تقلب، اشتباهات صادقانه، مدها و گرایشها — و همچنین کار دقیق و عمدتاً بیجلوه تلاش برای کشف چیزی جدید — وجود دارد. منتقدان علم میگویند علم میتواند و باید بهتر باشد — آنها معتقدند که دولت با نیت خوب در جهت این هدف عمل نمیکند.
الیزابت بایک، مشاور یکپارچگی علم و یکی از پیشروان در شناسایی مقالات علمی مشکلدار که در آنها تصاویر دستکاری شدهاند، گفت: «من در این خط باریک قدم برمیدارم که بگویم در علم تقلب وجود دارد — ما باید بهتر عمل کنیم، باید عواقبی برای آن وجود داشته باشد.»
بایک افزود: «از سوی دیگر، این بدان معنا نیست که تمام علم متقلبانه است. این همان استنباط از اشتباهات موجود در علم است، برای اینکه بگوییم همه چیز در علم اشتباه است. اینطور نیست.»
جوئل آچنباخ، لنا اچ. سان و راشل روبین در تهیه این گزارش همکاری داشتهاند.