مردی در حال دویدن در نزدیکی لاستیک‌های در حال سوختن در جریان اعتراضات علیه ناامنی در پورتوپرنس در 16 آوریل.
مردی در حال دویدن در نزدیکی لاستیک‌های در حال سوختن در جریان اعتراضات علیه ناامنی در پورتوپرنس در 16 آوریل.

هائیتی در آتش، اما راهی به جلو وجود دارد

مداخله موفقیت‌آمیز می‌تواند الگویی برای حل سایر بحران‌ها در دوران چندجانبه‌گرایی رو به زوال ارائه دهد.

پس از بیش از دو سال مبارزه با باندهای تبهکاری که کشور را به محاصره درآورده‌اند، دولت هائیتی به استخدام پیمانکاران نظامی خصوصی روی آورده است. گزارش شده است که اریک پرنس، بنیانگذار شرکت بلک‌واتر (Blackwater)، تا 150 افسر نظامی سابق را برای کمک به دولت در برقراری مجدد امنیت به این کشور اعزام می‌کند.

ناکامی متحدان بین‌المللی و سازمان ملل متحد در پاسخگویی مؤثر به فروپاشی دولت هائیتی، خشم مردم این کشور را قابل درک می‌کند. اما استخدام مزدوران برای هائیتی در بهترین حالت خطرناک است. همچنین این اقدام، پیشینه خطرناکی برای آینده حفظ صلح و امنیت بین‌المللی ایجاد می‌کند. بحرانی که هائیتی را فرا گرفته است، نمونه کوچکی از شکست‌های نظام جهانی کنونی و چالش‌های هماهنگی پاسخ‌های مؤثر برای حفظ صلح در خارج از چارچوب سازمان ملل است. در این عصر چندجانبه‌گرایی رو به زوال، پاسخ صحیح، نه تنها برای هائیتی بلکه برای بحران‌های بشردوستانه آینده چیست؟

هائیتی برای مدتی در آشوب به سر می‌برد. حتی پیش از ترور ژوئیه 2021 جوونل موئیز (Jovenel Moïse)، رئیس‌جمهور این کشور – که گفته می‌شود توسط مزدوران کلمبیایی استخدام‌شده توسط رقبای هائیتی صورت گرفته، اگرچه جزئیات و مسئولیت نهایی آن نامشخص است – این کشور از خلأ حکومتی رنج می‌برد. در پی آن، کشمکش سیاسی میان جانشینان موئیز درگرفت. آریل هنری (Ariel Henry)، برنده نهایی، حتی وضعیت موقت خود را نیز نیمه‌کاره رها کرد؛ در آوریل 2024، ائتلافی از باندهای جنایتکار در پورتوپرنس، پایتخت، فرودگاه را محاصره کردند و مانع بازگشت او به کشور شدند.

در تلاشی برای تشکیل یک دولت کارآمد و به امید هموارسازی مسیر برای یک مأموریت حفظ صلح بین‌المللی، جامعه کارائیب (Caricom) در آوریل 2024 درباره تشکیل یک شورای ریاست جمهوری انتقالی (TPC) مذاکره کرد. این شورا که قرار بود نماینده بخش‌های مختلف سیاسی و تجاری کشور باشد، به دلیل اتهامات فساد و دسیسه‌های سیاسی فلج شده و در اوایل نوامبر – کمتر از شش ماه پس از انتخاب – گری کنیل (Garry Conille)، دیپلمات مورد احترام هائیتی و نخست‌وزیر سابق، از ریاست آن برکنار شد.

در حالی که هائیتی مدت‌ها از یک دولت ضعیف و ناکارآمد رنج می‌برد، ظهور ائتلاف کارآمدی از باندها به نام G9 نشان‌دهنده دوران جدیدی از ناامیدی و خطر بین‌المللی است. رهبران G9، از جمله جیمی "باربیکیو" شریزیه (Jimmy “Barbecue” Chérizier)، جاه‌طلبی‌های سیاسی خود را ابراز کرده و اصرار دارند که شرایط هرگونه راه‌حل آینده را آن‌ها دیکته خواهند کرد.

امروزه، این باندها تقریباً 90 درصد پایتخت را کنترل می‌کنند و فرودگاه آن را بسته‌اند. آن‌ها همچنان کنترل خود را بر مناطق روستایی کشور گسترش می‌دهند و عملیات خود را از طریق اخاذی و قاچاق مواد مخدر و انسان تأمین مالی می‌کنند. جریان ثابتی از سلاح‌های پیشرفته خریداری شده در ایالات متحده که به این کشور قاچاق می‌شوند، خشونت آن‌ها را تغذیه می‌کند. سال گذشته، این باندها مسئول مرگ بیش از 5600 نفر بودند و در سه ماهه اول سال 2025 نیز بیش از 1600 نفر کشته شده‌اند. خشونت بیش از نیم میلیون نفر را آواره کرده و کنترل باندها بر مسیرهای تأمین در خارج از پورتوپرنس، کمک‌های بشردوستانه و اقلام ضروری را مختل کرده است، که منجر به سوءتغذیه بیش از نیمی از کشور شده است.

این فروپاشی دولت و خونریزی تحت یک قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد برای ارائه حمایت امنیتی به این کشور درگیر رخ داده است. این طرح که در اکتبر 2023 تصویب شد، یک راه حل نیمه‌کاره بود، یک مأموریت حمایت امنیتی چندملیتی (MSS) که پس از آن که چین و روسیه، هر دو دارای حق وتو، قطعنامه‌ای برای مأموریت وسیع‌تر حفظ صلح سازمان ملل را مسدود کردند، به هم پیوسته شد. در آن زمان – با توجه به اینکه سازمان ملل به دلیل لجاجت دو عضو دائم شورای امنیت خود فلج شده بود – این طرح یک راه‌حل نوآورانه و عملی به نظر می‌رسید. اما این‌گونه نیست.

با وجود اینکه روسیه و چین خود را رهبران جدید جنوب جهانی معرفی می‌کنند، به نظر می‌رسد از ادامه مسدود کردن یک قطعنامه کارآمد سازمان ملل با هدف کاهش رنج شهروندان هائیتی، راضی هستند، اگر این امر به معنای اجازه دادن به یک بحران در 831 مایلی ساحل ایالات متحده برای تشدید و بدتر شدن باشد.

یک مأموریت رسمی حفظ صلح سازمان ملل متحد، برای پرداخت هزینه 600 میلیون دلار تخمین زده شده، از حق عضویت‌های سازمان ملل استفاده می‌کرد. همچنین نیروهای سنتی کلاه‌آبی سازمان ملل را برای برقراری مجدد امنیت لازم اعزام می‌کرد تا کمک‌های بشردوستانه و توسعه‌ای جان افراد را نجات داده و کشور را بازسازی کنند. در عوض، راه‌حل تصویب شده توسط سازمان ملل در اکتبر 2023، دیپلمات‌ها را مجبور کرد تا به دنبال کمک‌های داوطلبانه، هم از نظر مالی و هم امنیتی، باشند.

اما صندوق امانی سازمان ملل تنها 110 میلیون دلار کمک داوطلبانه جمع‌آوری کرد، شامل 15 میلیون دلار از ایالات متحده (که 300 میلیون دلار نیز به یک صندوق موازی برای تجهیزات کمک کرد و در ابتدا 100 میلیون دلار تعهد کرده بود)، 63 میلیون دلار از کانادا، و تنها 8 میلیون دلار از فرانسه (اگرچه فرانسه 2 میلیون دلار دیگر به سایر صندوق‌ها برای هائیتی کمک کرد).

در اوایل سال جاری، دولت ترامپ با اکراه به تعهد مالی به مأموریت پایبند ماند که از دولت پیشین خود به ارث برده بود. رأی شورای امنیت در مورد تمدید مأموریت MSS برای اکتبر برنامه‌ریزی شده است و حمایت ایالات متحده – که اکنون نامشخص است – کلیدی است.

در همین حال، مأموریت MSS، قادر به استفاده از سازمان رسمی نیروهای حافظ صلح سازمان ملل نیست و مجبور است به تعهدات موردی از کشورهای مختلف برای تأمین منابع و نیروهای زمینی متکی باشد.

در ابتدا، کنیا موافقت کرد که 1000 افسر پلیس را تأمین کند، با وعده‌هایی برای کمک‌های دیگر از کشورهای غرب آفریقا و آمریکای مرکزی و همچنین از جامعه کارائیب (Caricom). امروزه، تنها 800 افسر پلیس کنیایی – نه سرباز – در هائیتی حضور دارند، که از نظر تسلیحات و نفرات، از باندهای بی‌رحم هائیتی عقب‌تر هستند. حضور این افسران پلیس به طور گسترده مورد استقبال است، اما – که عمدتاً در پادگان‌های خود در پورتوپرنس مستقر هستند – هنوز توسط نیروهای زمینی کافی از آمریکای مرکزی، کارائیب یا شرکای آفریقایی حمایت نمی‌شوند.

برزیل، آرژانتین و شیلی که پیشتر در یک مأموریت حفظ صلح گذشته نیروهای سازمان ملل را تأمین کرده بودند، از تعهد وجوه یا سربازان خودداری کرده‌اند. در مورد برزیل، شایعه شده است که این موضع تا حدی ناشی از دلایل سیاسی داخلی است: افسران برزیلی که زمانی در هائیتی خدمت می‌کردند، به متحدان ژایر بولسونارو (Jair Bolsonaro)، رقیب و سلف رئیس‌جمهور لوئیز ایناسیو لولا داسیلوا (Luiz Inácio Lula da Silva)، تبدیل شدند و از تلاش ادعایی کودتای 8 ژانویه 2023 رئیس‌جمهور سابق حمایت کردند.

بدبینی ژئواستراتژیک چین و روسیه باید رهبران جنوب جهانی را به تأمل وا دارد. امید اندکی وجود دارد که این موضع انفعالی ممکن است شروع به تغییر کند. در نشستی میان کشورهای آمریکای لاتین و کارائیب با چین در ماه مه، اعلامیه نهایی شرکت‌کنندگان را متعهد به یافتن راه‌حلی برای بحران امنیتی و توسعه هائیتی کرد.

چگونگی این کار، به جز یک ادعای مبهم مبنی بر اینکه امضاکنندگان با سازمان ملل و جامعه بین‌المللی همکاری خواهند کرد، بی‌پاسخ مانده است. طبق گزارش‌ها، مقاومت چین در برابر راه‌حل شورای امنیت به دلیل تعرفه‌های دونالد ترامپ (Donald Trump)، رئیس‌جمهور ایالات متحده، شدت یافته است. و هرگونه تلاش مورد حمایت چین، این سؤال را باقی می‌گذارد که چه کسی نیروهای حافظ صلح و تأمین مالی اضافی را ارائه خواهد داد. همچنین مسئله پیچیده این است که آیا ترامپ اجازه خواهد داد چنین مأموریت تحت رهبری چین در کشوری که تنها دو ساعت پرواز از میامی فاصله دارد، انجام شود.

در همین حال، علیرغم اینکه بلوک BRICS، به رهبری برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی، با افتخار خود را جایگزینی برای نهادهای چندجانبه سنتی تحت رهبری شمال جهانی معرفی کرده است، در بیش از چهار سال نتوانسته است به طور مؤثر برای هائیتی عمل کند. تاکنون، آفریقای جنوبی نتوانسته است از قدرت همایش G20 خود در سال 2025 برای کمک به اولین جمهوری سابق برده‌داری آفریقایی‌تبار استفاده کند.


مخالفت چین و روسیه در شورای امنیت بر اساس یک روایت ناخوشایند اما تا حدی درست بود: اینکه مأموریت‌های حفظ صلح گذشته سازمان ملل و چندجانبه در هائیتی شکست خورده بودند. مأموریت‌های گذشته نتایج فجیع و حتی منزجرکننده‌ای داشتند. مثلاً فاش شد که بهداشت نامناسب در یک اردوگاه حفظ صلح سازمان ملل در سال 2010 منجر به مرگ تقریباً 10000 هائیتیایی بر اثر وبا شد. همچنین رسوایی سوءاستفاده جنسی و آزار و اذیت توسط نیروهای سازمان ملل وجود داشت که بعدها توسط سازمان ملل محکوم شد.

داستان نیاز مجدد هائیتی به درخواست مداخله و حمایت بین‌المللی، داستانی آشنا است. این امر روایت دروغین شکست‌های مزمن و ترس ضمنی از اینکه هائیتی یک قمار پرخطر برای جامعه بین‌المللی است را تقویت می‌کند. دو مداخله مدرن در سال‌های 1993-2000، تحت نیروهای سازمان ملل با حمایت ایالات متحده، و در سال‌های 2004-2017، به رهبری برزیل رخ داد. ذهنیت "یک بار و تمام" که بر برگزاری انتخابات – هرچند شتاب‌زده – به عنوان نقطه پایانی تمرکز داشت، هر دو مداخله گذشته را فلج کرد. در واقع، طرح فعلی MSS در ابتدا حول برگزاری انتخابات تا نوامبر 2025 سازماندهی شده بود.

با این حال، آنچه این داستان نادیده می‌گیرد این است که مأموریت‌های گذشته سازمان ملل نتایجی برای هائیتیایی‌ها و چندجانبه‌گرایی به ارمغان آورد، از جمله ایجاد یک نیروی پلیس حرفه‌ای هائیتی، که اگرچه اکنون درگیر مشکلات است، اما بهبود قابل توجهی را نشان می‌دهد. به طور مشابه، دسترسی به مراقبت‌های بهداشتی، آموزش و نیازهای اساسی انسانی تحت مداخلات گذشته بهبود یافت.

یک مداخله بین‌المللی موفق در هائیتی نیازمند تعدادی نوآوری مهم برای طراحی یک مسیر بهتر به جلو است.

اولاً، این مداخله باید توسط هائیتیایی‌ها رهبری شود، تحت رهبری نمایندگان جنوب جهانی، و بخشی از آن توسط اعضای دائم شورای امنیت تأمین مالی شود. ما بذر این امر را در مأموریت MSS فعلی دیده‌ایم.

اقدامات این مداخله باید منعکس‌کننده نیازها و اولویت‌های نسل جدید و متنوع‌تری از رهبران هائیتی باشد. اگر قرار است این مداخله در نظر آن‌ها معتبر باشد، اولویت‌های آن باید نیازهای آن‌ها (مثلاً امنیت شخصی، عدالت و شغل) را برآورده کند و نه فقط با خواسته‌های بازیگران خارجی (مثلاً توقف جریان پناهندگان) مطابقت داشته باشد.

حیاتی است که رهبری سیاسی و امنیتی از جنوب بیاید. در سال 2004، برزیل نشان داد که یک کشور جنوبی می‌تواند رهبری کلی مأموریت نظامی در هائیتی را بر عهده بگیرد، اما این کشور تنها عضو جنوبی گروه اصلی (Core Group) بود که توسط شورای امنیت برای اجرای مأموریت تأسیس شده بود. امروز، جامعه کارائیب و کنیا پتانسیل رهبری گسترده‌تر جنوب را نشان می‌دهند. سایر کشورهای آفریقایی می‌توانند، به عنوان مثال، نقش مهمی در میانجی‌گری برای دستیابی به اجماع در شورای امنیت ایفا کنند.

برای کشورهای شمالی، حمایت و توانمندسازی بدون تسلط دشوار اما ضروری خواهد بود، زیرا آن‌ها تأمین مالی می‌کنند، اطلاعات ارائه می‌دهند، در برابر قاچاق مواد مخدر ایستادگی می‌کنند، جریان اسلحه از ایالات متحده را متوقف می‌کنند، اقدامات قضایی علیه رهبران باندها انجام می‌دهند و از حکمرانی و توسعه حمایت می‌کنند.

ثانیاً، این مداخله باید واقعاً یک عملیات ترکیبی باشد، با دقت مورد بررسی قرار گرفته و در اجرا به طور محکم هماهنگ شود. یک مداخله نظامی باید بلافاصله با یک بررسی و بازسازی مؤثر و عادلانه پلیس ملی هائیتی؛ بررسی‌های قضایی معتبر و سریع رهبران باندها؛ و حبس ایمن مقصرین دنبال شود. همزمان، اقدامات اقتصادی، حکمرانی و توسعه باید به اجرا درآیند.

ثالثاً، باید توالی واقع‌بینانه‌ای در یک تعهد صریح نسلی به هائیتی وجود داشته باشد. یک مداخله نظامی اولیه و شدید باید در حد چند ماه باشد. حمایت پلیسی و سایر حمایت‌های بخش امنیتی احتمالاً پنج تا هفت سال طول بکشد.

توسعه، و به ویژه نهادسازی (یا بازسازی)، یک نسل به طول می‌انجامد و باید با یک تعهد اولیه 10 ساله آغاز شود. برنامه‌ریزی توسعه پایدار بلندمدت برای توانمندسازی هائیتیایی‌ها با نهادهایی که برای ثبات و رفاه نیاز دارند، حیاتی خواهد بود.

زمان‌بندی انتخابات معتبر در این چارچوب باید به عهده خود مردم هائیتی باشد، اما تجربه قبلی نشان می‌دهد که صرف زمان برای ایجاد امنیت، بازگرداندن بافت اجتماعی و ایجاد اعتماد، ضروری است، نه اینکه از انتخابات به عنوان یک استراتژی خروج زودهنگام استفاده شود.

وضعیت هائیتی منحصر به فرد نیست. بانک جهانی اشاره می‌کند که "فقر به طور فزاینده‌ای در کشورهایی که به عنوان مناطق شکننده و درگیر درگیری طبقه‌بندی می‌شوند، متمرکز شده است." این امر پیامدهایی برای بی‌ثباتی، جرم و جنایت و تروریسم در سراسر جهان دارد. در مقایسه با بسیاری از کشورهای فقیر و درگیر بحران دیگر، مانند نیجر، جمهوری دموکراتیک کنگو، سودان و میانمار، هائیتی در موقعیت خوبی قرار دارد. این کشور در یک همسایگی خوب، نزدیک به ایالات متحده، با همسایگانی قرار دارد که منافع ملی در حل بحران دارند.

هائیتی قابل پیروزی‌ترین در میان مشکلات بسیار دشوار است. این کشور می‌تواند فرصتی برای ترسیم و اثبات قدرت این رویکرد جدید را فراهم کند که رهبری را بسیج کرده و تعهدات از جنوب جهانی را جمع‌آوری می‌کند و به دنبال جایگزین‌های عملی برای رقابت ژئوپلیتیکی فعلی است که نهادهای چندجانبه را فلج کرده است.