مرحله بعدی جنگ تجاری دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، ممکن است تا حد زیادی به قانونی 50 ساله بازگردد که هدف از آن تسهیل تجارت توسط رؤسای جمهور بود، نه مانعتراشی در آن.
پس از تحمل دو شکست قضایی در هفته گذشته که گستردهترین تعرفههای ترامپ را زیر سؤال برد، دولت احتمالاً در حال آمادهسازی برای استفاده از بندی کمتر شناختهشده از قانون تجارت 1974 است. این بند، که قبلاً هرگز استفاده نشده است، به کاخ سفید اجازه میدهد تا تعرفههایی تا 15 درصد را برای کشورها تا پنج ماه قبل از اینکه کنگره بتواند وارد عمل شود، اعمال کند.
شکستهای حقوقی اکنون به دلیل توقف توسط دادگاه تجدیدنظر، تا زمان پایان دعوی قضایی، به حالت تعلیق درآمدهاند. با این حال، گزارش شده است که دولت ترامپ به کشورهای دیگر اعلام کرده است که مذاکرات برای دستیابی به توافقهای دوجانبه با ایالات متحده باید ادامه یابد، زیرا «رئیسجمهور قصد دارد در صورت لزوم، این برنامه تعرفهای را تحت سایر اختیارات قانونی قوی ادامه دهد.»
بخش 122 قانون تجارت 1974 به نظر میرسد که با این تعریف مطابقت دارد، و بهطور خاص توسط دادگاه تجاری که تعرفههای جاهطلبانهتر آوریل دولت ترامپ را لغو کرد، به عنوان یک راهکار قانونی احتمالی مطرح شد. این بند به رئیسجمهور اجازه میدهد تا تعرفههای محدود و کوتاهمدت را برای رفع نگرانیهای مربوط به تراز پرداختها اعمال کند، که مشابه نگرانیهای چند ساله دولت ترامپ در مورد کسری تجاری کالایی است که ایالات متحده با بسیاری از کشورها دارد. بخش دیگری از همین قانون 1974، که به بند 301 معروف است، یکی دیگر از گزینههای مورد علاقه ترامپ است و قبلاً برای اعمال تعرفههای گسترده بر چین در پاسخ به رفتار تجاری تبعیضآمیز ادعایی آن استفاده شده است.
طنز ماجرا اینجاست که قانون 1974، که توسط یکی از معماران اصلی آن به عنوان «منشور کبیر» قوانین تجاری آمریکا توصیف شده است، به دنبال پر کردن شکاف ناکارآمد بین کنترل مطلق کنگره بر سیاست تجاری و کنترل کاخ سفید بر سیاست خارجی بود. هدف این قانون این بود که راهی برای رؤسای جمهور فراهم کند تا موانع تجاری را به عنوان بخشی از یک رویکرد سیاست خارجی جهانی کاهش دهند، نه اینکه از آن به عنوان آجرهایی در یک دیوار حمایتگرایی استفاده کنند.
آلن ولف، که بخش عمدهای از این قانون را در سالهای 1973 و 1974 در دفتر نماینده تجاری ایالات متحده پیشنویس کرد و اکنون در مؤسسه اقتصاد بینالملل پترسون مشغول به کار است، گفت: «این قانونی بود که برای تقویت تجارت طراحی شده بود، نه برای محدود کردن آن.» در حالی که این بند امروز به نقطه عطف احتمالی حرکت بعدی ترامپ در زمینه تجارت تبدیل شده است، «بخش 122 بحثبرانگیز نبود. هیچکس وقت زیادی را صرف آن نکرد.»
با توجه به اندازه محدود تعرفههای مجاز و این واقعیت که کنگره میتواند آنها را پس از چند ماه لغو کند، ولف گفت که بخش 122، با وجود اینکه از نظر قانونی مجاز است، ممکن است کمجذابترین گزینه برای دولتی باشد که چندین اختیار دیگر تفویضشده از سوی کنگره را در اختیار دارد.
او گفت: «من بخش 122 را به عنوان گزینهای خوشایند برای ترامپ نمیبینم. در مقایسه با سایر اختیارات، بخش 122 از دیدگاه او کمجذابترین گزینه به نظر میرسد.»
بلافاصله پس از شکستهای قضایی، ترامپ به یک اختیار تجاری ریاستجمهوری تثبیت شده و قابل دفاعتر در مورد تعرفهها بازگشت و دو برابر شدن تعرفهها بر واردات فولاد و آلومینیوم را تحت بندهای امنیت ملی بخش 232 قانون گسترش تجارت 1962 اعلام کرد. این اختیار، که همچنین به دولت ترامپ اجازه میدهد تا تعرفههایی بر کالاهایی مانند خودرو، مس و چوب اعمال کند، در دادگاه آسانتر از فعالسازی بیسابقه اختیارات اضطراری دوران کارتر است که دادگاهها هفته گذشته آن را هدف قرار دادند.
کشورهای سراسر جهان که با مهلت 9 ژوئیه دولت ترامپ برای مذاکرات مواجه هستند، ممکن است در حکم قضایی هفته گذشته مبنی بر اینکه تعرفههای «روز آزادسازی» 2 آوریل استفاده بیش از حد و نامناسب از قانون اختیارات اضطراری اقتصادی بینالمللی بود، امیدی یافته باشند. (اکنون گزارش شده است که به آنها گفته شده است تا پایان این هفته بهترین پیشنهادهای تجاری خود را به ایالات متحده ارائه دهند، اگر خواهان توافق هستند.)
اما دادگاه تجارت بینالملل ایالات متحده هفته گذشته به طور اساسی گفت که اگر دولت نگران کسری تجاری است، که مبنای اعلام «وضعیت اضطراری ملی» توسط آن بود، پس یک قانون مناسب در اختیار دارد.
دادگاه حکم داد: «کسریهای تجاری یکی از کسریهای اصلی تراز پرداختها هستند و میتوانند مستقیماً تحت تأثیر مکانیسمهایی مانند سهمیهبندی واردات و تعرفهها، طبق آنچه در بخش 122 مجاز است، قرار گیرند.»
حتی اگر دولت ترامپ از بخش 122 فقط برای تعرفههای کوتاهمدت به منظور حفظ فشار در طول مذاکرات دوجانبه استفاده کند – و هاوارد لوتنیک، وزیر بازرگانی ایالات متحده، اخیراً گفته است که کشورهایی که به دنبال توافق هستند باید عجله کنند – این اقدام میتواند زمان لازم را برای اعمال تعرفههای پایدارتر تحت اختیارات آزموده شده بخش 301 فراهم کند.
البته، حتی استفاده از بخش 301 در هر دو دولت ترامپ، از نظر دامنه، بیسابقه بوده است، از جمله بخش عمدهای از تعرفههای گسترده بر تقریباً تمام تجارت با چین. این بند در ابتدا برای کاهش نگرانیهای کنگره گنجانده شد که رئیسجمهور، در حالی که به دنبال تعرفههای پایینتر در مجموع بود، همچنان راهی برای محافظت از صنایع حیاتی که معمولاً توسط قانونگذاران ذینفع حمایت میشدند، داشته باشد.
ولف گفت: «اگر به کنگره میگفتید که بخش 301 قرار است علیه کشوری به طور کامل استفاده شود، آنها متعجب میشدند، زیرا این بند برای این طراحی شده بود که بگوید: 'اگر گوشت گاو یا نیمههادیهای ما را نمیگیرید، اینجا یک تعرفه متناسب است.'»
در هر صورت، پس از 90 سال تفویض مستمر اختیارات تجاری کنگره به کاخ سفید، دولت ترامپ اجازه نخواهد داد که هیچیک از اختیارات بالقوه خود، حتی آنهایی که قبلاً هرگز استفاده نشدهاند، بلااستفاده بمانند. دو برابر کردن ناگهانی تعرفههای فولاد و آلومینیوم توسط ترامپ با استفاده از یک اختیار دهها ساله، شاید فقط اولین حمله بود.
ولف گفت: «این رئیسجمهور تعرفهها را بسیار دوست دارد. او به نزدیکترین چوب تعرفه دست خواهد یافت و با آن یک مگس را میکوبد یا بخش دیگری از اقتصاد کسی یا خودمان را از بین میبرد.»