نظارت گسترده، ردیابی همهگیری، پیشبینی جرم، شناسایی شورش، آزمایش مواد مخدر، لابیگری سیاسی، استقرار هوش مصنوعی، بازسازی NHS، جاسوسی از کارمندان، راهاندازی واکسنها، سرمایهگذاری در SPAC، ارجاع به تالکین. اجتناب از پیشداوریها در مورد پالانتیر (Palantir) دشوار است. تنها فهرست کردن فعالیتهای آن میتواند باعث شود که فرد شبیه به یک آدم عجیب و غریب و/یا همبنیانگذار آن به نظر برسد.
به همین دلیل است که یادداشت اخیر از شرکت تریواریت ریسرچ (Trivariate Research) توجه ما را جلب کرد. این بوتیک که توسط آدام پارکر (Adam Parker)، مدیر سابق صندوقهای پوشش ریسک و استراتژیست ارشد سهام ایالات متحده در مورگان استنلی (Morgan Stanley) تأسیس شده، به ندرت روی سهام تکشرکتی کار میکند. وقتی هم که این کار را میکند، فقط با دادهها سروکار دارد.
آنچه پارکر را بیشتر مورد توجه قرار میدهد، کارهایی نیست که پالانتیر انجام میدهد، بلکه هزینههای آن است. طبق محاسبات وی، پالانتیر یکی از گرانترین سهام شرکتهای بزرگ ایالات متحده در تاریخ بوده است.

ارزش بازار ۳۱۴ میلیارد دلاری پالانتیر آن را به یکی از ۳۰ شرکت برتر شاخص S&P 500، بین کوکاکولا (Coca-Cola) و بانک آو آمریکا (Bank of America)، تبدیل میکند. نسبتهای قیمت به درآمد (PE) آن به اندازه کافی نامعقول به نظر میرسند — ۵۶۵ برابر برای درآمد دوازده ماه گذشته، ۲۲۸ برابر برای درآمد آتی — اما این نسبتها در مقایسه با مضربهای فروش هیچ به حساب نمیآیند.
بر اساس بررسی تریواریت از ۲۰۰۰ سهم شرکت غیرمالی مستقر در ایالات متحده که به ابتدای قرن بازمیگردد، تنها شش شرکت با نسبت ارزش شرکت به فروش پیشبینیشده بالاتر از پالانتیر امروز معامله شدهاند:
پنج سهم از ۱۵ سهم فهرست شده در بالا، شرکتهای بیوتکنولوژی با پتانسیل رشد بالا (moonshot biotechs) و یکی از آنها مایکرواستراتژی (MicroStrategy) است که در دستهبندی عجیب خود قرار دارد. از میان آنهایی که قبل از سال ۲۰۲۴ به اوج خود رسیدند، بسیاری سرمایهگذاریهای بلندمدت خوبی نبودند.
کامورس تکنولوژی (Comverse Technology) تا سال ۲۰۱۳ از بین رفت و مدیرعامل آن در سال ۲۰۱۷ به زندان رفت، پس از بیش از یک دهه فرار. بلوبرد بایو (Bluebird Bio) این هفته با کمتر از یک پنجم ارزشگذاری سال ۲۰۱۹ خود به صورت خصوصی درآمد. مدرنا (Moderna) ۹۴ درصد از اوج قیمت خود در میانه همهگیری کاهش یافته است. فیولسل انرژی (FuelCell Energy) در چهار سال ۹۹ درصد کاهش یافته است، همینطور پلاگ پاور (Plug Power). چنیر انرژی (Cheniere Energy)، یک صادرکننده LNG، در سال ۲۰۱۵ نصف شد و سپس پنج سال طول کشید تا به سطح قبلی بازگردد.
نکته مهمتر این است که ارزشهای شرکت ۷۰ برابر فروش پیشبینیشده هرگز طبیعی نیستند. در بیشتر سالها، تعداد سهام شرکتهای آمریکایی که به ۳۰ برابر فروش میرسند، صفر است.
ارزشگذاریهای آتی بسیار بالا تنها در دوره رونق داتکام و دوران پول مجانی در همهگیری اتفاق افتاد که سال گذشته را به یک استثنا تبدیل میکند: سوندهاوند هوش مصنوعی (Soundhound AI) و آسترا لبز (Astera Labs) هر دو در دسامبر به باشگاه >۳۰ برابر فروش پیوستند (و تا اوایل آوریل ۶۰ درصد از ارزش خود را از دست داده بودند).

برخی از این مثالها نقاط پرت افراطی هستند، اما سهامهایی که در بررسی تریواریت به ۳۰ برابر فروش پیشبینیشده رسیدند، به طور متوسط ۲۲.۵ درصد کمتر از S&P 500 در سال بعد عمل کردند و دوره را با معامله در تنها ۱۸ برابر فروش به پایان رساندند.
این کاهش ارزش تا حدی به دلیل فشردهسازی مضرب (multiple compression) و تا حدی به دلیل کاهش پیشبینیها است. شرکتها پس از رشد متوسط ۴۵ درصدی درآمد سالانه وارد منطقه حباب میشوند. تحلیلگران انتظار دارند که آنها این روند را تکرار کنند و ناامید میشوند: متوسط رشد فروش در سال دوم به تنها ۲۸ درصد کاهش مییابد.

این وضعیت پالانتیر را در کجا قرار میدهد؟
برای یافتن چیزی قابل مقایسه باید به سال ۲۰۰۰ بازگردید، زمانی که سازندگان ابزارهای شبکه و نرمافزار به طور معمول با مضربهای فروش سه رقمی معامله میشدند.
پارکر و تیمش با استفاده از درآمد دوازده ماه گذشته به جای پیشبینیها، پنج سهم گرانترین حباب داتکام را آریبا (Ariba)، بروکید (Brocade)، جونیپر (Juniper)، وریساین (Verisign) و تیبکو سافتور (Tibco Software) فهرست میکنند. نتایج برای آنها خوب نبود:

پالانتیر شبیه یک حباب تکسهمی است. این شرکت بیش از سه برابر گرانتر از گرانترین شرکت بعدی (به استثنای مایکرواستراتژی) است و پیشبینی میشود که رشد فروشی بیسابقه برای شرکتی به این اندازه داشته باشد، با این حال عملکرد آن بهتر از آنچه در جاهای دیگر و با قیمت بسیار ارزانتر در دسترس است، نیست:

پارکر و تیمش اشاره میکنند که بازتوازن شاخص S&P 500 در پایان ماه ژوئن وزن پالانتیر را از آستانه شرکتهای بزرگ فراتر خواهد برد و استدلال میکنند که این امر مدیران فعال را مجبور به اعمال بررسیهای منطقی خواهد کرد:
پالانتیر ممکن است از لحاظ بنیادی عالی باشد، ما نمیدانیم. اما میدانیم که هیچ شرکتی به اندازه کافی سریع رشد نکرده است که این ارزشگذاری را توجیه کند، و طبق اجماع پیشبینیها، بسیاری از شرکتها سریعتر رشد خواهند کرد. برای مدیران پورتفوی شرکتهای بزرگ که قبل از ورود این سهم به شاخصشان، کارهای جدیدی روی آن انجام خواهند داد، تصور اینکه این سهم جذاب به نظر برسد، دشوار است.