کارگران در خط تولید کارخانه تولید قطعات خودرو مارتینرا در وودبریج، انتاریو، کانادا. عکس: کریس یانگ/آسوشیتدپرس
کارگران در خط تولید کارخانه تولید قطعات خودرو مارتینرا در وودبریج، انتاریو، کانادا. عکس: کریس یانگ/آسوشیتدپرس

بررسی اولیه تعرفه‌ها: اقتصاد بد، سیاست بهتر

بازارها به این نتیجه رسیدند که تعرفه‌ها بر مکزیک و کانادا به اقتصاد آسیب می‌زند و قیمت‌ها را افزایش می‌دهد. اما آنها هر دو کشور را به اقدام واداشتند.

این کپی برای استفاده شخصی و غیرتجاری شما است. توزیع و استفاده از این مطالب تابع توافقنامه اشتراک ما و قانون حق نسخه‌برداری است. برای استفاده غیرشخصی یا سفارش نسخه‌های متعدد، لطفاً با Dow Jones Reprints با شماره 1-800-843-0008 تماس بگیرید یا به www.djreprints.com مراجعه کنید.

https://www.wsj.com/economy/trade/the-early-verdict-on-tariffs-bad-economics-better-politics-2d0bebb7

با بازگشت دونالد ترامپ به قدرت، شور و شوق برای تعرفه‌ها و استدلال‌هایی به نفع آنها افزایش یافته است: آنها نویدبخش یک «عصر طلایی» اقتصادی خواهند بود، باعث تورم نمی‌شوند، توسط خارجی‌ها به جای آمریکایی‌ها پرداخت می‌شوند و یک چماق مؤثر در اختلافات سیاسی هستند.

اکثر اقتصاددانان مخالف هستند، اما چه کسی این روزها به اقتصاددانان گوش می‌دهد؟ برای آزمایش این ادعاها، ما به "تجربه‌های طبیعی" نیاز داریم: رویدادهایی که در آن اثر تعرفه‌ها با عوامل دیگری مانند کاهش وعده داده شده مالیات‌ها و مقررات مختل نمی‌شود. 72 ساعتی که ترامپ در مسیر اعمال تعرفه 25 درصدی بر کانادا و مکزیک بود، یکی از این آزمایش‌ها است.  

شواهد (به طور مسلم مقدماتی) نشان می‌دهد که استدلال اقتصادی برای تعرفه‌ها چندان درست به نظر نمی‌رسد: به نظر می‌رسد آنها قیمت‌ها را افزایش می‌دهند، به رشد آسیب می‌رسانند، حداقل تا حدی توسط آمریکایی‌ها تحمل می‌شوند و باعث تلافی می‌شوند که به صادرکنندگان آسیب می‌رساند.

اما آنها یک ابزار مذاکره قدرتمند هستند. ترامپ از مکزیک و کانادا تعهداتی برای تقویت امنیت مرزی گرفت. بنابراین، تحمل برخی از ضربه‌ها به اقتصاد ممکن است بهایی باشد که ارزش پرداخت دارد، تا زمانی که دیگران بیشتر رنج ببرند. آن را منطق اقتصاد با جمع جبری منفی بنامید.

نظر بازار

بین ظهر جمعه، درست قبل از اینکه کاخ سفید اعلام کند تعرفه‌ها روز بعد اعمال می‌شود، و ساعت 10:40 صبح دوشنبه، زمانی که ترامپ یک توقف 30 روزه در تعرفه‌ها بر مکزیک را اعلام کرد، شاخص سهام S&P 500 2٪ کاهش یافت. شاخص راسل 2000 شرکت‌های کوچکتر که عمدتاً بر بازار داخلی متمرکز هستند، 2.1٪ کاهش یافت. (توقف تعرفه‌ها بر کانادا بعداً در همان روز اعلام شد؛ تعرفه‌های چین به اجرا درآمده است.)

به گفته مایکل پوند، رئیس تحقیقات مرتبط با تورم جهانی در بارکلیز، اوراق قرضه شاخص‌بندی شده با تورم، 0.2 درصد واحد اضافی تورم را در سال آینده قیمت‌گذاری کردند، که حدود یک چهارم آن توسط بنزین توضیح داده می‌شود. 

با افزایش خطرات تورم، سرمایه‌گذاران میزان کاهش نرخ بهره توسط فدرال رزرو در سال جاری را کاهش دادند. بازده اوراق قرضه کوتاه مدت بیشتر از اوراق قرضه بلندمدت افزایش یافت، یک منحنی بازده "تخت شونده" که تمایل دارد رشد کندتری را پیش‌بینی کند.

تا پایان روز سه‌شنبه، با توقف تعرفه‌ها بر مکزیک و کانادا، بیشتر این حرکات معکوس شده بود.

این فقط چند روز عملکرد بازار است و به سختی تضمینی وجود دارد که واقعیت همانطور که سرمایه‌گذاران پیش‌بینی می‌کنند، از آب درآید. مزیت این نظر این است که بی‌طرفانه است: سرمایه‌گذاران می‌خواهند سود کسب کنند، نه اینکه نکته‌ای را ثابت کنند.

و اگر آنها درست می‌گویند، این موضوع برخی از دفاعیات از تعرفه‌ها را بی‌اثر می‌کند. حامیان استدلال می‌کنند که خارجی‌ها آنقدر به بازار ایالات متحده وابسته هستند که ترجیح می‌دهند قیمت خود را کاهش دهند و تعرفه را بپردازند تا سهم بازار را از دست بدهند. بنابراین، تعرفه‌ها هدیه‌ای از طرف خارجی‌ها به خزانه‌داری ایالات متحده است. 

اما این چیزی نیست که بازارها انتظار دارند، و گزارش‌های حکایتی از واردکنندگان و رقبای داخلی آنها که قیمت‌ها را افزایش می‌دهند یا قصد دارند افزایش دهند، از آنها حمایت می‌کند. در حالی که برخی از شرکت‌های داخلی از رقابت کمتر واردات سود خواهند برد، این امر باید در برابر آسیب به صادرکنندگان ناشی از تلافی مکزیک، کانادا و چین و دلار بالاتر سنجیده شود.

سرنخ دیگری از قیمت نفت به دست آمد. ترامپ تعرفه 10 درصدی بر انرژی کانادا، تقریباً 6 دلار در هر بشکه، اعلام کرد که انتظار می‌رفت بیشتر آن توسط تولیدکنندگان کانادایی جذب شود، زیرا آنها فاقد خطوط لوله برای هدایت صادرات به دور از ایالات متحده هستند. به گفته پلتس، نفت کانادا روز دوشنبه کاهش یافت، اما فقط 1.65 دلار نسبت به معیار ایالات متحده. بازار روان نبود و خوانش دقیقی از اثرات تعرفه نبود. اما عملکرد قیمت نشان می‌دهد که بیشتر این تعرفه 6 دلاری بر دوش پالایشگاه‌ها و رانندگان آمریکایی خواهد افتاد.

واکنش بازار ملایم‌تر از زمانی بود که ترامپ در سال‌های 2018 و 2019 تعرفه‌هایی را بر چین اعمال کرد. این احتمالاً به این دلیل است که سرمایه‌گذاران از قبل برخی از تعرفه‌ها را قبل از جمعه قیمت‌گذاری کرده بودند و متقاعد نشده بودند که تعرفه‌هایی که روز شنبه اعلام شد واقعاً اجرایی می‌شوند یا برای مدت طولانی اجرایی می‌مانند.

با این حال، تأثیر مورد انتظار بر اقتصاد واضح بود: منفی.

یک پیروزی در میز مذاکره؟

اما اگر هدف کمک به اقتصاد نباشد، بلکه تحت فشار قرار دادن شرکای خود برای برآورده کردن خواسته‌های شما باشد - در مورد تجارت، امنیت ملی، مهاجرت؟ در این صورت، اگر تعرفه‌ها آسیب برسانند، اشکالی ندارد، تا زمانی که به طرف مقابل آسیب بیشتری برسانند.

به همین دلیل است که وقتی ترامپ برای اولین بار در ماه نوامبر تعرفه‌ها را تهدید کرد، مکزیک و کانادا به سرعت برای برآورده کردن خواسته‌های او برای جلوگیری از جریان فنتانیل و مهاجران اقدام کردند.

اما وقتی ترامپ از تهدید فراتر رفت و تعرفه‌ها را اجرا کرد، نگرش مکزیک و کانادا سخت‌تر شد. هر دو آماده تلافی شدند و در عین حال از مصرف‌کنندگان خود خواستند محصولات محلی بخرند. پس از گفتگوهای بیشتر، ترامپ موافقت کرد که تعرفه‌ها را متوقف کند.

سپس این سوال مطرح می‌شود که آیا تعرفه‌ها اهرم مؤثری هستند یا خیر، اما آیا آنها مؤثرتر از جایگزین‌ها هستند یا خیر. مکزیک در سال 2024 به درخواست دولت بایدن، جریان مهاجران به مرز را کاهش داد. پس از حملات تروریستی 11 سپتامبر 2001، کانادا همکاری در زمینه امنیت مرزی را به طور قابل توجهی افزایش داد. در هیچ یک از این موارد، ایالات متحده تعرفه‌ها را تهدید نکرد. 

مدافعان ترامپ اصرار دارند که بین تعرفه‌ها برای مذاکره (به طور موقت طراحی شده‌اند) و تعرفه‌ها برای کاهش کسری تجاری و جمع‌آوری درآمد (نامحدود) تفاوت وجود دارد. اما خود ترامپ چنین تمایزی قائل نمی‌شود. روز شنبه، او ادعا کرد که تعرفه‌ها بر مکزیک و کانادا یک تاکتیک مذاکره نیست: «این صرفاً اقتصادی است. ما با هر سه آنها کسری [تجاری] بزرگی داریم.»

بیشتر تعرفه‌هایی که ترامپ در سال 2018 بر چین اعمال کرد، به عنوان یک تاکتیک مذاکره در نظر گرفته شده بود. نزدیک به هفت سال بعد، آنها دائمی به نظر می‌رسند و اقتصادهای ایالات متحده و چین شروع به جدا شدن کرده‌اند. آنها کمتر با یکدیگر تجارت می‌کنند و به دنبال جایگزین‌هایی برای محصولات و فناوری یکدیگر بوده‌اند.

برای 30 سال گذشته، کانادا و مکزیک آینده خود را بر روی ادغام آمریکای شمالی شرط بسته‌اند. اگر آنها به این نتیجه برسند که مانند چین، با تعرفه‌های بالاتری به طور نامحدود روبرو هستند، این روند ادغام معکوس خواهد شد. کانادا در حال حاضر در مورد ظرفیت خط لوله اضافی به سواحل خود بحث می‌کند تا نفت و گاز آن دیگر اسیر خریداران آمریکایی نباشد. در پایان، دنیایی با تعرفه‌های بالاتر، دنیایی است که در آن همه کمتر تجارت می‌کنند و اهرم فشاری که ایالات متحده از ادغام به دست می‌آورد، کاهش می‌یابد.

برای تماس با گرگ ایپ: [email protected]