هنگامی که توماس باراک، فرستاده ویژه تازه منصوب شده دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، در ۲۹ مه برای اولین بار به دمشق سفر کرد، با بالگردهای نظامی آمریکا از اردن وارد این کشور شد. او را دو تن از کارکنان وزارت امور خارجه همراهی میکردند، اما از نزدیک توسط رهبران ائتلاف مبارزه با دولت اسلامی (داعش) در ارتش آمریکا - سرلشکر کوین لیهی و سرتیپ مایکل بروکس - احاطه شده بود.
این تصاویر خود گویا بودند. در حالی که باراک به درستی از گشایشهای دیپلماتیک و اقتصادی فوقالعادهای که دولت ترامپ در هفتههای اخیر برای سوریه فراهم کرده است، استقبال کرده، اما چالش دولت اسلامی (داعش) به طور قطع همچنان عامل غالب در برنامهریزی سیاست ایالات متحده در قبال سوریه و نقش این کشور در آینده آن است.
با گذشت بیش از نیم قرن از حکومت خانواده اسد، ظهور سوریه نوین فرصتی واقعاً تاریخی برای پرورش منطقهای آرامتر، باثباتتر و یکپارچهتر در خاورمیانه فراهم میکند. اما این چشمانداز خوشبینانه از یکپارچگی و رفاه سوریه، چالشی وجودی برای بازیگر مخربی مانند دولت اسلامی (داعش) است که در هرج و مرج رشد میکند و هدفش دامن زدن به تفرقه و درگیری از طریق ترور است. این امر توضیح میدهد که چرا در هفتههای اخیر، دولت اسلامی (داعش) مصمم به چالش کشیدن و تضعیف امید تازه سوریه بوده است.
در ابتدا، سقوط رژیم بشار اسد در دسامبر ۲۰۲۴ به فروپاشی تقریباً کامل دولت اسلامی (داعش) منجر شد؛ این گروه که در سال ۲۰۲۴ احیای یک ساله را تجربه کرده و به طور متوسط ۵۹ حمله در ماه انجام داده بود، در ژانویه ۲۰۲۵ تنها مسئول دو حمله بود.
این کاهش ناگهانی عمدتاً نتیجه از دست دادن پناهگاه طولانی مدت این گروه در بیابان مرکزی سوریه بود، جایی که نیروهای رژیم اسد ثابت کرده بودند که تمایلی و توانایی مقابله با شورش مستقر در بیابان آن را ندارند. تنها ساعاتی پس از سقوط اسد، هواپیماهای آمریکایی به آسمان سوریه پرواز کرده و دستکم ۷۵ مورد از تأسیسات دولت اسلامی (داعش) را در منطقه بیابان مرکزی هدف قرار دادند و شبکه خانههای امن، اردوگاههای آموزشی و انبارهای تسلیحات این گروه را فلج کردند. این گروه تقریباً به طور قطع یک بحران موقت ناهماهنگی را نیز متحمل شد، زیرا بیرحمی، فساد و ناکارآمدی بدنام رژیم اسد، مهمترین عامل جذب نیرو و توجیه حملات دولت اسلامی (داعش) بود.
در ماههای پس از آن، دولت اسلامی (داعش) به تدریج خود را بازیافت و در فوریه ۹ حمله، در مارس ۱۹ حمله، در آوریل ۲۸ حمله و در ماه مه ۳۸ حمله انجام داد. از ۹۶ حملهای که این گروه تا کنون در سال جاری انجام داده، ۹۰ مورد از آنها (یا ۹۴ درصد) در شمال شرقی سوریه، منطقهای خارج از کنترل دولت انتقالی و در دست نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) بوده است.
در ۱ ژوئن، یک حمله به شدت مرگبار، سه نفر از نیروهای دموکراتیک سوریه را کشت، هنگامی که ستیزهجویان دولت اسلامی (داعش) یک بمب دستساز (IED) بزرگ را از راه دور منفجر کردند تا خودروی آنها را در بزرگراه اصلی متصلکننده شهرهای رقه و حسکه در شمال شرقی سوریه هدف قرار دهند. کشتهشدگان در حال تأمین امنیت کاروان تانکرهای نفتی بودند – منبع درآمدی به خصوص حساس برای نیروهای دموکراتیک سوریه.
تمرکز غالب دولت اسلامی (داعش) بر انجام حملات در مناطق تحت کنترل نیروهای دموکراتیک سوریه، به وضوح نشان میدهد که بهترین فرصتهای خود را در کجا میبیند: در قلمروهایی که تحت حکومت یک جنبش با اکثریت کرد قرار دارند که برنامه سکولار، آزادیخواه و سوسیالیستی آنها و تلاش برای خودمختاری، پس از خروج اسد به شدت در میان اکثریت عرب سنی سوریه ناخوشایند شده است.
اما تنها اندازهگیری تعداد حملات دولت اسلامی (داعش) تمام داستان را بیان نمیکند. از ژانویه تا کنون، دستکم ۱۲ طرح دولت اسلامی (داعش) برای انجام حملات پر تلفات توسط نیروهای امنیتی در مناطق تحت کنترل دولت سوریه خنثی شده است — که بخشی از آن به لطف اطلاعات به اشتراک گذاشته شده توسط ایالات متحده و شرکای منطقهای در دستکم ۱۰ مورد از این حوادث بوده است. این طرحها شامل برنامهای توسط چهار بمبگذار انتحاری دولت اسلامی (داعش) برای انجام قتلعام در زیارتگاه شیعه مورد احترام سیده زینب، واقع در جنوب دمشق، بود. یکی دیگر از طرحهای خنثی شده نیز حمله دستکم دو بمبگذار انتحاری به یک کلیسا در حلب بود، و دیگری تلاش برای انفجار یک اتوبوس مسافربری از آوارگان بازگشته در بزرگراه M5 متصلکننده حلب و دمشق را دنبال میکرد.
چنین نقشههایی از سوی دولت اسلامی (داعش) به وضوح با هدف فلج کردن اعتماد عمومی شکننده به دولت انتقالی سوریه انجام میشود – تاکتیکی آزموده شده که پیشتر سالها هرج و مرج و خونریزی فلجکننده را در عراق همسایه به بار آورده بود. در زمانی که اطلاعات نادرست در سراسر سوریه رایج است، با شایعات بیاساس و اخبار جعلی مخرب که هر دو نقش مستقیمی در دامن زدن به تنشهای فرقهای و درگیری ایفا میکنند، حملات تروریستی پر تلفات تهدید میکند که سوریه را از جایگاه خوشبینانه خود به ورطه خشونت داخلی بکشاند.
هنگامی که ترامپ در اواسط ماه مه اعلام کرد که تصمیم به لغو تحریمها علیه سوریه گرفته و سپس تعامل مستقیم با دولت انتقالی سوریه و رهبر آن، احمد الشرع، رئیسجمهور را آغاز کرد، چشمانداز سوریه فوراً بهبود یافت. اغراق نیست که ابتکار ترامپ را کاملاً تغییردهنده بازی توصیف کنیم. یکشبه، فروپاشی اقتصادی سوریه و بحران انسانی فزاینده آن فرصتی برای بهبود یافتند و صف طولانی سرمایهگذاران بینالمللی آماده عمل شدند.
همانطور که سوریه و دوستانش شروع به نگاه به سوی بهبود کردند، به نظر میرسد دولت اسلامی (داعش) یک چرخش نگرانکننده را آغاز کرده است. دو روز پس از آن که ترامپ با الشرع دست داد، در عربستان سعودی، خبرنامه هفتگی «النباء» دولت اسلامی (داعش) یک سرمقاله منتشر کرد که در آن الشرع را به دلیل "انداختن خود" به "آستانه ترامپ" مورد سرزنش قرار داد و دیدگاه دیرینه این گروه را مبنی بر اینکه الشرع یک "مرتد" و "بتپرست" است که "در حال جنگ با جهاد" است، دوباره تأکید کرد.
در دو هفته گذشته، دولت اسلامی (داعش) تلاشهای خود را برای به چالش کشیدن مستقیم دولت انتقالی سوریه به طور چشمگیری افزایش داده است. در ۱۵ روز، این گروه مسئول دستکم پنج حمله مرگبار به نیروهای امنیتی دولت سوریه در ادلب، دیرالزور و سویدا بوده است. دولت اسلامی (داعش) همچنین اولین حمله موفقیتآمیز خود با خودروی بمبگذاری شده در دو سال اخیر را در ۱۸ مه با هدف قرار دادن یک ایستگاه پلیس دولتی در شهر شرقی المیادین انجام داد. دستکم چهار حمله دیگر با بمب دستساز (دو مورد در مناطق تحت کنترل دولت و دو مورد در مناطق نیروهای دموکراتیک سوریه) و سه مورد بمب دستساز خنثی شده (یک مورد در مناطق دولتی و دو مورد در مناطق نیروهای دموکراتیک سوریه) نشان میدهد که دولت اسلامی (داعش) کانالهای مؤثری برای تأمین مواد منفجره، ساخت دستگاه، نگهداری و استقرار را که برای چندین ماه وجود نداشتند، دوباره برقرار کرده است.
حملات این گروه در شرق سوریه نیز به طور فزایندهای جسورانه شده است، با سلولهای بزرگتر که حملات هدفمند به مواضع ثابت را آغاز میکنند، به جای استاندارد قبلی تیراندازیهای مختصر از خودرو.
دولت سوریه به این تشدید ناگهانی تهدید دولت اسلامی (داعش) پاسخ داده است. در ۱۷ مه، سرویس امنیت عمومی نخبه مجموعهای از حملات چندین ساعته را در شهر حلب آغاز کرد که در آن سه ستیزهجوی دولت اسلامی (داعش) کشته و چهار نفر زنده دستگیر شدند. جلیقههای انتحاری و بمبهای دستساز از دستکم سه خانه امن کشف و ضبط شد. حدود یک هفته بعد، در ۲۵ مه، پرسنل سرویس امنیت عمومی به چندین مخفیگاه دولت اسلامی (داعش) در حومه غوطه غربی دمشق حمله کردند، چندین ستیزهجو را بازداشت و ذخیرهای عظیم از سلاحها، از جمله یک موشک زمین به هوا پرتاب شونده از روی دوش؛ موشکهای ضد تانک؛ چندین جلیقه انتحاری و بمبهای دستساز؛ و جعبههایی از نارنجکاندازهای راکتی، تفنگهای تهاجمی و مهمات را کشف و ضبط کردند. اگر چنین قابلیتهایی در محیطهای شهری مستقر میشدند، یا یک موشک به سمت هواپیمای غیرنظامی ورودی شلیک میشد، آینده امیدوارکننده سوریه ضربه جدی میدید.
دولت اسلامی (داعش) علاوه بر به چالش کشیدن مستقیم دولت سوریه، به نظر میرسد مصمم به بیثبات کردن دینامیکهای پیچیده و شکننده در نقاط مختلف کشور است. این گروه دستکم دو حمله با بمب دستساز (با هدف قرار دادن سربازان دولتی در گشتزنی) در استان سویدا با اکثریت دروزی در جنوب در ۱۰ روز گذشته انجام داده است، با سومین بمب دستساز که به یک آمبولانس در سویدا اصابت کرد که هنوز هیچ گروهی مسئولیت آن را بر عهده نگرفته است. اینها اولین حملات دولت اسلامی (داعش) در سویدا از سال ۲۰۱۸ هستند و در بحبوحه یک وضعیت فوقالعاده شکننده داخلی در منطقه، و بین سویدا و مناطق اطراف آن با اکثریت عرب سنی رخ میدهند.
طبق گفته دو منبع در دولت سوریه، دولت اسلامی (داعش) همچنین تلاش کرده تا جنگجویانی را در حومه شرقی حلب نفوذ داده و فعال کند، جایی که روند مهم و به شدت پر تنش کاهش درگیری و مذاکرات بین دولت و نیروهای دموکراتیک سوریه ادامه دارد. دستکم دو مورد فرار از زندان مرتبط با دولت اسلامی (داعش) نیز در مناطق تحت کنترل دولت در حومه حلب خنثی شده است، و رئیس امنیتی یکی از این زندانها در نزدیکی جرابلس در یک حمله با بمب دستساز در ۲۸ مه کشته شد.
واضح است که فروپاشی ناگهانی حملات دولت اسلامی (داعش) پس از سقوط اسد، بیشتر به عقبنشینی، تغییر موضع و محاسبه این گروه برای انطباق با شرایط جدید مربوط بود تا نتیجه یک شکست بزرگ. از سرگیری بعدی حملات دولت اسلامی (داعش) علیه هیئت تحریر الشام و نیروهای دولتی در ادلب؛ بازگشت آن به عملیات در استان جنوبی سویدا؛ افزایش فعالیتها در بخشهای روستایی رقه و حسکه در شمال شرقی؛ و تشدید قابل توجه حملات در دیرالزور شرقی، همگی به یک سازمان تروریستی اشاره دارند که اکنون فرصتی را درک میکند، نه یک تهدید وجودی. چه برای دولت سوریه در دمشق، چه برای نیروهای دموکراتیک سوریه در شمال شرقی سوریه، و چه برای ائتلاف به رهبری ایالات متحده، علائم هشدار باید اکنون دوباره چشمک بزنند.
در میان این چالش نوظهور، یک ائتلاف امنیتی منطقهای جدید در حال شکلگیری است که سوریه را با همسایگانش، ترکیه، عراق، اردن و لبنان متحد میکند. یک مرکز عملیات ضد تروریسم در هفتههای اخیر در دمشق تأسیس شده است که در حال حاضر توسط افسرانی از سوریه، ترکیه و اردن اداره میشود — و عراق و لبنان نیز به زودی قصد پیوستن دارند. هماهنگی نظامی در مقابله با دولت اسلامی (داعش) بین دمشق و ارتش آمریکا افزایش یافته است، همانطور که تبادل اطلاعات بین دولت سوریه و هم ایالات متحده و هم کشورهای منطقه.
اینها همان نوع پاسخهای راهبردی هستند که مورد نیازند و بدون شک کمک خواهند کرد. اما در نهایت، آزمون در میدان به رویارویی پیشگیرانه نیروهای سوری با تلاش مصمم دولت اسلامی (داعش) برای احیا بستگی دارد. دمشق، نیروهای دموکراتیک سوریه و ائتلاف ضد دولت اسلامی (داعش) همگی به مبارزه متعهد هستند، اما حداقل در حال حاضر، دادهها تنها یک داستان را بیان میکنند: یک دولت اسلامی (داعش) که به تدریج خود را احیا میکند و حملات بیشتر و بیشتری با سطوح بالاتر از پیچیدگی و مرگباری انجام میدهد.
در نهایت، قویترین تهدید برای دولت اسلامی (داعش) در چشمانداز موفقیت گذار پسا-اسد در سوریه نهفته است – در ثبات بخشیدن به کشور، تحکیم حکومت، مدیریت احیای اقتصادی، اعمال انحصار بر استفاده از زور، و گسترش نمایندگی از تنوع غنی سوریه. پس از همه، شکست دادن امثال دولت اسلامی (داعش) به همان اندازه – اگر نه بیشتر – نبردی از ایدهها و مبارزهای بین روایت صلح، امید و وحدت ملی در برابر تقسیم، نفرت و خشونت است.
دولت اسلامی (داعش) پیشتر توانسته است از گذارهای سیاسی شکننده به نفع وحشتناک خود بهرهبرداری کند. نباید اجازه داد دوباره چنین کند.