وانگچی موتو حفاظتکنندگان را به حد نهایی خود رسانده است.
این هنرمند کنیا-آمریکایی 52 ساله، مفهومی نوآورانه برای نمایشگاه انفرادی خود در گالری بورگزه رم توسعه داده است که هفته آینده افتتاح میشود. او به جای رقابت با ستونهای طلاکوب، دیوارهای با ظرافت نقاشیشده و کفهای مرمرین طرحدار ویلا برای جلب توجه، بیشتر آثار خود را از سقف آویزان خواهد کرد.
موتو در حالی که در خانه و استودیوی خود در بروکلین، نیویورک، که پر از گیاهان و آثار هنری است، قهوه مینوشد، به من میگوید: «فضای منفی بزرگترین اتاق است؛ جایی است که مخاطب در آن قدم میزند و هوا در آن شناور است.» «من میتوانستم در اتاقها حرکت کنم و کمی شبیه یک شبح، مانند یک روح باشم.»
تنها مشکل این است که هر سقف نقاشیشده در ویلای قرن هفدهمی خود یک اثر هنری است. پس از فروکش کردن ترس حفاظتکنندگان، کارکنان دست به کار شدند تا سیمها را در قرنیزها و پایههای لوستر جاسازی کنند و این نصب غیرمتعارف را ممکن سازند.
این تعهد به سوق دادن بینندگان، نهادها و حتی خودش به قلمروهای ناآشنا، نیروی محرکهای برای موتو است. او در طول دوران حرفهای خود به تقریباً هر رسانه مهم در هنر معاصر پرداخته است: ویدئو، پرفورمنس، کلاژ، نقاشی، مجسمهسازی و چیدمان. در این فرآیند، او به محبوب موزههای جامع تبدیل شده است که مشتاق جذب مخاطبان جدید و تزریق معنای تازه به معماری و مجموعههای تاریخی خود هستند.
فرانسسکا کاپلتی، مدیر گالری بورگزه، میگوید که موتو را به عنوان اولین هنرمند زن زنده که ویلا و باغهای مجاور آن را در اختیار میگیرد، به دلیل «توانایی او در درگیر شدن با معماری عظیم یک فضای عمومی» انتخاب کرده است. نمایشگاه موتو شامل حدود 25 اثر، با عنوان «اشعار خاک سیاه» (Black Soil Poems)، دومین نمایشگاه از مجموعه نمایشگاههای انفرادی هنرمندان زن در بورگزه است (اولین نمایشگاه، در سال 2024، متعلق به مجسمهساز فقید آمریکایی، لوئیز بورژوا بود).
موتو از اوایل دهه 2000 که کلاژهای خشمگین و آزاردهندهاش از هیبریدهای زن-حیوان را در نیویورک به نمایش گذاشت، مورد علاقه کیوریتورهای برجسته قرار گرفته است. آدرین ادواردز، کیوریتور ارشد موزه هنر ویتنی آمریکا، درباره برخورد اولیه با کلاژ موتو میگوید: «از غرابت آن متحیر شدم. چیزی شبیه به آن هرگز ندیده بودم.»
یک موفقیت حرفهای برجستهتر در سال 2019 اتفاق افتاد، زمانی که موتو به عنوان اولین هنرمندی که برای ایجاد آثار جدید در طاقچههای خالی بیرون موزه متروپولیتن هنر سفارش دریافت کرد، شناخته شد. او با الهام از کاریاتیدها — مجسمههای زنانی که در معماری کلاسیک غربی برای حمایت از سقفها و همچنین برای تختهای حکاکیشده پیچیده سلطنتی آفریقایی استفاده میشدند — چهار فیگور نشسته برنزی را با دیسکهای بسیار صیقلی طراحی کرد. این آثار که در ابتدا قرار بود به مدت سه ماه در موزه متروپولیتن به نمایش گذاشته شوند، به دلیل همهگیری کرونا بیش از یک سال در خیابان پنجم به حالت آمادهباش باقی ماندند. دو تای آنها دوباره در نمای گالری بورگزه ظاهر خواهند شد.
برخی از مقامات موزه متروپولیتن نگران بودند که درخشش خورشید از روی دیسکها به آپارتمانهای چند میلیون دلاری آن طرف خیابان خیره شود و همسایگان را عصبانی کند. اما موتو ثابتقدم ماند. او میگوید بخشی از هدف، بازتاب (به معنای واقعی و مجازی) فرهنگهای بسیاری، از جمله مصر باستان، بود که خورشید را میپرستیدند و آن را منبع نهایی دانش میدانستند.
دیدگاه فرا ملی موتو نتیجه نوجوانی و بزرگسالی پر سفر اوست. او در نایروبی به دنیا آمد و بزرگ شد، پدرش بازرگان و نویسنده و مادرش پرستار بود. سپس در ولز به مدرسه شبانهروزی رفت. پس از تحصیل در رشتههای انسانشناسی فرهنگی و هنر در نیویورک و دریافت مدرک MFA از ییل، در سال 2000 در بروکلین ساکن شد. از سال 2016، او وقت خود را بین نیویورک و نایروبی تقسیم میکند. در هر دو استودیو، ساعتهایی که زمان هر شهر را نشان میدهند، بالای رایانهاش آویزان است.
موتو تحت نظر برخی از اساتید نقد نهادی — هنرمندانی که روابط قدرت در دنیای هنر را مورد بررسی قرار میدادند — از جمله فرد ویلسون و هانس هاکه تحصیل کرد. اما رویکرد او، که از بزرگ شدن زیر یک دیکتاتوری تأثیر پذیرفته است، اغلب ظریفتر و فریبندهتر است. او میگوید: «باید راههایی برای شورش پیدا کنی بدون اینکه متوجه شوند.»
برای اولین ارائه انفرادی خود در ایتالیا، موتو هم تاریخ پرفراز و نشیب این کشور و هم تنشهای کنونی مربوط به مهاجرت و افزایش ناسیونالیسم در اروپا و ایالات متحده را در نظر گرفت. روی یک موزاییک رومی باستان که شکار پلنگ را به تصویر میکشد، حروف کاغذی با تفاله قهوه و برگ چای پاشیده شدهاند که یک بخش از آهنگ «جنگ» (War) (1976) از باب مارلی را هجی میکنند. (برنامه اولیه این بود که تفالهها مستقیماً روی سطح موزاییک پاشیده شوند؛ حفاظتکنندگان در این نبرد پیروز شدند.)
آهنگ «جنگ» از سخنرانی امپراتور اتیوپی، هایله سلاسی، در سال 1963 در سازمان ملل متحد درباره برابری نژادی الهام گرفته شده است، که همچنین به هشدار قبلی او به جامعه ملل درباره خطر افزایش فاشیسم در ایتالیا قبل از جنگ جهانی دوم اشاره داشت. (ایتالیا اتیوپی را از سال 1935 تا 1941 اشغال کرد.)
برای موتو، بازار شدیداً متغیر قهوه و چای — محصولات مهم در کنیا (کشور مادریاش) و اتیوپی — هم یادگاری از کنترل استعماری است و هم نمادی از اقتصاد جهانی که هزاران سال است به هم پیوسته است. چگونه یک پلنگ، حیوانی بومی آفریقا و آسیا، راه خود را به یک موزاییک رومی باستان پیدا کرد؟
موتو میگوید: «امپراتورهای رومی وجود داشتند که آفریقایی بودند — آفریقای زیادی در رم وجود دارد و رم زیادی در آفریقا وجود دارد.» با این حال موسولینی امپراتوری روم را نمادی از خلوص ایتالیایی میدانست، درست همانطور که گروههای راست افراطی در ایالات متحده اخیراً این کار را کردهاند. موتو میگوید: «داستانی در مورد اینکه اروپا چیست و آفریقا چیست، روایت میشود. اینها داستانهای خطرناکی هستند که علیه مردم استفاده میشوند، و نه فقط در یک کشور.»
با این حال، این نمایش هم به اندازه سیاسی بودنش، شخصی نیز هست. مادر موتو دو و نیم سال پیش و پدرش در ماه مارس درگذشتند. غم و اندوه در قالب دو سر شناور با تاجهای گردابمانند و جواهراتی که مانند اشک از صورتهایشان میچکند، ظاهر میشود. موتو میگوید: «امیدوارم ارتعاش [بازدیدکنندگان] در ساختمان به آنها لرزشی از حرکت براق بدهد که کمی احساس کنند تسخیر شدهاند.»
در سالن ورودی، اثری جدید به نام «ندهگه» (Ndege) — کلمهای سواحیلی به معنای پرنده — آویزان است که شامل دستهای از اشکال انتزاعی پرندگان معلق است. بدنهای آنها از شاخههایی ساخته شدهاند که موتو در اطراف خانهاش در نایروبی جمعآوری کرده؛ بالهایشان نیز از پردههای اتاق خواب خالی والدینش ساخته شدهاند.
کیمیاگری آثار موتو از امتناع او از در نظر گرفتن مسائل سیاسی، شخصی، تاریخی، طبیعی و معنوی به عنوان چیزی جز ارتباط عمیق با یکدیگر ناشی میشود. برای مثال، مجسمههای «شاواسانا» (Shavasana)، که فیگورهای برنزی افتادهای هستند که او در سال 2021 در پای مجسمه «متفکر» (The Thinker) اثر آگوست رودن در حیاط لژیون افتخار در سانفرانسیسکو نصب کرد. بدنهای بیحس آنها با حصیرهای برنزی پوشانده شده است، به طوری که تنها انگشتان قرمز صیقلیشده آنها (که از یک زن جوان شاغل در استودیو ساخت قالب گرفته شدهاند) و پاهای پاشنهبلندپوش آنها (که از پای خود موتو گرفته شدهاند) قابل مشاهده هستند.
مفهوم این چیدمان این است که همان جامعهای که نماد مشهور تفکر روشنگری رودن را به دنیا آورد، به تجارت برده و تداوم استعمار و خشونت جنسیتی نیز دامن زد؛ این جامعه آنقدر هم که خودش و دیگران باور داشتند، روشنفکر نبود. یکی از دو مجسمه «شاواسانا» در آکادمی آمریکایی در رم، همزمان با نمایشگاه ویلا بورگزه به نمایش گذاشته خواهد شد.
موتو درباره کارش با موزهها میگوید: «همیشه یک نقطه ضعف کوچک، یک پاشنه آشیل وجود دارد – و این همان چیزی است که من به دنبالش هستم.» «چگونه میتوانی حقیقت را در سرزمینی حفاری کنی که این همه برای منظم کردن شواهد اسرار بسیار بسیار آزاردهنده تلاش کرده است؟ بخش سرگرمکننده برای من یافتن آنهاست – آن نقطه کوچک که صدا از کفهای چوبی بیرون میآید و تو میگویی: 'اوه اوه، چیزی زیر آن است'.»
۱۰ ژوئن تا ۱۴ سپتامبر، galleriaborghese.beniculturali.it