یک موشک دوربرد سطح به سطح ساخت ایران در جریان تجمع سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در تهران در 10 ژانویه به نمایش گذاشته شده است.
یک موشک دوربرد سطح به سطح ساخت ایران در جریان تجمع سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در تهران در 10 ژانویه به نمایش گذاشته شده است.

بازگشت ترامپ به «فشار حداکثری» بر ایران

رئیس جمهور ایالات متحده یادداشتی را امضا کرد که به سازمان‌ها دستور می‌دهد تحریم‌های موجود علیه این کشور را اجرا کنند، اما اظهارات او نشان می‌دهد که او آماده گفتگو است.

دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده، در 4 فوریه بازگشت به کارزار فشار حداکثری بر ایران را اعلام کرد، که هدف آن محروم کردن رژیم از پول نقد به عنوان راهی برای مهار سوء رفتار منطقه‌ای و برنامه هسته‌ای آن است.

با این حال - و این در همه کارهایی که ترامپ انجام می‌دهد، از موضع او در مورد جنگ واقعی اوکراین گرفته تا جنگ‌های تجاری خودساخته‌اش، در حال تبدیل شدن به یک الگو است - این کاملاً مشخص نیست که رئیس جمهور واقعاً چه می‌خواهد، چگونه می‌خواهد به آن دست یابد، یا حتی به چه هدفی.

روی کاغذ، کاخ سفید با صدور یک یادداشت ریاست جمهوری که تمام کارهای بد ایران را برجسته می‌کند و به آژانس‌ها و ادارات ایالات متحده دستور می‌دهد کاری در مورد آن انجام دهند، موضعی حداکثری در برابر ایران اتخاذ کرده است.

با این حال، خود ترامپ شاخه زیتونی به ایران پیشنهاد داده و صلح از طریق مذاکره را پیشنهاد کرده است. ترامپ هنگام امضای این یادداشت در دفتر بیضی شکل در 4 فوریه گفت که شاید "همه بتوانند با هم زندگی کنند" و اصرار داشت که نمی‌خواهد از اختیارات جدیدی که به تازگی امضا کرده است، استفاده کند. وی روز بعد در Truth Social تکرار کرد که "من می‌خواهم ایران یک کشور بزرگ و موفق باشد، اما کشوری که نتواند سلاح هسته‌ای داشته باشد." وی افزود که مایل است "توافقنامه صلح هسته‌ای تایید شده" را ببیند.

این پیام رسانی ظاهراً متناقض منجر به سردرگمی‌هایی شده است.

گریگوری برو، کارشناس نفت و ایران در گروه اوراسیا، یک شرکت مشاوره، پرسید: "اکنون مشخص می‌شود که او می‌خواهد با ایران صحبت کند، اما موضع او چیست؟" "یادداشت ریاست جمهوری موضع بسیار سخت‌تری را نسبت به آنچه او گفت، بیان می‌کند."

یادداشت تمام دلایلی را بیان می‌کند که چرا دولت ترامپ فکر می‌کند ایران باید با مجازات‌های سخت‌تری روبرو شود، از - همانطور که همه دولت‌های ایالات متحده انجام می‌دهند - با انقلاب اسلامی 1979 آغاز می‌شود و از طریق نقش تهران در بی‌ثبات کردن خاورمیانه و برنامه هسته‌ای آن ادامه می‌یابد. آنچه انجام نمی‌دهد، بیان هیچ گام ملموس، تحریم یا اقدام دیگری است که فشار حداکثری را از یک شعار به یک سیاست تبدیل کند.

این یادداشت به آژانس‌ها و اداراتی مانند وزارت امور خارجه و خزانه‌داری دستور می‌دهد تا تحریم‌های موجود را اجرا کنند، از سازمان ملل می‌خواهد تا تحریم‌هایی را که باید در صورت نقض پروتکل‌های توافق هسته‌ای 2015 (که از آن چشم پوشی شده است) اعمال شود، بازگرداند و با ایده توقیف محموله‌های غیرقانونی نفت ایران در دریاهای آزاد، همانطور که قبلاً انجام شده است، بازی می‌کند. اما هیچ‌کدام از موارد ذکر شده در این یادداشت، فشار جدی، چه رسد به فشار حداکثری، محسوب نمی‌شود.

این امر به ویژه مشکل‌ساز است، زیرا شریان حیاتی ایران صادرات نفت است که حدود 1.7 میلیون بشکه در روز است که بیش از آن به چین می‌رود.

برو گفت: "مگر اینکه این یادداشت با تحریم‌های جدید و خلاقانه برای محدود کردن صادرات نفت به چین پیگیری شود، این وزن زیادی نخواهد داشت."

با این وجود، کارهای زیادی وجود دارد که دولت ترامپ می‌تواند برای از بین بردن توانایی ایران در کسب درآمد از فروش نفت انجام دهد، که از آن برای تأمین مالی گروه‌های نیابتی منطقه‌ای مانند حماس و حزب‌الله و همچنین ساخت و نگهداری سانتریفیوژهای غنی‌سازی اورانیوم که برای تولید سلاح هسته‌ای در صورت انتخاب این کار به آن نیاز دارد، استفاده می‌کند. جلوگیری از این اتفاق از بالاترین اولویت‌های ترامپ است.

در اواخر ژانویه، رافائل گروسی، رئیس دیده‌بان هسته‌ای سازمان ملل هشدار داد که ایران از نظر اورانیوم غنی‌شده بسیار بالا "پدال گاز را فشار می‌دهد". گروسی گفت که ایران در حال حاضر حدود 200 کیلوگرم (تقریباً 440 پوند) اورانیوم غنی‌شده تا 60 درصد در اختیار دارد که بسیار بیشتر از نیمی از راه تا مواد خام تسلیحاتی برای بمب هسته‌ای است.

بر اساس توافق هسته‌ای 2015، ایران موافقت کرد که غنی‌سازی را به 3.67 درصد محدود کند - نوع آبمیوه‌ای که یک نیروگاه هسته‌ای قدیمی ممکن است از آن استفاده کند. در آن زمان، ایران یک سال یا بیشتر با داشتن بمب فاصله داشت. این روزها، همانطور که آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه وقت، چند ماه پیش گفت، زمان گریز ایران "احتمالاً اکنون" یک یا دو هفته است."

اما هنوز مدتی طول می‌کشد تا ایران اورانیوم غنی‌شده بسیار بالا را بگیرد و آن را به یک کلاهک جنگی قابل تحویل با موشک تبدیل کند. کارشناسان تخمین می‌زنند که ممکن است یک سال یا بیشتر طول بکشد، اگرچه گزارش‌ها حاکی از آن است که تهران در حال بررسی مسیر سریع‌تری برای ساخت سلاح کاربردی است، زیرا به دنبال بازگرداندن بازدارندگی در مواجهه با این درک رو به رشد است که این کشور در قرار دارد.

نیسان رفعتی، تحلیلگر ارشد ایران در گروه بین‌المللی بحران گفت: "زمان گریز مدتی است که به جای ماه‌ها یا سال‌ها، بر حسب روز اندازه‌گیری می‌شود. اما داشتن مواد شکافتنی مورد نیاز تنها بخشی از این فرآیند است و تخمین‌ها برای تسلیحاتی کردن معمولاً از 1 تا 2 سال متغیر است."

هنوز هیچ مدرکی وجود ندارد که ایران تصمیم به ساخت بمب گرفته باشد، اما چهره‌های تندروتر در دولت ایران اخیراً خواستار ارزیابی مجدد دکترین هسته‌ای این کشور شده‌اند. در همین حال، کاهش جایگاه ایران به دلیل نابودی حماس، حزب‌الله و پدافند هوایی خود تهران توسط اسرائیل، این سؤال را ایجاد کرده است که آیا اسرائیل ممکن است به دنبال حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران باشد - شاید با ترامپ.

اما ترامپ در پستی در Truth Social در 5 فوریه، آب سردی بر چشم انداز حملات پیشگیرانه علیه ایران ریخت. ترامپ گفت: «گزارش‌هایی مبنی بر اینکه ایالات متحده با همکاری اسرائیل قصد دارد ایران را به خاکستر تبدیل کند، به شدت اغراق‌آمیز است.»

اگر قرار است دولت ترامپ به کارزار فشار حداکثری خود جامه عمل بپوشاند، می‌تواند با بالفعل کردن قانون SHIP، قطعه قانونی که سال گذشته تصویب شد و به رئیس جمهور این اختیار را می‌دهد تا علیه خریداران نفت ایران، چه بنادر چین و چه پالایشگاه‌های چین، اقدام کند، آغاز کند. در غیر این صورت، آنها می‌توانند کشتی‌هایی را که این مواد را حمل می‌کنند یا آن را به کشتی‌های دیگر در دریاهای آزاد تخلیه می‌کنند، متوقف کنند تا راهی برای دور زدن تحریم‌ها پیدا کنند.

متیو رید، معاون رئیس Foreign Reports، یک شرکت مشاوره انرژی مستقر در واشنگتن، گفت: "ساده است. برای کاهش صادرات نفت ایران، باید دامنه وسیع‌تری را پهن کنید و نهادهای بیشتری را که در این تجارت دخیل هستند تحریم کنید." "این کار را می‌توان با استفاده از اختیارات گسترده‌ای مانند قانون SHIP انجام داد که [جو بایدن، رئیس جمهور سابق ایالات متحده] از انجام آن امتناع کرد."

صدها تانکر، حدود 250 تانکر یا بیشتر، وجود دارد که برای ایران همان کاری را انجام می‌دهند که ناوگان سایه روسیه انجام می‌دهد و برای تعیینات ایالات متحده آماده هستند. حتی امروز نیز انتقال کشتی به کشتی نفت غیرقانونی ایران از کشتی‌های بزرگ به کشتی‌های کوچکتر که به خوبی از رادار دور هستند - و همچنین شکار منصفانه - وجود دارد. یادداشت ریاست جمهوری ترامپ به این اقدامات اشاره می‌کند، اما آنها را اجرا نمی‌کند.

مشکل بزرگ، وقتی صحبت از ایران به میان می‌آید، این است که این یک مشکل چین نیز هست، زیرا پالایشگاه‌های مستقل و از نظر مالی تحت فشار پکن، خریداران اصلی نفت خام ایران هستند. اما ترامپ به جنگ تجاری دیگری با چین، علاوه بر جنگی که پنج سال پیش آغاز کرد و آخر هفته گذشته با تعرفه‌های اضافی بر صادرات چین به ایالات متحده، نیازی ندارد.

بنابراین ترفند این است: چگونه می‌توان دشمن شماره سه را به هم ریخت بدون اینکه دشمن شماره یک را به طور جدی عصبانی کرد؟

رید گفت: "کلیشه به نظر می‌رسد، اما تحریم‌ها واقعاً یک بازی موش و گربه هستند." "خزانه‌داری ایالات متحده گربه است. باید عقب نماند."