در بحبوحه تعطیلی USAID، معامله برای فرستادن زندانیان آمریکایی به السالوادور، و ترسیم یک پیشنهاد بحث برانگیز برای بازسازی غزه، دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده، این هفته خبر دیگری را اعلام کرد که کمتر بحث برانگیز است اما همچنان چالشهای خاص خود را دارد.
در یک دستور اجرایی که روز دوشنبه امضا شد، ترامپ طرحی را برای ایجاد یک صندوق ثروت ملی برای ایالات متحده ارائه کرد که "پایداری مالی را ترویج کند، بار مالیات را بر خانوادههای آمریکایی و مشاغل کوچک کاهش دهد، امنیت اقتصادی را برای نسلهای آینده ایجاد کند و رهبری اقتصادی و استراتژیک ایالات متحده را در سطح بینالمللی ترویج کند." او به وزرای بازرگانی و خزانهداری دستور داد تا ظرف 90 روز طرحی را برای چنین صندوقی ارائه دهند، و اسکات بسنت، وزیر خزانهداری، متعاقباً به خبرنگاران گفت که این صندوق ظرف 12 ماه آینده راهاندازی خواهد شد.
صندوقهای ثروت ملی، ابزارهای سرمایهگذاری دولتی هستند که توسط چندین کشور در سراسر جهان برای به حداکثر رساندن بازدهی درآمدهای دولتی استفاده میشوند. این صندوقها میتوانند در سهام، اوراق قرضه و سایر داراییهای مالی هم در داخل و هم در خارج از کشور، و همچنین داراییهای ملموستر مانند املاک و مستغلات، کالاها یا شرکتها سرمایهگذاری کنند. پنج صندوق ثروت ملی برتر جهان - به رهبری صندوق بازنشستگی دولت نروژ - هر کدام بیش از 1 تریلیون دلار دارایی دارند. ششمین و شاید مشهورترین آنها، صندوق سرمایهگذاری عمومی عربستان سعودی (PIF) است که 925 میلیارد دلار آن برای سرمایهگذاری در اوبر، شرکت خودروهای الکتریکی Lucid Motors، شرکت هندی Reliance و شرکت سرمایهگذاری فناوری ژاپنی SoftBank استفاده شده است. ترامپ به طور خاص در جریان اعلامیه روز دوشنبه از PIF نام برد و توصیف کرد که "از نظر اندازه بزرگ است، اما در نهایت ما به آن خواهیم رسید."
با این حال، نقشه راه برای دستیابی به این هدف هنوز مشخص نیست. بیشتر بزرگترین صندوقهای ثروت ملی جهان متعلق به کشورهایی هستند که یا درآمدهای نفتی مازاد دارند (مانند نروژ، عربستان سعودی، کویت، قطر و امارات متحده عربی) یا ذخایر ارزی (مانند چین و سنگاپور).
بزرگترین چالش برای ترامپ این است که ایالات متحده هیچ کدام را ندارد (درآمدهای نفتی آن، در حالی که قابل توجه است، در مقایسه با تریلیونها دلاری که هر سال خرج میکند، ناچیز است). دولتها معمولاً صندوقهای ثروت ملی خود را با مازاد بودجه پر میکنند، که واشنگتن از سال 2001 تاکنون نداشته است.
عدنان مزاری، عضو ارشد غیر مقیم در موسسه اقتصاد بینالملل پترسون و مقام سابق صندوق بینالمللی پول (IMF) که در مورد صندوقهای ثروت ملی تحقیق میکند، گفت: "خیلی واضح نیست که آنها چگونه این را تأمین مالی خواهند کرد." مزاری میگوید که ایالات متحده سه گزینه کلی برای تهیه این بودجه دارد: با استقراض از بازار، بدهی بیشتری بپذیرد، داراییهای دولت ایالات متحده را بفروشد یا از طریق مالیات و تعرفهها پول جمعآوری کند. ترامپ سرنخهایی را در مورد ترجیحات خود ارائه داده است و در کارزار انتخاباتی گفت که این از "تعرفهها و سایر موارد هوشمندانه" خواهد بود. یک برگه اطلاعات همراه با دستور اجرایی روز دوشنبه نیز به 5.7 تریلیون دلار دارایی که دولت ایالات متحده در حال حاضر در اختیار دارد، اشاره کرد.
مزاری گفت: استفاده از این داراییها برای تأمین مالی صندوق "یک فرایند طولانی خواهد بود - باید خیلی واضح شود که چرا یک دارایی خاص برای خرید دارایی دیگر فروخته میشود." او افزود: "به نظر من، اول و مهمتر از همه، این ممکن است به درآمدهای مالیاتی متکی باشد، اما با توجه به اینکه دولت ایالات متحده با کسری بودجه قابل توجهی روبرو است، این کار بسیار محتاطانه نخواهد بود." زیرا میتواند اثرات جانبی بر یکی از بزرگترین اولویتهای اقتصادی ترامپ داشته باشد. "این امر نیاز به استقراض دولت [و] نرخ بهره را افزایش میدهد، به ویژه در پس زمینه فشار بر نرخ بهره اگر ایالات متحده تصمیم بگیرد که به جلو حرکت کند و تعرفههای بیشتری را بر کشورهای دیگر اعمال کند."
ایده یک صندوق ثروت ملی برای ایالات متحده جدید نیست. در حالی که چنین صندوقی در سطح ملی هنوز محقق نشده است، حداقل 23 دولت ایالتی ایالات متحده صندوقهای خود را دارند که در مجموع 332 میلیارد دلار دارایی را کنترل میکنند، بر اساس کاخ سفید - از جمله آلاسکا، تگزاس و نیومکزیکو. ایده یک صندوق در سطح ملی نیز گزارش شده است که توسط مقامات ارشد در دولت بایدن در سال گذشته مورد بحث قرار گرفته است.
پیتر هارل، که نزدیک به دو سال در دولت بایدن به عنوان مدیر ارشد اقتصاد بینالملل کاخ سفید خدمت کرد، گفت: "دولت بایدن قطعاً به دنبال یک صندوق سرمایهگذاری استراتژیک بود که به شدت بر بخشهای استراتژیک مانند مواد معدنی حیاتی و فناوری دفاعی متمرکز باشد." (هارل تأکید کرد که او مستقیماً در بحث در مورد صندوق ثروت ملی دخالت نداشته است.)
هارل، که در حال حاضر عضو غیر مقیم در بنیاد کارنگی برای صلح بینالمللی است، گفت که دلایل متعددی وجود دارد که یک صندوق ثروت ملی برای واشنگتن جذاب باشد. بیشتر سرمایهگذاریهای دولت ایالات متحده از تخصیص بودجههای مرتبط با بخشهای خاص مانند دفاع یا انرژی، یا - مانند قانون CHIPS و Science Act دولت بایدن برای نیمهرساناها - به شکل یارانهها به بخش خصوصی انجام میشود.
هارل گفت: "یکی از استدلالها به نفع صندوقهای ثروت ملی این است که به [دولتها] انعطافپذیری بیشتری در طیف کاملی از بخشهای استراتژیک میدهد که به شما امکان میدهد مجموعه گستردهتری از سرمایهگذاری را انجام دهید." "دیگری این است که شاید دولت، به جای اینکه پول را به عنوان کمکهای بلاعوض و وام به شرکتهای خصوصی بدهد که تمام مزایا را به دست میآورند، باید به عنوان سرمایهگذار مشترک وارد شود تا دولت بخشی از مزایا را به دست آورد."
هنوز مشخص نیست که اولویتهای صندوق ثروت ملی پیشنهادی دولت ترامپ چه خواهد بود. بزرگترین سرنخ در سرخط خبرها در اظهارنظری غیرمنتظره توسط ترامپ هنگام امضای آن بود که حدس میزد میتوان از آن برای حل یک معمای بزرگ سیاست دیگر استفاده کرد. او در دفتر بیضی، با اشاره به برنامه رسانههای اجتماعی متعلق به شرکت چینی ByteDance که دولت او به دلیل نگرانیهای امنیتی ملی سعی در یافتن خریدار آمریکایی برای آن دارد، گفت: "ما قصد داریم کاری، شاید، با TikTok انجام دهیم." در حالی که مالکیت دولت ایالات متحده بر TikTok سوالات متعددی را در مورد آزادی بیان و تعدیل محتوا ایجاد میکند، هارل گفت که میتواند به عنوان یک شاخص مهم برای اهداف صندوق ثروت ملی عمل کند.
او گفت: "شوخی کردن در مورد آن آسان است، اما این یک سوال جدی است." "من هنوز نشنیدهام کسی استدلال کند که رسانههای اجتماعی از منظر منافع ملی یک صنعت استراتژیک هستند. اگر اولین چیزی که این صندوق ثروت ملی میخرد TikTok باشد، این در واقع نشان میدهد که ... این ابزاری برای اهداف سیاسی و ابزاری برای به حداکثر رساندن بازدهی است."
این به دو سوال بزرگ دیگر در مورد صندوق اشاره دارد: چه کسی آن را اداره خواهد کرد و چگونه اداره خواهد شد؟ برجستهترین چارچوب برای صندوقهای ثروت ملی در سراسر جهان به عنوان اصول سانتیاگو شناخته میشود، مجموعهای از 24 بهترین روش داوطلبانه که توسط صندوق بینالمللی پول و گروهی از صندوقهای ثروت ملی در سال 2008 ارائه شده است. این اصول، که توسط بیش از دو دوجین صندوق در سراسر جهان تصویب شده است، شامل یک چارچوب قانونی قوی، نظارت مستقل، پاسخگویی عمومی و ثبات مالی است.
مزاری، که در زمان حضور خود در صندوق بینالمللی پول به طور جدی در تدوین اصول سانتیاگو مشارکت داشت، ابراز نگرانی کرد که عدم شفافیت میتواند هر صندوق ثروت ملی ایالات متحده را به یک سراشیبی لغزنده سوق دهد. او گفت: "اساساً، این امر عنصری از بهترین حالت کاهش ریسک و در بدترین حالت انتخاب برندگان را خواهد داشت." "این احتمال وجود دارد که توسط عناصری با دسترسی در داخل دولت ایالات متحده مورد سوء استفاده قرار گیرد تا تصمیم بگیرند داراییهای ایالات متحده را به گونهای سرمایهگذاری کنند که ممکن است از نظر تجاری یا استراتژیک محتاطانه نباشد، بلکه صرفاً برای آنها پول خوبی به دست آورند."
هارل همچنین چندین سوال حقوقی را مطرح کرد که صندوق باید با آنها دست و پنجه نرم کند. هارل گفت: "آیا مجوز قانونی برای انجام این کار وجود دارد یا باید برای ایجاد چیزهای جدید به کنگره مراجعه کنند؟" "ترامپ در مورد استفاده از درآمد تعرفهها برای تأمین مالی این موضوع صحبت کرده است، شما باید کنگره را برای انجام این کار با خود همراه کنید. چه کسی واقعاً این کار را اداره خواهد کرد؟ آیا ایلان این کار را اداره خواهد کرد؟" او با اشاره به ایلان ماسک، متحد ترامپ و میلیاردر، که وظیفه کاهش هزینههای دولتی را تحت وزارت کارآمدی دولت تازه تشکیل شده (و تا حدودی غیررسمی) بر عهده داشته است، افزود.
در نهایت، هدف اعلام شده ترامپ برای تأمین مالی ابتکار عمل جدید با درآمدهای تعرفهها میتواند تلاشهای سرمایهگذاری بالقوه آینده را پیچیده کند. مزاری گفت: "اگر در نقطهای این صندوق ثروت ملی در کشورهای دیگر [که] ایالات متحده روابط تجاری یا سایر روابط خصمانه دارد، سرمایهگذاری کند، کشورهای دیگر در دریافت سرمایهگذاری ایالات متحده بسیار محتاط خواهند بود." "آنها ممکن است محدودیتهایی را برای سرمایهگذاری ایالات متحده اعمال کنند."