دو ماه پس از ریاست جمهوری جو بایدن، مقامات ارشد ایالات متحده و چین در انکوریج، آلاسکا، نقطهای بین پایتختهای خود، گرد هم آمدند. محل ملاقات، هتل کاپیتان کوک، ادای احترامی به کاوشگر بریتانیایی قرن هجدهم بود که زمینه را برای امپریالیسم غربی در اقیانوس آرام ایجاد کرد - دورانی که مقامات چینی برای به چالش کشیدن میراث جاری آن آماده بودند.
آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه، و جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی، در سخنرانیهای افتتاحیه خود برای اجلاس دو روزه، فهرستی از نگرانیها را در مورد رفتار چین مطرح کردند، از سینکیانگ، جایی که چین مرتکب نقض حقوق بشر میشد، تا تنگه تایوان، جایی که چین بهطور فزایندهای قدرت نظامی خود را به نمایش میگذاشت. بلینکن به همتایان چینی خود که برای رویارویی در یک میز جداگانه در سراسر اتاق صف کشیده بودند، گفت: «هر یک از این اقدامات، نظم مبتنی بر قوانین را که ثبات جهانی را حفظ میکند، تهدید میکند.» او ادامه داد: رابطه ایالات متحده و چین «در جایی که باید رقابتی باشد، در جایی که میتواند مشارکتی باشد و در جایی که باید خصمانه باشد، خصمانه خواهد بود.»
سخنرانیهای مقامات آمریکایی روشن کرد که پس از سال پرتلاطم پایانی دولت ترامپ، زمانی که روابط ایالات متحده و چین به پایینترین حد جدیدی رسید، هیچ بازنشانی بزرگی در کار نخواهد بود.
مقامات چینی با بیتفاوتی پشت ماسکهای کووید-19 خود گوش میدادند. سپس، یانگ جیه چی، دیپلمات ارشد چین در آن زمان، با لحنی عالمانه، به سخنرانی تندی علیه ایالات متحده پرداخت که اکنون مشهور شده است. او گفت که چین از قوانین بینالمللی پیروی میکند، نه از نظم مبتنی بر قوانینی که توسط ایالات متحده تعریف شده و توسط «تعداد کمی از کشورها» دنبال میشود. یانگ که از زمان تعیینشده دو دقیقهای خود فراتر رفته بود، گفت: «ایالات متحده خود نماینده افکار عمومی بینالمللی نیست و دنیای غرب نیز نماینده آن نیست.»
پس از رد از سوی طرف آمریکایی، یانگ سخنان خود را با رد قاطعانهای به پایان رساند که در اینترنت چین بازتاب یافت: «ایالات متحده صلاحیت این را ندارد که بگوید میخواهد از موضع قدرت با چین صحبت کند.»

راش دوشی، مدیر امور چین و تایوان در شورای امنیت ملی ایالات متحده (NSC) در آن زمان، سرزنش یانگ را بهطور همزمان به عنوان یکی از تنها سخنرانان ماندارین در تیم ایالات متحده جذب کرد. او به Foreign Policy گفت که اظهارات مقامات چینی «بسیار غیرعادی» بود. «شاید بیسابقه بوده باشد.»
دوشی افزود: «من فکر میکنم این موضوع اساساً تأیید کرد که این یک دوران جدید در روابط ایالات متحده و چین است.»
یک سال پس از درگیری انکوریج، دولت بایدن موضع خود را در قبال چین در یک سری اسناد سیاستگذاری تثبیت کرد: یک استراتژی داخلی چین و همچنین استراتژیهای عمومی برای هند و اقیانوس آرام و امنیت ملی. در این اسناد، تیم بایدن تقریباً به همان نتیجه رسید که تیم رئیسجمهور سابق دونالد ترامپ رسیده بود: چین «درصدد تبدیل شدن به قدرتمندترین قدرت جهان است» و اقدامات آن منافع اصلی ایالات متحده را تهدید میکند.
دولت بایدن بهجای بازگشت به دوران تعامل پیش از ترامپ، پیشی گرفتن از ابرقدرت رو به صعود را اولویت اصلی خود قرار داد. این استراتژی که به یک برچسب سپر خودرو خلاصه شده بود، این بود: «سرمایهگذاری، همسویی، رقابت»: سرمایهگذاری در اقتصاد و دموکراسی داخلی، همسویی با متحدان و شرکا، و - از این پایه - رقابت.
از نظر کاخ سفید، این «دهه تعیینکننده» در آن رقابت خواهد بود. در استراتژی امنیت ملی که در سال 2022 منتشر شد، آمده است: «ما اکنون در نقطه عطفی ایستادهایم، جایی که انتخابهایی که انجام میدهیم و اولویتهایی که امروز دنبال میکنیم، ما را در مسیری قرار میدهد که موقعیت رقابتی ما را تا مدتها در آینده تعیین میکند.»
سه سال بعد، با ورود بایدن به هفتههای پایانی ریاست جمهوری خود، دولت خود را پیروز اعلام کرد.
یک مقام ارشد دولت که به شرط ناشناس ماندن صحبت میکرد، زیرا مجاز به صحبت رسمی نبود، گفت: «دیدگاه ما این است که در اساساً هر حوزه از این رقابت، ایالات متحده امروز در موقعیت قویتری نسبت به چهار سال پیش قرار دارد.» و حتی در آن زمان، در اواسط ژانویه امسال، تیم بایدن کار خود را تمام نکرده بود. رقابت تا آخرین لحظه ادامه داشت و آژانسهای ایالات متحده در روزهای پایانی خود مجموعهای از محدودیتهای فناوری و تحریمهای مهم را علیه چین اعمال کردند.
اکنون که دولت دوم ترامپ دوباره زمام امور را در دست گرفته است، FP در پی ارزیابی ادعای موفقیت تیم بایدن از طریق بررسی عملکرد دولت و مصاحبه با بیش از 20 مقام سابق و فعلی ایالات متحده و همچنین کارشناسان چین از سراسر طیف سیاسی بود.
افراد مصاحبهشده - گروهی که بیشتر در واشنگتن دی سی مستقر هستند - عمدتاً موافق بودند که تمرکز دولت بر رقابت استراتژیک با چین درست بوده و سیاستهای بایدن منجر به دستاوردهای قابل توجهی در این رقابت شده است. با این حال، هشت سال پس از آغاز کارزار ایالات متحده علیه رقیب خود، بحثها در مورد آینده این استراتژی در حال شکلگیری است. در جناح راست، بسیاری از جنگطلبان چین میگویند که بایدن به اندازه کافی پیش نرفته است: برای پیشی گرفتن از چین و جلوگیری از درگیری، ایالات متحده باید سریعتر بدود و ضربات محکمتری وارد کند. در عین حال، مخالفان در جناح چپ استدلال میکنند که - در غبار رقابت - واشنگتن فوریت تغییرات آب و هوایی و سایر منافع بلندمدت ایالات متحده را از دست داده است. و در آن غبار، برخی هشدار میدهند که دو ابرقدرت ممکن است به سمت بحران پیش بروند.

اگر امروز در سراسر ایالات متحده رانندگی کنید، چشمانداز فیزیکی از چهار سال پیش تغییر کرده است. در سراسر تگزاس، آیووا و اوکلاهما، گردانهای توربینهای بادی جدید در سراسر تپهها و دشتها پیشروی میکنند. جرثقیلها در آسمان باز لیبرتی روستایی، کارولینای شمالی، جایی که تویوتا در حال ساختن یک کارخانه باتری جدید عظیم است، خودنمایی میکنند. یک «تایپه کوچک» در صحرا در حاشیه فینیکس سر برآورده است، جایی که غول نیمهرسانای تایوانی TSMC سه «فاب» - کارخانههایی که تراشههای پیشرفته را به ایالات متحده میآورند - برپا میکند.
این ویژگیهای جدید چشمانداز آمریکا منعکسکننده ستون اول استراتژی «سرمایهگذاری، همسویی، رقابت» واشنگتن است. دموکراتها یک طرح بلندپروازانه برای بازسازی صنعتی کشور با هدف جلوگیری از انحصاری کردن فناوریهای پیشرو این قرن توسط چین - و ترک کردن ایالات متحده بدون مشاغل تولیدی و وابسته به زنجیرههای تأمین چین - طراحی کردند.
آغاز رقابت با چین در داخل کشور ناشی از مأموریت فراگیر دولت برای پیگیری «سیاست خارجی برای طبقه متوسط» بود. بایدن در یک سخنرانی اولیه که در وزارت امور خارجه ایراد کرد، این مفهوم را اینگونه توصیف کرد: «دیگر خط روشنی بین سیاست خارجی و داخلی وجود ندارد. هر اقدامی که در رفتار خود در خارج از کشور انجام میدهیم، باید با در نظر گرفتن خانوادههای کارگر آمریکایی انجام دهیم. پیشبرد یک سیاست خارجی برای طبقه متوسط نیازمند تمرکز فوری بر تجدید اقتصادی داخلی ما است.»
ترامپ نیز مدعی شده بود که بر «تجدید اقتصادی داخلی» تمرکز دارد، اما تیم بایدن رویکرد متفاوتی در پیش گرفت. دموکراتها علاوه بر ابزار مورد علاقه ترامپ، یعنی تعرفهها، از دفترچه بازی چین نیز صفحهای برداشتند: ارائه یارانهها و مشوقها برای پرورش صنایع استراتژیک. این دیدگاه گسترده از سیاست صنعتی از طریق یک سری قوانین گسترده که علیرغم حاشیههای اندک در سنای ایالات متحده به تصویب رسید، به اجرا درآمد.
نکته اصلی در میان آنها قانون CHIPS و علوم بود که 52 میلیارد دلار برای شروع سریع تولید نیمهرساناهای پیشرفته ایالات متحده اختصاص داد. این تراشهها موتور محرکه اقتصاد مدرن - و رقابت با چین - هستند و همه چیز را از خودروها گرفته تا هوش مصنوعی تغذیه میکنند. قانونگذاران نگران بودند که روزی چین بتواند آن موتور را خاموش کند.
این نگرانی ناشی از تمایل دیرینه رهبری چین برای اتحاد مجدد با تایوان بود که آن را یک استان فراری میداند. ایالات متحده 92 درصد از تراشههای پیشرفته خود را از تایوان خریداری میکند، بنابراین هرگونه محاصره یا حمله در آنجا میتواند زنجیرههای تأمین ایالات متحده را قطع کند. بهعلاوه، چین میلیاردها دلار در افزایش سهم خود از تولید جهانی تراشه سرمایهگذاری میکند.
ایالات متحده با قانون CHIPS قصد داشت وارد بازی شود. تا زمانی که دولت بایدن ماه گذشته از قدرت کنارهگیری کرد، وزارت بازرگانی تقریباً 38 میلیارد دلار وام و کمک بلاعوض تحت این قانون توزیع کرده بود که اینتل و سامسونگ در کنار TSMC دو ذینفع اصلی بودند. ساختوساز TSMC در آریزونا یک اثبات مفهوم است - انتظار میرود اولین فاب تراشه عملیات خود را امسال با حمایت جایزه 6.6 میلیارد دلاری آغاز کند.
محققان مؤسسه اقتصاد بینالملل پیترسون در یک گزارش اخیر نوشتند که «بسته یارانه یک عنصر ضروری برای ساختوساز در مقیاس بزرگ کارخانههای تولیدی در خاک ایالات متحده بدون توسل به تعرفههای بالا بود.»
در مورد انرژی پاک، دموکراتها نیز یک طرح «ساخت آمریکا» داشتند: قانون کاهش تورم (IRA). ایده این بود که نهتنها انتشار گازهای گلخانهای را کاهش دهیم، بلکه تولید فناوریهای سبز را نیز از چین که بهسرعت بر این حوزه مسلط شده بود، پس بگیریم.
این یک نبرد دشوار خواهد بود. زمانی که IRA در اوت 2022 به تصویب رسید، چین از قبل تقریباً 80 درصد از ظرفیت تولید باتری را به خود اختصاص داده بود و شرکتهای چینی بیش از 70 درصد از پنلهای خورشیدی را تولید میکردند.
از طریق اعتبارات مالیاتی و سایر مشوقها، IRA رونق انرژی پاک داخلی را ایجاد کرد. گروه Rhodium و مؤسسه فناوری ماساچوست در یک گزارش سال 2024 دریافتند که از زمان تصویب این قانون، تقریباً 90 میلیارد دلار سرمایهگذاری به سمت تولید سبز هدایت شده است که چهار برابر مبنای پیش از IRA است. در نتیجه، ایالات متحده حتی با وجود اینکه هزینههای چین همچنان در حال افزایش است، به نمودارهای میلهای که سرمایهگذاری در انرژی پاک را نشان میدهند، نزدیکتر میشود.
نگرانیهایی در جناح راست در مورد نحوه صرف این پول وجود دارد. برخی از جمهوریخواهان از این قانون انتقاد کردهاند که به شرکتهای چینی اجازه میدهد واجد شرایط دریافت اعتبارات مالیاتی باشند، که موجی از سرمایهگذاری جدید چینی را به ایالات متحده وارد کرده است. از نظر اساسیتر، دولت جدید این برنامههای یارانه را به همان شکل برای آینده رقابتپذیری ایالات متحده حیاتی نمیداند. ترامپ قصد دارد بسیاری از یارانههای دوران بایدن، از جمله یارانههای خودروهای برقی (EV) را که او به عنوان بخشی از دستور کار «معامله جدید سبز» برای اقدام آب و هوایی رد کرده است، برهم بزند.
البته، میلیاردها دلار یارانه دولتی برای تراشهها یا پنلهای خورشیدی بهطور خودکار رقابتپذیری را تضمین نمیکند، همانطور که سیاستهای صنعتی خود چین نشان میدهد. اما تیم بایدن و بسیاری از کارشناسان خارجی، تصویب این قوانین شاخص را بهعنوان یک شروع مهم در جنگ فناوری با چین تلقی کردند.

در طول چهار سال گذشته، به نظر میرسید که تقریباً هفتهای نمیگذشت که یک مقام ارشد ایالات متحده در سراسر هند و اقیانوس آرام رفتوآمد نکند. فقط در تابستان گذشته، بلینکن و سپس معاون وزیر امور خارجه کورت کمپبل به فهرست سرگیجهآوری از کشورها از جمله هند، ژاپن، لائوس، مغولستان، نیوزلند، فیلیپین، سنگاپور، تونگا، وانواتو و ویتنام سفر کردند.
تمرکز دولت بایدن بر ائتلافها به عنوان دومین پایه استراتژی چین خود، پس از آن صورت گرفت که ترامپ در اولین دوره ریاست جمهوری خود پیچها را بر روی برخی از نزدیکترین شرکای ایالات متحده محکم کرد و خواستار پرداخت بیشتر آنها برای بهرهمندی از دفاع آمریکا شد. تیم بایدن قصد داشت نهتنها بهطور دوجانبه، بلکه از طریق یک شبکه ارتباط متقابل در منطقه اطراف چین، اطمینانبخشی و بازسازی کند.
این تلاشها گسترده و وسیع بودند، اما اغلب شامل پنج متحد پیمانی ایالات متحده - استرالیا، ژاپن، فیلیپین، کره جنوبی و تایلند - در اشکال مختلف هندسی میشدند.
در نوامبر 2022، کامالا هریس، معاون رئیسجمهور ایالات متحده، به پالاوان، جزیرهای در فیلیپین مشرف به دریای چین جنوبی، جایی که کشتیهای چینی ادعاهای ارضی این کشور را به چالش میکشیدند، سفر کرد. هریس گفت، در حالی که از عرشه کشتی گارد ساحلی فیلیپین صحبت میکرد: «ما به بسیج متحدان و شرکای خود علیه رفتار غیرقانونی و غیرمسئولانه ادامه خواهیم داد.» یک سال بعد، مانیل حمایت خود را نشان داد و به واشنگتن اجازه دسترسی به چهار پایگاه نظامی اضافی، از جمله یک پایگاه در پالاوان و دو پایگاه در شمال کشور، مشرف به تایوان را داد.
ایالات متحده برای متحدان خود در شرق آسیا، در پی یک توافق سهجانبه جدید بود. یک اجلاس تاریخی در کمپ دیوید در اوت 2023، جایی که بایدن با یون سوک یول، رئیسجمهور کره جنوبی، و فومیو کیشیدا، نخستوزیر وقت ژاپن دیدار کرد، نشاندهنده موفقیت این کارزار بود. این سه کشور با رزمایشهای نظامی مشترک سالانه موافقت کردند و بر اهمیت «صلح و ثبات در سراسر هند و اقیانوس آرام» تأکید کردند.
ریک واترز، مدیر عامل شرکت اوراسیا گروپ در امور چین و یکی از مقامات ارشد سابق سیاستگذاری چین در وزارت امور خارجه، گفت: «بازدارندگی فقط در مورد بازدارندگی نظامی سخت نیست، بلکه در مورد درک چین از هزینهای بینالمللی برای اقتصاد خود در صورت انجام کاری بیپروا نسبت به تایوان نیز هست.» او افزود: «و من فکر میکنم این حوزهای است که دولت بهویژه پس از اوکراین پیشرفت زیادی در آن داشته است» تا کشورهای ثالث را به صحبت در مورد اهمیت صلح در تایوان وادار کند. با این حال، پیشرفت دولت همیشه خطی نبود. آینده گروه سهجانبه در روزهای پایانی دولت پس از استیضاح یون زیر سؤال رفت.

Quad - گروهی از ایالات متحده، هند، ژاپن و استرالیا که در سال 2007 تشکیل شد - ممکن است در نهایت ماندگارترین گروه باشد، زیرا با نگرانیهای مشترک در مورد چین به هم گره خورده است. دولت بایدن اولین اجلاس حضوری رهبران این چهار کشور را در پاییز گذشته برگزار کرد. یک روز پس از تحلیف ترامپ در 20 ژانویه، مارکو روبیو، وزیر امور خارجه، با وزرای خارجه Quad که برای این رویداد در شهر بودند، دیدار کرد و این پیام را ارسال کرد که این گروه حتی اگر ائتلافهای دیگر با تهدیدهای تعرفهای ترامپ متزلزل شوند، ماندگار است.
کارشناسانی که FP با آنها مصاحبه کرد، کارزار ائتلافسازی را بهعنوان یکی از بزرگترین نقاط قوت سیاست چین دولت بایدن برشمردند، اما نقاط ضعف را نیز شناسایی کردند. مقامات ایالات متحده یک تور گسترده ایجاد کردند، از جمله ایجاد سه سفارت جدید در جزایر اقیانوس آرام - تونگا، وانواتو و جزایر سلیمان - جایی که چین در سالهای اخیر پیشرفتهای قابل توجهی داشته است، اما تمرکز همچنان بر متحدان اصلی بود و برای مثال، در آسیای جنوب شرقی موفقیت کمتری حاصل شد.
زک کوپر، محقق ارشد در مؤسسه امریکن اینترپرایز، گفت: «در پایان روز، آیا این در واقع شبیه به جایی نیست که چهار سال پیش بودیم، که یک رابطه قوی با Quad و کشورهای Quad، اما درجهای از ضعف در جاهای دیگر؟» «من فکر نمیکنم این تقصیر آنها باشد. آنها نمیتوانستند بدانند که در چند ماه گذشته در سئول چه اتفاقی خواهد افتاد، اما فکر میکنم این موضوع نحوه نگاه تاریخی به استراتژی هند و اقیانوس آرام آنها را تغییر داده است.»
تیم بایدن بهطور قابل توجهی تمرکز ائتلافها را فراتر از دفاع به تأمین زنجیرههای تأمین کلیدی گسترش داد. یک نمونه، برنامه وزارت امور خارجه است که به عنوان صندوق بینالمللی امنیت و نوآوری فناوری (ITSI) شناخته میشود، که 500 میلیون دلار از بودجه قانون CHIPS را برای کمک به راهاندازی تولید نیمهرسانا در کشورهای شریک ایالات متحده در آسیا و آمریکای لاتین اختصاص داد.
همانطور که کارزار CHIPS که جهانی میشود نشان میدهد، هدف نهایی - پیشی گرفتن از چین، هم از نظر فناوری و هم از نظر نظامی - هرگز از ذهن تیم جتزده بایدن دور نبود.

در هر مسابقهای، دو راه اساسی برای پیروزی وجود دارد: سرعت خود را بالا ببرید یا سرعت حریف خود را کم کنید.
در مورد اولی، دولت بایدن میلیاردها دلار سرمایهگذاری حاصل از قوانین تراشهها و آب و هوا را با تعرفهها ترکیب کرد، سیاستهای دوران جنگ تجاری گسترده ترامپ را حفظ کرد و سیاستهای جدیدی به آن اضافه کرد. هدف از این سیاستها کمک به شرکتهای آمریکایی برای رسیدن به لبه پیشرو یا ماندن در آنجا، در امان از رقابت یارانهای چین بود. اما این تنها نیمی از استراتژی بود.
از ابتدا، مقامات بایدن تأکید کردند که قصد مهار چین را ندارند. بلینکن در یک سخنرانی در ماه مه 2022 که خطمشی دولت در قبال چین را تشریح میکرد، گفت: «ما به دنبال جلوگیری از ایفای نقش چین به عنوان یک قدرت بزرگ نیستیم و نه به دنبال جلوگیری از رشد اقتصاد چین - یا هر کشور دیگری - یا پیشبرد منافع مردم خود.»
اما در بخشهایی که تیم بایدن آنها را دارای ارزش استراتژیک حیاتی میدانست - تراشهها در درجه اول - مقامات از استفاده از تمام ابزارهای موجود برای دستیابی به هدف «حفظ تا حد امکان رهبری بزرگ» بر چین، همانطور که سالیوان بیان کرد، خجالت نمیکشیدند.
دولت اول ترامپ با محدود کردن دسترسی هواوی به فناوری ایالات متحده، جنگ تراشه با چین را آغاز کرد. اما در اواسط دوره ریاست جمهوری بایدن، دولت او دستکشی را به زمین انداخت که رقابت را به اوج جدیدی رساند. در اکتبر 2022، وزارت بازرگانی کنترلهای صادراتی گستردهای را اعلام کرد که صنعت نیمهرسانای چین را از پیشرفتهترین تراشهها و همچنین هر فناوری ایالات متحده مورد نیاز برای تولید آنها محروم میکرد. دلیل این امر این بود که تراشههای آمریکایی میتوانند توسعه هوش مصنوعی چین را تقویت کنند، که به نوبه خود میتواند نیروی نظامی آن را افزایش دهد.
این اعلامیه تأثیر لرزهای بر پویایی واشنگتن-پکن داشت و جان بیتمن از بنیاد کارنگی برای صلح بینالمللی نوشت که این امر «تمرکز یکجانبه دولت بایدن بر خنثی کردن تواناییهای چین در سطحی گسترده و اساسی» را نشان میدهد. دیگر کارشناسان آن را به عنوان «اعلان جنگ» توصیف کردند.
از آن زمان به بعد دولت بایدن استراتژی خود را برای کاهش سرعت صعود چین دوچندان کرد. در دسامبر 2023، وزارت بازرگانی کنترلهای صادراتی را گسترش داد تا تراشههای پیشرفتهتر هوش مصنوعی را نیز شامل شود و در ژانویه 2024، دولت دهها شرکت چینی دیگر را به فهرست سیاه تجاری خود اضافه کرد و دسترسی آنها را به فناوری ایالات متحده محدود کرد.
دولت بایدن همچنین به دنبال کاهش سرعت پیشرفت چین در زمینههای دیگر بود. در سال 2024، وزارت بازرگانی تحقیقاتی را در مورد اینکه آیا خودروهای ساخت چین یک خطر برای امنیت ملی هستند یا خیر، آغاز کرد و وزارت خزانهداری شرکتهای چینی را به دلیل نقش آنها در حمایت از جنگ روسیه در اوکراین تحریم کرد.
این سیاستها تأثیر قابل توجهی بر اقتصاد چین داشته است. در سال 2023، رشد تولید ناخالص داخلی چین به 3 درصد کاهش یافت که پایینترین نرخ در دهههای اخیر است. صنعت نیمهرسانای این کشور نیز با مشکلاتی مواجه شده است و بسیاری از شرکتها در به دست آوردن تراشههای پیشرفته مورد نیاز برای رقابت در بازار جهانی با مشکل مواجه هستند.
اما تلاشهای دولت بایدن برای کاهش سرعت صعود چین نیز هزینههایی داشته است. کنترلهای صادراتی زنجیرههای تأمین جهانی را مختل کرده و نگرانیهایی را در بین متحدان ایالات متحده ایجاد کرده است که میترسند در آتش متقابل گرفتار شوند. و چین با اقدامات خود تلافی کرده است، از جمله محدود کردن صادرات مواد معدنی حیاتی و آغاز تحقیقات ضد دامپینگ در مورد پلیسیلیکون ایالات متحده.
سیاست چین دولت بایدن یک اقدام پیچیده و چندوجهی بوده است. این سیاست به موفقیتهای قابل توجهی دست یافته است، از جمله تقویت ائتلافها، افزایش سرمایهگذاری داخلی و کاهش سرعت صعود چین در بخشهای کلیدی. اما با چالشهایی نیز مواجه بوده است، از جمله مدیریت تنشها با متحدان و مقابله با تلافی چین.
با روی کار آمدن دولت دوم ترامپ، با تعدادی از تصمیمات حیاتی در مورد آینده روابط ایالات متحده و چین مواجه خواهد شد. آیا سیاست رقابت استراتژیک دولت بایدن را ادامه خواهد داد یا به دنبال رویکردی جدید خواهد بود؟ آیا رقابت اقتصادی را در اولویت قرار خواهد داد یا بازدارندگی نظامی؟ و چگونه نیاز به مقابله با چین را با نیاز به همکاری در مورد چالشهای جهانی مانند تغییرات آب و هوایی متعادل خواهد کرد؟
پاسخ به این سؤالات تأثیر عمیقی بر آینده ایالات متحده، چین و جهان خواهد داشت.