کایلی جنر اخیراً جزئیات دقیق عمل بزرگ کردن سینه خود را منتشر کرده و حتی نام پزشک جراح را نیز ذکر کرده است. نینا وستروولت برای نیویورک تایمز
کایلی جنر اخیراً جزئیات دقیق عمل بزرگ کردن سینه خود را منتشر کرده و حتی نام پزشک جراح را نیز ذکر کرده است. نینا وستروولت برای نیویورک تایمز

آیا او این کار را کرد یا نه؟ بله، و او دقیقاً چگونگی‌اش را به شما خواهد گفت.

پارادایم تغییر می‌کند؛ زنانی چون کایلی جنر داستان پیگمالیون را وارونه می‌کنند.

در داستان «پیگمالیون» اووید، هنرمندی مجسمه‌ای از عاج می‌تراشد که آنقدر زیباست که هنرمند عاشقش می‌شود. او مجسمه خود را می‌بوسد، با جواهرات و لباس‌های فاخر می‌آراید و از ونوس درخواست می‌کند که همسری دقیقاً شبیه آن به او عطا کند. ونوس دعای او را مستجاب می‌کند. او به مجسمه زندگی می‌بخشد و عاج را به گوشت تبدیل می‌کند. پیگمالیون با آفرینش ایده‌آل خود، که بعدها «گالاتیا» نام گرفت، ازدواج می‌کند.

هنرمندان قرن‌هاست که داستان پیگمالیون (نوشته شده در سال ۸ پس از میلاد) را در قالب داستان‌های بی‌شمار عروسک‌ها یا ربات‌های اغواکننده‌ای که یا زنده می‌شوند یا بین کاملاً زنده بودن و شیء بی‌جان بودن در نوسان هستند، بازآفرینی کرده‌اند؛ از باله «کوپلیا» گرفته تا «متروپلیس» اثر فریتز لانگ، فیلم «مانکن» (با بازی کیم کاترال) محصول ۱۹۸۷، فیلم «او» اثر اسپایک جونز، و حتی فیلم «باربی» گرتا گرویگ در سال ۲۰۲۳. اما در همه این موارد، «زنده‌بودن» به عنوان گزینه مطلوب ارائه می‌شود.

اما در دنیای جدید و مبتنی بر هوش مصنوعی ما، جایی که واقعیت انسانی بیش از پیش از دسترس ما خارج می‌شود، پارادایم پیگمالیون در حال تغییر است.

به جای گذار از ماده بی‌جان به گوشت انسان، گالاتیاهای امروزی مسیر برعکس را در پیش می‌گیرند، به آفریده‌های هنرمندان تبدیل می‌شوند و گوشت زنده خود را دستکاری کرده و به مواد بی‌جان می‌سپارند – و همه این‌ها را با شادمانی در رسانه‌های اجتماعی، که خود نیز شکلی دیگر از غیرواقعیت است، اعلام می‌کنند.

زوج مادر و دختر کریس و کایلی جنر در خط مقدم این تغییر قرار دارند و عصر جدیدی از فرهنگ زیبایی را آغاز کرده‌اند. اکنون نه تنها سلبریتی‌ها می‌توانند جراحی پلاستیک خود را تأیید کنند، بلکه ممکن است نام پزشکان خود را فاش کرده و حتی جزئیات جراحی را نیز بیان کنند، و در واقع اعضای بدن خود را که از نظر زیبایی تغییر کرده‌اند، با یک آرم لوکس پزشکی مهر بزنند. بلنسی‌آگا و شانل کنار بروید، شیک‌ترین برندها اکنون نام «دکتر استیون لوین» یا «دکتر گارت فیشر» را دارند، جراحان پلاستیکی که توسط جنرها نام برده شده‌اند.

کریس جنر در دهه ۵۰ زندگی خود در مورد انجام عمل لیفت صورت صریح بود. او در ۶۹ سالگی چهره‌ای جدید را آشکار کرده است.
کریس جنر در دهه ۵۰ زندگی خود در مورد انجام عمل لیفت صورت صریح بود. او در ۶۹ سالگی چهره‌ای جدید را آشکار کرده است. پیروشکا ون ده وو / رویترز
پیروشکا ون ده وو / رویترز

کریس جنر، ۶۹ ساله، ماه گذشته هنگامی که در پاریس عکس‌هایی از او منتشر شد که ده‌ها سال جوان‌تر به نظر می‌رسید و مدل مویی یادآور سلبریتی آمریکایی پیشین در پاریس: ژوزفین بیکر، داشت، رسانه‌های اجتماعی را منفجر کرد. مدل موی جدید – فوق‌العاده مشکی، کوتاه، براق و عقب‌کشیده – هر زاویه بازسازی‌شده صورت خانم جنر را نمایان می‌کرد و با یک فر عالی در پیشانی برجسته‌تر شده بود. او کمی شبیه یک کارتون و بسیار شبیه (و به سختی مسن‌تر از) دخترش کیم به نظر می‌رسید.

پس از گمانه‌زنی‌های فراوان رسانه‌ها، نماینده خانم جنر به پیج سیکس گفت: «ما می‌توانیم تأیید کنیم که دکتر استیون لوین کارهای اخیر کریس جنر را انجام داده است.»

سپس، کوچک‌ترین دختر خانم جنر، کایلی، یک قدم فراتر رفت و در تیک‌تاک سطح حیرت‌انگیزی از جزئیات عمل بزرگ کردن سینه خود را فاش کرد: «445 سی‌سی، پروفایل متوسط، نیمه زیر عضله!!!!! سیلیکون!!! گارت فیشر!!! امیدوارم این کمک کنه lol.»

با این حساب، نه تنها نام پزشک را می‌دانیم، بلکه اندازه ایمپلنت‌ها، سبک آنها، ماده‌ای که در آنها استفاده شده و حتی جزئیات قرارگیری آناتومیک آنها را نیز می‌دانیم. همچنین حس می‌کنیم که خانم جنر هیچ‌یک از این‌ها را موضوع چندان مهمی نمی‌داند. در زبان مختصر تیک‌تاکی او – بدون جملات کامل، با علامت تعجب فراوان – جراحی بزرگ شبیه یک تفریح بی‌دغدغه به نظر می‌رسد، نه جدی‌تر از یک کیت رژ لب. دکتر فیشر، بدون عنوان پزشکی و حروف بزرگ، جوان و در دسترس به نظر می‌رسد. هیچ چیز ترسناکی اینجا نیست، lol.

خانم جنر بزرگتر اکنون می‌تواند صورت خود و خانم جنر کوچکتر سینه‌های خود را مانند لباس‌های اوت کوتور به نمایش بگذارند. نام جراحان آنها به اعضای بدنشان درخشش انحصار خریداری شده را می‌بخشد و گوشت را به کالاهای لوکس بی‌جان، مانند عاج یا جواهرات، تبدیل می‌کند؛ داستان پیگمالیون به صورت وارونه.

البته، صداقت این چنینی تازگی خاصی دارد. هارپرز بازار جنرها را برای آشکار کردن جراحی پلاستیک تحسین کرد، که با وجود شیوع گسترده‌اش، همچنان در هاله‌ای از شرم، پنهان‌کاری و کنجکاوی‌های شهوانی پنهان است. و خواندن شایعات و گمانه‌زنی‌ها درباره عمل‌های جراحی سلبریتی‌ها، یا انکارها و توضیحات غیرمنطقی آنها («فقط غذای ارگانیک!»؛ «عاشق شده‌ام!»؛ «با روغن زیتون حمام می‌کنم!») خسته‌کننده است.

حتی سلبریتی‌هایی که «کارشان» را تأیید می‌کنند، به ندرت جزئیات را ارائه می‌دهند و گاهی اوقات عذرخواهی می‌کنند. بلا حدید می‌گوید ای کاش «بینی اجدادش» را حفظ می‌کرد. جین فوندا می‌گوید از لیفت صورتش پشیمان است. دالی پارتون نیز در این باره مبهم، اما با روحیه مثبت سخن می‌گوید: «اگر چیزی آویزان، شل یا افتاده باشد، آن را جمع می‌کنم، می‌مکم یا می‌چینم.»

دالی پارتون مدت‌ها سوژه شایعات درباره بدن خود بوده است. او به روش‌هایی که بدنش را دستکاری کرده اشاره کرده است: «اگر چیزی آویزان، شل یا افتاده باشد، آن را جمع می‌کنم، می‌مکم یا می‌چینم.»
دالی پارتون مدت‌ها سوژه شایعات درباره بدن خود بوده است. او به روش‌هایی که بدنش را دستکاری کرده اشاره کرده است: «اگر چیزی آویزان، شل یا افتاده باشد، آن را جمع می‌کنم، می‌مکم یا می‌چینم.» سوزان کوردیرو / خبرگزاری فرانسه — گتی ایمیجز
سوزان کوردیرو / خبرگزاری فرانسه — گتی ایمیجز

جنرها تمام ریاکاری‌ها را کنار گذاشتند. با نام بردن از جراحان خود یا جزئیات عمل‌ها، آنها خود را به عنوان آثار هنری برای مصرف عمومی اعلام می‌کنند و هرگونه تظاهر به برتری بدن «طبیعی» بر نسخه‌ای کامل‌شده که توسط متخصصان ایجاد شده است را کنار می‌گذارند. از نظر آنها، چنین نیست. این حقیقت آنهاست.

و از جهتی، این حقیقت همه ما نیز هست. همه ما روزبه‌روز بیشتر با تعیین اینکه چه چیزی واقعی است درگیر هستیم. اینترنت ما را با پیام‌هایی با منشأ نامعلوم بمباران می‌کند. آیا آن توله ببر بامزه واقعی است یا توسط هوش مصنوعی تولید شده؟ آیا آن مقاله توسط یک متخصص نوشته شده یا یک ربات؟ و همانطور که بسیاری از اساتید اکنون تعجب می‌کنند: آیا دانشجوی من این تکلیف را تولید کرده یا ChatGPT؟ یا هر دو؟

اما اتکا به هوش مصنوعی اکنون تا حد زیادی عادی و قابل قبول تلقی می‌شود، موضوع مهمی نیست، علی‌رغم مشکلات جدی و ذاتی آن.

جنرها که همیشه در پیش‌گامان فرهنگ بوده‌اند، وجود فیزیکی خود را به لیست چیزهایی که توسط فناوری تولید می‌شوند اضافه کرده‌اند. به عبارت دیگر، آنها پایان بدن‌های «تألیف‌شده» به صورت ارگانیک را به نمایش می‌گذارند و فرهنگ سلبریتی را کاملاً با فرهنگ هوش مصنوعی ادغام می‌کنند.

شاید این آخرین گام در یک فرآیند طولانی باشد. لوازم آرایشی زمانی فریبنده یا غیراخلاقی تلقی می‌شدند. رنگ کردن مو نیز همینطور. چنین تردیدهایی امروزه، در عصر آرایشگران سلبریتی، استایلیست‌ها، مربیان ورزشی و تمام جادوی کامپیوتری که ادراکات ما را شکل می‌دهد، منسوخ به نظر می‌رسند.

اضافه کردن نام پزشکان و مشخصات جراحی، مرز نهایی است که از تأیید تزئینات موقت و سطحی فراتر رفته و به پذیرش بازسازی دائمی و تکنولوژیکی می‌رسد، همراه با تشکر و تقدیر افتخارآمیز از پیگمالیون‌های مسئول آن: پزشک-مجسمه‌سازانی که اکنون می‌توانند کار خود را «امضا» کنند.

در «دوریان گری»، سارا اسنوک ۲۶ شخصیت را به تصویر می‌کشد که بسیاری از آنها فقط به عنوان تصاویر فیلم‌برداری شده ظاهر می‌شوند.
در «دوریان گری»، سارا اسنوک ۲۶ شخصیت را به تصویر می‌کشد که بسیاری از آنها فقط به عنوان تصاویر فیلم‌برداری شده ظاهر می‌شوند. سارا کرولویچ / نیویورک تایمز
سارا کرولویچ / نیویورک تایمز
در «سان‌ست بلوار»، بازیگران هم به عنوان افراد واقعی روی صحنه و هم به عنوان پروژکشن‌های ویدیویی قابل مشاهده هستند.
در «سان‌ست بلوار»، بازیگران هم به عنوان افراد واقعی روی صحنه و هم به عنوان پروژکشن‌های ویدیویی قابل مشاهده هستند. سارا کرولویچ / نیویورک تایمز
سارا کرولویچ / نیویورک تایمز

اما این پدیده تنها به جنرها محدود نمی‌شود. یکشنبه شب، جوایز تونی تأیید کردند که برادوی نیز وارد حالت پیگمالیون وارونه شده است: سارا اسنوک و نیکول شرزینگر برای نقش‌آفرینی‌های خود به ترتیب در «تصویر دوریان گری» و «سان‌ست بلوار» جوایزی را از آن خود کردند.

هر دو نمایش درباره افرادی هستند که برای انکار سن و حفظ زیبایی از خود بی‌خود شده‌اند. و هر دو تولید از فناوری‌های نوآورانه، مانند تصاویر ویدیویی استریم شده از بازیگران، برای محو کردن تمایز بین انسان و شبیه‌سازی مجازی استفاده می‌کنند. (این موضوع به ویژه در مورد «دوریان گری» جالب است، که درباره مردی است که با پرتره خودش – یک شبیه‌سازی نقاشی شده – درهم می‌آمیزد.)

در «دوریان گری»، خانم اسنوک ۲۶ شخصیت شگفت‌انگیز را به تصویر می‌کشد که بسیاری از آنها فقط به عنوان تصاویر فیلم‌برداری شده ظاهر می‌شوند، با این حال، از طریق حقه صحنه، به گونه‌ای به نظر می‌رسند که همگی در کنار هم روی صحنه، دور یک میز شام نشسته‌اند. به همین ترتیب، در «سان‌ست بلوار»، اعضای گروه هم به عنوان افراد واقعی روی صحنه و هم به عنوان پروژکشن‌های ویدیویی قابل مشاهده هستند. اغلب، یک بازیگر همزمان در هر دو شکل ظاهر می‌شود و تماشاگر را مجبور می‌کند بین قلمروهای گوشت و فیلم جابجا شود.

هر دو نمایش ما را مجبور می‌کنند وضعیت بدن‌هایی را که تماشا می‌کنیم زیر سؤال ببریم. اینکه به کدام واکنش نشان دهیم – نسخه‌های گوشت و خون یا نسخه‌های بزرگ، ساخته شده از پرتوهای نور. هر دو تئاتر زنده را شبیه سینما می‌کنند و مردم را شبیه هولوگرام.

این ممکن است برای برادوی جدید باشد، اما خاندان کارداشیان-جنر ما را برای آن آماده کرده‌اند. خوب است که آشکارا به این موضوع اذعان کنیم، که دنیای پیگمالیون وارونه و پساانسانی خود را بپذیریم. تا دیگر از انتخاب‌های شخصی شرمنده نباشیم یا فناوری را محکوم نکنیم. اما فریب دادن یا انکار زمان، گوشت، طبیعت، و به ویژه واقعیت، پیشنهادی خطرناک است. دوریان گری و نورما دزموند هر دو این را به سختی آموختند.

راندا گارلیک ستون «چهره به جلو» را برای بخش سبک زندگی تایمز می‌نویسد. او مدیر مؤسس مؤسسه میان‌رشته‌ای علوم انسانی عمومی در دانشگاه هوفسترا است، جایی که او همچنین استاد برجسته ادبیات «جان کرانفورد آدامز» می‌باشد.