این چیزی نبود که فکر میکردم چهار ماه پس از آغاز دور دوم ریاستجمهوریاش بنویسم، اما رئیسجمهور آمریکا، دونالد ترامپ، میتواند در آستانه انجام کاری بزرگ باشد. پس از چندین دور مذاکره بین ایالات متحده و ایران، به نظر میرسد او در حال نزدیک شدن به توافقی است که برنامه هستهای ایران را در ازای رفع تحریمها محدود کند. اگر این توافق موفقیتآمیز باشد، از دستیابی ایران به مواد لازم برای ساخت بمب جلوگیری کرده و یک جنگ بالقوه ویرانگر را خنثی خواهد کرد.
در ۲ ژوئن، آکسیوس گزارش داد که استیو ویتکوف، فرستاده ویژه، "مجموعهای از ایدههای اولیه" را برای هدایت دور بعدی مذاکرات دقیقتر به مذاکرهکنندگان ایرانی ارائه کرده است. از جمله این ایدهها، سناریویی بود که در آن ایران غنیسازی داخلی اورانیوم خود را تنها به سطوح مورد نیاز برای مصارف غیرنظامی کاهش دهد تا زمانی که اورانیوم توسط یک کنسرسیوم تأمین شود.
به طرز گیجکنندهای، چاک شومر، رهبر اقلیت سنا و عضو حزب دموکرات، فرصتی برای انتقاد از ترامپ با استفاده از استدلالهای راستگرایان تندرو دید. شومر در یک پیام ویدیویی پس از انتشار گزارش آکسیوس گفت: «وقتی صحبت از مذاکره با دولت تروریست ایران میشود، ترامپ کاملاً آشفته است. یک روز سختگیر به نظر میرسد، روز بعد عقبنشینی میکند.»
شومر با نادرست جلوه دادن توافق موقت گزارششده به عنوان "یک توافق جانبی مخفی" که "به ایران اجازه میدهد از همه چیز قسر در برود"، حمله خود را کامل کرد: «اگر ترامپِ TACO (مخفف Trump Always Chickens Out به معنی ترامپ همیشه عقبنشینی میکند) از همین حالا کوتاه آمده است، مردم آمریکا باید از آن مطلع باشند. هیچ توافق جانبیای در کار نیست.» (واضح نیست او از چه چیزی عقبنشینی میکند – جنگ با ایران؟)
حمله شومر به دیپلماسی ترامپ از نظر سیاسی نادرست است. یک نظرسنجی اخیر مؤسسه بروکینگز نشان داد که اکثریت آمریکاییها – و اکثریت قاطع دموکراتها و مستقلها – از توافق هستهای با ایران حمایت میکنند. اما این اقدام از نظر سیاست نیز نادرست است، نمونهای دیگر از رهبری حزب دموکرات که نمیتواند از عادتهای جنگطلبانه خود در مورد خاورمیانه رها شود، علیرغم ناکامی مداوم این عادتها در تأمین امنیت بهتر برای آمریکاییها یا مردم منطقه.
ترامپ در سخنرانی خود در ماه مه در عربستان سعودی، به دنبال پایان دادن به دههها مداخلهگری و زیادهروی آمریکا بود. نئومحافظهکاران حزب جمهوریخواه، که از جنگهای عراق، افغانستان و سایر نقاط حمایت کردند، از جمله کسانی بودند که ترامپ در هر دو کارزار انتخاباتی موفق خود، آنها را به باد انتقاد گرفت.
او حق دارد. احتمالاً هیچ گروهی در سیاست مدرن آمریکا ایدههایش به اندازه نئومحافظهکاران به تضعیف امنیت و رفاه مردم آمریکا منجر نشده است. اینها بلندترین صداها در واشنگتن، و در واقع در داخل دولت خود ترامپ، بودند که او را تحت فشار قرار دادند تا در سال ۲۰۱۸ از توافق هستهای رئیسجمهور سابق، باراک اوباما، خارج شود. محدود کردن نفوذ آنها برای همه خوب است.
دموکراتها نیز نیاز به یک بازنگری مشابه در سیاستهای شکستخورده حزب خود در خاورمیانه دارند. بخشی از این بازنگری مستلزم اذعان به میراث فاجعهبار دولت بایدن در منطقه است. رئیسجمهور جو بایدن به جای پیوستن مجدد به توافق هستهای ایران همانطور که قول داده بود، دیپلماسی را به امید دستیابی به توافقی "طولانیتر و قویتر" کند کرد و یک فرصت مهم اولیه را به هدر داد.
بایدن به جای پایبندی به حقوق بشر و قوانین بینالمللی همانطور که در کارزار انتخاباتی خود گفته بود، از حمله جاری اسرائیل به غزه حمایت بیقید و شرط ارائه کرد. او که از نفوذ چین در منطقه میترسید، رژیمهای فاسد و سرکوبگری مانند سعودیها و اماراتیها را نیز در آغوش گرفت و در نتیجه هم ایالات متحده و هم منطقه را کمتر باثبات و ناامنتر کرد.
یک سیاست بهتر حزب دموکرات در خاورمیانه باید به ارزشهایی که بایدن رها کرد، بازگردد. این سیاست باید ذهنیت "باجگیری" که مشخصه کلی سیاست خارجی ترامپ است، را رد کند، زیرا این ذهنیت تداوم بسیار بیشتری با دههها سیاست خارجی آمریکا دارد تا آنچه بسیاری در واشنگتن میخواهند اعتراف کنند.
دموکراتها باید رابطهای جدید با منطقه را تصور کنند که به جای سرمایهگذاری مداوم در سرکوب، در جوامع مدنی قوی، همکاریهای اقلیمی، آمادگی برای بیماریهای همهگیر و ابزارهای ضد فساد و غارتگری سرمایهگذاری کند که امنیت و رفاه آمریکاییها را ارتقا خواهد داد. دهههای گذشته نشان دادهاند که ایالات متحده نه ظرفیت و نه حق تلاش برای تغییر منطقه را دارد. اما واشنگتن هنوز میتواند سیاستهایی را انتخاب کند که از بهترین بازیگران به جای بدترینها حمایت و آنها را تقویت کند.
اهداف کافی برای انتقاد دموکراتها در سیاست خارجی ترامپ وجود دارد. حمایت صریح او از پاکسازی قومی در غزه، حملات بیدلیل او به متحدان اروپایی ایالات متحده، ممنوعیت مسلمانان ۲.۰، و استفاده او از دفتر خود به عنوان بازار علنی فساد، همگی چیزهایی هستند که یک اپوزیسیون مسئولانه باید به حق با آنها مبارزه کند؛ کافی است به اظهارات اخیر سناتور کریس مورفی در مرکز پیشرفت آمریکا نگاه کنید.
گامهای مثبتی که با ذهنیت جنگطلبانه قدیمی در تضاد هستند، مانند دیپلماسی با ایران یا کاهش تحریمها علیه دولت جدید سوریه، شایسته – اگر نه حمایت کامل – دستکم یک رویکرد صبر و انتظار هستند. در همین حال، دموکراتها باید از این فرصت استفاده کنند تا چیزی بیشتر – و بهتر – ارائه دهند.
درباره نویسنده
متیو داس معاون اجرایی مرکز سیاست بینالملل است. او از سال ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۲ به عنوان مشاور سیاست خارجی سناتور برنی سندرز فعالیت کرده است. X: @mattduss