بنبست میان تیم مذاکرهکننده رئیسجمهور ترامپ و ایران به این نقطه میرسد: آیا ایالات متحده حاضر است ریسک ادامه تولید سوخت هستهای توسط ایران را بپذیرد، در صورتی که گزینه جایگزین عدم توافق و احتمال وقوع جنگ دیگری در خاورمیانه باشد؟
برای آقای ترامپ و فرستاده ویژه او، استیو ویتکوف، مذاکرات با ایران تجربهای جدید است و اصرار ایران بر عدم چشمپوشی از توانایی غنیسازی اورانیوم در خاک خود، توافقی را که رئیسجمهور تنها چند هفته پیش با اطمینان آن را در دسترس پیشبینی کرده بود، به خطر میاندازد.
اما این تقریباً همان معضل آزاردهندهای است که رئیسجمهور باراک اوباما یک دهه پیش با آن روبرو بود. آقای اوباما و دستیارانش با اکراه به این نتیجه رسیدند که تنها راه رسیدن به توافق، اجازه دادن به ایران برای ادامه تولید مقادیر کمی سوخت هستهای، فعال نگه داشتن سانتریفیوژهای هستهای و مشغول به کار بودن دانشمندانش است.
این توافق – که هر جمهوریخواه کنگره، به همراه برخی دموکراتها، علیه آن رأی دادند – جاهطلبیهای هستهای ایران را برای سه سال مهار کرد، تا زمانی که آقای ترامپ از آن خارج شد. ایران به تعهدات خود در قبال این توافق پایبند بود.
آقای ترامپ اکنون اساساً با همان انتخابهایی روبرو است که اولین سلفش با آنها مواجه بود. و مانند آقای اوباما، او با مخالفت احتمالی تندروهای ایران در ایالات متحده و نخستوزیر بنیامین نتانیاهو از اسرائیل روبرو است، که یک دهه پیش در جلسه مشترک کنگره حضور یافت و از قانونگذاران خواست که توافقی را که آقای اوباما در حال مذاکره بود، رد کنند. در ماههای اخیر، آقای نتانیاهو برای حمله پیشگیرانه به سایتهای هستهای ایران فشار آورده است.
وندی شرمن، مذاکرهکننده ارشد توافق سال 2015 برای دولت اوباما، گفت: «در اینجا کمی حالت "دژاوو" وجود دارد. واضح است که سناتورها، اعضای کنگره و مقامات اسرائیلی اصرار بر برچیدن کامل تأسیسات ایران و غنیسازی صفر دارند. ما با همین چالشها روبرو بودیم.»
او گفت برای آقای ویتکوف آرزوی موفقیت میکند و خاطرنشان کرد که او اخیراً گفته بود در مذاکرات ایران، مانند معاملات املاک نیویورک، مهم است که بفهمیم هر کس به دنبال چه چیزی است و به آنها این حس را بدهیم که چیزی به دست آوردهاند.
خانم شرمن، که بعدها معاون وزیر امور خارجه شد، گفت: «او کار دشواری دارد.»
اما او خاطرنشان کرد که مقامات ایرانی «بسیار واضح گفتهاند که به غنیسازی نیاز دارند، و نه فقط در مقادیر بسیار کم. و من شک دارم که آنها از این موضع عقبنشینی کنند.» او اشاره کرد که آقای ترامپ ابزارهایی در اختیار دارد که آقای اوباما نداشت، از جمله یک کنگره همراه و آزادی عمل بیشتر برای رفع تحریمها علیه ایران.
آقای ترامپ روز دوشنبه به نظر میرسید که اذعان کرد مذاکرات دچار پیچیدگی شده است. آقای ترامپ با لحنی ناامیدانه روز دوشنبه گفت: «آنها فقط چیزهایی را میخواهند که نمیتوان انجام داد. آنها نمیخواهند از آنچه باید دست بکشند، دست بردارند. میدانید چیست: آنها به دنبال غنیسازی هستند.»
ایران میگوید که هنوز رسماً به آقای ترامپ و آقای ویتکوف، که امیدوار بود به یک راهحل مصالحه نوآورانه دست یافته باشد، پاسخ نداده است. بر اساس پیشنهاد او، به ایران اجازه داده میشد که برای تعدادی از سالها غنیسازی را در سطوح پایین ادامه دهد، تا زمانی که کنسرسیومی تشکیل شود که سوخت هستهای را برای نیروگاههای منطقه خاورمیانه فراهم کند.
تولید سوخت این کنسرسیوم در جایی در منطقه انجام میشد. بر اساس پیشنهاد ایالات متحده، تولید نمیتوانست در خاک ایران صورت گیرد. سالهاست که پیشنهادات دیگری برای انتقال تولید به جزایر خلیج فارس مطرح شده است، جایی که تأسیسات در سطح زمین ساخته میشوند و به راحتی قابل نظارت – یا تخریب – خواهند بود.
از آنجایی که به راه افتادن این کنسرسیوم احتمالاً سالها، شاید یک دهه، طول میکشید، آقای ویتکوف این پیشنهاد را راهی ظریف برای اعلام پیروزی برای همه میدانست. ایران میتوانست بگوید برای آینده قابل پیشبینی در حال غنیسازی است. آقای ترامپ میتوانست استدلال کند که چیزی را به دست آورده که آقای اوباما به دست نیاورده بود: تعهد به پایان دادن به غنیسازی.
تا کنون این طرح کارساز نبوده است. مقامات ایرانی گفتهاند که با ایده کنسرسیوم موافق هستند، به شرطی که در خاک ایران باشد.
آیتالله علی خامنهای، رهبر معظم ایران، این ایده را به عنوان یک فریب غربی برای خارج کردن تهران از تجارت سوخت هستهای رد کرد. اما هم آقای ویتکوف و هم مذاکرهکنندگان ایرانی خطر فروپاشی مذاکرات را درک میکنند: آقای نتانیاهو ممکن است از این شکست برای از سرگیری کمپین خود برای اقدام نظامی استفاده کند.
از آنجا که هیچیک از طرفین نمیخواهند ریسک جنگ را بپذیرند، دو طرف از هرگونه اعلامی مبنی بر به بنبست رسیدن مذاکرات خودداری میکنند. مذاکرهکنندگان این آخر هفته در عمان، که نقش میانجی را ایفا میکند، دیدار میکنند.
هیچکس در مورد بنبست صحبت نمیکند. آقای ترامپ، که در اوایل آوریل در نامهای به رهبر معظم ایران خواستار دستیابی به توافق در دو ماه شده بود، دیگر درباره ضربالاجلها بحث نمیکند.
مجید تختروانچی، معاون وزیر امور خارجه و مذاکرهکننده ارشد هستهای ایران، در مصاحبه ویدیویی یک ساعته با ایرنا، خبرگزاری دولتی، گفت که مذاکرات هر چقدر هم طول بکشد، «یک نکته مسلم است، و آن اینکه غنیسازی باید در ایران صورت گیرد.» او افزود: «این خط قرمز ماست.»
مقامات دولتی اذعان میکنند که این موضوع آقای ترامپ را در موقعیت دشواری قرار میدهد. تهدید ایران اکنون از یک دهه پیش بیشتر است: این کشور اکنون آنقدر سوخت با غلظت نزدیک به درجه بمب تولید کرده است که میتواند به سرعت سوخت 10 سلاح هستهای را تولید کند. (کارشناسان میگویند تبدیل آنها به یک سلاح عملیاتی ماهها، شاید یک سال، بیشتر طول میکشد.)
و این واقعیت که پدافند هوایی ایران در حمله موشکی اسرائیل در اکتبر مورد نفوذ قرار گرفت، آقای نتانیاهو را به این استدلال واداشت که هرگز فرصت بهتری برای حمله به سایتهای هستهای این کشور وجود نداشته است، حتی اگر اسرائیل سلاحهای لازم برای رسیدن به عمیقترین سایتهای تولید را در اختیار نداشته باشد. شورای عالی امنیت ملی ایران در بیانیهای در روز دوشنبه اعلام کرد که اگر اسرائیل به سایتهای هستهای ایران حمله کند، با حملاتی به تأسیسات هستهای اسرائیل تلافی خواهد کرد.
رافائل گروسی، مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی (International Atomic Energy Agency)، که از تأسیسات هستهای ایران بازرسی میکند، اخیراً با اشاره به بازدیدش از سایت گفت: «حساسترین سایتها نیم مایل زیر زمین قرار دارند.»
آقای ترامپ، آقای ویتکوف، وزیر امور خارجه مارکو روبیو و رهبران نظامی شب یکشنبه در کمپ دیوید دیدار کردند تا گزارشاً درباره گزینههای دیپلماتیک و نظامی بحث و تبادل نظر کنند. مشخص نیست که آنها به چه نتیجهای رسیدند، اگر رسیدند.
صبح روز بعد، آقای ترامپ همچنان در اقامتگاه ریاست جمهوری، با آقای نتانیاهو صحبت کرد، بخشی برای اطلاعرسانی به او، اما بیشتر، به گفته یکی از مقامات، برای اطمینان از اینکه او با تهدید به اقدام نظامی قریبالوقوع، مذاکرات را بر هم نمیزند.
این گفتگو تنها آخرین مورد در یک رابطه رو به وخامت بین آقای ترامپ و آقای نتانیاهو بود. همکاران نخستوزیر اسرائیل میگویند که او از اصرار آقای ترامپ بر پیگیری راهحل دیپلماتیک شگفتزده شده است.
برکناری مایکل والتز به عنوان مشاور امنیت ملی آقای ترامپ به طور گسترده در واشنگتن به این دلیل تلقی شد که تا حدی ناشی از دیدگاههای سنتی و سختگیرانه آقای والتز درباره ایران بود که در دوره اول ریاست جمهوری آقای ترامپ در حزب جمهوریخواه رایج بود.
در واقع، حزب خود آقای ترامپ اکنون بین تندروهایی که بر برچیدن کامل زیرساختهای هستهای ایران اصرار دارند و جبههای منزویطلبتر که میگوید مهمترین چیز جلوگیری از کشیده شدن ایالات متحده به جنگ دیگری در خاورمیانه است، تقسیم شده است.
تا کنون آقای ترامپ و نزدیکترین دستیارانش بین این دو اردوگاه حرکت کردهاند.
و بازرسان میگویند سانتریفیوژهای هستهای ایران با همان سرعت گذشته میچرخند و سوخت بیشتری را برای این کشور فراهم میکنند که میتواند برای ساخت سلاح – یا معامله در یک توافق – استفاده شود.