هنوز نفت زیادی در بازار وجود دارد که درگیری بین اسرائیل و ایران نتواند قیمت نفت خام را به میزان قابل توجهی تکان دهد.<span>عکاس: آندری روداکوف/بلومبرگ</span>
هنوز نفت زیادی در بازار وجود دارد که درگیری بین اسرائیل و ایران نتواند قیمت نفت خام را به میزان قابل توجهی تکان دهد.<span>عکاس: آندری روداکوف/بلومبرگ</span>

جنگ اسرائیل و ایران شاید بازار نفت را متلاشی نکند

عرضه فراوان به این معنی است که درگیری ممکن است قیمت نفت خام را نگران نکند – حداقل در حال حاضر.

بازار نفت در حال بازی با شانس خود است. برای دو سال، این بازار از رویدادهای غیرقابل تصوری از جمله حملات و ضدحملات مستقیم بین اسرائیل و ایران جان سالم به در برده است. با این حال، حتی یک بشکه از تولید نفت هم از دست نرفته است. با نگاه به گذشته، هرگونه افزایش قیمت نفت فرصتی برای فروش بوده است. این امر به اعصاب پولادین نیاز داشت، اما فروش نفت خام در حالی که بمب‌ها و موشک‌ها در هوا بودند، معامله‌ای برنده بود.

امروز نیز پس از حملات گسترده اسرائیل به ایران، از جمله به تأسیسات هسته‌ای آن، و هشدار تهران درباره «پاسخ سخت»، وضعیت مشابه به نظر می‌رسد. در میان این هرج و مرج، بشکه‌های نفت همچنان در جریان هستند. در سراسر خاورمیانه، میادین نفتی پر جنب و جوش بودند و نفتکش‌ها روز جمعه در حال بارگیری بودند. حتی اگر چیزی هم باشد، هنوز نفت زیادی در بازار فیزیکی وجود دارد و قیمت‌ها، تنها بر اساس مبانی عرضه و تقاضای کنونی، باید کاهش یابند. اما آشنایی، بی‌اعتنایی می‌آورد: خطر یک شوک بزرگ نفتی در خاورمیانه به طرز نگران‌کننده‌ای بالاست.

آگاهی لحظه‌ای از سطح دقیق عرضه و تقاضای جهانی غیرممکن است. اما یک نشانه مشخص وجود دارد: موجودی‌های جهانی. و برای چندین ماه، این موجودی‌ها بالاتر از هنجارهای فصلی افزایش یافته بودند که نشانه‌ای قطعی از مازاد عرضه است.

با فشار عربستان سعودی بر کارتل اوپک پلاس برای افزایش سریع‌تر تولید از آنچه قبلاً انتظار می‌رفت و کاهش رشد تقاضای نفت، عدم تعادل قرار بود با پیشروی سال افزایش یابد. تابستان نیمکره شمالی، که افزایش فصلی تقاضا را به همراه دارد، آخرین مانع قبل از آشکار شدن کامل مازاد نفت است. حمله اسرائیل این واقعیت‌های عرضه و تقاضا را تغییر نداده است. فاتح بیرول، رئیس آژانس بین‌المللی انرژی، ساعاتی پس از حملات صریحاً اعلام کرد: «امروز بازارها به خوبی تأمین می‌شوند.»

در واقع، مازاد عرضه ممکن است بدتر شود. در سمت تقاضا، هرج و مرج ژئوپلیتیک برای کسب و کار مضر است، بنابراین رشد تقاضای نفت می‌تواند حتی بیشتر کاهش یابد. در سمت عرضه، افزایش فعلی قیمت – نفت در ساعات اولیه پس از حمله اسرائیل تقریباً ۱۰ درصد افزایش یافت – فرصتی غیرمنتظره به تولیدکنندگان نفت شیل آمریکا می‌دهد تا قیمت‌های آتی را تثبیت کنند و به آنها کمک می‌کند تا حفاری را بالاتر از حد معمول ادامه دهند.

بزرگترین خطر این است که در این باور غرق شویم که تنها به این دلیل که دو سال خشونت جریان نفت را مختل نکرده است، بازار فیزیکی هرگز مختل نخواهد شد. به ویژه در خاورمیانه، همیشه آخرین ضربه است که شتر را به زانو در می‌آورد. بازار جهانی نفت در اواخر ژوئیه ۱۹۹۰ کاملاً با مازاد عرضه مواجه بود؛ یک هفته بعد، عراقِ صدام حسین به کویت حمله کرده بود و اقتصاد جهانی در حال گذراندن یک شوک بزرگ نفتی بود.

روز جمعه، واکنش بازار انرژی بین دو حس «قبلاً اینجا بوده‌ایم و هیچ اتفاقی نیفتاد» و «هشدار واقعی» تقسیم شد. در ساعات اولیه، قیمت برنت تقریباً به ۸۰ دلار در هر بشکه رسید، زیرا تمام موقعیت‌های فروش پوشش داده شدند. اما بعداً سود خود را تعدیل کرد و در حدود ۷۵ دلار در هر بشکه معامله شد، زیرا معامله‌گران جسورتر از این افزایش قیمت به عنوان فرصتی برای فروش استفاده کردند. با این حال، در بازار آپشن‌ها، جایی که معامله‌گران در برابر نوسانات شدید قیمت بیمه می‌خرند و می‌فروشند، بسیاری در حال خرید قراردادهایی بودند که در صورت افزایش قیمت نفت به بالای ۱۰۰ دلار در هر بشکه، سود خواهند کرد.

اسرائیل هنوز تأسیسات نفتی ایران را هدف قرار نداده است، بنابراین شاید بزرگترین خطر از دست رفتن عرضه قابل اجتناب باشد. اما کلمه مهم در اینجا «هنوز» است. پرزیدنت دونالد ترامپ به قیمت‌های بالای انرژی حساسیت دارد، که احتمالاً بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، را محدود خواهد کرد؛ در غیر این صورت، او مایل است میادین نفتی را که بودجه برنامه هسته‌ای ایران را تأمین می‌کنند، منفجر کند. روز پنجشنبه، ساعاتی قبل از حمله، ترامپ علناً از نارضایتی خود از حرکت اخیر قیمت به بالای ۷۰ دلار در هر بشکه صحبت کرد. او در یک رویداد عمومی، به صورت کنایه‌آمیز از وزیر انرژی کریس رایت پرسید: «آیا ما خوبیم؟ مشکلی نیست؟ درست است؟ قرار است قیمت‌ها همچنان کاهش یابند، درست است؟ چون ما تورم را تحت کنترل داریم.» خب، دیگر اینطور نیست.

تهران هنوز تهدید نکرده است که به روش‌های قدیمی خود یعنی حمله با موشک به میادین نفتی عربستان و بستن تنگه هرمز، گلوگاه کشتیرانی برای ۲۰ درصد از عرضه نفت جهان، بازگردد. اما در اینجا نیز، کلمه کلیدی «هنوز» است. برای درک اینکه وضعیت چقدر خطرناک است، به همه اطرافیان ایران گوش دهید. عربستان سعودی و همسایگانش بسیار تلاش می‌کنند تا به تهران بهانه‌ای برای حمله به آنها ندهند. به همین دلیل ریاض – و چندین کشور دیگر در منطقه – به سرعت حمله اسرائیل را محکوم کردند. محکومیت اعراب را به معنای همدردی با تهران اشتباه نگیرید – این تماماً در مورد به حداقل رساندن پیامدها است.

دو بزرگترین خطر برای بازار نفت ناشی از ضعف ایران است. اول، اگر تهران به این نتیجه برسد که تنها راه برای بازگرداندن بازدارندگی در برابر اسرائیل تسریع تلاش‌هایش برای ساخت بمب هسته‌ای است، احتمالاً تحریم‌ها در پی خواهند آمد. جمهوری اسلامی شاید بتواند از پیمان عدم اشاعه هسته‌ای ۱۹۶۸ خارج شود، اما این احتمالاً به تحریم‌های سازمان ملل متحد منجر خواهد شد که خرید نفت ایران توسط چین را، که در حال حاضر بیش از ۱.۵ میلیون بشکه در روز است، دشوارتر، اگر نگوییم غیرممکن خواهد کرد.

دوم، با بارش بمب‌ها بر جمهوری اسلامی، این حس که آیت‌الله علی خامنه‌ای نه تنها برای حفظ برنامه هسته‌ای خود، بلکه برای حفظ رژیم خود می‌جنگد، در حال افزایش است. اگر تهران به این نتیجه برسد که بی‌دفاع است و برای بقا می‌جنگد، احتمالاً نتیجه خواهد گرفت که ایجاد آشفتگی اقتصادی از طریق بازار نفت یک برگ برنده مفید برای بازی کردن است.

بنابراین، با وجود فراوانی نفت خام و آشکار بودن مازاد عرضه، برای فروش نفت در بازار به اعصاب پولادین نیاز خواهد بود.